جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

فرشته ها باهم فرقی ندارند


فرشته ها باهم فرقی ندارند

هرگونه احساس تبعیض از سوی والدین,کودکان را اذیت می کند

وقتی در گفت‌وگو با هنرمندان از آنها پرسیده می‌شود بهترین اثرشان چیست یا این که کدام اثرشان را بیشتر دوست دارند، اغلب آنها پاسخ مشترکی دارند. آنها می‌گویند آثارشان مانند فرزندانشان است و نمی‌توانند بین آنها یکی را انتخاب کنند. این جمله نشان می‌دهد ​باید برای والدین، همه فرزندان​شان یکسان محسوب شوند و امکان ندارد پدر یا مادری بتواند بین فرزندانش تفاوت قائل شود، اما آیا در همه خانواده‌ها و برای همه والدین این مساله صادق است؟ آیا ممکن است برخی ​ خانواده‌ها به شکل ناخودآگاه بین فرزندان​شان تفاوت قائل شوند؟ آیا پدر یا مادری اجازه دارد به اختیار خود فرزندی را بیشتر مورد توجه قرار دهد؟ آیا تفاوت قائل شدن از نگاه کارشناسان حوزه خانواده طبیعی یا مورد تایید است؟

متاسفانه تجربه نشان داده است که در برخی​خانواده‌ها تفاوت گذاشتن بین فرزندان اتفاق می‌افتد. شاید والدین همه فرزندان​شان را به یک اندازه دوست داشته باشند، اما ممکن است در کلام، رفتار و عمل به گونه‌ای برخورد کنند که تلقی فرزندان از عملکرد آنها، فرق گذاشتن بین آنها محسوب شود.

این در حالی است که رفتاری یکسان نداشتن نسبت به فرزندان می‌تواند آثار بسیار سوئی داشته و آینده آنها را به شکلی منفی تحت‌الشعاع قرار دهد. والدینی که بین فرزندان خود تفاوت قائل می‌شوند در واقع خودشان را زیر سوال می‌برند چرا که فرزندان​شان محصول رفتار و تربیت آنها هستند و اگر مشکلی در فرزندشان می‌بینند باید در ابتدا در رفتار خودشان تجدیدنظر کنند.

هیچ پدر یا مادر بدون نقصی وجود ندارد و به همین نسبت فرزندان آنها نیز مجموعه‌ای از رفتار و شخصیت خوب و بد را دارا هستند.

اگر یکی از فرزندان برخلاف بقیه رویه ناسازگاری را در پیش می‌گیرد، تفاوت قائل شدن، بدترین تنبیهی است که والدین می‌توانند در پیش بگیرند خصوصا که هرگز نمی‌تواند وسیله‌ای باشد تا فرزندشان به اشتباه خود پی ببرد. تفاوت قائل شدن در واقع سبب می‌شود بیشتر از رفتار فرزند، رفتار والدین مورد انتقاد باشد.

● تفاوت‌ها را وسیله قرار ندهید

متاسفانه برخی​ والدین از تفاوت‌های فرزندان به شکل نابجا و نادرستی سوءاستفاده می‌کنند مثلا اگر یکی از فرزندان نمرات بهتری می‌گیرد و دانش‌آموز ممتازی محسوب می‌شود، از این مساله برای تخریب بقیه

فرزندان​شان استفاده می‌کنند. برای فرزندی که شاگرد بهتری در مدرسه محسوب می‌شود، امتیازاتی را در نظر می‌گیرند و به شکل مشخص و آشکاری آن امتیازات را در اختیار او قرار می‌دهند تا مثلا فرزندان دیگر تحت تاثیر قرار گیرند، در حالی که این مساله نمی‌تواند دلیلی برای تفاوت قائل شدن میان فرزندان باشد و استفاده از این روش نه‌تنها بقیه فرزندان را برای بیشتر درس خواندن ترغیب نمی‌کند بلکه آثار منفی و غیرقابل جبرانی نیز بر آنها می‌گذارد.

اگر یکی از فرزندان سجایای اخلاقی بیشتری دارد، مسلما قابل توجه است، اما این مساله نباید دلیلی برای تفاوت قائل شدن بین فرزندان باشد خصوصا که توجه بیشتر به یکی از فرزندان نه‌تنها نمی‌تواند تاثیر مثبتی داشته باشد بلکه رفتارهای منفی را در فرزند دیگر تقویت می‌کند.

بر این اساس کارشناسان حوزه تربیتی و خانواده توصیه می‌کنند که والدین باید هر کدام از فرزندان را با همه خوبی‌ها و بدی‌هایشان بپذیرند و فراموش نکنند که رفتارهای مثبت و نگاه یکسان آنها به فرزندانشان می‌تواند باعث بهبود رفتارهای منفی آنها شود و تفاوت قایل شدن، سرزنش کردن و ابزار قرار دادن رفتارها در امتیاز دادن به آنها هیچ نکته تربیتی مثبتی را در برنخواهد داشت.

● تفاوت​گذاشتن به صورت ناخودآگاه

در برخی موارد والدین به شکل ناخودآگاه و ناخواسته بین فرزندان تبعیض قائل می‌شوند. در واقع این نوع تفاوت قائل شدن بین فرزندان به شکلی ناخواسته اتفاق می‌افتد در حالی که پدر یا مادر همه فرزندانشان را به یک میزان دوست دارند، اما در رفتار به گونه‌ای عمل می‌کنند که عمل آنها می‌تواند تداعی‌کننده تبعض باشد.

در این موارد ممکن است وابستگی یکی از فرزندان نسبت به والدین بیشتر باشد و همین وابستگی سبب شود تا والدین نسبت به آن فرزند رفتار محبت‌آمیزتری داشته باشند و همین مساله فرزند یا فرزندان دیگر را دلخور و ناراحت کند.

در این‌گونه موارد اطرافیان و نزدیکان پدر و مادر که می‌توانند متوجه موضوع شوند، بهتر است آنها را نسبت به رفتارشان آگاه کنند تا والدین با تجدیدنظر در رفتارشان موجب آزار فرزندانشان نشوند. تبعیض والدین میان فرزندان، مقایسه فرزندان با یکدیگر و با دوستان و آشنایان، تحقیر و سرزنش در حضور جمع و دوستان، به احساس ناامنی، پایین آمدن خودباوری، ایجاد حس حسادت میان فرزندان، نگرانی، ترس و گریز از خانواده در فرزند منجر می‌شود. این عوامل از نگاه جامعه شناسان، سبب گرایش فرزندان به ناسازگاری با محیط اجتماعی و خانواده و در نهایت، گرایش به رفتارهای نامناسب می‌شود.

بر این اساس، وجود تبعیض و بی‌عدالتی میان فرزندان، بذر کینه و دشمنی را در دل آنان می‌کارد و به آنها روحیه‌ای ناسازگار می‌دهد و درنتیجه، زمینه بزهکاری در آنان فراهم می‌شود.

● پسر یا دختر؛ مساله این نیست؟

یکی از بدترین تفاوت‌هایی که می‌تواند از سوی والدین نسبت به فرزندان​شان اعمال شود، تفاوت‌های جنسیتی محسوب می‌شود. متاسفانه برخی از خانواده‌ها به خاطر نداشتن آگاهی برعکس توصیه‌های دین اسلام و همه کارشناسان امور خانواده، بین فرزندان پسر و دخترشان تفاوت قائل می‌شوند. در این گروه از خانواده‌ها، پسرها دارای ارزش بیشتر هستند و حتی از فرزندان دخترشان توقع دارند، نسبت به برادر یا برادرانشان حرف​شنوی داشته و تابع نظرات آنها باشند. تفاوت قائل شدن از این منظر بسیار نادرست و مورد انتقاد است چراکه فرزندان در جنسیت خود هیچ نقشی ندارند و نگاه تبعیض‌آمیز نسبت به فرزند دختر نه‌تنها از لحاظ تربیتی و روان‌شناسی تاثیرات منفی و غیرقابل جبرانی در دختران ایجاد می‌کند بلکه از لحاظ آموزه‌های دینی والدینی که چنین نگاهی دارند، گناهکار محسوب می‌شوند. شاید تا چند دهه پیش که جوامع بر محور کارهای کشاورزی و کارگری می‌چرخید و نقش دختران محدود در کارهای منزل بود، می‌شد ارجحیت داشتن فرزند پسر را توجیه کرد، اما در زندگی‌های امروز که موفقیت و توانایی‌ها در جنسیت تعریف نمی‌شود، تفاوتی در فرزندان دختر یا پسر وجود ندارد و خانواده‌هایی که هنوز چنین نگاهی دارند، باید در نگاه خود تجدیدنظر کنند.

متاسفانه چنین نگاهی می‌تواند به همان اندازه که در دختران خانواده ضعف در اعتماد به نفس ایجاد کند، می‌تواند با بخشیدن اعتماد به نفس کاذب در فرزندان پسر، راه‌های رسیدن به موفقیت را برای آنها سد کند. فرزند خوب و مفید برای جامعه، فرزند بهتری محسوب می‌شود و جنسیت نمی‌تواند موفقیت فرزندان را تعیین کند. البته عکس این موضوع نیز دیده شده و در برخی از خانواده‌ها سعی می‌شود به فرزند دختر توجه بیشتری شود و این مساله نیز به همان اندازه مخرب و ناپسند است. کودکان باید معنای ارزشمندی و دوست داشتن را بفهمند و این وظیفه والدین است که به فرزندانشان یاد بدهند که یکدیگر را دوست داشته باشند و به هم احترام بگذارند.

والدین باید بگذارند فرزندان دختر و پسر خانواده که در حال مشاجره هستند، اجازه پیدا کنند که خود مشکلاتشان را حل کرده و والدین با مداخلات خود به این مشاجرات دامن نزنند. آنها برای حل مشاجرات بین خواهر و برادرها باید نقش یک مشاور و راهنما را بازی کنند و باید همیشه به رابطه ارزشمند خواهر و برادری تاکید کنند. آنها فارغ از جنسیت فرزندان باید از فرزند کوچک‌تر بخواهند که به خواهر یا برادر بزرگ‌ترش احترام بگذارد و به فرزند بزرگ‌تر نیز یاد بدهند که چگونه مراقب خواهر یا برادر کوچک خود باشد.

● اولیای مدرسه بخوانند

محیط مدرسه در شکل‌دهی شخصیت دانش‌آموزان نقش بسزایی دارد و بخشی از آینده دانش‌آموز، در مدرسه رقم می‌خورد. معلمان خوب و شایسته نقش بسیار مهمی در شکل‌گیری شخصیت دانش‌آموزان دارند. بسیاری از افراد موفق ریشه موفقیت‌های خــود را در داشتن معلمان خوب می​دانند.

از طرفی به اعتقاد کارشناسان، می‌توان شکل‌گیری برخی ناهنجاری‌های رفتاری را نیز در مدرسه ریشه‌یابی کرد.

تبعیض و بی‌عدالتی اولیای مدرسه میان دانش‌آموزان و تحقیر آنها، از عواملی است که حتی می‌تواند دانش‌آموزان را از آموزش و مدرسه گریزان کند و در بروز برخی ناهنجاری‌ها میان آنها نقش داشته باشد.

بر این اساس توصیه می‌شود اولیای مدرسه نیز به این مساله توجه کنند و هرگز بین دانش‌آموزان تبعیض قائل نشوند، بلکه از روش‌های تشویقی برای رشد و پرورش آنها استفاده کنند.

در واقع مدرسه و معلم خوب، دانش‌آموزان را مثبت بار می​آورد و مدرسه بد، شخصیتی منفی را در آنها شکل می‌دهد.

● روش‌های تربیتی یکسان

گاهی پدر سختگیر است و مادر آسان‌گیر، گاهی پدر زیادی مهربان است و مادر بداخلاق و عصبی. روش تربیتی پدر قهری است، اما مادر با خوشرویی از خطاهای فرزندان می‌گذرد. هرچند که این روش‌های تربیتی ریشه در شخصیت والدین دارد، اما استفاده از روش‌های متفاوت و مختلف تربیتی سبب سردرگمی فرزندان می‌شود و بر همین اساس کارشناسان معتقدند که والدین باید از روشی مشخص و شبیه به هم برای تربیت فرزندان بهره ببرند. سختگیری زیاد یا محبت بی‌اندازه برای تربیت فرزندان بی‌ثمر و حتی مضر است، بنابراین با اتخاذ رفتار و سبکی مشترک میان والدین، تربیت فرزندان نیز سمت و سوی مشخص و تعریف شده‌ای به خود می‌گیرد.

اختلاف میان والدین در انتخاب شیوه یکسان تربیتی سبب می‌شود فرزندان دچار سرگردانی شده و شیوه سومی را که براساس تعریف خودشان به دست آمده انتخاب کنند و مسلما نمی‌تواند درست و مورد تائید باشد.

● چرا تفاوت قائل شویم؟

حتی دو قلو‌ها هم از لحاظ شخصیتی با هم متفاوت هستند بنابراین هیچ کس نمی‌تواند انتظار داشته باشد که فرزندانش رفتار و منش یکسانی داشته باشند، بلکه هر فرزندی شخصیت مخصوص به خودش را دارد. بر همین اساس ممکن است یکی از فرزندان آرام‌تر، مطیع‌تر و بیشتر به حرف‌های پدر و مادرش توجه کند و فرزند دیگر کاملا برعکس شلوغ، پرسر و صدا یا حتی لجباز باشد. شاید بر همین اساس نوع رفتار والدین با این دو فرزند متفاوت باشد که کاملا طبیعی است. مثلا برای فرزندی که لجباز است مسلما باید دقت بیشتری در رفتار به خرج دهند در حالی که برای فرزند مطیع حتی نیازی نباشد، همه چیز توضیح داده شود، اما همه این تفاوت‌ها دلیل نمی‌شود که والدین در میزان علاقه و توجه‌ای که به آنها نشان می‌دهند، تفاوت قائل شوند. والدین باید به همه فرزندانشان به شکلی مناسب، شفاف و یکسان توجه، علاقه و دقت داشته باشند تا احساس فرق گذاشتن به هیچ کدام از آنها دست ندهد. خوبی‌ها و بدی‌های آنها می‌تواند مورد بررسی و تحلیل والدین قرار گیرد، اما نباید مورد سرزنش یا تحقیر قرار گیرد.

● دختر بابا، پسر مامان!

در فرهنگ عامیانه گفته می‌شود دخترها «بابایی» هستند و پسرها «مامانی»، به این معنا که دخترها بیشتر مورد توجه پدرشان هستند و پسرها نیز با مادرها ارتباط بهتری دارند. شاید از منظر روان‌شناسی و در برخی موارد این مساله صادق باشد، اما این که همین موضوع پایه روابط خانواده را شکل دهد و بر همین اساس قرار باشد رابطه دخترها با مادران و پسرها با پدرها خوب نباشد، یک اشتباه محسوب می‌شود.

هیچ نسخه‌ای نمی‌توان برای روابط فرزندان و والدین از پیش پیچید، تنها نسخه قابل توجه در روابط خانوادگی که مورد تائید همه کارشناسان است، می‌گوید روابط باید بر اساس احترام و مهربانی شکل بگیرد و هیچ تفاوت و استثنایی بین این روابط توجیه‌پذیر نیست. اگر در خانواده‌ای دختر یا پسری نمی‌تواند با مادر یا پدرش ارتباط درستی برقرار کند، جایی از رابطه دچار مشکل است و هیچ قانونی وجود ندارد که تعیین کند روابط پدرها و دخترها و از آن سو، مادرها و پسرها باید خوب باشد یا این که برعکس این موضوع درست است.

برای داشتن روابط خوب خانوادگی، سعی کنید نسبت به این پیش‌فرض‌ها کاملا بی‌تفاوت باشید و از همان ابتدای کودکی روابط درست و مثبتی را پایه‌گذاری کنید.

● اختلاف میان فرزندان

یکی از آثار سوء تفاوت قائل شدن بین فرزندان، ایجاد اختلاف بین آنهاست. روابط خانوادگی خوب و مثبت به روابطی گفته می‌شود که در آن بین اعضای خانواده صداقت، محبت و عشق وجود داشته باشد و اگر در خانواده‌ای اختلاف بین اعضای آن باشد یعنی اصول روابط در آن خانواده براساس معیارهای اشتباهی بنا شده است.

بر این اساس وقتی پدر یا مادری بین فرزندان تفاوت قائل می‌شود در واقع سبب می‌شود بین آنها اختلاف ایجاد شود. فرزندی که محبوب پدر یا مادر است، مورد غضب بقیه قرار می‌گیرد و همین مساله می‌تواند آتش اختلاف بین روابط فرزندان را روشن کند.

در واقع والدین با این برخورد اشتباه براحتی کانون خانواده را دچار آسیب می‌کنند و ممکن است این اشتباه قابل جبران نباشد و روابط فرزندان تا بزرگسالی سرد و منفی باقی بماند.

اما وقتی که والدین رابطه‌ای یکسان با فرزندان دارند همین مساله سبب می‌شود اگر اختلافی هم بین آنها باشد، به مرور رفع شود و آنها روابط خوب و محبت‌آمیز پدر و مادر را در روابط خودشان الگو قرار دهند.

● مفهوم شیرین عدالت

برای تفهیم اثرات منفی تبعیض به والدینی که بین فرزندانشان تفاوت قائل می‌شوند، باید مثال‌ها و موقعیت‌های مشابه را به تصویر کشاند. این پدر یا مادرها وقتی در محل کارشان با رفتار مشابه از سوی مافوق خود قرار می‌گیرند، بشدت اعتراض می‌کنند.

هیچ کدام از این والدین حاضر نیستند محل کاری را که بین آنها و سایر همکاران تبعیض قائل می‌شوند تحمل کنند، اما در موقعیت مشابه در منزلشان ممکن است همین رفتار را با فرزندان خود داشته باشند.

این در حالی است که وظیفه والدین آشنا کردن فرزندان با مفهوم عدالت از همان دوران کودکی است. عدالت، ارزشی است که در اوایل زندگی از تعامل با والدین، معلمان و دیگر افرادی که سرمشق هستند کسب

می​شود. روان‌شناسان معتقدند رفتار والدین در برخورد با فرزندانشان اعتقاد به عدالت را در آنها شکل می دهد. همچنین یاد دادن مقررات جامعه و مقررات عادلانه اجتماعی نیز در شکل‌گیری عدالت در آنها موثر است.

فرزندان معمولا بر سر دارایی‌ها و استفاده از آنها دچار اختلاف می‌شوند. بهترین اتاق نصیب چه​کسی شود، بهترین غذا را چه کسی بخورد و ‎ کدام اسباب‌بازی متعلق به چه کسی باشد از موضوعاتی است که سبب اختلاف میان آنها می‌شود. آنها همچنین بر سر وظایفی که دارند نزاع می‌کنند. این والدین هستند که می‌توانند عدالت را میان آنها برقرار کرده و رفتار عادلانه را به کودکانشان بیاموزند.

● تبعیض بکارید، حسادت درو می​کنید

والدین باید به فرزند خود کمک کنند تا نقاط قوت خود را بشناسد. همچنین به او کمک کنند تا بدون مقایسه خود با دیگران توانایی‌های خود را به کار گیرد.

به اعتقاد روان‌شناسان حوزه کودک، تبعیض قائل شدن بین فرزندان سبب بروز حس حقارت در یکی و حس خودبزرگ‌بینی در دیگری می‌شود که همین موضوع می‌تواند سبب بروز حسادت شود.

حسادت نوعی ناراحتی از شخصی است که دارای امتیازات و موفقیت‌های بیشتری نسبت به طرف مقابل خود است و این احساس می‌تواند در بین فرزندان یک خانواده به طور معمول دیده شود، به عبارتی دیگر زمانی که حضور فرزندی دیگر در خانواده سبب کم شدن توجه به فرزند بزرگ‌تر یا کوچک‌تر شود و فرزندان به مقایسه یکدیگر بپردازند، این احساس حسادت می‌تواند بروز کند. اگر والدین در تفاوت گذاشتن میان فرزندان نقش داشته باشند، حس حسادت مسلما با شدت بیشتری در آنها بروز می‌کند.

‌هر گونه شرایطی که این احساس را در کودکی ایجاد کند که نسبت به توانایی‌های خود دچار خودکم‌بینی شود و دیگران را دارای توانایی‌های بالاتر از خود بداند، می‌تواند عاملی برای بروز احساس حسادت در کودکان و در کنار آن رفتارهای پرخاشگرانه، لجبازی و سرپیچی از والدین​باشد.

بر این اساس توصیه می‌شود والدین برای جلوگیری از چنین احساسی در کودک، مراقب رفتار خود باشند، به گونه‌ای ‌که به تصدیق حس فرزندان نسبت به هم پرداخته و به جای تحقیر کردن آنها، سعی کنند آنها را حمایت و تقویت کنند، چراکه برخورد تحقیرآمیز با یکی از فرزندان، می‌تواند زمینه حسادت را در او ایجاد کند. چنین برخوردهایی احساس تنفر و حسادت را در فرزندان بخصوص فرزندان کوچک‌تر تقویت می‌کند.

آوید طالبیان