پنجشنبه, ۱۴ تیر, ۱۴۰۳ / 4 July, 2024
مجله ویستا

چگونه یک سوئیت را خانه دلخواهمان کنیم


چگونه یک سوئیت را خانه دلخواهمان کنیم

شاید این مساله دغدغه شما هم باشد که چطور با تغییراتی کوچک و هزینه ای اندک خانه تان را باب سلیقه خودتان دکور کنید ایده های زیادی برای این تغییر وجود دارد

شاید این مساله دغدغه شما هم باشد که چطور با تغییراتی کوچک و هزینه‌ای اندک خانه‌تان را باب سلیقه‌ خودتان دکور کنید. ایده‌های زیادی برای این تغییر وجود دارد. شما هم با توجه به فضایی که دارید باید تصمیم بگیرید و آستین‌های‌تان را برای یک تغییر اساسی بالا بزنید! ما هم در همین راستا پیشنهادهایی برای شما داریم. مسلما دکور کردن هر فضایی در گام اول به پتانسیل آن فضا و در گام دوم به اینکه چقدر دست شما برای تغییر و بازسازی آن فضا باز است، بستگی دارد. الهام پیرزاد فارغ‌التحصیل گرافیک است و بازی با رنگ‌ها را به خوبی می‌داند. پیرزاد یک سوئیت کوچک ۴۰-۳۰ متری دارد که خودش با ابزاری که شاید حتی به ذهن‌تان هم نرسد، دکور خانه‌اش را تغییر داده است. دکور خانه الهام پیرزاد متفاوت و پر از خلاقیت است. او با کمترین هزینه بیشترین خلاقیت را خرج این خانه نقلی کرده است.

از چوب‌های کنار جعبه میوه‌ استفاده کردم!

دیوارکوب‌های آماده با انواع پوشش‌های چوب، سنگ و آجر به شکل طبیعی یا مصنوعی در بازار موجود است. در رابطه با استفاده از دیوارکوب‌ها به فکرم رسید از چوب‌های کنار جعبه میوه‌های چوبی که بریده شده و آماده است، استفاده کنم. وقتی برای پیدا کردن آنها به جایی که این جعبه‌ها را می‌ساختند رفتم، با این بافت چوب برخورد کردم و از آنها خواستم چوب‌ها را به اندازه‌ای که می‌خواهم برایم برش دهند بنابراین توانستم با هزینه‌ای بسیار مناسب بخش دیگری از دیوار‌ها را با دیوارکوب چوبی پوشش دهم.

رنگ روی دیوار نمی‌ماند!

برای دکور کردن این خانه با چند مشکل روبه‌رو بودم و البته یک شانس خوب! شانس خوبم این بود که صاحبخانه‌ام اجازه هر تغییری را به من داد؛ البته با هزینه خودم! مشکلاتی هم وجود داشت که یکی از آنها این بود که دیوار‌ها به‌شدت مرطوب بودند، به‌طوری که استفاده از رنگ یا کاغذدیواری برای آنها ممکن نبود. به همین خاطر زمانی که من این خانه را اجاره کردم دیوارها کنیتکس بود و بخش زیادی از این کنیتکس هم به دلیل رطوبت ریخته بود. چند مرتبه برای اینکه امتحان کنم، بخشی از دیوار را رنگ زدم اما به فاصله کمتر از ۲۴ ساعت همه رنگ‌ها می‌ریخت. پس برای دیوار‌ها باید فکر دیگری می‌کردم. با توجه به بودجه محدودی که داشتم (که یکی از بزرگ‌ترین دغدغه‌های من بود) در نهایت تصمیم گرفتم از رنگ ‌انگشتی و دیوارکوب استفاده کنم.

مصالحی مقاوم در برابر رطوبت انتخاب کردم

استفاده از رنگ انگشتی را برای بخشی از دیوار و دیوارکوب‌های چوبی را برای قسمت‌هایی دیگر انتخاب کردم. رنگ انگشتی، تشکیل شده از رنگ، چسب‌چوب و مل است. ترکیب این مواد به نسبت خاصی با هم به دلیل غلظت و چسبندگی مناسب، این امکان را به من داد که بتوانم دیوارهایی را که خیلی صاف نیستند یا رنگ روی آنها به سختی قرار می‌گیرد پوشش دهم. حالا چرا به این رنگ‌ها می‌گویند بندانگشتی؟ برای اینکه این ماده آنقدر غلیظ است که با قلم‌مو امکان برداشتن و پخش کردن آن روی دیوار وجود ندارد و برای فرم و حالت دادن به آن باید از انگشت‌های‌تان کمک بگیرید! در نتیجه هر طرحی که دوست دارید را می‌توانید روی دیوار ایجاد کنید. البته از دلایل دیگری که این پوشش را انتخاب کردم این بود که در مقابل رطوبت هم مقاوم است. از کنار باغچه چهار متری‌ام وارد خانه می‌شوم

یکی از بهترین قسمت‌هایی که فکر می‌کنم طرحش خوب از آب درآمد، ورودی خانه است. این فضا تقریبا ۲در۲ متر است. من قبل از ورود به فضای اصلی خانه، از این نیمچه حیاط عبور می‌کنم. این قسمت هم مثل باقی قسمت‌های خانه، قبل از بازسازی بسیار کثیف و پر از سیم‌هایی بود که از دیوارها آویزان شده بود. دیوار‌های حیاط هم قبل از سکونت من کنیتکس بود و این کنیتکس‌ها ریخته بودند. در نتیجه دیوارهای حیاط هم باید رنگ می‌شد.

شیشه‌هایی با روکش طلق!

در نهایت دیوار‌های حیاط فسقلی‌ام را با رنگ‌های اکریلیک رنگ و با گل‌های رونده، گلدان و درختچه‌های کوچک تزئین کردم. نکته جالب، پنجره ورودی این فضا بود که شبکه‌‌شبکه بود. روی این شیشه‌ها، طلق‌هایی با رنگ‌های متفاوت گذاشتم با این نیت که شبیه پنجره‌های رنگی فضاهای سنتی شود. منظورم از طلق، همان‌ طلق‌هایی است که در لوازم تحریرفروشی‌ها هم پیدا می‌شود؛ طلق هایی که برای جزوه‌ در مدرسه از آنها استفاده می‌کردیم!

به فضای آشپزخانه نظم دادم

آشپزخانه من یک فضای راهرومانند است بنابراین نمی‌توانستم تغییر زیادی در این فضا به وجود بیاورم. پس فقط رنگ کابینت‌ها را تغییر دادم. در مرحله بعد با برچسب‌های طرح چوب که با رنگ کابینت‌هایم هماهنگ بود، روی سنگ کابینت آشپزخانه را هم پوشش دادم. در کنار آشپزخانه یک شیشه سرتاسری و شبکه‌شبکه وجود داشت که این شیشه‌ها را هم با طلق‌های رنگی پوشاندم. درواقع همان کاری را انجام دادم که برای قسمت ورودی خانه‌ام کرده بودم.

شب‌ها داخل یک چادر می‌خوابم!

خانه من اتاق خوابی مجزا ندارد. به همین دلیل به اینکه شب‌ها کجا باید بخوابم بسیار فکر کردم. چهار راه‌حل وجود داشت: ۱. استفاده از کاناپه (که برای خواب راحت نبود) ۲. مبل تختخواب شو (که گران بود) ۳. استفاده از تخت (که جا نبود) ۴. استفاده از تشکی که روی زمین انداخته شود و بعد از بلند شدن از خواب گوشه‌ای جمع شود تا فضا مرتب به نظر برسد (به نظرم قشنگ نبود). کلی فکر کردم تا اینکه به خاطر آوردم قبلا در گشت‌وگذار‌هایی که در اینترنت داشتم، عکسی‌‌ از چادرهایی را دیده بودم که تشکیل شده از چند عدد چوب و یک تکه پارچه‌ای بود که دورتادور آن نصب شده بود. در کف این تخت از بالشتک و زیرانداز ضخیمی استفاده شده بود. درست شبیه به چادر سرخ‌پوست‌ها!

نمی‌خواستم خانه‌ام قهوه‌ای باشد!

نمی‌دانم تا چه اندازه موفق شدم اما سعی کردم رنگ غالب خانه‌ام قهوه‌ای نباشد. برای دکور خانه، چون دیوار‌ها چوب بودند و همین‌طور مبل، میز، کتابخانه، کمد و. . . همه به رنگ قهوه‌ای تیره بود از وسایل و پارچه‌های رنگی یا هر چیزی که رنگ دیگری را به این فضا وارد می‌کرد، استفاده کردم؛ هر چیز رنگی‌ که باعث می‌شد فضای خانه‌ام از سنگینی‌ رنگ قهوه‌ای خارج شود.

تختم را خودم ساختم!

به این فکر کردم که چرا خودم این تختخواب را نسازم؟! به ذهنم رسید از همان تشک استفاده کنم اما آن را داخل یک چادر بگذارم تا هم فضای خواب را از باقی قسمت‌های خانه‌ام جدا کنم و هم این قسمت نسبت به بقیه فضای خانه فضایی دکوری محسوب ‌شود تا به اصطلاح در خانه کوچکم بدچشمی نکند! همین کار را هم انجام دادم. الان تشک، لحاف و بالشم داخل این چادر قرار می‌گیرد و خانه‌ام هم شلوغ به نظر نمی‌رسد. با استفاده از چند شاخه چوب بامبو که از قسمت بالا به وسیله یک طناب محکم به هم متصل شده‌اند و از پایین هم به وسیله یک رشته طناب که هر شاخه چوب را به هم مربوط می‌کند و باعث استحکام این سازه می‌شود، تختم را خودم ساختم!