یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

«گابو» در راه ایران


«گابو» در راه ایران

بهمن فرزانه در خانه سفیر كشور كلمبیا كه آن سال ها كمتر ایرانی حتی نامش را هم شنیده بود با نویسنده گمنامی از این كشور آشنا شد كه اتفاقا از دوستان سفیر كشورش در ایتالیا بود

● ماركز از ماركزخوانی ما چه می‌داند؟

سی و هفت سال از روزی كه آن جوان بیست و شش ساله ایرانی به دیدار دوست كلمبیایی‌اش در خیابان ۲۷ محله دیپلماتیك شهر رم رفت می‌گذرد.

بهمن فرزانه در خانه سفیر كشور كلمبیا كه آن سال‌ها كمتر ایرانی حتی نامش را هم شنیده بود با نویسنده گمنامی از این كشور آشنا شد كه اتفاقا از دوستان سفیر كشورش در ایتالیا بود و به تازگی كتابی نوشته بود كه منتقدان در ابتدا چندان توجهی به آن نشان ندادند؛ «صدسال تنهایی» خیلی زود توجه جوان ایرانی را به خود جلب كرد و به فكر ترجمه آن به زبان فارسی افتاد. اینطور بود كه ایرانی‌ها جزو نخستین كسانی بودند كه تجربه خواندن صدسال تنهایی ماركز جوان را پیدا كردند. امروز «بهمن فرزانه» پنجاه و اندی سال دارد و در ایران مترجمی شناخته شده است هرچند هنوز هم در رم زندگی می‌كند و دوست كلمبیایی‌اش را از دست داده ولی خاطره آن دیدار را كه موجب آشنایی او با یكی از برجسته‌ترین نویسندگان جهان شد را هنوز به خاطر دارد. فرزانه اگرچه كتاب‌های زیادی ترجمه كرده كه حتی حسابش از دست خود وی هم خارج شده اما همه او را به عنوان مترجم صدسال تنهایی می‌شناسند. او سال‌ها بعد و زمانی كه هنوز ماركز برنده نوبل نشده بود در یكی از محافل ادبی اتریش به دیدار ماركز رفت و ترجمه كتابش را نشان او داد و ماركز از این كار بسیار تعجب و تشكر كرد. اگر ماركز به ایران بیاید این بار یكی از كسانی كه قطعا او را مشایعت خواهد كرد بهمن فرزانه خواهد بود، او برادرخوانده ایرانی ماركز است.

● ماركز چرا به ایران می‌آید؟

با روی كار آمدن احمدی‌نژاد در ایران توجه به كشورهای آمریكای لاتین در دستور كار دستگاه دیپلماسی ایران قرار گرفت. در آن سوی اطلس نیز از این رویكرد استقبال كردند و كشورهای آمریكای لاتین به فكر توسعه روابط خود از هر نوع با ایران افتادند. اینگونه بود كه سمند ایرانی در كشتزارهای شكر كوبا تاختن آغاز كرد و كاستروی پیر یكی از دوستان صمیمی‌اش (ماركز) را ترغیب كرده تا به ایران بیاید و از عشق و شیاطین دیگر برای ایرانی‌ها بگوید.

پس چندان تعجب‌آور نبود وقتی اعلام شد سفارتخانه‌های چند كشور آمریكای لاتین در تهران سفر نویسندگان برجسته این خطه به كشور ما و همینطور دعوت از نویسندگان برجسته ایرانی به آنجا را تدارك می‌بینند. جالب است كه مقامات كلمبیایی هیچ واكنشی به این سفر تا این اندازه مهم نكرده‌اند. چرا كه آنها اطلاعی از این سفر ندارند و حتی شاید شایق باشند اصلا چنین سفری انجام نشود. اگرچه از سوی دیگر چندین جناح مختلف در خارج و داخل ایران هم با این سفر اعلام مخالفت كرده‌اند. از نویسندگان اپوزیسیون گرفته تا برخی از روزنامه‌ها و دیگران اما اینها صداهای جدی نیستند كه مانع از انجام این سفر شوند. بر اساس برنامه‌ریزی‌هایی كه صورت گرفته این سفر در اواخر فروردین ۱۳۸۶ انجام می‌شود. توقفی كوتاه در تهران، عزیمت به اصفهان، بازگشت به تهران، برگزاری نشست مشترك با خبرنگاران، دیدار دوستانه با نویسندگان و فرودگاه امام خمینی(ره) نقطه پایان این سفر ۶ روزه است. از طرفی هم ناشران مختلف آثار او كه البته تعدادشان كم هم نیست به تكاپو در آمده‌اند تا به طریقی شرایط حضور وی را در موسسه خویش فراهم كنند و از این رهگذر به شهرت خود بیفزایند. با این همه ماركز بیمار است. او با سرطانی كشنده دست و پنجه نرم می‌كند و اگر كهولت سن (او در آستانه هشتاد سالگی است) و بیماری و سفر طولانی و بیست ساعته توانی برایش باقی بگذارد او به ایران می‌آید و البته از هم اكنون كارگزار او اعلام كرده كه هیچ دیدار سیاسی نخواهد داشت و این سفر فقط برای آشنایی با فرهنگ مردم ایران صورت خواهد گرفت.

● زندگی گابو

گابریل گارسیا ماركز در ۶ مارس ۱۹۲۸در دهكده آركاتاكا (منطقه سانتامارا) در كشور كلمبیا (آمریكای لاتین) دیده به جهان گشود. او رمان‌‌نویس، روزنامه‌‌نگار، ناشر و فعال سیاسی است و بین مردم كشورهای آمریكای لاتین با نام گابو یا گابیتو (به زبان صمیمانه) مشهور است. او در سال ۱۹۴۱ اولین نوشته‌هایش را در روزنامه‌ای به نام Juventude كه مخصوص شاگردان دبیرستانی بود منتشر كرد و در سال ۱۹۴۷به تحصیل رشته حقوق در دانشگاه بوگوتا پرداخت.

در سال ۱۹۶۵شروع به نوشتن رمان صد سال ‌تنهایی كرد و آن را در سال ۱۹۶۸به پایان رساند كه به عقیده اكثر منتقدان شاهكار او به شمار می‌رود. او اندكی قبل از آن به دلیل درگیری با رئیس دولت كلمبیا تحت تعقیب قرار گرفت و به كشور مكزیك گریخت و هم اكنون هم در این كشور زندگی می‌كند. در سال ۱۹۸۲ كمیته انتخاب جایزه نوبل ادبیات در كشور سوئد به اتفاق آرا رمان صد سال تنهایی را شایسته دریافت این جایزه دانستند و این جایزه به او اهدا شد. این رمان ده سال پیش از اینكه جایزه نوبل ادبیات ۱۹۸۲ را از آن خود كند در پی آشنایی بهمن فرزانه مترجم ایرانی مقیم ایتالیا با ماركز به زبان فارسی ترجمه و در ایران منتشر شد. صد سال تنهایی پیش از انقلاب اسلامی در ایران بارها تجدید چاپ شد و مورد استقبال فارسی‌زبانان قرار گرفت. ماركز در سال ۱۹۹۹رسما به عنوان مرد سال آمریكای لاتین شناخته شد. در سال ۲۰۰۰مردم كلمبیا با ارسال طومارهایی خواستار پذیرش ریاست جمهوری كلمبیا توسط ماركز بودند كه وی نپذیرفت.

● نگاهی به آثار ماركز

ماركز یكی از نویسندگان پیشگام سبك ادبی رئالیسم جادویی است، اگرچه تمام آثارش را نمی‌‌توان در این سبك طبقه‌‌بندی كرد. از نوشته‌های او تا‌كنون این آثار به زبان فارسی برگردانده شده است: توفان برگ، پاییز پدرسالار، كسی به سرهنگ نامه نمی‌نویسد، (احمد گلشیری)، زائران غریب (مجموعه داستان كوتاه، همچنین با عنوان ده داستان سرگردان )، ماجرای ارندیرای ساده‌دل و مادربزرگ سنگدلش (مجموعه داستان كوتاه)، سفر پنهانی میگل لیتین به شیلی، زنده‌ام كه روایت كنم، صد سال تنهایی(بهمن فرزانه)، از عشق و شیاطین دیگر، عشق در سال‌های وبا (یا عشق در زمان وبا)، ساعت نحس، خانه بزرگ، وقایع‌ نگاری یك قتل از پیش اعلام شده و ژنرال در هزارتوی خویش.



همچنین مشاهده کنید