یک تجربه دیگر

نخستین کنگره حزب اعتماد ملی پنج شنبه گذشته با حضور شخصیت های سیاسی کشور برگزار شد

نخستین کنگره حزب اعتماد ملی پنج‌شنبه گذشته با حضور شخصیت‌های سیاسی کشور برگزار شد . قرار گرفتن سه چهره برجسته مجمع روحانیون مبارز یعنی حجج اسلام آقایان کروبی، موسوی خوئینی‌ها و خاتمی در کنار هم از رویدادهای مهم این کنگره بود. کروبی در این کنگره بر ضرورت وجود حزب در جامعه سیاسی امروز ایران انگشت تاکید گذاشت و گفت : “متاسفانه اصلاحات هم به خاطر کار غیرحزبی دچار مشکلات شد.” آقای کروبی در حالی در خصوص ضرورت حزب سخن می‌گویند که در دوم خرداد ۷۶ در راس حزب نیرومندی از روحانیون قرار داشتند که موید به تائیدات امام بودند .

آقای کروبی در این کنگره می‌گوید : “حزب باید باشد تا هر کس وظیفه خود را بداند و پیروزی‌ها و شکست‌ها را بپذیرند و پاسخگو باشند.”

این حرف درستی است . اما مگر مجمع روحانیون مبارز به عنوان یک حزب نیرومند از وزارت کشور به دبیر کلی آقای کروبی مجوز فعالیت حزبی نداشت .

مگر در این حزب هر کس وظیفه خود را نمی‌دانست و در مورد پرسش‌های مطرح جامعه پاسخگو نبود .اگر این عدم وظیفه شناسی و عدم پاسخگویی در حزبی که قبلا آقای کروبی دبیر کل آن بود دیده می‌شد چه تضمینی وجود دارد در حزب جدیدی که تاسیس شده این تجربه تلخ تکرار نشود .

آقای کروبی در مقام آسیب شناسی تحزب در جبهه دوم خرداد می‌گوید : “ در دوران اصلاحات افرادی حرف‌هایی می‌زدند، من به عنوان رئیس مجلس و آقای خاتمی به عنوان رئیس دولت می‌گفتیم حرف ما نیست.”

خوب باید دید چه حرف‌هایی می‌زدند و شما کی و کجا گفتید حرف ما نیست واین حرف‌ها به چه پشتوانه‌ای زده می‌شد .

دوم خرداد ۷۶ انصافا به تعبیر مقام معظم رهبری یک حماسه تاریخی بود اما چه کسانی همین حماسه را تبدیل به یک تراژدی کردند . همان‌هایی که می‌گفتند ما به جمهوری‌اسلامی و قانون اساسی رای نداده‌ایم اما به خاتمی رای داده‌ایم آیا نیت خیری داشتند و می‌خواستند از نظام و انقلاب دفاع کنند.

عده‌ای می‌گفتند ما می‌توانیم “ولایت فقیه” را تبدیل به “ولایت بر فقیه” کنیم. در بدنه جبهه دوم خرداد می‌گفتند:

۱) اسلام استعداد سکولاریزه شدن دارد . دهها اثر به اصطلاح علمی و تحقیقی نوشته و منتشر کردند و در مطبوعات زنجیره‌ای به تبلیغ و ترویج آن پرداختند .

۲) آنها می‌گفتند با دستکاری در ذهن برخی آ‌خوندها می‌توان حرف‌ها را از زبان آنها زد و متاسفانه زدند.

۳) آنها می‌گفتند بیگانگان اگر یاری کنند اینها می‌توانند مملکت داری کنند.آنان که ساز ناکوک این حرف‌ها را مدام می‌زدند الان فرار کرده‌اند و در ارتش رسانه‌ای غرب علیه ایران سربازی می‌کنند.

۴) آنها می‌گفتند اگر رسانه‌های داخلی را با رادیوهای خارجی قفل کنیم می‌شود انتخابات را برد و مطالبات خود را به جای مطالبات مردم قالب کرد و نظام را دچار استحاله کرد و بالاخره آنها فاجعه ۱۸ تیر را به وجود آوردند و دست خود را رو کردند .

خوب طبیعی بود این حرف‌ها نه حرف آقای خوئینی‌ها ،نه حرف آقای کروبی و نه حرف آقای خاتمی بود. سوال این است این حرف‌های کدام احزاب ،افراد وگروه‌ها بود و نسبت این احزاب وافراد با جریان دوم خرداد چیست ؟ و چه تضمینی وجود دارد که آن رویدادهای تلخ دیگر تکرار نشود ؟

آذرماه ۸۲ که اولین کنگره سراسری مجمع روحانیون مبارز برگزار شد . ضمن، تقدیس مواضع مجمع در دفاع از انقلاب و امام و نظام در سرمقاله‌ای تحت عنوان “ یک گام تازه “ عرض کردم ؛” بنده به عنوان یک منتقد ناصح این جمع عزیز و روحانی عرض می‌کنم اگر به دلایلی نمی‌خواهید با این جریان برخورد اصولی داشته باشید حداقل دو کار را می‌توانید انجام دهید :

۱) از ائتلاف و همگرایی در عمل با آنان بپرهیزید .

۲) اجازه دهید بخش عظیمی از روحانیت و مراجع، اساتید دانشگاه‌ها و فرهیختگان جامعه و متدینین و نهادهای قانونی نظام که صیانت از اسلام و نظام را در دستور کار خود دارند با آنان برخورد فکری و عملی داشته باشند و مجمع روحانیون مبارز وظیفه الهی آنان را به اسم قرائت دیگری از دین یا مبارزه با اسلام طالبانی تخطئه نکند .”( ۱)

اکنون نیز همین تقاضا را از آقای کروبی دارم ، در شکل جدید فعالیت حزبی و تشکیلاتی خود اجازه ندهند کسانی که به اسلام و امام و انقلاب بی‌مهری دارند، در این حرکت جدید سهمی پیدا کنند تا خدای ناکرده به تجربه جدیدی از کار تشکیلاتی منجر نشود .

بی‌تردید آقای کروبی با تاسیس حزب اعتماد ملی مرزبندی خود را با کسانی که می‌گفتند دین افیون توده‌ها و حکومت‌هاست، آموزه‌های دین تاریک و سیاه است،‌تعریف اصلاحات در تغییر دین نهفته است وملت را به اتهام پیروی از مراجع عالی‌قدر میمون صفت می‌پنداشتند، مشخص کرده است این تجربه جدید و گام تازه را به فال نیک می‌گیریم و مردم و نخبگان از آن استقبال می‌کنند.

محمدکاظم انبارلویی

پی‌نوشت:

-۱ رسالت، ۸۲/۹/۱۷، سرمقاله یک گام تازه