جمعه, ۲۶ بهمن, ۱۴۰۳ / 14 February, 2025
هنر و اصلاح الگوی مصرف
![هنر و اصلاح الگوی مصرف](/web/imgs/16/138/6r4q31.jpeg)
در سالی که از سوی مقام معظم رهبری با عنوان سال اصلاح الگوی مصرف نامیده شده است پیش از هر سازمان و نهادی، انتظار است که حوزه هنری با برنامهای منسجم، قدمهای بلند و استواری را در تبیین و زمینهسازی فرهنگی موضوع بردارد، چرا که انتظار معظمله این است که به موازات مجموعه اقدامات قانونی و اجرائی که دستگاههای مختلف دولتی برای اصلاح الگوی مصرف آغاز میکنند، با انجام فعالیتهای فرهنگی، ریشههای این معضل اجتماعی شناخته واز لایههای پنهان اعتقادات، عادات و رسوم و رفتار مردم زدوده شود.
لذا شایسته است دراولین و مهمترین اقدام، با تشکیل یک «هسته فکری» از صاحبنظران مرتبط با موضوع و با حضور چندتن از هنرمندان برجسته استان نسبت به شناخت مبانی نظری موضوع و عرصههای وجودی این معضل اقدام نمائید و به موازات تولید محتوای نظری با دعوت از هنرمندان جوان و عرضه اطلاعات و نظرات تولیدشده بخواهید که با تولید آثار هنری مناسب با عرصههای مختلف اجتماعی تلاش نمایند.
محیطهای مختلفی که این آثار میتواند ارائه شود عبارتند از شبکههای مختلف صداوسیما، نشستهای داخلی دستگاههای اجرائی، مراکز مختلف آموزشی از جمله مدارس و دانشگاهها، حوزههای علمیه، مساجد، جلسات و نشستهای اصناف مختلف و سایر محافل اجتماعی آنچه در این میان از اهمیت خاصی برخوردار است، القاء یک نگاه جامع و صحیح از موضوع و ریشهیابی واقعی از علل بروز این پدیده مخرب در اندیشه و رفتار مردم در تمامی بخشهای اقتصادی، سیاسی و اجتماعی جامعه است تا از این طریق با سطحینگریهای رایج در این مباحث مبارزه شود و حرکتی که آغاز میشود متناسب با انتظارات مقام معظم رهبری باشد.
چارچوب عمومی موضوع را میتوان در خلاصهترین شکل ممکن به شرح زیر مورد بحث قرار داد و «اصلاح الگوی مصرف» را در قالب موضوع «درست مصرفکردن منابع جامعه برای تسریع در پیشرفت جامعه به سمت یک جامعه الگوی اسلامی» مورد بحث و تبادلنظر قرار داد در این صورت موضوع سه بعد مطالعاتی پیوسته با هم پیدا میکند که میتواند در قالب سوالات زیر طرح شود:
▪ اهداف تحققبخش جامعه الگوی اسلامی چیست؟ و در تحقق کدام اهداف عقبافتادگی بیشتری داریم؟
▪ منابع بالفعل و بالقوه در اختیار ما چیست؟ و چگونه مصرف میشود؟
▪ روشهای موجود مصرف منابع، در چه عرصههائی دارای نقص و کاستی است و چگونه میتوان آنرا اصلاح کرد؟
بدیهی است که برای شناخت صحیح منابع و آسیبشناسی روشها، عادات و رفتارهای موجود در جریان مصرف منابع، لازم است قبل از هرچیز در چارچوبی منطقی، خصوصیات جامعه اسلامی مورد بحث قرار گیرد.
برای آنکه دامنه بحثها بیش از اندازه لازم باز نشود، توصیه میشود با توجه به سند چشمانداز و بهرهگیری از بیانات حضرت امام(ره)، مقام معظم رهبری و شخصیتهائی چون استاد مطهری کلیات و چارچوبی را برای حرکت جامعه اسلامی استخراج نمائید و براین اساس شناسائی منابع بالقوه و بالفعل پیرامون هر فرد و جامعه در ایران امروز را فهرست نمائید.
اگر این دو محور در مرحله اول با اجمال و در حد کلیات عبور شود و براساس آن بصورت موضوعی آسیبهای الگوهای غلط مصرف در بخشهای مختلف سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی مطرح شود و در هر مورد مثالهای متنوعی ارائه شود، انتظار است که در این شیوه از ورود در بحث، نگرش تازهای در هنرمندان بویژه نسل هنرمندان جوان بوجود آید و این عزیزان با خلاقیت خود ایدههای تازهای را مطرح کنند.
برای آنکه این جریان در یک مجموعه نشست و طرح مباحث نظری خلاصه نشود و به مرحله اقدام و عمل هم برسیم، براساس تجربه موارد مشابه، توصیههای زیر را مدنظر قرار دهید.
بحثهایی که در «هسته فکری» صورت میگیرد را تایپ نموده و در جلسات تخصصی هنرمندان توزیع و از آنها بخواهید نقد و نظر خود را ارائه دهند.
به موازات بحثهای نظری، هنرمندان را تشویق به ایدهپردازی نمائید. ایدههای مفید و تازه را در جلسه هسته فکری مطرح و مواردی که مورد پذیرش قرار میگیرد در فرایند تولید قرار دهید.
برای آنکه این احساس در هنرمندان بوجود آید که این مسئله، موضوعی است مهم، جدی و تداوم خواهد داشت، تمهیدات لازم از جمله ارائه اخبار اقدامات و تولید نشریات اختصاصی مدنظر قرار گیرد و سعی شود آثار نشاطآور و مشوق اقدامات انجامشده در هر مرحله در اختیار هنرمندان همکار قرار گیرد.
با توجه به اینکه هر یک از آثار تولیدی تمرکز به حل الگوی مصرف در موضوعی خاص دارد به موازات ایجاد آمادگی در هنرمندان برای تولید آثار، با دعوت از مدیران و کارشناسان دستگاههای مختلف و مشارکتدادن آنها در تولید محتوا، همکاری آنها را در مرحله ساخت و پخش و انعکاس اثر به مخاطب خاص خود را برنامهریزی نمائید.
توجه نمائید وقتی پدیده غلطی در فرهنگ عمومی یک جامعه نهادینه شده و شاخصها نشان میدهد که این امر خاص خارج از نرم جوامع دیگر در جامعه ما نمود پیدا کرده است. در تحلیل ریشهها و عوامل موثر در این موضوع به مجموعه بزرگی از عوامل بهم پیوسته برخورد مینمائید.
برای مثال اگر در تحلیل علل مصرف غلط یکی از منابع مهم پیشرفت یک جامعه یعنی استعدادها و توانمندیهای نیروی انسانی یک جامعه به پدیده «پارتیبازی»، «رفیقبازی»، «باندبازی»،«تعصبات کور»، «همشهریگری» برخورد گردید، در ریشهیابی این پدیده به عوامل زیر برخورد خواهید نمود.
۱) نارسائیهای قوانین حاکم بر روش استخدام
۲) نارسائیهای حاصل از روشهای اعمال مردمسالاری در شکلگیری ساختار قدرت
۳) عدم باور به پاسخگوئی به حقکشیها در محضر الهی در بسیاری از افراد موثر در این مسئله
۴) آمادگی ذهنی توده مردم برای کنار آمدن با این پدیدههای زشت فرهنگی
۵) ناامیدی از اصلاح این گونه معضلات در بین تودههای مردم
۶) .....
آنچه از حاصل این ریشهیابی بدست میآید، اهمیت نقش اراده مدیران ارشد جامعه در حل این مسئله از یکطرف و خواست و همراهی اکثریت مردم برای حل موضوع است، این در حالی است که در عمل وقتی موضوع به فرد ذینفع میرسد، مقاومت نموده و اعلام میدارد که اصل مسئله را قبول دارم، ولی چرا حال که نوبت ما شد باید حرکت عملی شروع شود و چرا این اقدام از بالادست شروع نمیشود؟
اینجاست که اهمیت کار فرهنگی در قالب یک حرکت جمعی فراگیر در سطح جامعه، همزمان با ایجاد انتظار و فشار بر مسئولین اجرائی برای اصلاح قوانین و روشهای اداره جامعه، تجلی مییابد.
در چنین شرایطی، اقشار جوان بویژه هنرمندان را باید با تکیه بر آموزههای دینی و بهرهگیری از استدلالهای عقلی متقاعد نمود تا هم خود قانع شوند و هم آثاری را خلق کنند که در مبارزه با همین اندیشهها، بستر فرهنگی لازم را برای اصلاح این معضلات فراهم آورند.
توجه نمایند ما در حوزه هنری با مانع دیگری هم مواجهایم و آن، افراط در نگاه هنرمندان در ضرورت نقد خصوصیات مدیران و عملکرد آنها است و لذا مدیران حوزه هنری باید بتوانند با تحلیل اندیشمندانه خویش، ذهن هنرمندان جوان را به تعادل در ریشهیابیها نزدیک نمایند.
افراط در نقد عملکرد کارگزاران حکومت در نظر هنرمندان میتواند ریشههای مختلفی داشته باشد که برحسب شرایط ذهنی هر یک از هنرمندان متفاوت است، در پارهای موارد صحیح و امری ارزشمند و در پارهای از موارد اشتباه و انحرافی است، عواملی که باعث این افراط در نقد کارگزاران حکومتی میشود عبارتند از:
▪ استمرار ۲۵۰۰ سال حکومت پادشاهان ظالم و لزوم مبارزه با این ظلم در فرهنگ عمومی جامعه ایران در گذشته و باقیماندن همان روحیات در مردم جامعه.
▪ نیاز روحی و روانی بعضی از هنرمندان به جلب نظر مردم برای عرضه آثار هنری خود که در چنین فضای فرهنگی با نقد حکومت بدست میآید و آنها را روشنفکر و شجاع معرفی میکند.
▪ تعهد و دلسوزی توأم با احساسات عمیق در هنرمندان برای نجات محرومین جامعه که مستلزم انتقاد از رفتارهای غلط مردان عالم سیاست است.
▪ انتظار طبیعی مردم از فرهیختگان خود برای انعکاس حرف دلشان نسبت به عملکرد عناصر قدرتمندتر جامعه.
بنابراین باید اصل وجود نگاه انتقادی هنرمندان نسبت به عملکرد مدیران و کارگزاران حکومتی را مثبت تلقی نمود و آنچه را مورد انتقاد قرار داد، فراموشی نقش باورها و رفتارهای غلط مردم در تداوم رفتارهای غلط کارگزاران حکومتی است.
که البته در فراموشی عملکرد افراد عادی جامعه عوامل دیگری هم نقش دارد که عبارت است از:
▪ عمیق نشدن اعتقاد و باور اینکه در جامعه ایران مردمسالاری حاکم است و تداوم بسیاری از رفتارهای غلط در عملکرد مسئولین حکومت در همراهی کردن افکار عمومی با مدیران اجرائی است که در هنگام انتخابات ظاهر میشود.
▪ بزرگنمایی نقش حکومت در هنگام جمعآوری رأی و وعده حل همه مشکلات جامعه و عدم تبیین نقش مردم در حل مشکلات از سوی کاندیداهای مجالس شورای اسلامی و ریاستجمهوری که این خود منشاء انتقال بیش از حد انتظارات مردم است به سازمانهای حکومتی، این در حالی است که وقتی هم با مدیران سازمانهای حکومتی بحث میشود، خیلی سریع به لزوم تحول در فرهنگ جامعه اشاره میکنند و دور بستهای شکل میگیرد که باز کردن این دور، مستلزم حرکت نخبگان و فرهیختگان آزاده جامعه است و هنرمندان متعهد بخشی از این طبقه هستند.
همینطور که ملاحظه میشود، وجود این ابعاد پیچیده و متنوع است که باعث شده است مقام معظم رهبری این سال را به عنوان سال آغاز حرکت فرهنگی برای «اصلاح الگوی مصرف» اعلام کنند و لذا لازم است نهادهای مثل حوزههنری به موازات تولید آثار کاربردی در مصداقهای روزمره زندگی مردم اقدام به تولید آثار هنری دیگری برای رفع موانع فرهنگ عمومی در مسیر چنین حرکتهائی بنمایند، برای مثال، انتظار است، که با تولید نمایشنامهها و فیلمهای کوتاه دو معضل،
▪ پذیرش مسئله از سوی افراد و انتظار اقدام از دیگران
افراط در نقد حکومت در نگاه هنرمندان و روشنفکران جامعه و فراموشی نقش افکار عمومی در اصلاح جامعه، مورد بحث قرار گرفته و با تولید آثار هنری برای اصلاح اندیشه خود هنرمندان و سایر اقشار جامعه مدنظر قرار گیرد.
در ادامه تدوین این دستورالعمل، لازم میبیند با ذکر نمونههایی از موضوعات سه بحث اصلی، مسئله را بصورت دقیقتر باز نمایم.
۱) در موضوع مختصات جامعه مطلوب اسلامی، چارچوب کلی بحث را میتوان مشابه موارد زیر شناسایی و فهرست نمود.
۱ـ۱) در جامعه اسلامی، همه تلاشهای فردی و اجتماعی، مردمی، دولتی و حکومتی در حل مسائل فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و سیاسی، وقتی ارزشمند است که مقدمهای باشد برای رشد و تعالی اخلاق و معنویت جامعه، و لذا اگر همین موضوع مورد پذیرش فرهنگ عمومی قرار گیرد، میتوان فهرست طولانی از روشهای غلط در مصرف منابع جامعه را شناسایی نمود و براساس آن تولید اثر کرد.
ـ تحقق خصوصیت فوقالذکر، مستلزم شناخت تاثیر فرهنگی سیاستها، فعالیتها، قوانین و روشهای انجام امور در همه عرصههای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی در فرایند تحولات مربوط به اخلاق و معنویت جامعه است که این همان مطلبی است که مقام معظم رهبری در چارچوب بحث «مهندسی فرهنگی» و «پیوست فرهنگی» انتظار دارند مورد توجه قرار گیرد و لذا تولید هر اثر هنری که بتواند مدیران و دستگاههای اجرایی را به وظایف خود در این زمینه واقف کند، گامی است بلند در «اصلاح الگوی مصرف» و درستاستفاده کردن از منابع جامعه، مثال زیر به عنوان نمونهای از ایدههائی که در این زمینه میتواند تولید شود و با مشارکت دستگاههای اجرائی، از هنر برای شعار سال استفاده شود، ارائه میگردد.
«اگر هنرمند دلسوز و فرهنگفهمی از فضای ارتباطی اداره کل اقتصاد و دارائی استان بازدید نماید، میتواند حدس بزند که احتمالاً روش مالیاتگیری موجود، افراد را به دروغگوئی و مخفیکردن اطلاعات درآمدهای خود از دولت تشویق میکند و یا نحوه تعامل کارکنان اقتصاد و دارائی استان، به شکلی است که ضمن تلاش برای افزایش درآمد مالیاتی، مردم را از دستگاههای حکومتی عصبانی و گلهمند میسازد، تا این مرحله، اینها حدس و گمان است، نتیجهگیری قطعی مستلزم، انجام تحقیق از سوی پژوهشگران ذیربط است، اگر در تحقیق، این نتایج حاصل شد، نشان میدهد که ما نمونهای از اسراف منابع را پیدا کردهایم، چرا که اگر در ظاهر درآمدهای دولت افزایش مییابد، اما بخشی از منابع را باید مجدداً صرف کنیم، تا با دروغگوئی افزایش یافته از این طریق مبارزه و یا برای جلب رضایت مردم از حکومت در جای دیگری، بخشی از همین منابع را صرف نمائیم.
تا اینجا صورت مسئله مشخص میشود و مرحله بعد، آغاز میگردد و آن اینکه آیا این آثار منفی در ذات مالیاتگیری است یا میتوان با تمهیداتی، بخش مهمی از تشویق به دروغگوئی را اصلاح و نارضایتی را کاهش داد. بدیهی است اگر هنرمند موضوعشناسی، بتواند با خلق آثار هنری مناسبی، اولاً کارکنان اقتصاد و دارائی را به برخوردهای محترمانهتر و صمیمانهتر تشویق کند، ثانیاً با جلب نظر آنها به اهمیت موضوع، آنها را به اصلاح روشهای خود دعوت نماید و از سوی دیگر با تولید فیلمهای مناسبی برای مودیان مالیاتی، آنها را در جریان محلهای مصرف مالیات قرار دهد، میتوان مدعی بود که بخش مهمی است از این معضل حل میشود.»
۲ـ۱) یکی دیگر از مختصات جامعه اسلامی، ضرورتداشتن استقلال بهمراه سرعت بالای پیشرفت علمی، فنی، اقتصادی و اجتماعی است، چرا که جامعهای که مدعی الگوی تازهای برای اداره جوامع بشری است باید در عمل اثبات نماید که الگوی مورد عمل جواب داده است، این مسئله هم ایجاب میکند دو اتفاق همزمان در همه عرصهها مدنظر قرار گیرد.
۱) افزایش بهرهوری و اثربخشی از منابع مورد مصرف، در جهت تحقق اهداف جامعه
۲) تلاش برای کشف منابع جدید
گرچه بحث بهرهوری و اثربخشی، بیشتر در حوزه اقتصاد و صنعت مطرح میشود، اما این موضوع یک امر عام میباشد که در همه عرصهها قابل طرح بوده و میتوان در هر تصمیمی که بخشی از منابع جامعه مصرف میشود، موضوع چگونگی افزایش بهرهوری را مدنظر قرار داد و با شناخت نقش دانش و فرهنگ نیروی انسانی درگیر با فعالیتهای مرتبط با آن امر، از هنر برای اصلاح آن بهره گرفت. عرصههائی که میتواند به عنوان مثال، توجه هنرمندان را به خود جلب نماید و به نگاه آنها در تبیین موارد «اسراف در بهرهگیری از عمر و سرمایه انسانها» اشاره نماید عبارتند از:
کمبود علاقه و جدیت در بین بخش بزرگی از دانشجویان برای افزایش دانش خود به جای کسب مدرک، که ریشه آن در تحلیلها و برداشتهای غلط از زندگی، شغل و تحصیلات در زندگی اجتماعی است.
پیداشدن شک و تردید در بین بسیاری از دانشآموزان پسر در سال اول و دوم دبیرستان در رابطه با اصل درسخواندن و نتایجی که این امر برای افراد و جامعه دارد، بواسطه برداشتهای غلط از مفهوم درسخواندن و نتایج آن در بین نوجوانان
بازدهی پائین تشکیل بسیاری از جلسات اداری، بواسطه ضعف دانش جلسهداری در بین مدیران و کارشناسان نظام اجرائی کشور
نابودی بسیاری از سرمایهها و تجربههای کشور بواسطه، ضعف ساختارهای سیاسی کشور که با جابجائی افراطی مدیران بعد از هر انتخابات حادث میشود.
۳ـ۱) یکی دیگر از مختصات جامعه اسلامی، پیگیری مستمر تحقق عدالت در مدیریت جامعه است.
عدالت با مفهوم جامع آن یعنی «هر چیز را در جای خود قرار دادن» که یکی از مصداقهای بارز آن داشتن الگوی مصرف مناسب با جامعه اسلامی یا بحث درست مصرفکردن منابع جامعه است. داشتن نگرش عمیق و درخور این ویژگی ممتاز در نظام اسلامی در بین نخبگان جامعه اسلامی موجب میگردد بفهمیم که تجلی عدالت در مدیریت یعنی:
ـ براساس برنامهریزی تصمیمگرفتن، چرا که با داشتن برنامه میتوان بین اهداف بلندمدت و کوتاهمدت هماهنگی ایجاد کرد، با داشتن برنامه میتوان توجه متعادل به ابعاد مختلف فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی جامعه داشت، با داشتن برنامه میتوان مسائل مربوط به اقشار مختلف شهری، روستائی، زن و مرد، پیر و جوان، فقیر وغنی و .... را بصورت متعادل مدنظر قرار داد واز افراط و تفریط دور شد.
▪ تجلی عدالت در مدیریت یعنی:
ـ براساس قانون حرکت کردن، زیرا حرکت در چارچوب قانون است، که علم، عقلانیت و تجربههای قبلی را به تصمیمات پیوند میزند، حرکت در چارچوب قانون است که مانع زیادهخواهی گروهها و اقشار نزدیکتر به حاکمیت میشود، براساس قانون حرکتکردن است که شایستهسالاری در انتخابها عملی میشود که البته همه این مزایا منوط است به وجود فرایند قانوننویسی با کیفیت و عالمانه که در جای خود موضوع بحث دیگری است.
این موارد نمونههایی بودند از سرفصلهائی که میتوان ذیل شناخت مختصات جامعه اسلامی باز نمود و براساس آن به مصادیق اسراف و تبذیر در مصرف منابع جامعه پی برد. با توجه به ضرورت خلاصهنویسی، تکمیل بحث به نخبگانی واگذار میشود که همکاران محترم در حوزههنری استانها دعوت میکنند و در ادامه، بُعد دیگر مسئله یعنی منابعشناسی لازم برای اصلاح الگوی مصرف را باز میکنیم.
۲) منابعشناسی، یکی دیگر از ضرورتهای اصلاح الگوی مصرف
همانطور که در نکات قبلی مشاهده نمودید، درک صحیح و جامعالاطراف از خصوصیات جامعه اسلامی از یکسو و شناخت کافی از مسایل امروز جامعه ایران، نگاهی بسیار متفاوت را برای شناخت منابع بالفعل و بالقوه موجود جامعه ایجاد میکند.
توسعه و اصلاح نگاه مدیران، کارشناسان و نخبگان جامعه نسبت به منابع کشور کار ارزشمندیست که میتواند ار رهگذر آثار هنری هنرمندان کشور تحقق پیدا کند، اما لازمه آن ابتدا اصلاح نگرش خود هنرمندان است.
برای توسعه و اصلاح نگرش هنرمندان، میتوان از ابعاد مختلف به توضیح و تشریح انواع منابع موجود در جامعه پرداخت.
منابع یک جامعه و کشور را میتوان در قالبهای زیر توضیح داد.
۱ـ۲) منابع انسانی
شامل میزان جمعیت، ترکیب جمعیت، نحوه پراکندگی جمعیت در سرزمین، دانش نیروی انسانی، مهارت نیروی انسانی، استعدادهای بالفعل شده و بالقوه نیروی انسانی
۲ـ۲) منابع فرهنگی و اجتماعی
اگر جوامع مختلف را با هم مقایسه نمائید، مشاهده میکنید که جامعه ایران چه سرمایههای عظیم فرهنگی و اجتماعی در اختیار دارد که بدلیل ناشناختهماندن آن برای مدیران جامعه نمیتوانیم بصورت صحیح تمامی این ظرفیتها را در خدمت توسعه و پیشرفت کشور قرار دهیم. هفتهزار سال سابقه تمدنی، بهمراه هزار و چهارصد سال سابقه مسلمانی موجب گردیده است ما شاهد وجود فرهنگی باشیم که از درون آن انقلاب اسلامی متولد میشود، نظام اسلامی تشکیل میشود و هر لحظه محکم و استوارتر به سمت برپائی، تمدنی جدید به پیش میرود، این فرهنگ در درون خود، نهادهای ارزشمندی را بوجود آورده و حفظ کرده و هماکنون بصورت سرمایهای ناشناخته در اختیار ما قرار داده است، دلبستگی به ایران اسلامی، روحیه سلحشوری و مبارزه برای حفظ استقلال کشور، احترام به نهاد خانواده و احساس نیاز به وجود خانواده، عشق و فدارکاری والدین نسبت به فرزندان خود، احترام فرزندان به پدر و مادر و بزرگترها، تعامل و رفتو آمد با اقوام و دوستان و .... سرمایههائی است که بواسطه حضور ما در متن آن، درک نمیشود، در کنار این سرمایههای نرمافزاری، وجود میراث فرهنگی فیزیکی در تنوعی گسترده، سرمایه بزرگ دیگری است که هنوز نتوانستهایم آنرا برای حل مشکلات فرهنگی و اقتصادی خود بکار گیریم.
۳ـ۲) منابع طبیعی
سرمایه بزرگ دیگر ما فهرست طولانی از انواع منابع طبیعی است که بواسطه تسلط درآمدهای نفتی، ناشناخته مانده است و همین نشناختن موجب اسراف و نابودی بسیاری از این منابع میشود.
کافی است که در یک مقایسه تطبیعی رفتار ما ایرانیان را با جنگلها و مراتع طبیعی خود تجزیه و تحلیل نمائید و یا میزان بهرهوری از منابع دریائی را با کشورهائی که مشابه ما مرز دریائی دارند مقایسه نمائید و یا به ظرفیت عظیم تنوع آب و هوائی کشور و گونههای متنوع گیاهی آن، و بهرهبرداریها دیگران را از این سرمایه ملی تعقیب نمائید.
مصرف بیرویه آب، برق و نان چند نمونه از دهها نمونه دیگر است که باید به موازات اصلاح الگوی مصرف در این موارد مورد توجه قرار گیرد.
۴ـ۲) منابع جغرافیایی
موقعیت خاص سرزمین ایران در جغرافیایی منطقه، نعمت خدادی بزرگی است که میتوانسته و میتواند به عنوان مزیتی بزرگ منشاء قدرت و نفوذ در معادلات منطقهای گردد که هم اکنون در مناسبات سیاسی جلوههائی از آن را شاهد هستیم، اما میتواند بسیار فراتر از آن مورد استفاده قرار گیرد.
۵ـ۲) منابع حاصل از انقلاب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی
نقدهای آرمانگرایانه دائمی ما از وضع موجود که به جای خود امری ارزشمند و سازنده است، از بعد دیگری موجب شدهاست که بسیاری از مدیران و نخبگان جامعه، از مزیت تحقق انقلاب اسلامی و شکلگیری نظام جمهوری اسلامی غافل شوند. همین منابع عظیم فرهنگی است که بواسطه بهرهگیری از ظرفیتهای معنوی اسلام و نهادهایی چون روحانیت، حوزههای علمیه، مساجد و هیأتهای مذهبی موجب شد با رهبری رهبران بزرگی چون امام(ره) در بستری از ایمان و اعتقاد مردم، نظامی را پایهگذاری نمائیم که علیرغم همه مشکلات اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی که روزانه پیرامون آن به بحث و جدل میپردازیم، ما را در موقعیتی قرار دهد که قدرتهای بزرگ در هر تحولی در منطقه و جهان روی دیدگاهها و نظرات جمهوری اسلامی حساب باز کنند و بعضی از کشورها از دریچه مخالفت با آن دشمنی و مبارزه نمایند و گروه دیگری با تعامل و نزدیکی از قدرت و ظرفیت آن بهرهمند شوند و حال سوال اساسی این است که شیوههای مدیریت و روشهای انجام امور ما، چه میزان از این منابع عظیم را توانستهاند در فرایند توسعه کشور به کار گیرند؟ و چه میزان از این منابع بواسطه ضعفهای علمی، اعتقادی و ناآگاهیها، بدون استفاده یا توأم با اسراف و تبذیر مورد بهرهبرداری قرار میگیرد؟ و اساساً چه برنامهای برای تقویت و بازتولید این ظرفیتهای فرهنگی و اجتماعی داریم؟
گرچه از زوایای دیگری میتوان به شناخت منابع جامعه نگاه کرد و ظرفیتهای ناشناخته دیگری را معرفی نمود، لیکن ادامه مباحث میتواند در جلسات نخبگان در حوزه هنری استانها و مراکز هنری مرکز مورد تعقیب قرار گیرد و در اینجا بعد سوم موضوع مطرح میشود.
۳) روشهای بهرهگیری و مصرف منابع
بازکردن دید هنرمندان جوان به موضوع روشهای تصمیمگیری در زندگی فردی و اجتماعی آحاد جامعه، بویژه نقشی که تصمیمگیری الگوها، نخبگان و مدیران جامعه در سرنوشت یک جامعه بازی میکنند، یکی دیگر از لوازم حضور جدی در پاسخگوئی به انتظار مقام معظم رهبری در سال اصلاح الگوی مصرف است.
این بحث نیز میتواند در ابعاد مختلفی موضوع بحث و تبادلنظر قرار گیرد که اهم آن عبارت است از:
۱ـ۳) نقش دانش و عقلانیت در تصمیمات روزمره مردم جامعه
اصولاً شیوههای تربیتی و آنچه از فرهنگ هر جامعه به ارث رسیده، مردم متفاوتی را بوجود آورده است، هماکنون نیز با مقایسه تطبیقی مردم مناطق مختلف کشور، میتوان نمونههای واقعی از این موضوع را شناسائی و با ابزارهای هنری به معرفی آن پرداخت.
ـ مقایسه رفتار کویرنشینان و مردم پرتلاش یزد را در کار و تلاش عقلانی میتوان با بسیاری از مردم مناطق دیگر مقایسه نمود و متوجه شد که ریشههای عدم توسعه و پیشرفت بعضی از استانها در چه خصوصیاتی است؟
ـ مقایسه موفقیتهای بزرگ بعضی از جوانان را که ریشه آن پشتکار در کسب دانش و بکارگیری آن است با شکستها و ناکامی جوانانی که وجه غالب تصمیمات آنها مبتنی بر احساسات بوده است، نمونه دیگری از موضوعات قابل انعکاس در آثار هنری است.
ـ مقایسه عملکرد مدیران علم محور با مدیران سیاستزده و تاثیری که این تفاوتها در نابودی منابع جامعه دارد، عرصه مهم دیگری است که میتواند با شناخت کافی و بهرهگیری از هنر طنز مورد توجه قرار گیرد.
۲ـ۳) نقش دانش و بهرهگیری از تجربههای بشری در مدیریت سازمانهای مختلف
یکی از پدیدههائی که بسیاری از منابع جامعه را تخریب و یا با بهرهوری بسیار اندک روبرو میسازد، تفاوت شیوههای مدیریت در بخشهای مختلف اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی است مطالعه در این موضوع، عرصه مهمی را برای خدمت به اصلاح الگوی مصرف جامعه باز میکند.
مقایسه تطبیقی شیوههای تصمیمگیری در علوم پزشکی و مهندسی با شیوههای تصمیمگیری در حوزههای سیاسی و فرهنگی و سازمانهائی که در این عرصهها به فعالیت مشغول هستند، مسئله را روشن میسازد.
گرچه میتوان فهرستی طولانی از ضعفها و کاستیهای مدیریتی در حوزههای مهندسی و پزشکی را نیز برشمرد، اما وقتی مقایسه میکنیم که چه روندی برای ساخت یک سد یا تولید یک دارو یا عرضه یک خدمت پزشکی به بیماران طی میشود با روندی که در تولید آثار هنری، یا ارائه یک خدمت فرهنگی یا انجام یک فرایند انتخاباتی، یا در جریان گزینش شعارهای انتخاباتی صورت میگیرد، متوجه عمق فاصلهها از جهت بهرهگیری از علوم و تجربه بشری خواهیم شد، شاید ذکر مثالی کاربردی بتواند زمینه را برای آغاز تحولی در این بخش باز نماید.
«اگر روند تولید یک دارو برای درمان یک بیماری جسمی در علم پزشکی مورد مطالعه قرار گیرد، ملاحظه خواهد شد از آغاز طرح یک فرضیه که حاصل مطالعات اولیه علمی و یا کشف این مسئله در تاریخ علم پزشکی در مناطق مختلف جهان است، مشاهده میکنیم که باید رابطهای علمی را بین دارو و عوامل بیماریزا توضیح داد و پس ازاین مرحله است که داروئی ساخته میشود و روی انواع حیوانات تست میشود و با پاسخدادن آن از مراجع علمی ذیربط برای آزمایش روی یک نمونهای علمی از انسانها، مجوز کسب میکند، بعد از این مرحله است که متناسب با نوع دارو، چند سال مرحله تست و بررسی پیآمدهای دارو روی اصل بیماری و سایر اعضاء بدن انسانها مورد مطالعه قرار میگیرد، تا بالاخره مجوز ورود در بازار را پیدا کند، تازه در آن مرحله، همراه هر دارو لیستی از آثار مخرب احتمالی برای افراد مختلف ذکر میشود و توصیه میشود که در صورت بروز این آثار، بلافاصله با پزشک خود تماس برقرار کنید.»
« اگر موضوع مشابهای را در عالم فرهنگ مورد بررسی قرار دهید، فرض کنید هنرمندی دعوت شده است تا فیلمی بسازد که مخاطب پس از دیدن آن نسبت به آسیبها و خطرات اعتیاد واقف گردد و اراده او در ترک اعتیاد تقویت شود و حالا مشابهسازی نمائید رفتار نویسنده و کارگردان تولید این اثر هنری را با کاری که در جریان تولید دارو عمل میشود.» اگر قرار باشد با همان شیوه علمی تولید دارو به این موضوع نگاه شود، قاعدتاً باید این کارگردان و نویسنده فیلمنامه مسیری به شرح زیر را طی کند.
ـ ابتدا علل بوجودآمدن اعتیاد را در معتادین شناسایی نماید.
ـ آثار و پیآمدهای اعتیاد را در زندگی فردی، اجتماعی، اقوام، آشنایان و کل جامعه را تحقیق و مطالعه نماید.
ـ با دعوت از روانشناسان، پزشکان مرتبط نسبت بین فهم، درک و احساسات معتاد را با سازوکارهای جسمی و بیولوژیک او را بررسی نماید، چرا که در بسیاری موارد ممکن است به لحاظ عقلی و احساسی اراده ترک اعتیاد بوجود آید، اما ظرفیتهای جسمی فرد اجازه چنین تصمیمی را ندهد.
ـ با مشورت با روانشناسان تربیتی، چگونگی نفوذ در فکر واندیشه و تصمیم افراد معتاد را بشناسد.
ـ با تشکیل یک موقعیت پژوهشی تعدادی مخاطب را به عنوان نمونه انتخاب و با نمایش اثر، اثربخشی آن را ارزیابی نماید و کشف کند چند درصد تاثیر میپذیرند، این تاثیر چه بخشی از مشکل را حل میکند، آثار مثبت و منفی جانبی نمایش این فیلم روی افراد سالم جامعه چیست؟
ـ آیا پخش این فیلم با روالهای عادی مورد استقبال مخاطبین مورد نظر قرار میگیرد. یا باید تمهیداتی اندیشیده شود؟
ـ بعد از دریافت پاسخ این سئوالات در صورت پیشیگرفتن آثار مثبت آن، مجوز پخش داده شود.
ـ اگر فیلم بازگشت سرمایه اقتصادی ندارد اما مورد استقبال مخاطب خاص خود قرار میگیرد از چه محلی باید تامین اعتبار شود؟
ـ بعد از پخش فیلم نیز در سطح جامعه، بار دیگر آثار و پیآمدهای آن مورد ارزیابی قرار گیرد تا در تولید آثار بعدی مدنظر قرار گیرد.
با توجه به این مثال، میتوان فرایندهای فعالیتهای فرهنگی و هنری جامعه را با وضعیت مشابه در حوزههای پیشرفتهای مثل پزشکی مقایسه نمائید، تا در خود فعالیتهای فرهنگی، تعداد زیادی از موارد اسراف و تبذیر را شناسائی نمائید.
بطور طبیعی طرح اینگونه مطالب موجب ایجاد یک سلسله گلهمندی در بعضی از هنرمندان امروز جامعه ما میشود که از جمله آن طرح این سئوال است که:
ـ آیا درست است که جریان خلق و عرصه هنر را با دارو و ساختمان مقایسه نمائیم؟
پاسخ این است که منظور از این مقایسه، میزان استفاده از علم و تجربههای قبلی بشری است در خلق یک خدمت است و گرنه ماهیت فرهنگ و هنر بسیار پیچیدهتر از این مباحث است.
و یا اینکه آیا اگر هنرمندی بخواهد چنین روالی را طی کند، مدیران فرهنگی جامعه آماده تامین منابع آن هستند؟
پاسخ روشن است، غرض از طرح این موضوع، فقط نشان دادن کمی مراجعه جامعه هنرمندی به تجربیات و دانش علمی نیست، بلکه مشکل بزرگتر، دوری مدیران فرهنگی از دانش مناسب برای انجام وظایف خود میباشد.
و یا اینکه آیا اساساً، حاکمشدن چنین نگاههائی بر فرایند تولید آثار فرهنگی و هنری، رشد، نوآوری و خلاقیت را در عالم هنر مانع نمیشود و جریان سانسور موجود را تقویت نمینماید؟
پاسخ این است در همه زمانها و مکانها سانسور خود را بر روند تولید آثار تحمیل میکند، بخشی از سانسور حاصل کمبود دانش خود هنرمند در جریان تولید هنر و بخشی تحمیل سلائق و پیشفرضهای غیرعلمی دستگاههای نظارتکننده، بخشی از آن حاصل تفاوت منافع فردی و اجتماعی است و لذا بنظر میرسد، اگر در جریان تولید آثار هنری در کنار خلاقیت و نوآوری هنری تجربههای علمی وارد شود، در عمل بسیاری از اختلافات و سانسورهای بیجا حذف خواهد شد.
جدا از این مسائل، هنرمندان را میتوان دعوت کرد که با همین میزان دانش و تجربه خود روی اثربخشی بسیاری از فعالیتهای فرهنگی و هنری کشور مطالعه کنند تا دریابند چگونه بسیاری از مداخلات سیاسی، کاستیهای علمی، تامین منابع بدون نظارت عالمانه از سوی حکومت، موجب شده بازدهی و اثربخشی فعالیتهای فرهنگی و هنری در حداقل ممکن باشد و همین امر سبب شود که تأمین منابع جدید برای فعالیتهای بیشتر فرهنگی و هنری با شک و تردید روبرو شود.
همانطور که ملاحظه شد، روشهای تصمیمگیری در مصرف منابع جامعه از تصمیمات کلان در عرصه مدیریت ارشد جامعه شروع تا به تصمیمات روزمره عادی زندگی مردم میرسد و میتوان در تمامی این سطوح، کاستیهایی را شناسایی و موضوع تولید آثار هنری قرار داد. این تصمیمات از سوی دیگر در عرصههای مختلف اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی قابل ارزیابی است و نباید صرفاً مصرف منابع را در حوزه اقتصاد تعقیب نمود، چرا که بسیاری از اسرافها و تبذیرها حاصل ضعف دانش و ناکارآمدی بعضی از مدیران است که حضور آنها حاصل تصمیمات غلط در عرصههای سیاسی است، همانطور که در اصل این حرکت و اعلام سال اصلاح الگوی مصرف قبول کردهایم که نمیتوان صرفاً با اصلاح روشهای اقتصادی مسئله را حل کرد و باید در کنار اصلاح روشها و روابط عرصه اقتصاد روی فرهنگ جامعه نیز اقدام نمود.
علیایحال آنچه تاکنون مورد بحث قرار گرفت توضیح یک الگوی عمومی مطابق مدل زیر بود.
تا روشن شود دامنه این بحث میتواند در چه عرصههایی وارد بشود و باید مواظبت نمود که تنگ نظری و عدم شناختها از مسئله به این مهمی، در صرفهجویی در مصرف آب، برق، کاز و نان خلاصه نشود.
در پایان باید بر این نکته تأکید شود که مطالب مطرح شده در مباحث فوقالذکر در فاز اول باید در هستههای فکری مورد بحث قرار گیرد، اما به موازات پیگیری مباحث نظری، میتوان ایدههایی را برای تولید آثار مرتبط مدنظر قرار داد تا کسب تجربه در دنیای عمل نیز حاصل شود. برای نمونه تعدادی از موضوعات مرتبط با اصلاح الگوی مصرف پیشنهاد میشود.
۱) تولید یک تئاتر سیار برای حضور در دبیرستانها بهمنظور قانعسازی دانشآموزان پسر در درس خواندن تا از تخریب بخش مهمی از عمر جوانان کاسته شود.
۲) تولید یک تئاتر سیار برای حضور در دبیرستانهای دخترانه بهمنظور طرح محترمانه و مؤثر برای توجیه دختران در حفظ پوشش اسلامی تا از رشد بسیاری از مشکلات اجتماعی جلوگیری شود.
۳) تولید فیلمهای کوتاه طنز برای پخش در جلسات اداری برای تذکر به مدیران کل در تعامل با کارمندان و مردم، از جهت فرار از دام تملق و چاپلوسی و پذیرش نقد مشفقانه برای بهرهگیری بهتر و بیشتر از علم و تجربه جامعه در تصمیمات مدیران.
۴) تولید فیلمهای کوتاه از پیآمدهای بینظمی مردم در عبور و مرور در نابودسازی منابع کشور.
۵) تولید فیلمهای کوتاه از مشاغلی که در جامعه در تولید ثروت نقش دارند و مقایسه تطبیقی با مشاغلی که نقش مخرب در اقتصاد جامعه ایفاء میکنند.
۶) تولید فیلمهای کوتاه از حاکمیت منافع در تصمیمگیری بعضی از پزشکان در انجام اعمال جراحی غیرضروری برای پخش در جلسات داخلی پزشکان به منظور کاهش خسارتهای مالی و انسانی جامعه.
۷) تولید فیلمهای مستند از نحوه نامگذاری فروشگاهها در تابلوهای شهری و نشان دادن بیهویتی و تخریبهای فرهنگی این تابلوها نسبت به هویت ایرانی و اسلامی.
۸) تولید قصههای مناسب برای هدایت کودکان و نوجوانان برای تقویت فکر و مشورت در موقع تصمیمگیری در زندگی روزمره.
۹) تولید قصههای مناسب برای جوانان در عرصههای تصمیمگیری در تصمیمات بزرگ زندگی همچون ازدواج، انتخاب شغل، انتخاب رشته تحصیلی، انتخاب مشی زندگی.
در پایان انتظار داریم، با حرکت آگاهانه همکاران در سرتاسر میهن اسلامی، کارنامهای مناسبی را در این حرکت ارزشمند تهیه و به رهبر گرامی و ملت ایران تقدیم نمائیم.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست