دوشنبه, ۲۲ بهمن, ۱۴۰۳ / 10 February, 2025
روش شناسی فلسفه سیاسی
![روش شناسی فلسفه سیاسی](/web/imgs/16/152/6tmwc1.jpeg)
روششناسی فلسفه سیاسی را میتوان از روششناسی در فلسفه سیاسی متمایز دانست; بدین معنا كه روششناسی فلسفه سیاسی مبتنی بر اصول و پیشفرضهایی است كه ویژگی و خصلت مباحث فلسفه سیاسی آنها را میطلبد. اما روششناسی در فلسفه سیاسی به مباحث مطرح شده ـ و گاهی پنهان و مطرح نشده ـ در متون كلاسیك و معاصر فیلسوفان سیاسی مربوط میشود. این نوشتار، ابتدا به تعریف و تبیین «فلسفه سیاسی» میپردازد و پس از آن به بحث اصلی (روششناسی فلسفه سیاسی) خواهد پرداخت و در پایان، به روششناسی فلسفه سیاسی اسلامی نیز اشاره مینماید.
● فلسفه سیاسی چیست؟
تعریف و تبیین دقیق مفاهیمی همچون سیاست، علم سیاست، فن مدیریت سیاسی، اندیشه سیاسی، ایدئولوژی سیاسی، مكتب سیاسی، تفكر سیاسی، نظریه یا نظریه سیاسی، فرهنگ سیاسی، تحلیل سیاسی، فقه سیاسی، كلام سیاسی، فلسفه سیاست، فلسفه سیاسی و بسی مفاهیمی دیگر از این دست، نیازمند تحقیقی جامع و مستقل و مجال بیشتری است و پرداختن به تفاوت یا تشابه ماهوی این واژگان، به موشكافی دقیق علمی و پژوهشی منسجم نیاز دارد. شناخت دقیق مفهوم و گستره «فلسفه سیاسی» نیازمند بررسی و تبیین ماهوی و وجودی مقسمها، قسیمها و قسمهای فلسفه سیاسی است. لاجرم پرداختن به چنین كاری، بسیار گستردهتر از هدف این نوشتار كوتاه است. اگر «فلسفه» تلاش برای كسب معرفت جهانشمول و بحث از احوال كلی وجود باشد، پس ثمره فلسفه خواندن و فیلسوفانه اندیشیدن جامعنگری در درك و فهم خواهد بود. «فلسفه چون با كلیات و ارزشها و احكام كلی سر و كار دارد، میتواند بصیرت كلی به انسان بدهد و وسعت مشرب و انشراح صدر بیاورد; زیرا با پرداختن به فلسفه، ذهن جزئینگر و روزمرّهگرا در آفاق گستردهتر سیر میكند.»۱
اگر «سیاست» هم بحث از «دولت»، «قدرت» و نظام تدبیركننده جامعه باشد، هرگونه بیانی كه به ماهیت قدرت و ساختار سیاسی حكومت بپردازد، در واقع در زمره مباحث سیاست خواهد بود. پس سیاست و بحث سیاسی دامنهای بسیار وسیع را دربر میگیرد; چرا كه قدرت و حكومت تا اقصا نقاط وجود جامعه بشری گسترش دارد. معرفت سیاسی، اقتصاد سیاسی، تاریخ سیاسی، حقوق سیاسی، مدیریت سیاسی، جامعهشناسی سیاسی و دهها حوزه دیگر تنها روایتگر بخشی از دامنه گسترده سیاست است.
● اما فلسفه سیاسی چیست؟
الف) آسانترین و غیر بحث انگیزترین راهِ تعریفِ «فلسفه سیاسی» آن است كه بگوییم: فلسفه سیاسی همان چیزی است كه موضوع مشترك یك سلسله كتابهای مشهور مثل جمهوریت افلاطون، سیاست ارسطو، شهریار ماكیاول، لویاتان هابز، رسالههایی درباره حكومت مدنی لاك، قرارداد اجتماعی روسو، فلسفه حق هگل، مانیفست كمونیست و رساله در باب آزادی استوارت میل است.۲
ب) «فلسفه سیاسی» شاخهای از فلسفه است كه كلمه «فلسفه» بیانگرِ روش بحث از مقوله سیاست است; روشی كه هم فراگیر است و هم به ریشه مسئله توجه دارد. از اینرو، معرفت به اصول سیاسی را «فلسفه سیاسی» گویند. به عبارت دیگر، «فلسفه سیاسی» كوششی است برای فهم ماهیت امور سیاسی. موضوع فلسفه سیاسی با غایت عمل سیاسی یكسان است. فلسفه سیاسی كوششی است برای نشاندن معرفت به ماهیت امور سیاسی به جای گمان درباره آنها.۳
ج) «فلسفه سیاسی» یعنی: تفكر منظّم درباره ماهیت، هدفها، ساختار و قدرت دولت از یك سو، برای فهم و شناخت واقعی دولت، و از سوی دیگر، برای حفظ و یا تغییر آن پس فعالیتی فكری و ذهنی است كه با هدف پرداختن به مسائل و دشواریهای اجتماعی و سیاسی و حل و رفع آنها صورت میگیرد.۴
د. «فلسفه سیاسی» یعنی: صورت خاصی از اندیشه سیاسی، متفكری كه همّ خود را صرف فلسفه سیاسی میكند اولا، به قصد كشف حقایق حاكم بر سیاست، به تأمّل مینشیند. ثانیاً، حیات سیاسی را صورتی از حیات فلسفی میداند. و بالاخره اینكه فلسفه سیاسی در پی كشف حقیقت است.۵
هـ) «فلسفه سیاسی» بازتاب رخدادهای اجتماعی ـ سیاسی است كه كوشیده آنها را تبیین، توجیه و تفسیر كند و تغییر دهد و به دشورایها و معضلات ویژه هر دوره پاسخ دهد یا برای آنها راه حل بیابد. رشد و گسترش فلسفه سیاسی به عنوان نتیجه رخدادهای سیاسی ـ اجتماعی و بازتاب آنها در ذهنِ پر پندار متفكران، دانایان و دارندگان قوّه تصور قوی است. تصویرهای گوناگون در زمانهای متفاوت از جهان خارج، فلسفههای سیاسی گوناگونی به بار میآورد.۶
و) اصول حاكم بر سیاست را در فلسفه سیاسی میآورند. به عبارت دیگر، تلاش برای كشف زندگی سیاسی را «فلسفه سیاسی» گویند; مسائلی همچون ضرورت حكومت، ویژگیهای حاكم، بهترین الگوی حكومت، ارتباط مردم و حاكم، عدالت، آزادی، برابری، حقجویی و فضلیتخواهی مسائل «فلسفه سیاسی» است. فلسفه سیاسی هر جامعه مبتنی بر نظام ارزشی آن است. فلسفه سیاسی توجیهكننده نظام سیاسی و مبنای حقّانیت هر نظام سیاسی است. فلسفه سیاسی متكفّل توجیه نظام سیاسی و اقناع افكار شهروندان است.۷
ز) فلسفه سیاسی را باید با هستیشناسی آغاز كرد تا هستی قدرت و حكومت در ارتباط با هستیهای دیگر مورد بررسی قرار گیرد. سؤالهای اساسی در فلسفه سیاسی عبارتند از اینكه:
ـ آیا حكومت وجود دارد؟
ـ اساساً حكومت چیست؟
ـ علت وجود حكومت چیست؟
ـ قلمرو حكومت تا كجاست؟
ـ استقرار و استمرار حكومت به چیست؟
ـ انواع حكومتها كدامند؟۸
پس «فلسفه سیاسی» یعنی: سیاست از چشماندازی فلسفی. به طور كلی، میتوان فلسفه سیاسی را نگاهی فیلسوفانه به سیاست دانست كه در صدد مكانیابی سیاست در نظام وجودی خلقت است. اساساً پرسشها در علم سیاست بر دو گونهاند: سؤالات روزمرّه و گذرا كه با توجه به زمان و مكان و اوضاع و شرایط خاص، پاسخی متفاوت مییابد و سؤالات پایدار كه همواره در میان ملل و در ادوار گوناگون تاریخ فكر و اندیشه، مطرح بوده است. فلسفه سیاسی در صدد پاسخ به سوالات همیشگی، بنیادین و پایدار علم سیاست است.
آیا فلسفه سیاسی رشتهای جدا و مجزّای از فلسفه است؟ یا اینكه در قالب فلسفه به بحثهای اجتماعی و مسائل بنیادین سیاست هم پرداخته میشود؟ چنین به نظر میرسد كه اینك پس از گذشت ۲۴ قرن از تألیف كتاب جمهور افلاطون، میتوان از مباحث و مسائل فلسفه سیاسی به طور مجزّا و جداگانه و تحت عنوان كلی «فلسفه سیاسی» یاد كرد، بخصوص با ورود اسلام به دنیای فلسفه سیاسی و آثار گرانسنگی كه از فارابی، ابوالحسن عامری، خواجه نصیرالدین طوسی، ابنسینا و صدرالدین شیرازی و دیگر بزرگانِ اندیشمند به جای مانده كه هر یك در غنای هر چه بیشتر این مباحث سهم بسزایی داشتهاند.
به هر حال، امروزه در محافل علمی و در میان اندیشمندان علوم اجتماعی و به طور كلی، در میان فلاسفه سیاسی، بحث از اندیشههای بنیادین سیاسی به طور متمركز و مستقل مورد بررسی علمی و عقلی قرار میگیرد. باید متذكر شد كه محصول تلاش فكری برخی از اندیشمندان سیاسی در قالبی جامعهشناسانه یا اخلاقمحور و به عبارت دیگر، هنجارگرا انجام و ارائه شده است. این سخن بدان معنا نیست كه مباحث چنین دیدگاههایی ضد عقل یا غیرمفید است، بلكه نكته بحث ما در توجه دادن به طرز تلقّی آنها از سیاست و توجه كردن به نقطه عزیمت آنها در اینگونه مباحث است. فلسفه سیاسی پرداختن به «بنیاد»هاست تا «نمود»ها و «بود»ها. آنچه هست، نمودی است از آنچه باید باشد. در درون فلسفه سیاسی، نوعی نگاه آیندهنگر هم وجود دارد. پس باید «بودها» را پلی برای رسیدن به بایستهها قرار داد.
ویژگی لازم فیلسوف سیاسی آن است كه به توصیف جامعه آرمانی خود هم بپردازد. در این زمینه در فلسفه سیاسی، ابتدا باید به نقش انسان در سیاست پرداخته شود. به عبارت دیگر، باید جایگاه انسان در سیاست ـ به طور عام ـ مشخص شود. به تعبیر دیگر، از یك سو، «انسان سیاسی» تعریف و تبیین شود، و از سوی دیگر، معرفتشناسی انسان در ارتباط با امور و مباحث سیاسی روشن گردد. اینكه اندیشه در باب سیاست، امری كاملا انسانی است و انسان بدون در نظر گرفتن هرگونه عامل دیگر، مانند عامل ماورایی، میتواند تدبیر سیاسی بیندیشد و دست به ابداع سیاسی بزند، یا اینكه عامل ماورا در تلقّی عام، و «وحی» و پیوند با آن، در تلقّی اسلامی و ادیان توحیدی و ابراهیمی، میتواند روزنهای معرفتبخش به سوی حقیقت در امور سیاسی باشد، باید در روششناسی فلسفه سیاسی مورد تأمّل و مدّاقه نظری قرار گیرد.
این مقاله بیشتر به دنبال پیگیری سیاست از چشماندازی فلسفی است، به عنوان اصیلترین خاستگاه آن. «فلسفه» به یك معنای وسیع و مجازی، عبارت است از: عبور از نگاه جزئینگر و واقعگرا به یك دیدگاه كلینگر و حقیقتگرا. «فلسفه» یعنی: بحث از وجود و احكام كلی آن; یعنی: بحث كردن از كلیات و مباحثی كه در هیچیك از علوم به طور مستقل از آن بحث نمیشود. اما از آن احكام و مباحث كلی به عنوان كلی و به عبارتی، كبرای قضایای منطقی و برهانی استفاده میشود; مثلا، بحث «علت و معلول» یا مبحث «احكام وجود» از آن حیث كه وجود دارد ـ نه اینكه موجود است ـ از جمله مواردی است كه میتوان از آن یاد كرد.
آیا حكومت لازم است یا باید جامعه را به حال خود وا گذاشت تا خود به خود به سامان برسد و امور آن با تكیه بر قداست و پاكی طینت انسانها تدبیر شود؟ این پرسش یك پرسش اساسی و بنیادین است كه پاسخ آن از وجود یا عدمِ چیزی بحث میكند كه در پیوند با كل اجتماع، هدف خلقت، نظام هستی و عالم ماورای طبیعت است. این مبحث و مباحثی همچون معرفتشناسی سیاسی انسان، مدنی بالطبع بودن یا غیرمدنی بودن انسان، ابتدا و آغاز اجتماع سیاسی، بهترین حكومت، ویژگیهای حاكم، انواع حكومت، جایگاه مردم در سیاست، دین و امور ماورای طبیعی در سیاست، غایت سیاسی و دهها مبحث ریشهای دیگر از جمله مباحث مطرح در وادی فلسفه سیاسی است.
به ویژه، فلسفه سیاسی یافتن پاسخ برای پرسشهایی است كه به مرور زمان و تغییر حكومتها هرگز كهنه نمیشود و دچار روزمرّهگی نمیگردد; مثلا، ضرورت حكومت، رابطه مردم و حاكم، هدف و غایت سیاست، انواع حكومت، حق و تكلیف در سیاست، آزادی، عدالت و فضیلت از جمله مسائلی است كه فلسفه سیاسی متكفّل پرداخن به آنهاست. برای پاسخ به چنین سؤالاتی، مكاتب گوناگونی پدید آمده است; مكاتبی همچون آنارشیسم، پارلمانتیسم، لیبرالیسم، كمونیسم، سوسیالیسم و صدها مكتب دیگر كه بر اساس نگاه فلسفی خود به انسان، جهان و سیاست به وجود آمده است.
خلاصه اینكه كاركرد فلسفه سیاسی این است كه «نه فقط درباره آنچه هست فكر كند، بلكه در باب آنچه باید باشد هم تفكر نماید. ادعای تفكیك فلسفه از فلسفه سیاسی میتواند از روی خود پسندی باشد، اما برخی میگویند: فلسفه سیاست را از آنجایی باید شروع كرد كه ممیّز آن از یك علم دیگر یعنی فلسفه اخلاق باشد، اما مگر كشیدن مرزهای فلسفه اخلاق آسانتر از ترسیم سرحدّات فلسفه سیاست است. به هر تقدیر، كسانی كه میخواهند خطر كنند و در آبهای متلاطم فلسفه سیاست كشتی برانند باید به این واقعیت تن در دهند كه نه نقشه جغرافیا دارند و نه قطبنما.»۹
سیدمهدی سیدیان
فهرست منابع
الف) كتابها
اتسلندر، پیتر; روشهای تجربی تحقیق اجتماعی; بیژن كاظمزاده، مشهد: آستان قدس رضوی، معاونت فرهنگی، .۱۳۷۱
اسپریگنز، تامس; فهم نظریههای سیاسی; فرهنگ رجایی، تهران: آگاه، .۱۳۷۰
استنفورد، مایكل; درآمدی بر فلسفه تاریخ: هستی شناسی، شناخت شناسی، روششناسی; احمد گلمحمدی، تهران: نی، .۱۳۸۲
اشتراوس، لئو; فلسفه سیاسی چیست؟; فرهنگ رجایی، تهران: انتشارات علمی فرهنگی، .۱۳۷۳
باقر زاده، احد; روش تحقیق در علوم اجتماعی; قم: وثوق، .۱۳۸۳
بشیریه، حسین; عقل در سیاست: سی و پنج گفتار در فلسفه، جامعه شناسی و توسعه سیاسی; تهران: نگاه معاصر، .۱۳۸۲
بلوم، ویلیام تی; نظریههای نظام سیاسی: كلاسیكهای اندیشه سیاسی و تحلیل سیاسی نوین; احمد تدین، تهران: آران، .۱۳۷۳
پالمر، مونتی و اشترن، لاری و گایل، چارلز; نگرشی جدید به علم سیاست; منوچهر شجاعی، تهران: دفتر مطالعات سیاسی و بینالمللی وزارت امور خارجه، .۱۳۶۷
پوپر، كارل ریموند; اسطوره چارچوب )در دفاع از علم و عقلانیت(; علی پایا، تهران: طرح نو، .۱۳۷۹
پوپر، كارل ریموند; جهان باز و دشمنانش; عزتالله فولادوند، تهران: خوارزمی، .۱۳۶۴
پوپر، كارل ریموند; حدسها و ابطالها: رشد شناخت علمی; احمد آرام، تهران: شركت سهامی انتشار، .۱۳۶۳
پوپر، كارل ریموند; منطق اكتشاف علمی; احمد آرام، تهران: سروش، ۱۳۷۲
پولادی، كمال; از دولت اقتدار تا دولت عقل در فلسفه سیاسی مدرن; تهران: مركز، .۱۳۸۰
پی، ارل; روشهای تحقیق در علوم اجتماعی; رضا فاضل، تهران: سمت، .۱۳۸۱
تیندر، گلن; تفكر سیاسی; محمود صدری، تهران: علمی و فرهنگی، .۱۳۷۴
چالمرز، آلن; چیستی علم )درآمدی بر مكاتب علم شناسی فلسفی(; سعید زیباكلام، تهران: علمی و فرهنگی، .۱۳۷۴
چیلكوت، رونالد; نظریههای سیاست مقایسهای; وحید بزرگی، علیرضا طیب، تهران: موسسه خدمات فرهنگی رسا، .۱۳۷۷
حافظ نیا، محمدرضا; مقدمهای بر روش تحقیق در علوم انسانی; تهران: سمت، .۱۳۸۱
حافظنیا، محمدرضا; مقدمهای بر روش تحقیق در علوم انسانی; تهران: سمت، .۱۳۸۰
حشمتزاده، محمدباقر; مسایل اساسی علم سیاست; تهران: موسسه فرهنگی دانش و اندیشه معاصر، .۱۳۸۰
خلیلی شورینی، سیاوش; روشهای علمی تحقیق در علوم انسانی; تهران: یادواره كتاب، .۱۳۷۵
داوری اردكانی، رضا; درباره علم; تهران: هرمس، .۱۳۷۹
دكارت، رنه;گفتار در روش; محمدعلی فروغی، تهران: .۱۳۴۲
دورتیه، ژان فرانسوا; علوم انسانی گستره شناختها; مرتضی كتبی و دیگران، تهران: نی، .۱۳۸۲
دوورژه، موریس; روشهای علوم اجتماعی; خسرو اسدی، تهران; امیركبیر، .۱۳۷۵
راین، آلن; فلسفه علوم اجتماعی; عبد الكریم سروش، تهران: علمی و فرهنگی، .۱۳۶۷
رودی، كارلتون و دیگران; آشنایی با علم سیاست; ج _۱تهران: امیر كبیر، دوم، .۱۳۵۱
روزنتال، فرانس; نفوذ علوم یونان باستان در اسلام;
ژری ارس، هانری; بررسی راههای شناخت علم، شبه علم و علم دروغین; عباس باقری، تهران: نی، .۱۳۷۹
سریعالقلم، محمود; روش تحقیق در علوم سیاسی و روابط بینالملل; تهران: نشر و پژوهش فرزان روز، .۱۳۸۰
سزگین، فؤاد; گفتارهایی پیرامون تاریخ علوم عربی و اسلامی; محمدرضا عطایی، مشهد: آستان قدس رضوی، .۱۳۷۱
سی. ای. موزر و جی، كالتون; روش تحقیق در علوم اجتماعی; كاظم ایزدی، تهران: كیهان، .۱۳۷۴
شاله، فلیسین; شناخت روش علوم یا فلسفه علمی; یحیی مهدوی، تهران: دانشگاه تهران، .۱۳۴۷
طاهری، ابوالقاسم; روش تحقیق در علوم سیاسی; تهران: قومس، .۱۳۸۰
طباطبایی، سید جواد; درآمدی فلسفی بر تاریخ اندیشه سیاسی در ایران; تهران: دفتر مطالعات سیاسی و بینالمللی وزارت امور خارجه، .۱۳۶۷
عاملی، حشمتالله; مبانی علم سیاست; تهران: كتابخانه ابن سینا، .۱۳۴۶
فروند، ژولین; آراء و نظریهها در علوم انسانی; علی محمد كاردان، تهران: مركز نشر دانشگاهی، .۱۳۶۲
كاظمی، سید علی اصغر; روش و بینش در سیاست: نگرش فلسفی، علمی و روش شناختی; تهران: موسسه چاپ و انتشارات وزارت امور خارجه، .۱۳۷۴
كپالا، سرانا; روششناسی تطبیقی در علوم اجتماعی; رحیم فرخنیا، گناباد: مرندیز، .۱۳۷۳
كریپندورف، كلوس; تحلیل محتوا مبانی روششناسی; هوشنگ نایبی، تهران: نی، .۱۳۸۳
كیوی، ریموند و كامپنهود، لوك وان; روش تحقیق در علوم اجتماعی )نظری و عملی(; عبدالحسین نیكگهر، تهران: فرهنگ معاصر، .۱۳۷۰
گولد، جولیس و كولب، ویلیام ال.; فرهنگ علوم اجتماعی; جمعی از مترجمان، محمدجواد زاهدی مازندرانی )ویراستار(، تهران: مازیار، .۱۳۷۶
لیتل، دانیل; تبیین در علوم اجتماعی درآمدی به فلسفه علم الاجتماع; عبدالكریم سروش، تهران: صراط، .۱۳۷۳
لیدمان، سون اریك; تاریخ عقاید سیاسی از افلاطون تا هابرماس; سعید مقدم، تهران: دانش ایران، .۱۳۷۹
مارش، دیوید و استوكر، جری; روش و نظریه در علوم سیاسی; امیر محمد حاجی یوسفی، تهران: پژوهشكده مطالعات راهبردی، .۱۳۷۸
ماركوزه، هربرت; انسان تك ساحتی; محن مؤیدی، تهران: امیر كبیر، .۱۳۶۳
مانهایم، كارل و ریچ، ریچارد; روشهای تحقیق در علوم سیاسی: تحلیل تجربی; لیلا سازگار، تهران: مركز نشر دانشگاهی، .۱۳۷۷
محمد امزیان، محمد; روش تحقیق علوم اجتماعی از اثباتگرایی تا هنجارگرایی; عبدالقادر سواری، قم: پژوهشكده حوزه و دانشگاه، المعهد العالمی للفكر الاسلامی، .۱۳۸۰
مدنی، سید جلالالدین; مبانی و كلیات علوم سیاسی; جبیجاج، .۱۳۷۲
مك نیل، پاتریك; روشهای تحقیق در علوم اجتماعی; محسن ثلاثی، تهران: آگاه، .۱۳۷۶
نبوی، بهروز; مقدمهای بر روش تحقیق در علوم اجتماعی; تهران: كتابخانه فروردین، .۱۳۶۷
نراقی، یوسف; روششناسی علوم اجتماعی; تهران: انتشار، .۱۳۶۵
نصیری، منصور; روششناسی علم و الهیات; قم: مركز انتشارات موسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی )ره(، .۱۳۸۳
نوذری، حسینعلی; فلسفه تاریخ ، روششناسی و تاریخنگاری; حسینعلی نوذری، تهران: طرح نو، .۱۳۷۹
نوری كوتنایی، نظام الدین; روششناسی "متدولوژی"; جبی جاج: زهره، .۱۳۵۷
هال، لویس ویلیام هلزی; تاریخ و فلسفه علم; عبدالحسین آذرنگ، تهران: سروش، دوم، .۱۳۶۹
هومن، حیدرعلی; پایههای پژوهش در علوم رفتاری، شناخت روش علمی; تهران: سلسله، .۱۳۶۶
وینچ، پیتر; ایده علم اجتماعی; تهران: سمت، .۱۳۷۲
ب) مقالات
احمد وند، شجاع; فرایند تدوین معرفت شناسی و روششناسی فقه سیاسی شیعه; تهران: فصلنامه پژوهشنامه متین، ش _۱۰بهار .۱۳۸۰
افضلی، رسول; روششناسی در اندیشه سیاسی غرب; روزنامه انتخاب، ۲۱و .۲۲/۳/۱۳۷۹
الهاشمی، كامل; ارتباط فلسفه سیاسی و فلسفه الهی; محمدحسن معصومی، قم: فصلنامه حكومت اسلامی، ش _۲زمستان .۱۳۷۵
پزشكی، محمد; چیستی فلسفه سیاسی اسلامی; قم: فصلنامه علوم سیاسی، ش _۱۷بهار .۱۳۸۱
پزشكی، محمد; روش تفكر سیاسی بر اساس فیلسوفان مشّاء; قم: فصلنامه علوم سیاسی، ش _۲۲تابستان .۱۳۸۲
جهانبگلو، رامین; فلسفه سیاسی چیست؟; متن سخنرانی در ۱۴اسفند ماه ۱۳۸۱در دانشكده علوم اجتماعی دانشگاه تهران، اینترنت: www.bashgah.net
حاجیحیدری، حامد; قواعد نوین نظریهپردازی در علوم اجتماعی مراحل اساسی اندیشه در فلسفه اجتماعی; رسالت، .۲۳/۱۲/۱۳۸۲
حقیقت، سید صادق; آشفتگی مفاهیم سیاسی در ایران معاصر; قم: فصلنامه علوم سیاسی، ش _۲۴زمستان .۱۳۸۲
حقیقت، سید صادق; بحران روششناسی در علوم سیاسی; قم: فصلنامه علوم سیاسی، ش _۲۲تابستان .۱۳۸۲
حقیقت، سید صادق; نقدی بر روششناسی فلسفه سیاسی و علم سیاست; قم: فصلنامه علوم سیاسی، ش _۲۳پاییز .۱۳۸۲
حقیقت، سید صادق; نگاهی به فلسفه سیاسی در اسلام; فصلنامه حكومت اسلامی، ش _۲زمستان .۱۳۷۵
فیرحی، داود; روششناسی اندیشه سیاسی ابنرشد; تهران: مجله دانشكده حقوق و علوم سیاسی، ش _۶۳بهار .۱۳۸۳
فیرحی، داود; روششناسی اندیشه سیاسی در فلسفه غربِ تمدّن اسلامی; قم: فصلنامه علوم سیاسی، ش۱۳۸۲. _۲۲
محمودی، سید علی; روششناسی در علم سیاست و فلسفه سیاسی )روش ارسطویی، دیالكتیك سقراطی، گفتمان فرانوگرایی(; تهران: ماهنامه اطلاعات سیاسی اقتصادی، شماره .۱۵۳۱۵۴
مصباحیزدی، محمدتقی; فلسفه سیاسی اسلامی )گفتوگوی مجله پویا با آیتالله مصباح یزدی، ( _۹/۴/۱۳۸۲قم: ماهنامه پویا. )متن این گفتوگو، هنوز منتشر نشده است(.
ملكیان، مصطفی; روششناسی در علوم سیاسی; گفتوگو با مصطفی ملكیان; قم: فصلنامه علوم سیاسی، ش _۱۴تابستان .۱۳۸۰
موتن، عبدالرشید; روششناسی اسلامی در علم سیاست; محمد شجاعیان، قم: فصلنامه علوم سیاسی، شماره _۸بهار .۱۳۷۳
نوروزی، محمدجواد; نظریهسازی در علوم اجتماعی: با تأكید بر نقش پیشفرض و پارادایم; قم: ماهنامه معرفت، شماره .۷۲
پی نوشت ها
۱ـ بهاءالدین خرمشاهی، فرار از فلسفه، زندگینامه خودنوشت فرهنگی، تهران، جامی، ۱۳۷۷، ص ۹.
۲ـ آنتونی كوئنتین، فلسفه سیاسی، ترجمه مرتضی اسعدی، تهران، الهدی، ۱۳۷۱، ص ۱۱.
۳ـ لئو اشتراوس، فلسفه سیاسی چیست؟، ترجمه فرهنگ رجایی، تهران، علمی فرهنگی، ۱۳۷۳، ص ۳.
۴ـ عبدالرحمن عالم، تاریخ فلسفه سیاسی غرب: از آغاز تا پایان سدههای میانه، تهران، وزارت امورخارجه، ۱۳۷۶، ص ۱۵.
۵ـ همان، ص ۱۵.
۶ـ عبدالرحمن عالم، تاریخ فلسفه سیاسی غرب: عصر جدید سده نوزدهم، تهران، تهران، وزارت امورخارجه، ۱۳۷۶، ص ۱۵.
۷ـ محمّدجواد نوروزی، فلسفه سیاست، قم، مؤسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی (ره)، ۱۳۷۷، ص ؟؟؟
۸ـ محمّدباقر حشمتزاده، مسائل اساسی علم سیاست، تهران، كانون اندیشه جوان، ۱۳۷۷، ص ۴۷.
۹ـ كریستیان دلاكمپانی، فلسفه سیاست در جهان معاصر، ص ۲۹۰ـ۲۹۳.
۱۰. Method.
۱۱. methodology.
۱۲. procedure.
۱۳ـ رونالد چیلكوت، نظریههای سیاست مقایسهای، ص ۲۸.
۱۴ـ سید صادق حقیقت، «بحران روششناسی در علوم سیاسی»، علوم سیاسی، ش ۲۲، ص ؟؟؟
۱۵ـ همان.
۱۶. science.
۱۷ـ تامس اسپریگنز، فهم نظریههای سیاسی، ص ۲۳۲ـ۲۳۳.
۱۸ـ محمّدتقی مصباح، «فلسفه سیاسی اسلامی; گفتوگو با آیهٔاللّه مصباح، پویا، ۹/۴/۱۳۸۲ نسخه منتشر نشده.
۱۹ـ تامس اسپریگنز، پیشین، ص ۱۵ـ۲۰.
۲۰ـ همان، ص ۳۷.
۲۱ـ همان، ص ۳۷ـ۴۰.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست