دوشنبه, ۲۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 13 May, 2024
مجله ویستا

رویکرد امنیتی و سیاسی کرملین در خاورمیانه


رویکرد امنیتی و سیاسی کرملین در خاورمیانه

بحران چچن باعث شد تا بسیاری از گروه های افراط گرای مذهبی در سرزمین روسیه رخنه کرده و با قرار گرفتن در کنار مبارزان چچنی به انجام فعالیت هایی نظیر قاچاق تسلیحات و پول, به کارگیری جوانان برای ترویج جدایی طلبی و تحریک نواحی مسلمان نشین به جدایی از روسیه, مبادرت ورزند

با آغاز نیمه دوم ریاست جمهوری پوتین در روسیه، سیاست خاورمیانه ای این کشور پویاتر شده است. سفر پوتین به کشورهای عربستان، قطر، اردن و امارات متحده و نیز عزیمت روسای کشورهای مصر، سوریه، عربستان و اردن به روسیه در کنار اقدام ابتکاری مسکو و دعوت از رهبر حماس و رئیس دولت خودگردان فلسطین، نمونه هایی آشکار از بروز تحول در سیاست خاورمیانه ای روسیه به شمار می آیند. با این همه، در ارتباط با علت یا عوامل پویایی سیاست خارجی روسیه نسبت به منطقه خاورمیانه، نگرش ها و تحلیل های متفاوتی وجود دارد که می توان آنها را در قالب دو رهیافت امنیتی و سیاسی تقسیم بندی کرد.

● رویکرد امنیتی

براساس این نگرش، امنیت روسیه در گرو امنیت خاورمیانه است. بدین معنا که بروز هرگونه اختلال در صلح و ثبات منطقه ممکن است امنیت روسیه را به مخاطره انداخته و قطع نظر از زیان های اقتصادی، این کشور را وارد منازعاتی ویرانگر و خطرناک سازد. علت اصلی این نگرانی نیز آن است که بیش از ۲۰میلیون مسلمان در نوار جنوبی این کشور خصوصاً در بخش قفقاز شمالی ساکن هستند. افزایش نرخ

زاد و ولد مسلمانان در روسیه به موازات کاهش جمعیت اسلاوی ارتدوکسی روسیه، این نگرانی را تشدید کرده است. دو نسل جنگ و درگیری روسیه با جدایی طلبان چچنی در سال های ۱۹۹۴ و ۱۹۹۹، موجب رادیکالیزه شدن بخشی از این جمعیت مسلمان و گسترش اسلام سلفی در این کشور شد. از نظر «آریل کوهن»، بسیاری از جوانان مسلمان خود را عضوی از امت جهانی اسلام می دانند تا شهروند سرزمین مادری خود، روسیه.

بحران چچن باعث شد تا بسیاری از گروه های افراط گرای مذهبی در سرزمین روسیه رخنه کرده و با قرار گرفتن در کنار مبارزان چچنی به انجام فعالیت هایی نظیر قاچاق تسلیحات و پول، به کارگیری جوانان برای ترویج جدایی طلبی و تحریک نواحی مسلمان نشین به جدایی از روسیه، مبادرت ورزند.

در حقیقت، روسیه در مورد بنیادگرایی دینی با یک وضعیت به ظاهر متناقض روبه رو است. این کشور از یک سو با سرکوب هر نوع افراط گرایی دینی در منطقه به ویژه قفقاز شمالی و چچن مانع از تقویت این جریان در منطقه یاد شده می گردد و از سوی دیگر با برقراری روابط متوازن با کشورهای خاورمیانه ای نظیر، ایران، سوریه، عربستان، مصر، اردن، قطر و امارات متحده عربی می کوشد تا احساسات مذهبی و نیز سیاست های احتمالی حمایتی از ناحیه این کشورها نسبت به اتباع مسلمان و جمهوری های مسلمان نشین آن کشور تقویت نگردد.

طبق این دیدگاه، همانگونه که گسترش روابط با کشورهایی چون ایران و سوریه- که از اکثریتی شیعی برخوردارند- برای روسیه دارای اهمیت است. برقراری مناسبات با دول محافظه کار و سنی مذهب خاورمیانه نظیر، عربستان، قطر، امارات و اردن نیز از اولویت ویژه در سیاست خارجی آن کشور برخوردار است. از این رو، یکی از دلایل اصلی مخالفت روسیه با اقدام نظامی آمریکا علیه عراق در سال ۲۰۰۳، احتمال تقویت جریان های افراطی و حرکت های تروریستی و جدایی طلب در منطقه خارج نزدیک و برخی نواحی داخلی آن کشور است که بخش مهمی از جمعیت آنان را مسلمانان تشکیل می دهند. درحقیقت، روسیه قویاً خواهان آن است که آمریکا از ایفای هرگونه نقش مخرب در همسایگی آن کشور خودداری ورزد. حتی اگر ایالات متحده آمریکا قایل به ارایه امتیازاتی به روسیه در رابطه با کسب همراهی این کشور با سیاست های دولت براندازانه آمریکا در مناطق همسایه مسکو باشد، سیاست روسیه در این زمینه چندان انعطاف پذیر نخواهد بود. روس ها با نگاهی به تجربه آمریکا در عراق و افغانستان، نسبت به سیاست های خشن این کشور نسبت به ایران دارای تردید هستند.

در حقیقت، روسیه با مخالفت با سیاست های آمریکا در خاورمیانه به ویژه پس از ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱، می کوشد تا مسیر خود را در مبارزه علیه تروریسم از این کشور جدا کند. به بیان دیگر، رویکرد روسیه به برقراری ثبات در خاورمیانه با نگرش آمریکا که مبتنی بر اصلاحات دموکراتیک است، تفاوت دارد. دولت روسیه معتقد به توسعه تدریجی نهادهای دموکراتیک در کشورهای اوراسیایی است. براین اساس، تلاش امریکا و اروپا در اعمال زور برای ترویج دموکراسی خطرناک است زیرا این مسئله می تواند اتحادهای جدیدی را میان کشورهایی که خواهان اقدامات تدریجی در این زمینه هستند، به وجود آورد. به تازگی، پوتین در بیان سیاست خاورمیانه ای خود چنین اعلام کرده است: «من نمی دانم چرا برخی شرکای ما (امریکا و اروپا)... خود را باهوش تر و متمدن تر یافته وتصور می کنند این حق را دارند که موازین خود را بر دیگران تحمیل کنند. نکته ای که نباید فراموش کرد، آن است که این استانداردهای تحمیلی بر مناطقی همچون خاورمیانه، چون محصول توسعه تدریجی در درون جوامع این مناطق نیستند، نتایج فاجعه باری به دنبال خواهند داشت و عراق بهترین نمونه در این زمینه است.

به طور اساسی، از آنجا که نگرش رئالیستی و سیاست قدرت از غلظت بالایی در سیاست خارجی روسیه برخوردار است، این کشور بسیار موردتوجه دول محافظه کار خاورمیانه ای است تا آنجا که «ملک عبدالله»، پادشاه عربستان، ضمن اعطای نشان ویژه ملک فیصل به پوتین، وی را «یک دولتمرد، مرد صلح و مرد عدالت» خواند.

● رویکرد سیاسی

براساس این نگرش، سیاست ها و پویش های دیپلماتیک روسیه در خاورمیانه را باید در چارچوب روابط روسیه و امریکا مشاهده کرد طبق این رویکرد، نوع روابط میان مسکو- واشنگتن تأثیری مهم و مستقیم بر فهم سیاست خاورمیانه ای روسیه دارد. علت اصلی شکل گیری این استدلال را باید در سیاست های ایالات متحده امریکا در منطقه آسیای مرکزی و قفقاز پس از رویدادهای تروریستی ۱۱ سپتامبر جست وجو کرد. بدین معناکه از نظر روس ها، آمریکا نه تنها پاداش و امتیاز هم سنگی به روسیه نسبت به همکاری این کشور در مبارزه علیه تروریسم در مناطق یادشده نداده است، بلکه واشنگتن با بهره گیری از فرصت پیش آمده تلاش کرده است تا حتی الامکان نسبت به کمرنگ سازی مبانی نفوذ روسیه در آسیای مرکزی و قفقاز اقدام کند.

«جرج فریدمن» معتقد است که نخبگان روسی با این محیط روان شناختی کوشیده اند تا با اعمال نفوذ در منطقه خاورمیانه در جهتی مغایر با حضور امریکا در این منطقه دو هدف مهم را دنبال کنند. نخست، همانگونه که واشنگتن بدون رعایت منابع روسیه وارد منطقه پیرامونی و حیاط خلوت آن کشور شده و به تقویت و حمایت از رژیم های ضدروسی همچون گرجستان می پردازد، روسیه نیز می کوشد تا با تقویت روابط خود با دولت هایی همچون ایران،سوریه و یا جنبش اسلامی حماس، در برابر این نفوذ امریکا نوعی موازنه ایجاد کند. همچنین روسیه با بهره گیری از فرصتی که به واسطه افزایش احساسات ضدآمریکایی در منطقه به دلیل اقدام نظامی آن کشور علیه عراق ایجاد شده است در تلاش است تا با نزدیکی با دول عرب میانه رو نظیر، عربستان، قطر، مصر، اردن و امارات متحده عربی، تصویر بین المللی خود را نزد جوامع اسلامی بهبود بخشد.

دوم، روسیه درصدد است تا با حمایت از تعمیق بحران های خاورمیانه ای آمریکا نظیر آنچه که در عراق، افغانستان و نیز فلسطین پس از پیروزی حماس در انتخابات پارلمانی فلسطین می گذرد، واشنگتن را مجبور کند تا انرژی سیاست خارجی خود را از منطقه اوراسیا خارج ساخته و در منطقه خاورمیانه متمرکز سازد.

به هرحال اگرچه هردو دیدگاه سیاسی و امنیتی می توانند مبین رویکرد روسیه به خاورمیانه باشند. لیکن از آنجا که این کشور به واسطه ژئوپولیتیک خاص خود بازیگری امنیتی است به نظر می رسد که نگرش امنیتی از توان بیشتری برای تحلیل سیاست خاورمیانه ای روسیه برخوردار باشد.

منبع: خبرگزاری ها