بازخوانی پرونده قتل کیوان تابش در کانادا

واقعه درگیری منجر به قتل یک نوجوان ایرانی به نام کیوان تابش ۱۸ ساله و نقص عضو جوان دیگری به نام امیر آقایی در تاریخ ۱۴ جولای ۲۰۰۳ با پلیس که در شهر پورت مودی کانادا اتفاق افتاد با سهل انگاری دولت کانادا هنوز به سرانجام قضایی قانع کننده ای ختم نشده است پدر کیوان تابش در نوشتار زیر به بازخوانی واقعه و زوایای نتایج به دست آمده پرداخته است

دکتر ناصر تابش مطلب زیر را پس از مدت ها تحقیق و پیگیری و بنا بر اطلاعات و نشانه هایی که به دست آورده نگاشته است.

در آن شب کیوان تابش و امیر آقایی و پیمان شمسیان از خطایی کوچک می گریزند و در گوشه ای داخل یک کوچه بن بست پنهان می شوند لحظه بعد مردی با لباس شخصی و اتومبیل مزدای معمولی در داخل کوچه راه بر آنان می بندد و پس از خنده های متوالی با ماشین خود محکم به سپر ماشین بچه ها می کوبد.

آنها با توجه به نداشتن هیچگونه علائم پلیسی از طرف مقابل هرگز تصور نمی کردند که وی پلیس می باشد و به خیال اینکه با یک ولگرد خیابانی طرف هستند ساعت ۱‎/۳۰ بامداد از اتومبیل خارج شده و در صدد دفاع از جان خود و سرنشینان اتومبیل بر می آیند در این لحظه ناگهان لامپ گازی شهرداری خاموش می شود و در تاریکی شب قادر به تشخیص اینکه شخص ولگرد خیابانی اسلحه ای در دست دارد یا نه نبوده و از طرفی نور شدید بالای اتومبیل شخص مهاجم مانع دید آنها شده است.

شخص مزاحم خیابانی در حالی که از سمت در راننده شروع به شلیک می کند (ضمناً خودش را هم به عنوان پلیس معرفی نکرده است) افراد را یکی بعد از دیگری نقش زمین می کند. شخص مسلح که تا این لحظه هویتش برای بچه ها نامعلوم بوده از ماشین شخصی خود پیاده می شود و از امیر می پرسد کدامیک زودتر از ماشین خود پیاده شدید و سپس به طرف کیوان تابش که اینک بعد از اصابت ۲ تیر به شدت خونریزی کرده می رود و تیر سوم را با نشانه گیری در قلب وی شلیک می نماید و او را در حالی به قتل می رساند که هیچ خطری از جانب کیوان متوجه او نبوده است.

شخص مسلح که حال درستی در آن لحظه نداشته (آخرین ساعات یک روز تعطیل) تیری هم به طرف ماشین خودش شلیک می نماید.

صبح بعد اداره پلیس پورت مودی با خجالت و تأسف اعلام می دارد که این شخص یک پلیس بوده و عملیات فوق که شباهت به اعمال یک کابوی داشته یک عملیات پلیسی بوده است.

۳۴ نفر عضو پاسگاه که وضع را خراب می بینند ضمن دستکاری صحنه قتل و تغییر زوایای تیر و صدور حکم جدید با تاریخ قبلی شخص ضارب را که لباس بر تن نداشته و از اتومبیل مخصوص پلیس استفاده نمی کرده است با حکم جدید به نام افسر پلیس مخفی معرفی می کنند و چون در آن شب در اوقات بیکاری خود بوده (off duty) او را در حال کشیک معرفی می نمایند و ۲۴ صفحه دلیل و برهان سرهم می کنند که عمل خلاف وی را که سخت موقعیت پلیس را خدشه دار کرده موجه جلوه دهند.

بنابر این از آن روز صبح به مدت دو ماه اجازه می دهند که با لباس شخصی و همان اتومبیل وانمود کند که واقعاً پلیس مخفی است ولی سؤال این است که برای دستگیری چند نوجوان چه نیاز به کارگیری پلیس مخفی است؟ بچه هایی که حتی سوءسابقه هم نداشته اند.

پلیس خطاکار به دلایل قرائن و مستندات قطعی ذیل متهم است:

۱- بدون داشتن ابزار شناسایی مثل ماشین پلیس، آژیر و چراغ مخصوص و اونیفورم پلیس در ماجرایی وارد شده که مربوط به وی نبوده و کشیک هم نبوده است.

۲- با انجام حرکات خندیدن و کوبیدن به سپر ماشین مقتول و انداختن نور بالای اتومبیل خود مانع دید درست مقتول شده است.

۳- خود را به عنوان مرد قانون معرفی نکرده چرا که سرگرم انجام اعمال لج بازی و خندیدن و کوبیدن به ماشین مقتول بوده در نهایت رفتار وی باعث گردید که مقتول بیشتر فکر کند که گرفتار یک مهاجم خیابانی شده است.

۴-مقتول با چنین تصوری از ماشین خارج شده و ناچار بوده به دفاع از جان خود بپردازد.

شخص مسلح که اینک می گویند پلیس بوده در واقع آنها را به جنگ خیابانی دعوت کرده است و مقتول ناچار از دفاع جان خود بوده. در نهایت این وضعیت منجر به مرگ کیوان تابش و نقص عضو همراه وی شده است.

۵- شخص مهاجم بعد از زخمی کردن آنها با ۳ تیر نتوانسته قضاوت صحیحی داشته باشد و دوباره به طرف کیوان رفته و تیر خلاص را در قلب وی شلیک کرده در حالی که این کار لازم نبوده است.

۶- اگر تعقیب با ماشین مجهز پلیس صورت می گرفت کامپیوتر ماشین پلیس شماره خودرو و اطلاعات دیگر را ثبت می کرد.

۷- تمام مطبوعات کانادا در آن زمان سکوت می کنند و حاضر نیستند کلامی از بیگناهی مقتول و خطای فاحش پلیس چیزی بنویسند اما در عوض عمل پلیس را موجه جلوه می دهند و این کار را به حق اعلام می کنند.

۸- در دادگاهی که تشکیل می شود به وکیل و پدر و مادر مقتول اجازه ورود نمی دهند و پلیس را تبرئه می کنند، در دادگاه بعدی Inquest نیز که از طرف پزشک قانونی برگزار می گردد با هدف اینکه چه کنند که بعد از این چنین اتفاقی نیفتد ناگهان قاتل بلند می شود و بدون هماهنگی به وکلای خود می گوید اگر یک بار دیگر در چنین شرایطی قرار بگیرد باز هم شلیک کرده و می کشد.

۹- وکلایش سخت به وی اعتراض می کنند، قاتل ظاهراً عقل و منطق درستی هم ندارد و بسیار بی تربیت است. ده ها وبلاگ درست کرده و سخنان رکیک و زشتی به پدر و مادر مقتول نسبت می دهد.

۱۰- نمی توان تصور کرد که این ناسزاها از دهان یک مرد پلیس کانادایی ۵۰ ساله بیرون بیاید. ضارب کیوان تابش تاکنون دروغ های زیادی گفته مبنی بر اینکه تهدید به مرگ شده که همه این ادعاها بدون سند و مدرک است. او به این بهانه مدتی نام خود را پنهان کرد که به نظر می آید بیشتر ناشی از شرم نزد همکارانش بوده است.

لازم به ذکر است بازخوانی و نتایج تحقیقات پرونده قضایی نشانگر بی عدالتی و یکسویه نگری مفرطی از سوی عوامل پنهان در ارتباط با انحراف پرونده و روند قضایی آن می باشد.

حال درخواست خانواده تابش از دستگاه های ذیربط این است که به منظور احقاق حقوق مقتول، نتایج اقدامات خویش را سریعاً برای افکار عمومی مشخص نمایند و از طرفی به نظر ما وقت آن رسیده است که قوه قضاییه دادخواهی قانونی خویش را برای احقاق حقوق حقه کیوان تابش فعال نماید تا زوایای پنهان پرونده وی کاملاً شفاف و روشن شود.

دکتر ناصر تابش (پدر مرحوم کیوان تابش)

بازخوانی پرونده قتل کیوان تابش در کانادا