یکشنبه, ۲۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 12 May, 2024
مجله ویستا

امروز با سعدی ـ چهارشنبه ۱۳ مهر


امروز با سعدی ـ چهارشنبه ۱۳ مهر

امشب به راستی شب ما روز روشن است
عید وصال دوست علی رغم دشمن است
باد بهشت می‌گذرد یا نسیم صبح
یا نکهت دهان تو یا بوی لادن است؟
هرگز نباشد از تن و جانت عزیزتر
چشمم که در سر است و روانم …

امشب به راستی شب ما روز روشن است

عید وصال دوست علی رغم دشمن است

باد بهشت می‌گذرد یا نسیم صبح

یا نکهت دهان تو یا بوی لادن است؟

هرگز نباشد از تن و جانت عزیزتر

چشمم که در سر است و روانم که در تن است

گردن نهم به خدمت و گوشت کنم به قول

تا خاطرم معلّق آن گوش و گردن است

ای پادشاه، سایه ز درویش وا مگیر

ناچار خوشه‌چین بود، آنجا که خرمن است

دور از تو در جهان فراخم مجال نیست

عالم به چشم تنگدلان، چشم سوزن است

عاشق گریختن نتواند که دست شوق

هر جا که می‌رود متعلّق به دامن است

شیرین به در نمی‌رود از خانه بی رقیب

داند شکر که دفع مگس بادبیزن است

جور رقیب و سرزنش اهل روزگار

با من همان حکایت گاو دهل زن است

بازان شاه را حسد آید بدین شکار

کان شاهباز را دل سعدی نشیمن است

قلب رقیق چند بپوشد حدیث عشق

هرچ آن به آبگینه بپوشی مبیّن است