شنبه, ۱۱ اسفند, ۱۴۰۳ / 1 March, 2025
طبقه و تحلیل طبقاتی

او مفهوم سرمایهداری را از مناسبات تولیدی به مناسبات مالكیت منتقل ساخته و صرفاً با سخن گفتن از فرد بهجای بنگاهدار، مسئله سوسیالیسم را از عرصه تولید به عرصه مناسبات ثروت تغییر مكان میدهد_ بدین معنا كه رابطه فقیر و غنی جایگزین رابطه كار و سرمایه میشود. )روزا لوگزامبورگ، اصلاح یا انقلاب، در روزا لوگزامبورگ سخن میگوید به ویراستاری م ، ای ، واترز)نیویورك :۱۹۷۰(.
در چند سال گذشته اریك اولین رایت همچون یك جامعهشناس ذینفوذ چپ به صحنه آمده است. او در جدیدترین اثر خود، بهنام طبقات، تئوری طبقات اجتماعی را بهطور كامل از نو فرمولبندی میكند. در این روند از مفهومسازی دوباره ، رایت بر روی چند مسئله متمركز میشود؛ مسائلی كه قلب تحلیل ماركسیستی را نشانه میگیرند. بدین ترتیب مروری بر كتاب طبقات فرصت مهمی است كه به برخی از مسائل شفافیت داده شده و عواقب مربوط به گزینش بین فرمولبندیهای آلترناتیو در مسائلی كه رایت مطرح میكند، مورد ارزیابی قرار گیرد. بنابراین، اهمیت و ارزش برخی از مباحث مطرح شده در این مقاله بسیار فراتر از دایره ارزیابی آثار رایت میرود.
نوشته حاضر از دو جنبه به اثر رایت میپردازد. در وهله اول جنبه بیوگرافیك كتاب رایت و دلائل چرخش تئوریك او مورد مطالعه قرار میگیرد؛ در این بررسی مفهومبندیهای قبلی و كنونی او مورد مقایسه قرار خواهند گرفت. من مرور بر این جنبه از اثر اولین رایت را به اختصار برگزار خواهم كرد. متقابلاً تمركز من بر جنبه دوم یعنی مشخصات رهیافت)approach( جدید رایت معطوف خواهد شد. رایت در نوشتههای خود دارای سبك بسیار شفاف و سرراستی است. او قادر است مسائل پیچیده را به شیوه بسیار جذابی ارائه كند. او همچنین وظیفه پیچیده دیگری در برابر خود نهاده است كه عبارتست از فراهم ساختن شواهد تجربی برای یك تئوری ماركسیستی طبقه. از این نظر تلاشهای او شایان تحسین بوده و پیچیدگی ارزیابی نتایجی كه او به آنها دست یافته نباید موجب نادیده گرفتن ارزش كارهایش در این عرصه گردد. اما، متاسفانه ، برخلاف اعتقاد رایت، دستگاه مفهومی جدید او در مقایسه با نظرگاههای قبلیاش، در مجموع نشانه یك پیشرفت نیست. من تلاش خواهم كرد كه با پرداختن به مشكلات درونی تئوری او و نیز ادعای وفاداریش به كارپایه سیاسی و اهداف تئوریك ماركس این مهم را نشان دهم. از آنجا كه اثبات نكته به نكته این ادعا لااقل نیاز به یك جلد نوشته دارد لذا من خودم را تنها به بررسی برخی از نكات محوری تئوری رایت محدود خواهم ساخت.
● تئوری شناخت
كتاب طبقات با بحثی پیرامون منطق شكلگیری مفاهیم شروع میشود. رایت میگوید، مفاهیم بوسیله هستی انسانی، یعنی بهوسیله افراد، تولید میگردد. تولید مفاهیم تحت محدودیتهای متنوعی كه شامل محدودیتهای عملی و تئوریك هستند متحقق میشود.) صفحه ۲۰( محدودیتهای تئوریك مجموعه مفروضات تئوریكی هستند كه در چهارچوب آنها مفاهیم میتوانند پا به عرصه وجود بگذارند. محدودیتهای عملی، محدویتهای دنیای واقعی هستند و از طریق مجموعه دادههایی كه در مفاهیم تئوریك مورد استفاده قرار میگیرد، تاثیر خود را نشان میدهند)همانجا(. كلمه كلیدی در اینجا افراد است. باید بلادرنگ این مفهوم را در بوته نقد قرار داد.
تئوری شناخت رایت فردگرایانه است بدین معنی كه بر تولید كنندگان فردی دانش و بدین ترتیب بر نقش پردازان فردی استوار است. در چهارچوب چنین محدودیت تئوریكی تنها كاری كه میتوان انجام داد عبارتست از تحقیق درباره میزان تاثیر طبقات بر افراد. بدین ترتیب پایه اساسی تحلیل بر فرد استوار میشود نه طبقه. همانگونه كه رایت نیز بهخوبی آگاه است مشكل این نوع منطق خُرد_ فردی)micro_individual( در آن است كه قادر نیست توضیح مناسبی برای مسیرهای تاریخی مبارزه و تصادف فراهم سازد)صفحه ۱۸۲(. پاسخ او اینست كه مردم ) افراد( بهطور نظاممندی بر اساس تعلق به طبقات تحت تاثیر قرار میگیرند. )همانجا(. و این كه تئوری او بسی بهتر از تئوریهای رقیب ، تاثیر طبقات بر افراد را توضیح میدهد. رایت در این اندیشه نیست كه این نتیجهگیری شاهد قطعی برای برتری تئوری او میباشد. با این وصف، او در رخساره تئوریاش عنصری را باز مییابد كه بزعم او اعتبار بیشتری از مفهومبندیهای رقیب به نظریه اعطا میكند.
اینكه تئوری رایت توضیح بهتری از تاثیرات طبقه بر افراد ارائه میكند) همانطور كه بعداً خواهیم دید، او تاثیرات طبقه را بر روی درآمد و آگاهی افراد مورد بررسی قرار میدهد( منوط به درستی روشی است كه وی برگزیده است. این مسئلهای است كه بعداً به آن خواهیم پرداخت. بگذارید، برای لحظهای فرض كنیم كه تئوری رایت بسی بهتر از تئوریهای بدیل در زمینههائی كه رایت انتخاب كرده است به مسائل پاسخ میدهد. این اما هنوز بهمعنای آن نیست كه تئوری او توضیح بهتری از مسیرهای تاریخی و دگرگونیها بهدست میدهد. ولی این آخری است كه هدف اصلی تئوری ماركسیستی طبقات را تشكیل میدهد نه پرسشواره (problematic) رایت. با چنین دورنمائی، پیوند تئوریكی كه میتواند به تحقیق دقیق و آماری رایت معنا و مفهوم ببخشد توانائی نظریه او در توضیح ویژگیهای فردی در پرتو مواضع طبقاتی است كه خود گواهی است بر توانائی یك تئوری در توضیح پدیده های اجتماعی )و بدین ترتیب نظریهای كه به شكل موثرتری اراده های فردی در پرتو تاثیرطبقات را تبیین میكند، بهمان اندازه نیز برای توضیح پدیدههای طبقاتی از قابلیت مناسبتری برخوردار است(. اما این همان حلقه مفقوده در نظریه رایت است و همان شبكه تئوریكی است كه رایت باید آنرا فراهم كند. شخصاً فكر میكنم كه رایت از عهده انجام این وظیفه بر نخواهد آمد. كسی كه نقطه عزیمت خود را منطق خُردِ_فردی قرار میدهد، تنها هنگامی میتواند به سطح اجتماعی فرابروید كه واحدهای فردی را بههم بیامیزد. ولی بههم آمیختن واحدهای فردی هنوز نمیتواند عامل اجتماعی كه واحدها را بمثابه یاختهای از كل بهوجود میآورد، توضیح دهد. این مختصر البته مجال پرداختن به این موضوع را نمیدهد. تنها باید به این حقیقت اشاره كنیم كه وظیفه پاسخگوئی به حلقه مفقوده مورد اشاره همچنان بر دوش رایت سنگینی میكند.
نكتهای برای پرهیز از سوءتفاهم باید مورد تاكید قرار گیرد. در بالا اشاره شد كه تمركز اصلی تئوری ماركسی طبقه بر پدیده اجتماعی و دگرگونی میباشد. این بدین معنا نیست كه دلمشغولی به تاثیرات طبقه برپدیده فرد بیمورد است. برعكس، اهمیت این عرصه از پژوهشها نباید مورد بیمهری قرار گیرد. اما یك جنبه از مسئله چنین پژوهشی، نشان دادن تاثیرات پدیده اجتماعی) برای مثال طبقات( بر افراد_خُرد است. این وظیفه تنها پس از آنكه تئوریهای بدیل همدیگر، شایستگی خود را بر مبنای توانائی در توضیح پدیده اجتماعی و دگرگونی نشان داده باشند، میتواندعملی شود. مسئله میتواند اینگونه نیز مطرح شود كه بهر حال توانائی در توضیح این كه چگونه پدیده فردی تحت تاثیر پدیده اجتماعی قرار میگیرد خود شاخصی برای سنجش توانائی تبیین جوهر و قوانین تكامل اجتماعی و عملی ساختن دگرگونی در عرصه اجتماع میباشد . این ادعا بهلحاظ روششناسی)methodology( نمیتواند مشروع باشد زیرا میخواهد یك منطق تبیین را جایگزین منطق دیگر كند. اما فراتر از آن، همانگونه كه در بخش نهائی این بررسی نشان خواهم داد، در مورد رایت این جایگزینی با اتخاذ روشی توام است كه دارای توانائی خودساخته در توضیح دگرگونی اجتماعی است؛ روشی كه مبیین یك مفهوم ایستا از ساختار و آگاهی بوده و دریافت جبرباورانهای بین این دو برقرار میسازد.
● استثمار
رایت با تبیین چهارچوب نظریه شناخت خود، به ارائه آنچیزی میپردازد كه میتوان گفت عنصر نوآورانه فرمولبندی او از طبقات است: مفهوم استثمار. این مفهوم از دریافت جان رومر در باره استثمار اقتباس شده و بدین ترتیب تحت تاثیر تئوری بازیهاGame Theory قرار دارد. بنابراین، در آنچه كه خواهد آمد ناچارم بطور مختصر به نقد این نوع از كاربرد تئوری بازیها در ارتباط با تئوری طبقات بپردازم.
برای رایت جایگاه طبقاتی، منافع طبقاتی نقشپردازانactors را ساختاربندی میكند) ص ۴۵۱(. در این كتاب میتوان دو دریافت از منافع عینی را بازیافت. اولین دریافت مبتنی بر آن است كه مردم علاقه دارند كاری را كه برای دستیابی به سطح مصرف مورد دلخواه آنها ضروری است كاهش دهند) ص ۳۶(. مفهوم دوم بر آن است كه مردم در گسترش ظرفیت خود برای اقدام، دارای منافع هستند)ص ۲۸(. رابطه بین این دو مفهوم منافع عینی روشن نیست؛ همانگونه كه روشن نیست چرا اصطلاح عینی در اینجا بهكار رفته است. در هر حال، رایت حول دریافت اول است كه مناسبات مبتنی بر استثمار را مفهومبندی میكند. عامل پیوند در اینجا تئوری بازیها میباشد. در پرتو چنین رهیافتی مسئله این گونه مطرح میگردد: اگر یكی از طبقات ناپدید گردد، تاثیر آن برای طبقات دیگر چگونه خواهد بود؟ طبقات دیگر به سطح مصرف بیشتری دست خواهند یافت ویا ناچار خواهند بود بیشتر كار كنند؟) همانجا(. اگر پاسخ این سئوال مثبت باشد، بدین ترتیب ما با پدیده استثتمار مواجه میشویم. اگر بخواهیم مسئله را مشخصتر مطرح ساخته و آنرا با یك مثال همراه سازیم صورت قضیه چنین خواهد بود، فئودال ثروتمند است زیرا مازاد حاصل از سرفها را از آن خود میسازد.)همانجا(. در این نقطهنظر، ثروتمندان ثروتمند هستند زیرا دسترنج سرفهای فقیر را تصاحب میكنند. بدین ترتیب رابطهای علی بین رفاه یك طبقه و مسكنت طبقه دیگر وجود دارد)همانجا(. ولی این رابطه در سطح تصاحب و توزیع باقیمانده و بدین ترتیب به مفهومی غیرتاریخی مبدل میشود. مفهوم ماركس از استثمار درست برخلاف آنچه كه رایت میگوید قلمرو تولید را نشانه گرفته و بدین شكل متضمن یك مفهوم مشخص تاریخی میباشد.
برای مفهومبندی یك درك عمومی از استثمار، رایت تحلیل خود را از قلمرو تولید به عرصه توزیع تغییر جهت میدهد. برای او استثمار تصاحب اقتصادی ستمگرانه دسترنج كار یك طبقه بهوسیله طبقه دیگر است)صفحه :۷۷ تاكیدات اضافه شده است(. ولی با بهكارگیری چنین رهیافتی، رایت بر وجه مشخصه سرمایهداری كه در آن مناسبات مبتنی بر استثمار در وهله اول در عرصه تولید قدعلم میكند، چشم فرو میبندد. كولتی میگوید، به بیان دیگر، تصاحب سرمایهدارانه منحصراً و مقدمتاً نه تصاحب اشیاء بلكه تصاحب افراد است. این تصاحب، تصاحب انرژی، تصاحب قوای مادی ومعنوی انسان كارورز است.)ل. كولتی، از روسو تا لنین )نیویورك، چاپ مانتلی ریویو، ۱۹۷۲ ص ۱۰۲(. بگذارید لحظهای تصور كنیم كه سرمایهداران مازادی را كه از كارگران تصاحب كردهاند به آنها بازگردانند. این مثالی بیربط است كه من آنرا تنها بهمنظور تفهیم مقصود بهكار میبرم و بههیچ وجه قصد ندارم كه مانند تئوری بازیها، به اتكا آن به تئوریسازی بپردازم. اگر مثال بالا را مدنظر قرار دهیم دیگر از نقطه نظر توزیع ، استثماری دركار نخواهد بود. اما در عرصه تولید هنوز هیچ تغییری حاصل نشده است. كارگران از نقطه نظر توزیع استثمار نمیشوند. ولی خصلت مناسبات استثمارگرانه در عرصه تولید هیچ تغییری نیافته زیرا كارگران هنوز در باره این كه چه چیزی باید تولید شود، تولید برای چه كسانی باشد و امر تولید چگونه متحقق گردد هیچگونه دخالتی ندارند. استثمار دارای دو جنبه تولید و توزیع است كه دو وجه ضروری استثمار را تشكیل میدهند. اما شیوه برخورد رایت كه بر تئوری بازیها استوار است بهسادگی وجه مشخصه اصلی استثمار یعنی وجه تولید را به فراموشی میسپارد. نتیجه ضمنی این رهیافت ارائه دركی از مفهوم استثمار است كه بنا بر آن، چنانچه ثروتمندان از میان برداشته شوند در چهارچوب مناسبات تولیدی سرمایهداری شرایط توزیع برابر ثروت، بهشیوه سرمایهدارانه، فراهم میگردد. بدین ترتیب همزادی تئوری بازیها با سیاست رفورمیستی آشكار میگردد.
نویسنده: گوگلیلمو كارچیدی
ترجمه: روبن ماركاریان
www.nashrebidar.com
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست