سه شنبه, ۱ خرداد, ۱۴۰۳ / 21 May, 2024
مجله ویستا

آدم فروشی


می توان به طور كلی «آدم فروشی» را جریانی دانست كه در آن موقعیت و وضعیت یك شخص از جانب فرد یا افراد دیگر با گزارش عمل یا اعمال خلاف عرف آن شخص به فرد ثالث به طور پنهانی, متزلزل می شود «زیرآب زدن» ,به گونه ای ظریف تر این مسأله را نشان می دهد

بنیانگذاران جامعه شناسی در صدد بودند تا علمی را بنیان نهند كه به بررسی علمی «پدیده های اجتماعی» بپردازد. اگوست كنت ،واضع اصطلاح جامعه شناسی بر این نظر بود كه جامعه شناسی با استفاده از همان روش هایی كه در علوم طبیعی و علوم ریاضی به كار می رود، به بررسی و تبیین «پدیده های اجتماعی» می پردازد.پس از او سایر جامعه شناسان نیز همواره در صدد بودند كه با استفاده از روش های مناسب به بررسی علمی فرایندها و تغییرات و تحولاتی بپردازند كه در جوامع مختلف رخ می داد. جامعه شناسی در مسیر پیشرفت روزافزون خود به شاخه ها و حوزه های مختلفی تقسیم شد. هر یك از این حوزه ها سعی بر آن داشته اند كه با انتخاب پدیده ای خاص، دامنه مطالعاتی خود را محدود كرده و به بررسی عمیق پدیده مورد نظر بپردازند. همزمان با تخصصی تر شدن حوزه های مطالعاتی در رشته ها و گرایش های مختلف جامعه شناسی روش های كمی و كیفی مطالعه «پدیده های اجتماعی» نیز متحول شدند. همه این تغییر و تحولات به این منظور بود كه «پدیده های اجتماعی» با دقت بیشتری مطالعه شوند.اگر چه «پدیده اجتماعی» اصطلاحی مفهومی برای مطالعه واقعیت اجتماعی است اما امیل دوركیم یكی دیگر از بزرگان جامعه شناسی بر این باور است كه پدیده اجتماعی مصداق عینی و خارجی دارد. به نظر دوركیم «پدیده های اجتماعی» واقعیت های اجتماعی هستند و همین واقعیت های اجتماعی نیز موضوع جامعه شناسی را تشكیل می دهند.[این] واقعیت ها نسبت به هر فرد زنده ای جنبه خارجی دارند و با گذشت زمان پایدار می مانند. حال آنكه افراد خاص می میرند و جایشان را به دیگران می دهند. وانگهی واقعیت های اجتماعی نه تنها بیرون از افراد قرار دارند، بلكه از چنان قدرت وادارنده ای برخوردارند كه بر فرد و اراده فردی تحمیل می گردند.(۱)به این ترتیب مشخص می شود كه پدیده های اجتماعی همان واقعیت هایی هستند كه جنبه خارجی و عینی داشته و علاوه بر آن همان طور كه دوركیم بعدها اشاره كرد، جنبه درونی و ذهنی نیز دارند.(۲) یعنی علاوه بر حضور خارجی و عینی «پدیده های اجتماعی» آنها در جریان اجتماعی شدن افراد، ملكه ذهن شده و جزیی از وجدان آنها را تشكیل می دهند.همه اعضای جامعه از طریق نهادهای اجتماعی كننده ای چون خانواده و مدرسه این پدیده ها را كه در قالب اندیشه و هنجارها نمایان می شوند در خود درونی می سازند.بنابراین موضوع مورد مطالعه جامعه شناسی این چنین خصایصی دارد. در جامعه ایران بایستی به دنبال پدیده های با چنین خصلتی باشیم. علیرغم این مسأله به نظر می رسد بتوان پدیده های دیگر را نیز از زاویه جامعه شناختی مورد بررسی قرار داد،اما همان طور كه اشاره شد، موضوع جامعه شناسی پدیده هایی با شرایط و ویژگی های اجتماعی می باشد. در راستای چنین هدفی و در ادامه سلسله مقالات جامعه شناسی زندگی روزمره در این مقاله به بررسی پدیده ای دیگر می پردازیم كه به نظر می رسد خصایص یك پدیده اجتماعی را داشته باشد.قبل از ورود به بحث لازم به یادآوری است كه نگارنده بنا به دلایلی كه در مقاله ای جداگانه تشریح شده است، خود را مقید به چارچوب نظری خاص نمی داند اگر چه از چارچوب های نظری كه در پارادایم های متفاوتی قرار دارند نیز در تحلیل یك مسأله استفاده خواهد شد. با این حال تلاش خواهد شد تا با استفاده از نظریه های پارادایم نظم و به خصوص نظریه های سطوح خرد تا حد امكان به بررسی جامعه شناختی پدیده مورد بحث در این مقاله بپردازیم.

سابقه تاریخی

علی رغم آنكه «آدم فروشی» پدیده ای شایع دربرخی از جوامع است، اما مطالعه علمی كه نتایج آن در دسترس باشد، در این زمینه وجود ندارد. جدای از نبود مطالعات علمی و پژوهشی به نظر می رسد هیچ نوع مطلب و مقاله ای كه به طور اختصاصی به بررسی این مسأله بپردازد وجود نداشته باشد! (حداقل به طور رسمی چاپ نشده و در اختیار دیگران نیست) شاید یكی از دلایل این امر آن باشد كه بزرگان رشته ای كه موضوع مطالعه آن فرایندها و پدیده های اجتماعی است، پرداختن به چنین مسایلی را دون شأن خود تلقی می كنند!!

برای آنان كه همواره در برج عاج دانش خویش نشسته و خود را فهیم تر و داناتر از مردم عادی می دانند و غالب اوقات نگاهی تحقیرآمیز به مسایل مربوط به جامعه خود می دارند و از این نظر شاید پرداختن به چنین مسایلی بسیار زننده باشد!!در هر حال در فرهنگ عامیانه «آدم فروشی» حضوری پررنگ دارد و از آن جایی كه پدیده ای شایع است اظهارنظرهای متفاوتی درباره این مسأله در میان مردم وجود دارد. آنها كه می فروشند، این پدیده را خوب و گاهی وظیفه خود تلقی می كنند. حال آن كه «فروخته شدگان» آن را قبیح ترین و زشت ترین عمل می دانند. و آنها كه «می خرند» از این امر منتفع شده و خوشحال می گردند.علاوه بر این به نظر می رسد «آدم فروشی» بیشتر از زاویه روانشناختی مورد توجه و بررسی بوده است. به این معنی كه افراد گمان می كنند كسانی كه دارای شخصیت ضعیف هستند و یا صرفاً خصلتی تابع یا وابسته دارند، دست به چنین كاری می زنند. «آدم فروشی» معمولاً با صفاتی چون رذل و پست و.... از جانب فروخته شدگان و سایر كسانی كه احتمال فروخته شدنشان می رود، مورد خطاب قرار می گیرد.

«آدم فروشی» و «جامعه شناسی»

آیا «آدم فروشی» خصلت یك پدیده اجتماعی را دارد؟ با توجه به تعاریف ارایه شده از پدیده اجتماعی به نظر می رسد «آدم فروشی» هم جنبه عینی و خارجی دارد و هم جنبه درونی و ذهنی. انسان ها می میرند و جای خود را به دیگران می دهند، اما آدم فروشی باقی می ماند. علاوه بر آن آدم فروشی در جریان اجتماعی شدن افراد آموخته می شود و خصلتی درونی و ذهنی دارد.اولین گام در شناخت این مسأله توصیف ابعاد مختلف آن می باشد.

«آدم فروشی» چیست؟!

پدیده آدم فروشی با اصطلاح دیگری نیز هم معنا بوده و ترادف تناسبی دارد؛ مترادفی كه به گونه ای دقیق تر مسأله آدم فروشی را باز می نماید. این مترادف اصطلاح «زیر آب زدن» است. هر چند ارایه هر گونه تعریفی جامع و مانع از این مفاهیم ناممكن به نظر می رسد اما می توان به طور كلی «آدم فروشی» را جریانی دانست كه در آن موقعیت و وضعیت یك شخص از جانب فرد یا افراد دیگر با گزارش عمل یا اعمال خلاف عرف آن شخص به فرد ثالث به طور پنهانی، متزلزل می شود. «زیرآب زدن» ، به گونه ای ظریف تر این مسأله را نشان می دهد. «زیرآب» در تقابل با «روی آب» است. در حالی كه «روی آب» همواره آشكار و هویدا می باشد زیرآب پنهان و رازآلود است. از این روی زیرآب زدن به جریان گزارش پنهانی اشاره دارد. به این معنی كه شخص گزارش دهنده معمولا به صورت مخفی و پنهانی می فروشد. اما آدم فروشی به طور كلی هم جنبه پنهانی دارد و هم جنبه آشكار. جنبه پنهانی آن همان بخش فروش و فروشنده است كه همواره سعی می كند تا اعمال خود را به صورت مخفی انجام دهد و تا حد امكان شناخته نشود. جنبه آشكار آن زمانی است كه فرد سوم بعد از آگاهی از مسأله، اقدام به تنبیه و مجازت شخص خاطی می كند و به این ترتیب پرده از روی راز برمی دارد.چرا كه جریان اعمال مجازات نشان دهنده آن است كه نظارت كننده از موضوع آگاه شده است و این آگاهی نیز باید به خاطر گزارش كسی باشد. در قسمت های دیگر بیشتر این مسأله را بررسی می كنیم.

عناصر «آدم فروشی»

«آدم فروشی» با سه عنصر رابطه و پیوند نزدیكی دارد. به این صورت كه این سه عنصر بخشی از مسأله آدم فروشی را تشكیل می دهند. اولین آنها عنصر «انحراف» است. انحراف از عرف، قواعد و هنجارها و... اولین گام برای وقوع آدم فروشی است. تا انحرافی صورت نگیرد، مسأله ای نیست كه فروخته شود، زمانی كه انحراف رخ داد ،احتمال فروخته شدن وجود دارد به شرط آنكه عناصر دیگر نیز وجود داشته باشند. زمانی كه فرد یا افرادی از قواعد و هنجارهای مرسوم جامعه یا گروه یا سازمانی تخطی می كنند، این امكان و اجازه را به دیگران می دهند تا با بیان كردن تخطی آنها به فرد یا افرادی كه از این قواعد و هنجارها حمایت می كنند، آنها را بفروشند. بنابراین انحراف جزء لاینفك مسأله آدم فروشی است. در این معنا فروش چیزی جز گزارش یك انحراف نیست. منتهی این انحراف گویا از انحرافات دیگر كمی متمایز است، چرا كه هیچ كس به گزارش یك دزدی یا قتل آدم فروشی نمی گوید، اما به گزارش دیر آمدن یك كارمند به مدیر از جانب همكار دیگر «آدم فروشی» اطلاق می شود. بنابراین انحراف تنها یك بخش مسأله است و تا زمانی كه بخش ها و عناصر دیگر در كار نباشد، صرفاً گزارش انحراف نمی تواند تعبیر به آدم فروشی شود.


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 3 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.