شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

زن در عرصهٔ سینمای ایران


چهره ای كه از زن و مسائل زنان در سینما ارائه می شود و نیز آثاری كه برخی فیلمسازان زن در ایران به انجام رسانده اند هر دو, در خور توجهند آنچه در این پژوهش می خوانید نگاهی به چهرهٔ زنان در سینمای پس از انقلاب دارد چهره ای كه تصویرگران خانمها رخشان بنی اعتماد ,پوران درخشنده و آقایان محسن مخملباف , داریوش مهرجویی , علی حاتمی , بهرام بیضایی و احمد رضا درویش به تصویر كشیده اند

چهره‌ای‌ كه‌ از زن‌ و مسائل‌ زنان‌ در سینما ارائه‌ می‌شود و نیز آثاری‌ كه‌ برخی‌ فیلمسازان‌ زن‌ در ایران‌ به‌ انجام‌ رسانده‌اند هر دو، در خور توجهند ؛ آنچه‌ در این‌ پژوهش‌ می‌خوانید نگاهی‌ به‌ چهرهٔ‌ زنان‌ در سینمای‌ پس‌ از انقلاب‌ دارد ؛ چهره‌ای‌ كه‌ تصویرگران‌: خانمها رخشان‌ بنی‌ اعتماد ،پوران‌ درخشنده‌ و آقایان‌ محسن‌ مخملباف‌، داریوش‌ مهرجویی‌، علی‌ حاتمی‌، بهرام‌ بیضایی‌ و احمد رضا درویش‌ به‌ تصویر كشیده‌اند . سینما، هنری‌ است‌ كه‌ تأثیر شگرف‌ و قدرت‌ فراگیری‌ آن‌ بر كسی‌ پوشیده‌ نیست‌ و گویا به‌ همین‌ علت‌ است‌ كه‌ پیشرفت‌ هنر و بخصوص‌ هنر هفتم‌ هر چند در ابتدا به‌ شكلی‌ كند است‌، ولی‌ در ادامه‌ با سرعتی‌ سرسام‌آور نمود پیدا می‌كند، چرا كه‌ فیلم‌ و سینما همگانی‌ترین‌ طریقهٔ‌ ارتباط‌ با عموم‌ مردم‌ می‌باشد. كشور ایران‌ هم‌ از این‌ تحول‌ جدید عقب‌ نمانده‌ و شروع‌ به‌ تولیدات‌ سینمایی‌ می‌كند. سینمای‌ ایران‌ در پیش‌ از انقلاب‌ گاه‌ با ساخت‌ فیلمهایی‌ بی‌هویت‌ و عامه‌ پسند ،ارزش‌ هنری‌ خود را از دست‌ می‌دهد و گاه‌ با وجود چند كارگردان‌ با تجربه‌ كه‌ در حال‌ حاضر هم‌ به‌ فعالیت‌ خود مشغولند، فیلمهایی‌ به‌ یادماندنی‌ و با ارزش‌ برای‌ ایران‌ زمین‌ به‌ یادگار می‌گذارد، در اكثر فیلمهای‌ پیش‌ از انقلاب‌، زن‌ موجودی‌ بی‌ارزش‌ و غیر قابل‌ بحث‌ می‌باشد و از خصوصیات‌ مثبت‌ و انسانی‌ او حرفی‌ به‌ میان‌ نمی‌آید. در واقع‌ در این‌ دسته‌ از فیلمها، زن‌ فقط‌ بازیچهٔ‌ دست‌ كارگردان‌ و تهیه‌ كنندهٔ‌ فیلم‌ است‌ ؛ اما با وقوع‌ انقلاب‌ اسلامی‌، در سینمای‌ ایران‌ هم‌ انقلابی‌ صورت‌ می‌گیرد و در كل‌، ماهیت‌ سینما و زنان‌ فیلم‌ به‌ گونه‌ای‌ مثبت‌ تغییر می‌یابد. گرچه‌ در سالهای‌ اول‌ و با وقوع‌ جنگ‌، مدتی‌ صنعت‌ سینما ركود پیدا می‌كند، ولی‌ با گذشت‌ زمان‌، فعالیت‌ فیلمسازان‌ بیشتر شده‌ و بر عكس‌ سینمای‌ پیشین‌، زنان‌ با فرهنگ‌ و بینشی‌ جدید و در چهره‌هایی‌ متفاوت‌ با گذشته‌ بر پرده‌های‌ سینما ظاهر می‌شوند . در این‌ سینمای‌ تازه‌ دگرگون‌ شده‌، زن‌ كم‌ كم‌ جایگاه‌ خویش‌ را پیدا كرده‌ و گامی‌ فراتر از نقشهای‌ فرعی‌ و دست‌ چندم‌ قبلی‌ بر می‌دارد . در این‌ آثار، تلاش‌ شده‌ ارزش‌ والای‌ زن‌ شناسانده‌ شود و فیلمها بنا بر ویژگیهای‌ روانشناختی‌ ،عاطفی‌، خانوادگی‌، اجتماعی‌، آموزشی‌ و تربیتی‌، سیاسی‌ و اقتصادی‌ زن‌ ،نوشته‌ و كارگردانی‌ شود. سازندگان‌ این‌ فیلمها نشان‌ داده‌اند كه‌ از میان‌ انبوه‌ دیدگاهها و مضامین‌ مختلف‌ ،به‌ زنان‌ و مسائل‌ پیرامون‌ زن‌ بیشتر می‌اندیشند و می‌خواهند كه‌ در آثارشان‌، از زن‌ به‌ عنوان‌ محور یك‌ زندگی‌ سالم‌ در خانواده‌ و اجتماع‌ یاد كنند. این‌ فیلمسازان‌ با توجه‌ به‌ علایق‌ خود، هر كدام‌ یكی‌ از خصوصیات‌ اجتماعی‌ و فردی‌ زنان‌ را انتخاب‌ كرده‌ و در مورد آن‌ فیلم‌ می‌سازند .

از میان‌ این‌ بخش‌ از فیلمها و فیلمسازان‌ نگاهی‌ می‌اندازیم‌ به‌ چند فیلم‌ شاخص‌ كه‌ در طول‌ سالهای‌ بعد از انقلاب‌ ساخته‌ شده‌ و علاوه‌ بر ساختار قوی‌ فیلمنامه‌ و تكنیك‌ عالی‌ كارگردانی‌، بهتر و بیشتر از دیگر فیلمها به‌ موضوع‌ زن‌ پرداخته‌اند .

این‌ فیلمسازان‌ نشان‌ داده‌اند كه‌ با توجه‌ به‌ قدرت‌ كاری‌ و دید ظریفی‌ كه‌ دارند، می‌توانند به‌ زیبایی‌ و در بهترین‌ شكل‌ هنری‌، زن‌ و دنیای‌ او را به‌ تصویر بكشند .

زن‌ در آثار رخشان‌ بنی‌ اعتماد :

رخشان‌ بنی‌ اعتماد یكی‌ از آن‌ كارگردانانی‌ است‌ كه‌ برای‌ آشكار نمودن‌ قابلیتها و تواناییهای‌ زنان‌، آنان‌ را در برابر مردان‌ قرار نمی‌دهد، بلكه‌ همه‌ را در كنار هم‌ مورد ارزیابی‌ قرار داده‌ و تصویری‌ درست‌ از ارتباط‌ منطقی‌ میان‌ آن‌ها نشان‌ می‌دهد و این‌ برعكس‌ تصویری‌ است‌ كه‌ دیگران‌ با تضعیف‌ مردان‌ برای‌ ارزشیابی‌ زنان‌ ارائه‌ می‌دهند . بنی‌ اعتماد در فیلم‌ «روسری‌ آبی‌» قابلیتهای‌ سینمایی‌ خود را بروز می‌دهد و این‌ در حالی‌ است‌ كه‌ پیش‌ از آن‌ هم‌ فیلم‌ «نرگس‌» را به‌ كارنامهٔ‌ سینمایی‌ خود افزوده‌ بود.«نرگس‌» سه‌ مشخصهٔ‌ ویژه‌ را در خود جای‌ می‌دهد: رنج‌، عشق‌ و ایثار زنان‌ ؛ سه‌ ركنی‌ كه‌ بعدها در فیلم‌ «سارا» هم‌ دیده‌ می‌شود . در «روسری‌ آبی‌ » عشقی‌ از میان‌ دیوارهای‌ بلند یك‌ خانهٔ‌ اشرافی‌ می‌جوشد و با ویرانه‌های‌ فقر پیوند می‌خورد. «رحمانی‌» مرد پا به‌ سن‌ گذاشته‌ای‌ است‌ كه‌ مالك‌ مزرعهٔ‌ گوجه‌ فرنگی‌ و كارخانهٔ‌ رب‌ سازی‌ است‌. زنش‌ را از دست‌ داده‌ و در حال‌ حاضر با وجود سه‌ دخترش‌ ،تنها زندگی‌ می‌كند. «نوبر» ،كارگر مزرعهٔ‌ رحمانی‌ است‌. او در اوج‌ فقر، از مادری‌ معتاد ،خواهری‌ كوچك‌ و برادری‌ شرور نگهداری‌ می‌كند و با توجه‌ به‌ تمام‌ ناملایمات‌ فقر، نجابت‌ و عزت‌ نفس‌ خویش‌ را حفظ‌ می‌كند. رحمانی‌ وقتی‌ ثبات‌ قدم‌ و سخن‌ محكم‌ «نوبر» را در حین‌ كار می‌بیند، نطفهٔ‌ محبت‌ و علاقه‌ در دلش‌ پا می‌گیرد ،ولی‌ با این‌ وجود، ازدواج‌ در پیری‌ را عملی‌ زشت‌ می‌داند و دائم‌ با وجدانش‌ كلنجار می‌رود تا نقش‌ نوبر را از دهنش‌ پاك‌ كند اما صداقت‌ نوبر باری‌ دیگر او را مجذوب‌ كرده‌ و رحمانی‌ عاقبت‌ به‌ این‌ نتیجه‌ می‌رسد كه‌ خوشبختی‌ چیزی‌ نیست‌ كه‌ دیگران‌ در زندگی‌ او می‌بینند، بلكه‌ خوشبختی‌ چیزی‌ است‌ كه‌ باید در دل‌ او باشد .

عشق‌ در «روسری‌ آبی‌» رمانتیك‌ نیست‌، بلكه‌ به‌ عنوان‌ یك‌ نیاز در زندگی‌ بشر مورد ارزیابی‌ قرار می‌گیرد. در این‌ فیلم‌ باید درد غربت‌ و تنهایی‌ را چشید. عشق‌ و عاطفهٔ‌ رحمانی‌ را درك‌ كرد و فهمید كه‌ نوبر، واقعاً نوبر زندگی‌ او است‌ و این‌ در حالی‌ است‌ كه‌ نوبر، خود دنبال‌ راه‌ چاره‌ای‌ برای‌ گذران‌ زندگیشان‌ است‌ چرا كه‌ مادر به‌ زندان‌ افتاده‌ و نوبر در صدد است‌ تا برادرش‌ چون‌ مادر به‌ دام‌ اعتیاد گرفتار نشود .

عاقبت‌ زندگی‌ نوبر و رحمانی‌ به‌ هم‌ پیوند می‌خورد، اما با این‌ صورت‌ مسأله‌ كه‌ نوبر با تمام‌ مشكلاتش‌ به‌ پول‌ مرد چشم‌ ندارد بلكه‌ به‌ حمایت‌ و محبت‌ او اهمیت‌ می‌دهد، ولی‌ وقتی‌ دختران‌ رحمانی‌ قضیه‌ را می‌فهمند ،فكر می‌كنند نوبر برای‌ تصاحب‌ ثروت‌ پدرشان‌ او را فریفته‌، پس‌ سعی‌ می‌كنند با رشوه‌ و پول‌، نوبر را تطمیع‌ كرده‌ و او را از زندگی‌ پدرشان‌ خارج‌ كنند، اما نوبر در مقابل‌ دختران‌ رحمانی‌ می‌ایستد و می‌گوید:« من‌ به‌ خاطر چیزی‌ نیومده‌ بودم‌ كه‌ به‌ خاطرش‌ برم‌، من‌ به‌ خاطر كسی‌ اومده‌ بودم‌.»

زن‌ در آثار مخملباف‌

«محسن‌ مخملباف‌» با وجود جوش‌ و خروش‌ روانشناختی‌ كه‌ در یك‌ به‌ یك‌ آثار مكتوب‌ و غیر مكتوبش‌ دیده‌ می‌شود، یكی‌ دیگر از فیلمسازانی‌ است‌ كه‌ نشان‌ داده‌ به‌ زنان‌ و مشكلات‌ آن‌ها اهمیت‌ می‌دهد .

زن‌ در «بایكوت‌» تحمل‌ كنندهٔ‌ همهٔ‌ مشكلات‌ است‌ و در عین‌ حال‌ سازندهٔ‌ وجود مرد. او هنگامی‌ كه‌ شوهرش‌ را به‌ جرم‌ سیاسی‌ بودن‌ به‌ زندان‌ می‌اندازند، پشتیبان‌ مرد است‌ و در غیاب‌ او حرمت‌ خانه‌ را پاس‌ می‌دارد .

در اپیزود اول‌ فیلم‌ «دستفروش‌»، زن‌ به‌ واقعی‌ترین‌ شكل‌، جاندار و پویاست‌. فقر و مظلومیت‌ زنی‌ كه‌ برای‌ نجات‌ فرزندش‌ از بیماری‌، می‌خواهد او را بر سر راه‌ نهد به‌ خوبی‌ در این‌ فیلم‌ آشكار است‌، گرچه‌ بعدا" عاطفهٔ‌ مادری‌ در زن‌ غلیان‌ و او را در تلاشی‌ مضاعف‌ برای‌ یافتن‌ كودك‌ راهنمایی‌ می‌كند .

در «بای‌ سیكل‌ران‌» با اینكه‌ وجود فیزیكی‌ زن‌ كم‌رنگ‌ است‌ ولی‌ زن‌ عامل‌ و محركی‌ است‌ كه‌ باعث‌ می‌شود مرد هفت‌ شبانه‌ روز تمام‌ بر روی‌ دوچرخه‌ دور بزند تا اینكه‌ پول‌ كافی‌ برای‌ مداوای‌ او بیابد. در این‌ فیلم‌، زن‌، ركن‌ اساسی‌ خانواده‌ است‌ و چنان‌ ارزشمند است‌ كه‌ مرد و فرزندش‌ به‌ خاطر او هر چه‌ در توان‌ دارند ،می‌گذارند تا اینكه‌ خود هم‌ به‌ بینش‌ جدیدی‌ از زندگی‌ می‌رسند .


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.


همچنین مشاهده کنید