شنبه, ۲۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 11 May, 2024
مجله ویستا

الهیات فمینیستی مبارزه با تبعیض جنسیتی


الهیات فمینیستی مبارزه با تبعیض جنسیتی

قرآن, كه در زمینه خلقت یا هبوط تبعیضی در مورد زنان قائل نمی شود, از این باور كه زن نه فقط از دنده مرد بلكه برای او خلق شده است, حمایت نمی كند این باور مورد قبول بسیاری از مسلمانان, مسیحیان و یهودیان است

نویسنده معتقد است پیش فرض‏های مردسالارانه و تفسیر ناصوابِ مسلمانان از متونِ دینی سبب شده است مرد را برتر و زن را جنس دوم تلقی نمایند بنابراین باید با قرائت جدید از دین موقعیت مستقل زن را اثبات كرد و نشان داد كه اسلام دین برابری و تساوی زن و مرد است.

جوامع مسلمان تا به امروز غالباً و به شدت مردسالار مانده‏اند؛ بدین معنا كه منابع اصلی سنت اسلامی ـ یعنی قرآن (كه مسلمانان معتقدند كلام خداست و از طریق جبرئیل بر پیامبر نازل شده است)، سنت (عمل پیغمبر اسلام)، حدیث (سنت‏های شفاهی نسبت داده شده به پیامبر) و فقه (الهیات یا فلسفه حقوق) همگی فقط از سوی مردان مسلمان تفسیر شده‏اند، مردانی كه تعیین موقعیت هستی شناختی، الهیاتی، جامعه شناختی و معاد شناختی زنان مسلمان را وظیفه خود دانسته‏اند.

آنچه باید در مرحله نخست انجام شود بررسی زمینه كلامی‏ای است كه همه مباحث ضد زنان از آن ریشه گرفته است تا معلوم شود آیا می‏توان اثبات كرد كه از دیدگاه اسلام عرفی، مردان و زنان، به رغم تفاوت‏های بیولوژیكی و سایر تفاوت‏ها، اساساً و ذاتاً برابرند.در سنت مسلمانان، مانند سنت یهودیان و مسیحیان، سه فرض كلامی وجوددارد كه برتری مردان نسبت به زنان بر پایه آنها بنا شده است.

این سه فرض عبارت‏اند از:

۱) مرد، نخستین آفریده خداوند است، زیرا عقیده بر این است كه زن از دنده مرد خلق شده است.

بنابراین، به لحاظ هستی شناختی، زن موجودی فرعی و ثانوی است؛

۲) زن عامل اولیه چیزی است كه عموماً به‏عنوان «هبوط بشر» یا خروج بشر از بهشت عدن تلقی می‏شود. بنابراین باید با همه دختران حوا با دیده تردید و تحقیر نگریست؛

۳) زن نه تنها از مرد، بلكه برای مرد آفریده شده است و این امر از او موجودی صرفاً ابزاری می‏سازد نه موجودی اصیل.

سه پرسش كلامی كه فرضیات فوق می‏توانند پاسخ آنها تلقی شوند، از این قرارند:

۱) زن چگونه آفریده شده؟

۲) آیا زن مسئول هبوط مرد است؟

۳) چرا زن آفریده شد؟

● زن چگونه آفریده شد؟

عامه مسلمانان، مانند عامه مسیحیان یا یهودیان، معتقدند آدم نخستین مخلوق خداوند بود و زن از دنده آدم خلق شد. این اسطوره به وضوح ریشه در برداشت یهودیت از آفرینش در سفر پیدایش (۲۴ ـ ۲:۱۸) دارد و هیچ بنیادی در قرآن ندارد. قرآن خلقت انسان را در شرایطی كاملاً برابر (برای زن و مرد) توصیف می‏كند. در ۳۰ عبارت قرآنی یا بیشتر، كه با موضوع خلقت انسان مرتبط است، برای انسان از عبارات و كلمات عام استفاده شده است (الناس، الانسان، بشر). همچنین در قرآن هیچ اشاره‏ای به حوا وجود ندارد. كلمه آدم ۲۵ بار در قرآن به كار رفته اما در ۲۱ مورد از آن به عنوان نماد انسان خودآگاه استفاده شده است. باید اشاره كرد كه «آدم» كلمه‏ای عبری است (ریشه گرفته از آداما به معنای خاك) و عموماً به‏عنوان اسم جمع به‏كار می‏رود كه به انسان به‏طور كلی و نه به یك شخص مذكر اشاره می‏كند.

تحلیل و توصیف قرآن از خلقت انسان نشان می‏دهد كه قرآن عبارات مؤنث و مذكر را به گونه‏ای برابر برای وصف خلقت انسان‏ها از منبعی واحد به كار می‏برد. حال سؤال این است كه اگر قرآن تمایزی بین خلقت مرد و زن قائل نیست ـ كه قطعاً چنین است ـ پس چرا مسلمانان معتقدند حوا از دنده آدم آفریده شده است؟ بعید است مسلمانان این ایده را مستقیماً از سفر پیدایش گرفته باشند. به احتمال زیاد، داستان خلقت حوا از دنده آدم از طریق ادبیات صدر اسلام وارد سنت اسلامی شده است.

▪ در صحیح بخاری و صحیح مسلم احادیثی در این زمینه آمده است كه دو مورد آن ذكر می‏گردد:

۱) «با زنان به خوبی رفتار كنید، زیرا زن از یك دنده خلق می‏شود و خمیده‏ترین قسمت دنده قسمت بالای آن است. پس اگر سعی كنید آن را راست كنید، می‏شكند. اما اگر آن را به حال خود رها كنید، خمیده خواهد ماند. پس با زنان به خوبی رفتار كنید

۲) «زن مانند دنده است. اگر سعی كنید او را راست كنید، می‏شكند. لذا اگر می‏خواهید از او بهره‏مند شوید، زمانی این كار را بكنید كه هنوز اندكی خمیدگی دارد.»

احادیث فوق احادیثی ضعیف هستند و متن آنها نیز به وضوح با برداشت قرآن در مورد خلقت انسان در تضاد است. همه علمای مسلمان درباره این اصل وفاق دارند كه هر حدیثی كه با قرآن در تضاد باشد، نمی‏تواند به‏عنوان حدیث معتبر پذیرفته شود. لذا باید از احادیث فوق ـ به دلیل ضعف محتوا و سندیت آنها ـ اجتناب كرد.

از نظر كلامی، موقعیت فروتر زنان در سنت مسلمانان (و نیز در سنت مسیحی و یهودی) با داستان خلقت حوا از دنده (خمیده) شروع شده است. تغییر موقعیت او مستلزم بازگشت به نقطه خلقت و تصحیح آن است. با توجه به شیوه‏هایی كه این داستان مورد استفاده قرار گرفته، اهمیت آن (در شكل‏گیری نگرش مسلمانان نسبت به زنان) غیر قابل انكار است. موضوع خلقت زن از بُعد الهیاتی، نسبت به سایر ابعاد، اهمیت بیشتری دارد، زیرا اگر خداوند، كه ارزش دهنده نهایی است، مرد و زن را برابر خلق كرده است، نمی‏توانند پس از خلقت نابرابر باشند. همچنین اگر خداوند زن و مرد را نابرابر خلق كرده باشد، ذاتاً نمی‏توانند پس از خلقت برابر شوند. اگر این نگرش كه خداوند زن و مرد را برابر آفریده است ـ كه تعالیم قرآن نیز همین است ـ پذیرفته شود، دیگر نمی‏توان نابرابری موجود بین زن و مرد را امری الهی محسوب كرد، بلكه باید این نابرابری را تحریف طرح اصلی خداوند برای بشریت دانست.

● آیا زن مسئول هبوط مرد است؟

پاسخ مسلمانان به سؤال فوق، مانند یهودیان و مسیحیان، عموماً مثبت است، هر چند این پاسخ در قرآن تأیید نمی‏شود. لازم به ذكر است كه برداشت قرآن از واقعه هبوط به نحو بارزی با برداشت انجیل از این واقعه متفاوت است. «در حالی كه در سفر آفرینش در این مورد كه چرا افعی حوا، یا آدم و حوا هر دو، را وسوسه می‏كند هیچ توضیحی داده نشده است، قرآن علت فریب خوردن زوج انسانی از شیطان را در بهشت به وضوح در چندین عبارت بیان می‏كند

سرپیچی شیطان از دستور خداوند در سجده و تعظیم به آدم، به معنای فرمانبرداری از او، از این اعتقاد شیطان ناشی می‏شود كه خود را به جهت آنكه از جنس آتش است از فرمان اساساً برتر از آدم می‏داند كه موجودی خاكی است. وقتی شیطان به دلیل تكبرش محكوم می‏شود و به دستور خداوند با خفت و خواری اخراج می‏شود، خداوند را به مبارزه دعوت می‏كند. مدعی می‏شود به خدا ثابت خواهد كرد كه آدم و فرزندانش ناسپاس و ضعیف‏اند و به سادگی در دام وسوسه می‏افتند و در نتیجه در خور احترامی نیستند كه خدا به آنها می‏گذارد. شیطان بی‏آنكه تمایلش را برای غلبه بر انسان پنهان كند، از خداوند مهلت می‏خواهد و تا زمان موعود به او مهلت داده می‏شود. خداوند نه تنها به او مهلت می‏دهد، بلكه از او می‏خواهد از همه تزویر، وسوسه و قدرتش در جهت حمله به انسان استفاده كند و ببیند آیا انسان از او تبعیت خواهد كرد یا نه. از آن پس، نمایشی عظیم از تضاد ابدی بین خیر و شر، كه در وجود انسان متجلی است، آغاز می‏شود تا او از اقتدار اخلاقی خود استفاده كند و بین درست و نادرست دست به انتخاب بزند.

بر اساس داستان قرآنی، آنچه برای زوج انسانی در بهشت رخ می‏دهد، پیامد مواجهه خدا و شیطان است. در پی این رویداد، به زوج انسانی دستور داده می‏شود به درخت نزدیك نشوند مبادا كه جزو ظالمان گردند. آنها با وسوسه شیطان از فرمان خدا سر می‏پیچند. در سوره الاعراف، آیه ۲۳، آن دو در پیشگاه خدا اعتراف می‏كنند كه به خود ظلم كرده‏اند و از صمیم قلب خواستار بخشایش و رحمت خداوندند. به آنها گفته می‏شود خارج شوید و از بهشت فرود آیید. اما قرآن در خطاب به آنها تنها یك بار از صیغه تثنیه استفاده می‏كند و در سایر موارد از صیغه جمع به كل بشریت اشاره می‏كند.

گرچه در قرآن به هیچ هبوط یا گناه اولیه‏ای اشاره نشده است، ارتباط قصه‏ای كه در سفر آفرینش آمده با انسان هبوط یافته و تمایلات جنسی غیر مجاز (كه نقش عظیمی در تداوم اسطوره شر زنانه در سنت مسیحی ایفا می‏كند) هنوز در ذهن بسیاری از مسلمانان وجود دارد و تأثیری بسیاری منفی بر زندگی میلیون‏ها زن مسلمان به‏جا گذاشته است. اظهار نظر زیر از مودودی، یكی از بانفوذترین علمای اسلامی معاصر، نمونه تفكر بسیاری از مسلمانان است:

«غریزه جنسی بزرگ‏ترین ضعف نوع بشر است، به همین دلیل، شیطان این نقطه ضعف را برای حمله به انسان برگزید و این برنامه را برای خدشه‏دار كردن نجابت انسان‏ها ابداع كرد. به همین دلیل، اولین اقدام او در این جهت، افشای برهنگی آنان برای خودشان بود تا راه برای بی‏حیایی و وسوسه تمایلات جنسی هموار شود. حتی هم‏اكنون نیز شیطان و مریدانش همان روش محروم كردن زن از حیا و نجابت را اتخاذ می‏كنند و هیچ برنامه پیشرفتی برای آنان متصور نیست مگر آنكه زن را برای همه نوع آدمی به معرض نمایش بگذارند.»

به رغم آنكه به زنان بر چسب «دروازه شیطان»[۵] این اصطلاح از ترتولیان (۱۶۰ ـ ۲۲۵ میلادی) كشیش مسیحی وام گرفته شده است. وی می‏نویسد: «آیا نمی‏دانید هر یك از شما یك حواست؟ جمله خداوند درباره جنس شما، در این عصر نیز صادق است. جرم و گناه نیز بالضروره باید وجود داشته باشد. شما دروازه شیطان هستید. شما نخستین متمردان از قوانین الهی هستید. شما كسانی هستید كه كسی را وسوسه كردید كه شیطان شجاعت كافی برای حمله‏ور شدن به او نداشت. شما به آسانی انسان خداگونه را نابود كردید. برای رهایی از دست شما ـ یعنی مرگ ـ حتی فرزند خدا نیز مجبور شد مرگ را برگزیند.»

(بین مسلمانان) می‏زنند، چنین تفكری هرگز مرداد اسطوره قرآنی از داستان هبوط نیست. برخی از مسلمانان، همچون مسیحیان و یهودیان، این داستان را به منظور ابراز احساسات زن ستیز خود به كار برده‏اند. به همین دلیل است كه احادیثی چون احادیث زیر هنوز بین مسلمانان محبوبیت و شهرت دارند:

پیامبر فرمود: «من بعد از مرگم هیچ مصیبتی مضرتر از زنان برای مردان باقی نگذاشته‏ام.»

از ابوسعید خدری نقل است كه پیامبر فرمود: «جهان شیرین و جذاب است و به راستی خداوند می‏خواهد شما را جانشین خود در آن قرار دهد تا دریابد چگونه عمل می‏كنید. پس از وسوسه زنان بپرهیزید؛ در حقیقت، اولین فتنه را برای قوم بنی اسرائیل زنان ایجاد كردند.»

● چرا زن خلق شد؟

قرآن، كه در زمینه خلقت یا هبوط تبعیضی در مورد زنان قائل نمی‏شود، از این باور كه زن نه فقط از دنده مرد بلكه برای او خلق شده است، حمایت نمی‏كند. این باور مورد قبول بسیاری از مسلمانان، مسیحیان و یهودیان است. اینكه خلقت یك كل «هدفمند» (سوره حجر، آیه ۸۵) است نه یك بازی بیهوده (سوره انبیا، آیه ۱۶)، یكی از مضامین مهم قرآنی است. انسان، شامل مردان و زنان، «در بهترین صورت» (سوره التین، آیه ۴) آفریده شده و به نیكی، كه مستلزم احترام به حقوق خدا و نیز خلق خداست، دعوت می‏شود. در قرآن به وضوح بیان شده كه نه تنها زن و مرد در پیشگاه خداوند كاملاً برابرند، بلكه حامی یكدیگر و مانند اعضای یكدیگرند. به عبارت دیگر، قرآن سلسله مراتبی ایجاد نمی‏كند كه در آن مردان نسبت به زنان موقعیت برتری داشته باشند و مردان را در رابطه‏ای خصمانه به رقابت با زنان وا نمی‏دارد. زن و مرد، به عنوان مخلوقات برابر پروردگار عادل و رحیم جهان خلق می‏شوند، خداوند كه خواستش این است كه آنها با یكدیگر در هماهنگی و نیكی زندگی كنند.

رأفت حسن

ترجمه‏ی نفیسه غفورنیا


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.