یکشنبه, ۵ اسفند, ۱۴۰۳ / 23 February, 2025
مجله ویستا

کارآفرینی دانشگاه ها و موسسات آموزش عالی


کارآفرینی دانشگاه ها و موسسات آموزش عالی

یكی از اهداف و وظایف مهم نظام آموزش عالی هر كشور, پرورش نیروی انسانی متخصص و كارآمد مورد نیاز جامعه است گرچه دانشگاهها و موسسات آموزش عالی كشور تلاشهایی را در این زمینه آغاز كرده اند, ولی متأسفانه به علت نامناسب بودن سرفصلها و عنوان درسهای دانشگاهی با نیازهای جامعه, دانش آموختگان دانشگاهها از تخصص و كارآیی لازم برای تصدی مشاغل مربوطه برخوردار نیستند, زیرا آموخته هایشان چندان با نیازهای واقعی جامعه ارتباط ندارد

یكی از اهداف مهم نظام آموزش عالی كشور، پرورش نیروی انسانی متخصص و مورد نیاز جامعه است. اگر چه دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی كشور دست به تلاشهایی در این زمینه زده‌اند، ولی متأسفانه همخوانی نداشتن درسهای دانشگاهی با نیازهای جامعه، باعث شده است كه دانش‌آموختگان از تخصص و كارآیی لازم برخوردار نباشند.

از این رو در سالهای گذشته با توجه به روند افزایش جمعیت و تقاضا برای ورود به دانشگاهها و موسسات آموزش عالی از یك‌سو و مشكلات اقتصادی دولت از سوی دیگر، مسأله «كارآفرینی» اهمیت ویژه‌ای یافته است.

در این مقاله تلاش شده است نقش دانشگاهها و موسسات آموزش عالی در كارآفرینی مورد بازبینی قرار گیرد زیرا این مراكز به علت داشتن امكانات آموزشی و پژوهشی پیشرفته و نیروهای كارشناس و كاردان می‌توانند در بخشهای گوناگون بازار كار فعالیت نمایند، مواد و دستگاههای گوناگون تولید كنند و با ارائه طرحهای تولید سودآور به سازمانهای دولتی و شركتهای خصوصی، زمینه ایجاد واحدهای مختلف تولیدی را فراهم آورند و از این راه‌ كارآفرین باشند.

در پایان نیز با توجه به مسایل طرح‌شده ، راهكارهایی برای افزایش كارآفرین دانشگاهها و موسسات آموزش عالی ارائه شده است. آشناسازی داشنجویان با تئوریهای اقتصادی كارآفرینی، ایجاد یا گسترش رشته‌ها، دوره‌ها، واحدهای درسی و مراكز كارآفرینی دردانشگاهها و پشتیبانی دولت از دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی كارآفرین، از جمله این راهكارهاست.

● پیشگفتار

یكی از اهداف و وظایف مهم نظام آموزش عالی هر كشور، پرورش نیروی انسانی متخصص و كارآمد مورد نیاز جامعه است. گرچه دانشگاهها و موسسات آموزش عالی كشور تلاشهایی را در این زمینه آغاز كرده‌اند، ولی متأسفانه به علت نامناسب بودن سرفصلها و عنوان درسهای دانشگاهی با نیازهای جامعه، دانش‌آموختگان دانشگاهها از تخصص و كارآیی لازم برای تصدی مشاغل مربوطه برخوردار نیستند، زیرا آموخته‌هایشان چندان با نیازهای واقعی جامعه ارتباط ندارد.

از سوی دیگر افزایش جمعیت، افزایش شمار دانشگاهها و موسسات آموزش عالی، ضعف در تدوین و اجرای درست برنامه‌های توسعه اقتصادی ، نبود برنامه‌ای فراگیر و همه‌سونگر برای پرورش نیروی انسانی متخصص و مواردی از این دست از مهمترین عواملی است كه امروزه به مشكلی با عنوان «اشتغال دانش‌آموختگان آموزش عالی» تبدیل شده است. بیكاری از پیچیده‌ترین مشكلاتی است كه در زمان حاضر وجود دارد و علی‌رغم توجه مسئولان برای ایجاد كار، ایران همواره با انبوهی از دانش‌آموختگان جویای كار روبروست. دانش‌آموختگانی كه با هزینه‌ای هنگفت و چندین سال صرف وقت تخصص‌هایی كسب كرده‌اند.

از آنجا كه این امر، مشكلی اجتماعی و اقتصادی است و ممكن است در آینده به یك «بحران» تبدیل شود، برای برطرف كردن آن به برنامه‌ریزی درست و هماهنگ نیازمندیم. با توجه به روند رو به افزایش افراد تحصیلكرده از یك سو و مشكلات اجتماعی اقتصادی دولت از سوی دیگر، در طول سالهای گذشته مسأله «كارآفرینی» (enterpreneurship) اهمیت ویژه‌ای یافته است. از این رو در مقاله حاضر تلاش شده است ابعاد گوناگون آن به گونه‌ای كوتاه مورد بررسی قرار گیرد. از این رو در آغاز واژه «كارآفرینی» تعریف می‌شود، سپس به بازنگری منابع می‌پردازیم و آنگاه علتهای اهمیت كارآفرینی بیان خواهد شد.

در بخش دیگر، برنامه‌های آموزشی دانشگاههای خارج و ایران در زمینه كارآفرینی، نقش تحصیلات در كارآفرینی و مشكلات مربوط به آن بررسی می شود . در پایان نیز بر پایه موارد طرح شده ، راهكارهایی برای اصلاح برنامه‌های آموزشی به منظور كارآفرین ساختن دانشجویان ارائه می‌شود.

● تعریف كارآفرینی

از كارآفرینی تعاریف گوناگون شده است كه برخی از آنها از این قرار است:

▪كارآفرینی فرایندی از ارائه اندیشه‌های تازه و نو، بهره‌گیری از امكانات و فرصتهای موجود با تكیه بر دانش، پیشه و كار مربوط به آن و پذیرش خطر است. [۱]

▪ كارآفرینی پلی میان زایش ایده، تولید و انجام خدمات، مبادله اطلاعات و كالا است. [۲]

▪ كارآفرینی عاملی است كه عوامل گوناگون را در كنار یكدیگر قرار می‌دهد تا بهره‌برداری از منابع و فعال‌شدن آنها در جهت بهره‌وری و تأمین منافع ملی میسر گردد و مؤسسات بهره‌ور و خلاق ایجاد شوند كه موجب رشد و توسعه همه‌جانبه‌ باشند. [۳]

▪ كارآفرینی فرآیندی است كه فرد كارآفرین به ایده‌های نو و خلاق و شناسایی فرصت‌های تازه و با بسیج منابع، مبادرت به ایجاد پیشه و كار و شركت‌های نو، سازمانهای جدید و نوآور و رشد‌یابنده می‌كند. این فرآیند كه مستلزم پذیرش خطر و ریسك است، منجر به عرضه محصول یا خدمت تازه به جامعه می‌شود. [۴]

▪ كارآفرینی ناظر به رفتارها و فعالیتهای خطرپذیر و نوآور و بهره‌گیری از فرصت هایی و كارآفرینان كسانی هستند كه همراه با خطرپذیری، فرصت‌هایی را غنیمت می‌شمرند و با تكیه بر اندیشه‌ها و تجربه‌های خویش راهكارهای تازه برای سودآوری جستجو می‌كنند. [۵]

▪ كارآفرینی فرآیندی است كه منجر به ایجاد رضایتمندی یا تقاضای تازه می‌شود. كارآفرینی عبارت از فرآیند ایجاد ارزش از راه تشكیل مجموعه‌ای منحصر به فرد از منابع به منظور بهره‌گیری از فرصتها است. [۶]

از این رو می‌توان گفت كه كارآفرینی پدیده‌ای راهبردی و نیرویی هدایت‌كننده است. كارآفرینی فرآیند بلندمدت آموزشی و پرورشی است كه مستلزم برنامه‌ریزی در نظام آموزشی و پژوهشی و اجرای برنامه‌های از پایگاه خانواده و مدرسه تا دانشگاه و سازمان است و باعث به حركت درآمدن چرخه فعالیتهای اقتصادی كشور می‌شود. [۷]

كارآفرینی عامل دگرگونی اجتماعی است و به ایجاد مشاغل تازه و بهره‌گیری مؤثر از نیروی انسانی و منابع طبیعی می‌انجامد.

ره‌آورد این تلاشها، اشتغال و ثبات نیروهای فعال درجامعه، برآورده شدن نیازهای اساسی خانواده مانند خوراك، مسكن، كار، بهداشت، درمان، تحصیل و بالارفتن سطح رفاه عمومی از راه پرداخت مالیات بر درآمد به دولت است، همچنین توزیع مناسب درآمدها در جامعه و كاهش نگرانیهای اجتماعی و گسترش عدالت اجتماعی را در پی دارد [۸] و به تجدید حیات ملی می‌انجامد.

نابرابریهای موجود در زمینه نرخ‌های عرضه وتقاضای نیروی انسانی متخصص از جمله مشكلات كشورهای در حال توسعه است كه افزایش جمعیت را نیز باید بر آن افزود.

افزون بر این، در این كشورها از نیروی كار استفاده بهینه نمی‌شود و تلاشهای اندكی برای بهره‌گیری از این نیروها از جهت تولید و كارآیی و سرانجام بهره‌زایی صورت می‌گیرد.

از سوی دیگر همزمان با افزایش شمار دانشگاهها و موسسات آموزش عالی دولتی و غیردولتی، شمار دانش‌آموختگان آنها نیز هر سال افزایش می‌یابد و موجب سرازیر شدن خیل عظیمی از تحصیلكردگان به بازار كار می‌شود.

از این رو مسأله چگونگی جذب شمار فزاینده بیكاران تحصیلكرده در جامعه، باعث نگرانیها و خواسته‌هایی در خانواده‌ها شده است.

از یك‌سو، نهادها، سازمانها و به طور كلی جامعه، از دانشگاهها خواهان نیروی كارآفرین هستند و از سوی دیگر، این امر لزوماً در زمره وظایف و اختیارات آنها نیست.

به سخن دیگر رشد جمعیت، بهره‌وری نامطلوب از نیروی كار در كشورهای درحال توسعه و نیز ویژگیهای هماهنگ‌شدن آنها با جامعه موجب مطرح شدن مسأله كارآفرینی شده است. یعنی بیشتر خانواده‌ها و نهادها از دانشگاهها می‌خواهند آموزشهایی به فرزندان و دانشجویان آنها داده شود كه بتوانند با شرایط پیش‌بینی نشده‌ای كه ناشی از ماهیت كنونی بازار كار است كنار بیایند، به گونه‌ای كه بتوانند در جامعه شغلی بیابند و مفید واقع شوند. به سخن دیگر، جامعه از دانشگاهها انتظار دارد كه دانشجویان را به گونه‌ای پرورش دهد كه مهارتهای فنی و كاربردی مؤثرتر و به لحاظ عملكرد، هماهنگی بیشتری با بازار كار داشته باشند. زیرا بر خلاف اشتغال‌زایی، كارآفرینی به پدیدآوردن ارزشهای مادی و اقتصادی یا پیشه و كار محدود نمی‌شود یعنی هر كس شركتی تأسیس و شماری را استخدام كرد، لزوماً كارآفرین نیست، بلكه فرد كارآفرین گذشته از اشتغال‌زایی، رشد و توسعه كشور و بهبود بهره‌وری را نیز در نظر دارد. [۹]

هر چند دانشگاهها نمی‌توانند همه خواستها و نیازهای جامعه را برآورده سازند، اما با توجه به جایگاه پراهمیتشان به ویژه دركشورهای در حال توسعه، می‌توانند دست به كارهای سودمندی در این زمینه بزنند و به حل مشكل كمك كنند. از این رو با چند پرسش روبرو هستیم:

۱- علل اهمیت كارآفرینی چیست؟

۲- دانشگاههای دیگر كشورها چه اقداماتی برای كارآفرین‌كردن دانشجویان خود انجام می‌دهند؟

۳- دانشگاههای ایران چه كارهایی برای كارآفرین‌كردن دانشجویان می‌توانند انجام دهند؟

در این نوشتار كوتاه تلاش می‌شود پاسخی به این پرسشها داده شود.

● بازنگری منابع

در سالهای اخیر مسأله كارآفرینی از ابعاد گوناگون بررسی شده و كارشناسان در این زمینه مطالبی نگاشته‌اند، كه مهمترین آنها چنین است:

۱- برخی در زمینه ناكارآیی نظام آموزشی كشور بر تربیت دانشجو و دانش‌آموخته كارآفرین تأكید كرده و خاطرنشان ساخته‌اند كه نظام آموزشی ایران به جای اینكه كارآفرین باشد، عملاً كارجو پرور است. به گونه‌ای كه با زحمت زیاد افرادی را تربیت می‌كند كه فقط می‌توانند شكافهای شغلی بسیار تعریف‌شده و ساختمند را پر كنند. [۱۰]

نیز می‌گویند: از آنجا كه نظام آموزشی ایران مبتنی بر یادگیری نیست، افراد كارآفرین در آن كمتر پرورش پیدا می‌كنند. [۱۱]


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 4 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.