شنبه, ۱۱ اسفند, ۱۴۰۳ / 1 March, 2025
سیر تحول آموزش روزنامه نگاری و زمینه های دیگرعلوم ارتباطات در جهان و ایران

آموزش روزنامهنگاری ــ به عنوان یكی از نخستین شاخههای «علوم ارتباطات» ــ و همچنین آموزش سایر شاخههای آن، از اوایل قرن بیستم، به دنبال توسعهٔ مطبوعات و پیدایش و گسترش سینما و رادیو و تلویزیون و سایر تكنولوژیهای نوین ارتباطی، رو به پیشرفت و گسترش گذاشتند.
اكنون در بسیاری از كشورهای جهان، دانشكدهها و مدارس عالی گوناگونی برای آموزش و پژوهش دربارهٔ زمینههای علمی مختلف ارتباطات وجود دارند. شاخههای ارتباطی متعددی كه در مؤسسات دانشگاهی دنیا تأسیس شدهاند، هدفهای متنوعی را دنبال میكنند. بسیاری از این شاخهها، معمولاً در سطح تحصیلات لیسانس، برای تربیت كارشناسان مورد نیاز مطبوعات و انتشارات و تبلیغات، و بهویژه روزنامهنگاران، مشاوران روابط عمومی، كارگزاران تبلیغات بازرگانی و سیاسی و نیز سینماگران ایجاد گردیدهاند. در برخی از شاخههای مذكور هم «علوم ارتباطات» به عنوان یكی از حوزههای مهم مطالعات اجتماعی، در جهت بررسی و پژوهش راجع به كاربردها و كارآییهای ارتباطات جمعی، ارتباطات میانفردی، ارتباطات كلامی، زبانشناسی، معنیشناسی و نشانهشناسی و همچنین تكنولوژیهای جدید ارتباطی، در همان سطح لیسانس، یا سطحهای بالاتر تحصیلات دانشگاهها، طرف توجه قرار گرفتهاند.
در این مقاله، طی دو بخش به بررسی سیر تحول آموزش روزنامهنگاری و سایر شاخههای علوم ارتباطات در جهان و ایران، پرداخته شده است.
در نخستین بخش مقاله، ابتدا تجربههای آموزشی كشورهای بزرگغربی و به ویژه ایالات متحدهٔ آمریكا، فرانسه و انگلستان، كه در ایجاد و توسعهٔ مطبوعات و وسایل ارتباط جمعی دیگر و همچنین تكنولوژیهای نوین اطلاعات و ارتباطات و نیز حرفهها و فعالیتهای مهم ارتباطی، پیشگام بودهاند، معرفی گردیدهاند و سپس تجربههای آموزشی برخی از كشورهای در حال توسعه و مخصوصاً كشورهای آسیایی در مورد آموزش روزنامهنگاری و سایر شاخههای علوم ارتباطات، مرور شدهاند.
بخش دوم مقاله، به معرفی تجربههای آموزشی ایران در زمینهٔ روزنامهنگاری و سایر شاخههای علوم ارتباطات، اختصاص یافته است. در این بخش، دو تجربهٔ اولیهٔ آموزش روزنامهنگاری ایران، كه به وسیلهٔ «سازمان پرورش افكار» و دانشگاه تهران، سرپرستی گردیده بودند، به اختصار معرفی شدهاند و تجربههای بعدی كه از چهل سال پیش، نخست با همكاری مؤسسهٔ مطبوعاتی كیهان و پس از آن در چارچوب برنامههای آموزشی دانشگاه علامهطباطبایی، صورت گرفتهاند و نویسنده در آنها مشاركت مستقیم داشته است، بهطور نسبتاً مفصل ارائه گردیدهاند.
● بخش یكم ــ تجربههای آموزش روزنامهنگاری و سایر شاخههای علوم ارتباطات در جهان
ضرورت آموزش روزنامهنگاری، از نیمهٔ دوم قرن نوزدهم، به دنبال صنعتی و تجارتی شدن مطبوعات، توسعهٔ تبلیغات بازرگانی و گسترش گزارشگری خبری، در كشورهای غربی مورد توجه واقع شد. پیش از آن، تجربههای پراكندهای از این آموزش در برخی از كشورهای اروپایی پدید آمده بودند. قدیمترین تجربهٔ آموزش روزنامهنگاری جهان، در سال ۱۶۷۲ میلادی در دانشگاه شهر لایپزیك آلمان و به صورت مجموعهای از سخنرانیها به عمل آمده بود و جالب آنكه یكی از نخستین انستیتوهای دانشگاهی مطالعات مطبوعات نیز در سال ۱۹۱۶ در همین دانشگاه تأسیس گردید.
۱) ایالات متحدهٔ آمریكا
اولین تجربهٔ جدید آموزش دانشگاهی روزنامهنگاری در ایالات متحدهٔ آمریكا، در سال ۱۸۶۹، به ابتكار ژنرال «رابرت لی» ، رئیس وقت كالج واشنگتن، كه اكنون «دانشگاه واشنگتن و لی» نامیده میشود، در ایالت ویرجینیای آمریكا به منظور تقویت مطبوعات در جهت كمك به ترمیم خرابیهای جنگ داخلی آن كشور و بازسازی مناطق جنوب ایالات متحده، صورت پذیرفت. اما این تجربه، كوتاهمدت بود و پس از آن تا اواخر قرن نوزدهم، تجربیات دیگری هم در سایر كالجها و دانشگاههای آمریكا پدید آمدند، كه دوام نیافتند.
در اروپا، نخستین تجربهٔ جدید آموزش روزنامهنگاری در سال ۱۸۹۰، با تأسیس «انستیتوی روزنامهنگاری» در لندن آغاز شد. این تجربه در سال ۱۸۹۹ با ایجاد «مدرسهٔ عالی روزنامهنگاری» در پاریس نیز دنبال گردید.
آموزش حرفهای و تخصصی روزنامهنگاران به صورت منظم و مداوم، از اوایل قرن بیستم، همراه با افزایش سریع مؤسسات دانشگاهی و ترویج و پیشرفت فلسفهٔ پراگماتیسم و ضرورت تربیت متخصصان مختلف و از جمله روزنامهنگاران، در ایالات متحده هم مورد توجه قرار گرفت.
در این كشور، زمینهٔ آموزش دانشگاهی روزنامهنگاری، در سال ۱۹۰۳، هنگامی كه «جوزف پولیتزر» ، مدیر معروف روزنامهٔ «نیویورك دیلی ورلد» ، مبلغ ۵/۲ میلیون دلار برای تأسیس یك مدرسهٔ روزنامهنگاری در دانشگاه كلمبیا در نیویورك اختصاص داد، فراهم شد. هدف پولیتزر آن بود كه روزنامهنگاران نیز مانند پزشكان و قضات و وكلای دادگستری، از آموزش تخصصی برخوردار شوند.
از آن زمان و تا سال ۱۹۱۲ كه برای تأمین هدف مذكور، مدرسهٔ روزنامهنگاری دانشگاه كلمبیا در نیویورك تأسیس گردید، در برخی دیگر از دانشگاههای آمریكایی نیز آموزش روزنامهنگاری آغاز شد و به پیشرفتهای قابل ملاحظهای رسید.
در سال ۱۹۰۴، دانشگاه ایلینوی یك دورهٔ آموزشی روزنامهنگاری چهارساله و دانشگاه ویسكونسین نیز دروس تخصصی در این زمینه دایر كرده بودند. دانشگاه میسوری هم اولین مدرسهٔ روزنامهنگاری را به عنوان یك مؤسسهٔ تخصصی دانشگاهی در سال ۱۹۰۸ در شهر كلمبیای ایالت میسوری تأسیس نمود. در سال ۱۹۱۲، در مجموع ۳۰ دانشگاه و كالج ایالات متحده، دارای برنامههای آموزش روزنامهنگاری شده بودند.
تعداد این مؤسسات عالی آموزشی در اواسط دههٔ ۱۹۳۰ به ۴۵۵ واحد و در سال ۱۹۵۳ به ۶۷۲ واحد رسید. در دههٔ ۱۹۵۰، دپارتمانهای روزنامهنگاری و ارتباطات جمعی فراوانی نیز در كالجهای كوچك دانشگاهی (دورههای دوساله) ایالات متحده تأسیس گردیدند. در عین حال، در آن دهه تعداد برنامههای اصلی دورهٔ كارشناسی روزنامهنگاری نسبتاً ثابت ماندند. اما این وضع بهزودی دگرگون شد و در طول دههٔ ۱۹۶۰، كه به سالهای پرنشاط دانشگاهی موسوم گردیده بود، هم تعداد مؤسسات دانشگاهی دارای برنامههای روزنامهنگاری و ارتباطات جمعی و هم تعداد دانشجویان مشغول به تحصیل در آنها، بهطور مداوم افزایش پیدا كردند. بهطوری كه در سال ۱۹۶۹، در ۱۱۴۸ مؤسسه از ۲۳۱۳ مؤسسهٔ آموزش عالی آمریكا، نوعی آموزش روزنامهنگاری وجود داشت. در میان این مؤسسات، ۷۱۹ كالج بزرگ (دورههای چهارساله) فعالیت میكردند كه دارای برنامههای كامل كارشناسی بودند. در همان زمان، ۲۱۲ كالج برنامههای كامل كارشناسی روزنامهنگاری داشتند، ۴۲۹ كالج كوچك دارای برنامههای جانبیِ روزنامهنگاری بودند و ۷۷ كالج هم از برنامههای آموزشی اصلی روزنامهنگاری برخوردار بودند. (۱)
در دهههای ۱۹۷۰ تا ۱۹۹۰، دورههای كارشناسی و كارشناسی ارشد و دكترای روزنامهنگاری و سایر شاخههای ارتباطات در بسیاری از دانشگاههای ایالات متحده، به پیشرفت و گسترش فراوان نائل گردیدند.
به عنوان مثال، در سال ۱۹۹۲، بیش از ۵۰هزار دانشجو از دورههای كارشناسی روزنامهنگاری و شاخههای دیگر ارتباطات، فارغالتحصیل شده بودند (۱۱هزار نفر در سال ۱۹۷۰). در همان سال، ۴هزار نفر در شاخههای مذكور درجهٔ كارشناسی ارشد (۱۸۰۰ نفر در سال ۱۹۷۰)، و ۲۵۰ تن هم درجهٔ دكترا (۱۴۵ نفر در سال ۱۹۷۰)، دریافت كرده بودند.
تعداد فارغالتحصیلان دورهٔ كارشناسی روزنامهنگاری و سایر شاخههای ارتباطات ایالات متحدهٔ آمریكا، كه در سال ۱۹۷۱ فقط ۱۰هزار و ۳۲۵ نفر بود، در سال ۱۹۹۱ به ۵۰هزار و ۶۳ نفر رسید، كه یك افزایش ۳۸۵درصد را نشان میداد. به عبارت دیگر، نرخ رشد فارغالتحصیلان دورهٔ كارشناسی این شاخهها بیش از سه برابر شاخههای علوم اجتماعی بود (مركز ملی آمارهای آموزشی، ۱۹۹۲) . در همین مدت، نرخ رشد تعداد فارغالتحصیلان دكترای روزنامهنگاری و شاخههای دیگر ارتباطات، از ۸۱ درصد به ۱۳۰ درصد افزایش یافت. (۲)
«اورت راجرز»، استاد معروف علوم ارتباطات آمریكا، در یكی از مقالات خود، راجع به پیشرفت آموزش شاخههای روزنامهنگاری و ارتباطات در دههٔ ۱۹۹۰ در ایالات متحدهٔ آمریكا، چنین نوشته است:
... در برنامههای آموزشی ارتباطات، هر سال ۵۰هزار نفر درجهٔ لیسانس میگیرند (در سال ۱۹۷۰ فقط ۱۱هزار نفر بودند)، ۴هزار نفر درجهٔ فوقلیسانس (در سال ۱۹۷۰ فقط ۱۸۰۰ نفر بودند) و ۲۵۰ نفر درجهٔ دكترا (۱۴۵ نفر در سال ۱۹۷۰)، دریافت میكنند.
در فاصلهٔ ۱۹۷۰ تا ۱۹۹۰، تعداد فارغالتحصیلان سالانهٔ جامعهشناسی، از ۳۶هزار نفر در سال ۱۹۷۰ به ۱۴هزار در سال ۱۹۹۲، كاهش یافته است.
در سال ۱۹۹۳، در حدود ۲هزار مدرسه و دپارتمان ارتباطات در دانشگاههای آمریكا وجود داشتهاند. نخستین دپارتمان روزنامهنگاری و ارتباطات جمعی در سال ۱۹۴۵ در دانشگاه ایلینوی تأسیس شده بود و اولین برنامهٔ دورهٔ دكترای این رشته هم در سال ۱۹۴۸ به وسیلهٔ «ویلبر شرام» در دانشگاه آیووا ایجاد گردیده بود... (۳)
در سالهای دههٔ ۱۹۹۰، در حدود ۱۵۰ برنامهٔ دكترای رشتهٔ علوم ارتباطات در دانشگاههای آمریكا دارای نامهای مختلفی چون روزنامهنگاری، ارتباطات جمعی، ارتباطات كلامی، ارتباطات دور، اطلاعرسانی، رادیو و تلویزیون، فیلم و سینما، روابطعمومی و تبلیغات بازرگانی بودهاند.
باید در نظر داشت كه پیش از تأسیس نخستین دپارتمانها و مدارس عالی روزنامهنگاری و سایر شاخههای علوم ارتباطات در دانشگاههای آمریكا و كوشش استادان آنها برای تأمین وحدت آموزشی رشتهٔ ارتباطات، بیشتر جامعهشناسان دستاندركار بررسی كاربردهاو عملكردهای ارتباطات، مانند « پل لازارسفلد » و « برنارد برلسون »، روانشناسان اجتماعی همچون « كارل هاولند » و متخصصان علوم سیاسی چون « هارولد لاسول »، به زمینههای كنونی مطالعات این رشته، مانند آثار اجتماعی پیامهای ارتباطی و تجزیه و تحلیل محتوای تبلیغات سیاسی، توجه داشتند. در همان زمان، مطالعات سیبرنتیك هم به وسیلهٔ « نوربرت وینر » و «تئوری ریاضی اطلاعات» نیز به وسیلهٔ « كلود شانون » و « ویلیام ویور » دنبال میشدند.
در نیمهٔ دوم دههٔ ۱۹۴۰، « ویلبر شرام »، استاد دانشگاه ایلینوی، در كنار پنج شاخهٔ معروف علوم اجتماعی، شامل جامعهشناسی، روانشناسی، انسانشناسی، اقتصاد و علوم سیاسی، كه در اواخر قرن ۱۹ و اوایل قرن ۲۰ تأسیس شده بودند، به رشتهٔ جدید ارتباطات توجه یافت.
لازم به یادآوری است كه از اوایل قرن بیستم، به موازات پیشرفت و گسترش آموزش روزنامهنگاری و سایر شاخههای علوم ارتباطات در ایالات متحدهٔ آمریكا، به تأسیس نهادهای تخصصی حمایت از این آموزشها نیز توجه ویژهای معطوف گردید. به طوری كه در سال ۱۹۱۲ «انجمن آمریكایی مدرسان روزنامهنگاری» ، كه نام آن در سال ۱۹۴۹ به «انجمن آموزش روزنامهنگاری» تبدیل شد، پایهگذاری گردید. در سال ۱۹۱۷ هم «انجمن آمریكایی مدارس عالی و دپارتمانهای روزنامهنگاری» ایجاد شد، كه هدف مهم آن كمك به ارتقای كیفیت آموزش روزنامهنگاری در ایالات متحده معرفی شده بود. این دو انجمن، در سال ۱۹۲۴ برای نیل به هدف مذكور، فصلنامهٔ معروف « جورنالیزم كوارترلی » را كه ابتدا با نام « جورنالیزم بولتین » منتشر میشد، دایر كردند. اقدام مهم دیگر در این زمینه، تأسیس «شورای آموزش روزنامهنگاری آمریكا» بود كه در سال ۱۹۳۹ به منظور بررسی و ارزیابی كیفیت آموزشی مدارس عالی و دپارتمانها و دانشكدههای روزنامهنگاری صورت گرفت. در این شورا، گردانندگان «انجمن آمریكایی مدارس و دپارتمانهای روزنامهنگاری» و برخی از سازمانهای حرفهای ناشران و مدیران مطبوعات، به همكاری پرداختند.
نوشتهٔ: دكتركاظم معتمدنژاد
مآخذ
۱. May Katzen. Mass Communication: Teaching and Studies at Universities: A World-wide Survey on the Role of Universities in the Study of the Mass Media and Mass Communication . Paris: Unesco, ۱۹۷۵, pp. ۲۰-۲۱.
۲. David L. Swanson. "Fragmantation, the Field and the Future". Journal of Communication , vol.۴۳, no.۴, Autumn ۱۹۹۳, pp.۱۶۴-۱۶۵.
۳. Everett M. Rogers and Steven H. Chaffee. "The past and the Future of Communication Study: Convergence or Divergence?". Journal of Communication , vol.۴۳, no.۴, Autumn ۱۹۹۳, pp.۱۲۴-۱۳۱.
۴. Rإmy Rieffel. "Journalistes et Intellectuels: Une Nouvelle Configuration Culturelle?". Rإseaux , no.۵۱, ۱۹۹۲, pp.۱۷,۱۸.
۵. R. V. Rajan. "Communication Education in India". Media Asia , vol.۱۷, no.۱, ۱۹۹۰, pp.۳۲-۳۷ & ۴۴.
۶. Sisir Basu. "Communication Education in Indian Universities and the Possible Role of Distance Education". Media Asia , vol.۲۲, no.۲, ۱۹۹۵, pp.۹۴-۱۰۲.
۷. Della Barcelona and Jose R. Lacson Jr. "Communication Education in Asia in the ۱۹۹۰s". Media Asia , vol.۱۹, no.۱, ۱۹۹۲, pp.۳۹-۴۸.
۸. Ibib. pp.۴۵,۴۶.
۹. John V. Heuvel and Everette E. Denis. "Trends and Development in the Media of South Korea". in Chie-Woon Kim and Jae-Won Lee (ed.): Elite Media Amidst Mass Culture: A Critical Look at Mass Communication in Korea . Seoul, Korea: NANAM Publishing House, ۱۹۹۴, pp.۱-۲۶.
۱۰. Kee-Soon Park et al. "Elite Pressmen and their Dubious Roles in the Repressive Regimes". pp.۲۷۳-۳۱۸.
۱۱. عzden Cankaya. "Mass Communication Education in Turkey". Mass Communication Research: The Bulletin of Mass Communication Research Association , no.۶, June ۱۹۹۱, p.۱۰.
۱۲. Belkasem Mostefaoui. "Professionnalisation et Autonomie des Journalistes au Maghreb: Elإments de Mise en Situation des Actions et Conflits". Rإseaux , no.۵۱, ۱۹۹۲, p.۶۰.
۱۳. حسامالدین آشنا. «سیاست مطبوعاتی و مطبوعات حكومتی در ایران». رسانه ، سال سوم، شمارهٔ ۱، بهار ۱۳۷۱، صفحههای ۵۱ تا ۵۹.
۱۴. سیدفرید قاسمی. «مؤسسهٔ روزنامهنگاری دانشگاه تهران». پژوهشهای تاریخ مطبوعات ایران ، سال اول، شمارهٔ ۱، ۱۳۷۶، صفحههای ۷۴۸ تا ۷۶۳.
ــ «متن اساسنامه و برنامهٔ دورهٔ لیسانس روزنامهنگاری دانشگاه تهران». تحقیقات روزنامهنگاری ، سال اول، شمارهٔ ۱، دیماه ۱۳۴۴، صفحهٔ ۵.
ــ ذبیحالله صفا. «اهمیت نظام مطبوعات و لزوم تشكیل دورهٔ لیسانس روزنامهنگاری دانشگاه». تحقیقات روزنامهنگاری ، سال اول، شمارهٔ ۱، دیماه ۱۳۴۴، صفحهٔ ۳.
ــ «دورهٔ لیسانس روزنامهنگاری در دانشگاه تهران چگونه پایهگذاری شد». تحقیقات روزنامهنگاری ، سال اول، شمارهٔ ۱، دیماه ۱۳۴۴، صفحهٔ ۴.
۱۵. برنارد واین. «تعلیم روزنامهنگاری» (خلاصهٔ سخنرانیهای استاد «مركز تربیت روزنامهنگاران» فرانسه، در دورهٔ عالی روزنامهٔ كیهان)، ترجمهٔ كاظم معتمدنژاد. تحقیقات روزنامهنگاری ، سال اول، شمارهٔ ۳، تیرماه ۱۳۴۵، صفحههای ۱۴ و ۱۵.
۱۶. كاظم معتمدنژاد. «تأسیس مؤسسهٔ عالی مطبوعات و روابط عمومی: برنامهٔ تحصیلی دورهٔ عمومی و دورههایتخصصی». تحقیقات روزنامهنگاری ، سال دوم، شمارهٔ ۷، تیرماه ۱۳۴۶، صفحههای ۳۰ تا ۳۲.
ــ كاظم معتمدنژاد. «مؤسسهٔ عالی مطبوعات و روابط عمومی شروع به كار كرد». تحقیقات روزنامهنگاری ، سال سوم، شمارهٔ ۹، دیماه ۱۳۴۶، صفحهٔ ۵۱.
۱۷. منوچهر محمد شمیرانی. «افتتاح نخستین دورهٔ دكترای علوم ارتباطات». رسانه، سال هفتم، شمارهٔ ۳، پاییز ۱۳۷۵، صفحههای ۱۰۸ تا ۱۱۱.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست