یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

«تسلیم», توهین و تلافی


ساخت فیلم «تسلیم» به كارگردانی تئو ونگوگ, كارگردان هلندی و نمایش آن از شبكه های تلویزیونی و سپس بازتابهای مختلف آن در میان افكار عمومی و حادثه به قتل رسیدن سازنده اش ظاهراً توسط یك جوان هلندی ـ مراكشی موضوعی شد كه اخیراً توجه مردم جهان را تا حدودی به خود جلب كرد

آقای كارگردان! این سوژه، رسوا و نخ‌نماست!

ساخت فیلم «تسلیم» به كارگردانی تئو ونگوگ، كارگردان هلندی و نمایش آن از شبكه‌های تلویزیونی و سپس بازتابهای مختلف آن در میان افكار عمومی و حادثه به قتل رسیدن سازنده‌اش (ظاهراً توسط یك جوان هلندی ـ مراكشی) موضوعی شد كه اخیراً توجه مردم جهان را تا حدودی به خود جلب كرد. از مجموعهٔ اخبار و گزارشهایی كه در رسانه‌های جمعی از این واقعه انعكاس یافته، می‌شود فهمید كه بار دیگر یك اثر ـ به‌اصطلاح ـ هنری توانست موجی از ناامنی، بدبینی و تفرقه را در میان مذاهب و نژادهای مختلف پدید آورد و به‌ویژه جامعهٔ هلند را دستخوش نگرانیهای جدی در عرصهٔ اجتماعی سازد. آنچه از اظهارات مقامات غربی برمی‌آید گذشته از اینكه ناشی از هراس آنها، نسبت به هرج و مرج و ناامنی در جامعهٔ غرب به دلیل این پدیده‌های ظاهراً غیر قابل كنترل باشد؛ بازگوكنندهٔ سرگردانی ناشیانه‌ای است كه آنها را در گیر و دار سیاستهای دوگانه و تبعیض‌آمیز نسبت به مذاهب و اقوام مختلف، به خود دچار كرده است. از مجموعهٔ تم و موضوع و نیز برخی صحنه‌های فیلم می‌شود برداشت كرد؛ این اثر پیش از آنكه «هنر» باشد. دنباله‌رو جریانهای سیاسی درگیر با ادیان الهی ـ به‌ویژه اسلام ـ است. شاید اگر فرصتی دست دهد تا به لحاظ فنی و ساختاری و محتوایی به بررسی جامع و دقیق اثر بپردازیم، بیشتر برایمان روشن شود كه كارگردان اثر، چقدر دغدغهٔ ساخت اثر هنری داشته و چقدر در پی القاء حرفهای توهم‌آمیز، مغرضانه و ناشی از سیاستهای اسلام‌ستیزانه خود و اربابانش بوده است. فكر می‌كنم بهترین راه برای دادن نمرهٔ پایین به این حركت ـ كه اكنون دیگر برای چشمهای قدری جدی و دقیق نخ‌نما و رسوا شده، بازگشت به خود اثر و كندوكاو در چگونگی ساخت آن باشد، بی‌آنكه بخواهیم از چیز دیگری هزینه كنیم و یا مجبور شویم علیه آن به صدور بیانیه بپردازیم. گرچه این حق طبیعی همهٔ كسانی ـ از هر دین و آیینی ـ است كه احساس می‌كنند به آنها توهین شده ـ كه میلیونها مسلمان هم بی‌تردید (و البته اگر صاحبان سند شش‌دانگ حقوق بشر و وارثان معلوم نیست از كجا پیدا شدهٔ دموكراسی اجازه دهند!) از این حق بهره‌مندند ـ كه به بیان آزادانهٔ نظرات منتقدانه خود پرداخته و خواستار مجازات عاملان این اهانتها شوند. قضیهٔ «تسلیم» از اینجا شروع می‌شود كه تئو ونگوگ فیلمساز هلندی به دستیاری «ایان هیرسی علی» یك سیاستمدار هلندی كه اصالتاً اهل سومالی است و اسلام را ترك گفته و به هلند پناهنده شده، تصمیم می‌گیرد سرگذشت زن مسلمانی را بازگو كند كه به اجبار تن به پیوند زناشویی داده، همسرش با او بدرفتاری و عمویش به او تجاوز می‌كند. یعنی دقیقاً از همان دست سوژه‌هایی كه بدن نیاز داشتن به هیچ‌گونه توهم توطئه‌ای از جانب ما، نگاههای مغرضانهٔ صاحبان شبكهٔ امپریالیستی رسانه‌ای را نمایندگی می‌كند تا نگاه یك هنرمند را و ثابت كردن این ایده هم خیلی مشكل نیست، كافی است نگاهی به آنچه در طول سالیان گذشته ـ به‌ویژه پس از انقلاب اسلامی ۵۷ ـ دربارهٔ اسلام و جامعه اسلامی از سوی این رسانه‌ها ـ با اسمهای مضحكی چون اثر هنری و... ـ ساخته شده و در جهان انتشار یافته است ـ بیندازیم. تو گویی اسلام هیچ نكته و موقعیت اجتماعی دیگری ندارد جز آنچه از دریچهٔ نگاه این هنرمندان آزادیخواه (!) و سینه‌چاكان حقوق بشر باید به خورد افكار عمومی داده شود. و هر صدایی هم از گلوی مسلمانی به اعتراض برخاست. باید با انگ خشونت و ضدیت با آزادی بیان خفه شود. من نمی‌دانم صاحبان امپراتوری رسانه‌های غرب این‌قدر بی‌شعورند یا افكار عمومی مردم دنیا را این‌قدر بی‌شعور فرض كرده‌اند؟!

در صحنه‌ای از فیلم، هنرپیشهٔ زنی كه آیات قرآن بر تنش حك‌شده، در لباس نازك (نیمه‌عریان) ظاهر می‌شود. در‌حالی‌كه آثار شلاق نیز بر تن زن هویدا است. یعنی همان سوءاستفادهٔ مشمئزكننده و غرض‌آلود از المانهای تصویری برای رساندن مخاطب عام به این باور كه رفتار اسلامی در نمونه‌ای آشكار و مبتلابه در جوامع اسلامی به این شكل جزو موارد غالب است، مصادیقی كه از یك ریشهٔ ایدئولوژیك سرچشمه می‌گیرند: فرهنگ اسلام در مواجهه با زن و آزادیهای او (!). خودتان را بگذارید جای مخاطبان فیلم در سایر كشورهای جهان كه ذهنشان باید به این ترتیب شكل بپذیرد: فیلم با اعترافات دختری آغاز می‌شود كه به عشق خود به پسری به نام رحمان اعتراف می‌كند. در متن فیلم صدای اذان و سپس قرائت سورهٔ حمد به گوش می‌رسد. دختر می‌پذیرد كه روابطش با رحمان نامشروع بوده و به این دلیل خداوند، لطف خود را از او دریغ كرده است. یعنی همان چیدمان صوتی و تصویری كه اربابان فكری كارگران قبلاً هم به دیگر هنرمندان (؟!) از این دست ازجمله سازنده اثر وقیح و ضد اسلامی «بدون دخترم هرگز» سفارش داده بودند.دكتر «آنتونی مك روی» روزنامه‌نگار انگلیسی در نقدی كه بر این فیلم نوشته، آورده است: كارگردان در كنار همه این زیر صداها و گفتار ما از صحنه‌های بسیار زننده و قبیحی استفاده كرده، كه حریم عفاف و حرمت باورهای دینی را مورد تجاوز قرار داده است» از زاویهٔ اعتقاد به هر دین و مذهبی كه به این تصاویر نگاه كنیم؛ یك نتیجه بیشتر عایدمان نمی‌شود، اینكه هدف كارگردان توهین مستقیم به باورهای مذهبی بوده است؛ گرچه حركت ضد انسانی رسانه‌های غربی و هنرمندان (!) آزاداندیش آنها در هدم باورهای اسلامی و تلاش برای تخریب چهرهٔ جهانی اسلام عزیز، از كفر ابلیس هم نمایان‌تر است، اما به نظر من باید در «توجه و فهم» انسانی افكار عمومی، درنگ نمود و از او توقع داشت كه ابتدایی‌ترین اصول منطقی و تلاشهای اولیه و بدوی برای رسیدن به واقعیات را از خود دریغ نسازد و اگر پای تماشای آثاری هرچند نازل و چندپاره و بدون حتی ذره‌ای نگاه هنرمندانه ـ مثل «تسلیم» ـ می‌نشیند حتماً رگ فهم و شعورش از كار نیفتد و عروسكی نشود كه بتوان حتی با ناشیانه‌ترین فریبهای امروزی او را كوك كرد تا برای تسریع در امر شكم‌بارگی و چپاولگری صاحبان كمپانیهای نفتی صهیونیستی گام بردارد. هرچند می‌خواستم داستان فیلم را كامل‌تر نقل می‌كنیم اما احساس می‌كنم این سوژهٔ رسوا و نخ‌نما بیش از این، ارزش بازگویی ندارد و اگر قرار است مخاطب فهیم و آزاداندیش را به تأمل و درنگ وادارد تا همین‌جا كافی است. البته از نویسندهٔ فیلم یعنی خانم «ایان هیرسی علی» به‌عنوان نمایندهٔ افراطی مجلس هلند و فراری از كشور سومالی كه سعی در توجیه بازگشتش از اسلام آن هم به هر شیوه‌ای دارد، توقعی جز این فیلمنامه نیست و همین‌طور از كارگردانی كه فكر می‌كنم در طول عمرش، هرگز نتوانست به یك نگاه زیبایی‌شناسانه از هیچ‌یك از پدیده‌های هستی برسد و در غلتیدن او در این اثر سخیف و بی‌مایه و البته بی‌شرمانه حتماً قابلیت دلیل بودن بر این مدعا را دارد.


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.


همچنین مشاهده کنید