جمعه, ۵ بهمن, ۱۴۰۳ / 24 January, 2025
مقدمه ای بر باستان شناسی انسان شناختی
● باستانشناسی:
دانش شناخت فرهنگهای ادوار گذشتهی انسان بر اساس مطالعهی اشیاء و آثار دیرین و... را باستانشناسی گویند. این علم از علوم مستقل و دارای روشها و پایههای نظری خاص است. باستانشناسی را باید از شعب دانش انسانشناسی فرهنگی که به مطالعهی فرهنگهای ادوار مختلف تاریخ بشری میپردازد دانست. زیرا شناخت جوامع گذشته و بررسی تفاوتهای آن که تفاوتی فرهنگی است، و به تبع آن شناخت جوامع کنونی توسط این رشته صورت میگیرد.
در واقع یکی از مهمترین زمینههای پژوهشی باستانشناسان، بررسی ساختار فرهنگی جوامع انسانی و تکوین و تحول آن در زمانها و مکانهای مختلف است. به همین دلیل باستانشناسی به مجموعه فنون و تخصصها برای کسب اطلاعات فرهنگی نیز تعبیر میشود.
● انسانشناسی باستانشناختی:
انسانشناسی باستانشناختی یکی از چهار حوزهی اصلی علم انسانشناسی بوده و در واقع بدنهی اصلی این رشته را تشکیل میدهد.
با استفاده از اطلاعات علم انسانشناسی میتوان با پاسخهای روشنی دربارهی مسائل پیچیدهی باستان شناسی رسید. (یعنی نحوهی کار اشیای بازمانده و مطالعهی نسبت و رابطهی بین آنها).
شاید یک باستانشناس صرفاً قادر به تفسیر اشیایی که بدست آمده نباشد. اما این علم ما را یاری میکند تا رفتارهایی که با قالب شکل ظاهری آن اشیاء نسبت دارد، بازیابی و شناسایی کرده، و به تجزیه و تحلیل آنها بپردازیم و این معرفی خوبی برای شناخت زمانی ـ مکانی فرهنگهای بشری خواهد بود.
در حقیقت گذشتهی انسانی که از طریق آثار باستانی شناخته میشود تنها حجم اندکی از فرهنگ را به ما ارائه میدهد و اینجاست که هنر یک مردمشناس مشخص میگردد و آن این است که باقیماندهی فرهنگی را که حجم وسیعی را هم دربرمیگیرد، بازسازی کند و تمدنی را با تمام اجزای آن مشخص کرده و سر نخ ارتباط آن را با زمان حال بررسی نماید.
استفاده از علم انسانشناسی فرهنگی در مطالعات باستانشناسی تقریباً تا گذشتهای نه چندان دور به اندازهی کافی مورد توجه قرار نگرفته بود. اما کشفیات جدید اواخر قرن ۱۹ و اوایل قرن ۲۰ باعث گردیدند که با پدیدههای جدیدی که در شکل دادن به جلوههای فرهنگی نقش داشتهاند، آشنایی بیشتر و دقیق تری پیدا شود و مسأله تحولات فرهنگی در روند پیشرفت این تحولات که از اهداف مهم رشتههای باستانشناسی و انسانشناسی فرهنگی است، به گونهی دقیقتر بررسی و شناسایی شوند و اطلاعات بسیار مهم و قابل توجهی در این مقطع بدست آید
به علاوه به دلیل مشکلات و موانع و به طور کل محدود بودن امکانات لازم برای انجام کارهای میدانی، باستانشناسان بیشتر مجبور به روی آوردن به مطالعه بر روی دادهها و بحثهای نظری شده و از این دو نیاز هر چه بیشتری به بهرهگیری از رشتههای همسایه، از جمله انسانشناسی فرهنگی احساس گردید.
شاید با اطمینان بتوان گفت که اولین فردی که به تلفیق این دو علم برای ارائهی تحلیلی منطقی از جوامع گذشته به ویژه چگونگی به وقوع پیوستن رویدادهای تعیین کننده که در تاریخ انسان سرنوشت ساز بوده، پرداخته، آندره لوراگوران (متخصص مردمشناسی و باستانشناسی هنر و فنآوری) بوده و کتاب تولد الوهیت،تولد کشاورزی، انقلاب نهادها را نیز باید از معدود آثاری دانست که برای نخستین بار به بهترین وجهی از جدیدترین دادههای باستانشناسی و انسانشناسی فرهنگی استفاده کرده است.
در نهایت باید گفت، در این شاخه سعی براینست، تا ریشهی فرهنگهای امروزی و چگونگی مسیر حرکت و اشاعهشان مشخص گردد و از آن جا که انسان موجودی تاریخدار و با سابقه است مطالعهی این سابقه بسیار مهم مینماید.
منبع : مقاله تولد الوهیت،تولد کشاورزی، انقلاب نهادها – ترجمه دکتر جلال الدین رفیع فر
مباحث کلاس باستان شناسی انسان شناختی – دکتر جلال الدین رفیع
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست