شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

پیش پرده خوانی روشی برای انتقاد اجتماعی


پیش پرده خوانی روشی برای انتقاد اجتماعی

نگاهی به کتاب ترانه نمایش های پیش پرده خوانی

انتقاد، ویژگی بیشتر آثار ادبیات نمایشی و تئاتری است که می‌تواند متوجه حوزه‌های گوناگون اجتماعی، سیاسی و اخلاقی جامعه شود. سیاه‌بازی در ایران، گونه‌ای نمایشی است که با زبان طنز و با لحنی گزنده و نیشدار به نقد کاستی‌ها، کژی‌ها و نقایص می‌پردازد و حرف دل مردم را می‌زند.

اما این تنها قالب نمایشی نیست که در ایران چنین وظیفه‌ای را به دوش کشیده است. آنان که در دهه ۲۰ خورشیدی به تماشاخانه‌های تهران بویژه لاله‌زار سر می‌زدند، شاهد نوعی نمایش موسیقی بودند که پیش از آغاز یا در میان پرده‌های نمایش اصلی اجرا می‌شد و علاقه‌مندان زیادی داشت. پیش‌پرده‌خوانی‌ها در واقع بیشتر نیش و کنایه‌های سیاسی و اجتماعی بودند که ضمن سرگرم کردن مردم، دغدغه‌های آنان را نیز بازتاب می‌داد.

در مطلب زیر با تورق کتاب پژوهشی «ترانه نمایش‌های پیش‌پرده‌خوانی در ایران» از دکتر اردشیر صالح‌پور، نگاهی می‌اندازیم به دوره‌ای باشکوه و پر رونق از تاریخ تئاتر ایران که بشدت نیازمند تحقیق‌هایی از این دست است.

تاریخ تنها زندگی شاهان و امیران و شجاعت سلحشوران نیست، چرا که ساختارهای اجتماعی فرودست جامعه و مردم خرده پا هم که معمولاً به چشم نمی‌آیند، بخشی از حقایق تاریخ‌اند. در ۱۰۰‌سال گذشته بویژه این بخش مغفول مانده تاریخ مورد توجه مورخان قرار گرفته و روی آن کنکاش و بررسی زیادی انجام شده است تا آنجا که تاریخ نو، اکنون تمایل بیشتری به طرح مضامین فرودستان دارد تا اشراف و بزرگان.

چنین رویکردی خود را در مطالعات جامعه‌شناسانه و فرهنگی سال‌های اخیر نیز نشان داده است و محققان بسیاری وقت خود را صرف بررسی هنر و ادبیاتی کرده‌اند که مخاطبش بیشتر طبقات پایین جامعه بوده و مضامینش روزمره و ملموس و دم دست. کتاب ترانه نمایش‌های پیش‌پرده‌خوانی در ایران، نوشته دکتر اردشیر صالح‌پور از جمله پژوهش‌هایی است که با چنین رویکردی تهیه و منتشر شده است.

● بازتاب زندگی روزمره در ترانه‌ها

قرابت شعر و موسیقی در ایران امری دیرینه است و سابقه آن به دوران پیش از اسلام برمی‌گردد. در دوره اسلامی ‌نیز این همراهی کم و بیش ادامه می‌یابد و به شکل فاخرش در دربارها به زندگی‌اش ادامه می‌دهد. در نقطه مقابل، ترانه‌ها در طول تاریخ این سرزمین بیشتر وجوه فرهنگی و ذوقی جامعه را بازتاب داده‌اند و سرایندگان آنها چون هیچ پایگاه و جایگاهی برای عرضه آثار خود نداشته‌اند، به افواه و سینه‌های مردم کوی و برزن مراجعه کرده‌اند. این سنت در حال حاضر هم کم و بیش در فرهنگ مردمی ‌باقی مانده است و آنان برای ماندگاری هر پدیده و مقوله‌ای، آن را به شعر و الحان موسیقی در می‌آورند.

در حالی که موسیقی و شعر فاخر همواره نظام‌مند و سنگین حرکت کرده و از طرح بسیاری از واقعیات و اتفاقات به اصطلاح پیش پا افتاده پرهیز کرده، شعر عامیانه برعکس آن هیچ دغدغه‌ای جز بیان و اشاره به مسائل و مشکلات روزمره نداشته است. این شعر اگرچه از نظر ادبی و فنی، نازل و سبک شمرده می‌شده، اما از برد و نفوذی شگرف میان مردم برخوردار بوده است. اگر در اعصار و قرون گذشته، اشعار و ترانه‌های عامیانه چندان مورد توجه ادیبان و فرهیختگان قرار نمی‌گرفت، اما در یکی دو سده اخیر همپای رسمیت یافتن فرهنگ عامه و علم مردم‌شناسی برای خود هویتی مستقل دست و پا کرده است. از میان چنین اشعاری باید به ترانه‌های نمایش‌های پیش‌پرده‌خوانی اشاره کرد که در دهه‌های ۲۰ تا ۴۰‌‌خورشیدی به اوج کیفی و کمی‌ خود رسیدند و مورد توجه تماشاگران تئاتر در ایران قرار گرفتند. صالح‌پور در کتاب خود، خصیصه بارز ترانه نمایش‌های پیش‌پرده‌خوانی را توجه به شرایط اجتماعی زمانه معرفی می‌کند؛ مولفه‌ای که بخش جدایی‌ناپذیر هنر مردمی ‌بوده و خواهد بود. برای همین است که به زعم نویسنده، ترانه نمایش‌های سال‌های ۱۳۲۰ تا ۱۳۳۲ خورشیدی بیشتر حول بی‌عدالتی‌ها، رشوه‌خواری‌ها، رانت‌جویی‌ها، فساد اخلاقی دولتی‌ها، نفوذ بیگانگان در کشور و بی‌ثباتی سیاسی دور می‌زده است.

در سال‌های بین اشغال ایران از سوی متفقین در جنگ دوم جهانی و کودتای ۲۸ مرداد که لاله‌زار قلب تئاتر کشور بود و هنرمندان بزرگی در آن روی صحنه می‌رفتند، صراحت ترانه نمایش‌ها در بازگویی کاستی‌ها، ضعف‌ها و فسادها باعث می‌شد مردم بی‌درنگ آنها را پذیرفته و با خود به کوچه و بازار منتقل کنند. اشعاری که همراه موسیقی از زبان پیش‌پرده‌خوانان به گوش مخاطبان می‌رسید، بی‌درنگ نقل محافل و مجالس مردم می‌شد و سر از صفحات گرامافون و تصانیف منتشر شده درمی‌آورد.

اگرچه ترانه‌های پیش‌پرده‌خوانی آیینه حق‌طلبانه توده‌های مردم در آن دوره پر آشوب بوده‌اند، اما هرگز قادر نبوده‌اند و البته ادعا هم نداشته‌اند که اصل و اساس مسائل و مشکلات جامعه را حل کنند و اوضاع را سامان بخشند. با این حال این اشعار ریتمیک همیشه به شکلی صمیمانه حرف دل مردم را زده و با طرح کاستی‌ها و نقایص کارگزاران دولتی، به جای صدای اعتراض جامعه می‌نشسته‌اند.

● دوره‌ای طلایی برای نمایشگران خلاق

نمایشگران خلاق ایرانی و هنرمندان تئاتر در برهه ویژه‌ای از تاریخ کشورمان در فاصله سال‌های ۱۳۲۰ تا ۱۳۳۲، گونه‌ای ترکیبی از شعر، موسیقی، آواز و حرکات نمایشی را با چاشنی طنز، کمدی، انتقاد و اعتراض به شکلی زنده و سرگرمی‌ساز در پیش چشمان تماشاگران پدید آوردند.

در فصل دوم این کتاب، ریشه و سابقه این شکل نمایشی در ترانه‌های عامیانه و تصنیف‌هایی جستجو می‌شود که از اواخر دوره قاجار و بویژه در جریان نهضت مشروطه و به مدد گسترش مطبوعات، منزلتی تازه یافته بودند و با سبک وسیاق متفاوت عرضه می‌شدند. این جریان ادبی در دوره پهلوی اول با فراز و نشیب‌های زیاد همچنان به راه خود ادامه داد تا آن‌که در فرصت پیش آمده پس از سرنگونی و اخراج رضاشاه از ایران، به صحنه نمایش راه یافت و با تئاتر و موسیقی همراه شد.

در دوره شکوفایی پیش‌پرده‌خوانی، بیشتر آثار حال و هوای بشدت ایرانی داشته و اگرچه ابتدا نیم‌نگاهی به تجربه‌های غربی انداخته، اما بسرعت بومی‌ شده استپیش‌پرده‌خوانی به اقتضای شرایط تاریخی و نابسامانی‌های اجتماعی بعد از سقوط دیکتاتوری رضاخانی پدید آمد و در دوره‌ای هرچند کوتاه در آسمان نمایش ایران چون شهابی درخشید و خیلی زود به محاق خاموشی و فراموشی نشست.

در آن دوره، تماشاخانه‌های متعددی از پی هم تاسیس و ترانه نمایش‌های ایرانی متعددی ساخته و اجرا شد. در آن ۱۲ سال، در کمتر سالن تئاتری بود که پیش‌پرده‌خوانی نشود و در آن مسائل ریز و درشت سیاسی و اجتماعی مورد انتقاد قرار نگیرد.

بنا بر آنچه اردشیر صالح‌پور در کتاب خود تشریح کرده است، جنبه‌های فنی و سازگانی پیش‌پرده‌های خوانده شده در سال‌های بین ۱۳۲۰ تا ۱۳۳۲ بسیار جالب توجه و شگفت است. سرایندگان، اجراکنندگان، هنرپیشگان، آهنگسازان و نوازندگان این‌گونه نمایشی به نوبه خود هرکدام سهمی‌ در این پیشرفت و ترقی داشته‌اند.

● پیش‌پرده‌های ملی و میهنی

در دوره شکوفایی پیش‌پرده‌خوانی، بیشتر آثار حال و هوای بشدت ایرانی داشته و اگرچه ابتدا نیم‌نگاهی به تجربه‌های غربی انداخته، اما بسرعت بومی‌شده و با فرهنگ این سرزمین آمیخته گردیده است. مخاطبان این گونه آثار نیز بیشتر از طبقه متوسط شهری بوده‌اند که در اعتراضات سیاسی آن سال‌ها حضوری فعال داشتند.

دکتر صالح‌پور در بررسی ترانه نمایش‌های سال‌های دهه ۲۰ خورشیدی، محورهایی چون هرج و مرج سیاسی، اختناق، جنگ، قحطی، وابستگی به بیگانگان، خان و خان‌بازی در شهرستان‌ها، سانسور و فساد اداری و اخلاقی را به عنوان موضوعات و مضامین اصلی این آثار معرفی می‌کند. این پژوهش همچنین بر این اصل اصرار می‌ورزد که اگرچه در سال‌های آغازین پیدایش تئاتر در ایران، این هنر بسیار فرنگی جلوه می‌کرد، اما این قابلیت و قدرت پویا و فرهنگ‌ساز مرز و بوم بود که هستی و جوهره تئاتر را اینجایی کرد. این اتفاق بویژه در پیش‌پرده‌خوانی‌ها رخ داد که گویی تمام عناصر و قابلیت‌های نهفته فرهنگ ایرانی را بیدار کرد و در خدمت ذوق و زیبایی‌شناسی هنرمندان قرار داد تا گونه‌ای خاص از نمایش را پدید آورند.

● چهره‌های سرشناس

برای پی بردن به اهمیت و جایگاه پیش‌پرده‌خوانی‌های سال‌های ۱۳۲۰ تا ۱۳۳۲، کافی است نگاهی بیندازیم به چهره‌های بزرگی که آن سال‌ها در سرودن، آهنگسازی و اجرای این ترانه‌ها نقش داشتند. از میان سرایندگان اشعار پیش‌پرده‌خوانی‌ها باید به ابوالقاسم حالت، پرویز خطیبی، جمشید شیبانی، محمدعلی سخی، مهدی سهیلی، کریم فکور، اسماعیل‌خان مهرتاش و اسماعیل نواب صفا اشاره کرد. شاخص‌ترین آهنگسازان پیش‌پرده‌خوانی‌ها، هنرمندانی چون حسن رادمرد، خادم میثاق، اسماعیل‌خان مهرتاش و مرتضی حنانه بودند.

اما آنچه بیشتر تماشاگران را به یک تماشاخانه می‌کشاند، نام هنرمندی بود که این پیش‌پرده‌خوانی‌ها را اجرا می‌کرد. از میان این افراد باید از حمید قنبری، مجید محسنی، مرتضی احمدی، نصرت کریمی‌، عبدالعلی همایون، اصغر تفکری و جعفر بزرگی نام برد؛ اما شناخته‌شده‌ترین خواننده و بازیگر ترانه نمایش‌های آن دوره، بی‌شک عزت‌الله انتظامی ‌است که کار خود را از نوجوانی آغاز کرد و بسیار زود مورد توجه مردم قرار گرفت.

مرجان توجهی



همچنین مشاهده کنید