دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا

زن ایرانی و جهانی شدن


زن ایرانی و جهانی شدن

زن امروزی بیش از آنکه به بازشناسی نقش و تواناییهای خود نیاز داشته باشد باید سرمایه های تاریخی خود را شناسایی کرده تا توان اثبات گری را محقق سازد

«مادر با یک دست گهواره و با دست دیگر دنیا را می گرداند» ناپلئون ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

تاریخ بشر از بدو خلقت تاکنون تغییر و تحولات عظیمی را پشت سر گذاشته است و امروزه در جهانی هستیم که مرتباً ارزش ها و هنجارهای قدیمی دستخوش دگرگونی شده و این دگرگونی در تمام سطوح زندگی تأثیر می گذارد که این امر باعث شده است بسیاری از مسائل مجدداً مورد ارزیابی قرار بگیرد که یکی از موضوعاتی که در دنیای کنونی مطرح شده موضوع زن که بحث های وسیعی به خود اختصاص داده است.

موضوع زن در سیر و تحول بشر، نیل به دستاوردهای آن، کنش جنبش های زنان و احقاق حقوق انسانی آنان در سیطره جهانی کردن می باشد، باید گفت توجه به زن و نقش آن در تاریخ غیرقابل انکار است، در دوران ماتریکا (دوران طلایی برای زنان) بی گمان زن به عنوان موجودی تحت ستم مطرح بوده، مدت زمان کمی است که زنان شرایطی را برای اثبات وجود خود فراهم ساخته اند، دستاوردهای صنعتی شدن و زندگی نوین این امکان را به او داده است که بتواند از موجودی دست دوم به یکه تاز فعالیت های امروزی مبدل شود، بی شک این بدست نمی آید مگر توسط تغییر در شیوه زندگی بشری و تقسیم کار نوین در جوامع جدید و درکل جهانی کردن.

زن امروزی بیش از آنکه به بازشناسی نقش و تواناییهای خود نیاز داشته باشد باید سرمایه های تاریخی خود را شناسایی کرده تا توان اثبات گری را محقق سازد.

در این سیطره جهانی کردن، برابری اجتماعی یکی از خواسته های دائمی زنان در تلاشی بی وقفه برای بدست آوردن موفقیت مناسب اجتماعی و در خور توجه برای خویش است و این جریاناتی که آغاز شده است همانند جریان آبی که در عین ملایم بودن و در ضمن لطیف و سیال بودنش اگر به سنگی برخورد کند، آن را از سد راه خود برمی دارد.

کشمکش دائمی بین زنان و موانع اجتماعی سبب شده با سرعتی کمتر از آنچه که یک فرآیند اجتماعی می تواند، داشته باشد، برخی از حقوق مربوط به حضور جدیشان را به دست می آورند و حتی توجه اسلام به عدالت و تأکید بر استقرار آن بر جامعه که شعار همه اولیاء و مصلحان دین است و با تمهید شرایط آن را با قواعد ویژه خود را ضروری می سازد.

شناخت جایگاه و حقوق زن در اسلام، با بیان شرایط تعادل انسانها که ناظر بر بعد فردی و اجتماعی زن که به شرط حضور در فعالیت های اجتماعی و پذیرش مسئولیت ها زن می باشد و از سوی دیگر توجه به حقوق فردی، اجتماعی زن، ایجاد شرایط رشد و تعالی آنها موج بهره مندی جامعه از توامندیها، شایستگی های ایشان شده، راه توسعه متوازن همه جانبه و پایدار را تسهیل می کند.

و مسئله زنان، اگر در بدو امر قائل به چنین مسئله باشیم همواره یک جنبش اصلاح طلبانه در ایران بوده است. شاید یکی از مسائل آن این است که زن ایرانی می خواهد مسئول باشد و مسئولیت تاریخی خود را بشناسد، زیرا بعضی آن را نادیده گرفته و همواره خود را بی نیاز راهکار دانسته اند و تبعیت حرف از الگوههای سنتی را بدون توجه لازم به درک و دگرگونی های بنیادین و عمیق در هزاره سوم کافی فرض کرده اند و بعضی دیگر در این مسیر تکرار راه رفته مردان را راهی بیهوده و بی سرانجام می دانند راهی که استبداد درونی را باز تولید کرده و ساختارهای سیاسی اقتدارگراها را مستحکم بسازد، ولی اگر از دید دیگر به قضیه نگاه کنیم بعضی افراد در جامعه ما گوشه چشمی به مسائل زنان داشته اند، که معتقدند مطالبات زنان منوط به محقق شدن پروژه اصلاحاتی و پیاده شدن یک یک تعادل درونی برای زنان ، زیرا آنان مسئول جامعه و دگرگونی در افکار و اندیشه هایشان می باشند آیا کلمه دین در بررسی موضوع زن ایرانی و جهانی کردن جایگاهی بدین منظور موضوع زن ایرانی و جهانی کردن را مطرح کردم تا به بررسی ارتباط رشد اهداف فمینستی و روند جهانی کردن در میان زن ایرانی بپردازم و ابزاری در اختیار زن قرار بدهم تا بگویم که زن می تواند همگام با فرآیند جهانی کردن به خواست تاریخی خود که همان جنبش هایی است که در عرصه های مختلف فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و زن گرایی جنسیتی خوانده می شود، برسد... زن و جهانی کردن بدین منظور شایان به ذکر است که شاخصی برای جایگاه و شخصیت زن در تکوین تمدنها از زمان ماتریکا تا مطرح شدن مسائل جهانی کردن در عصر ما شناسانده شود و همین طور آگاهی نسل امروز جامعه نسبت به ایفای نقش زن در رخداد حوادث اعم از مثبت و منفی می تواند آنان را به یک بینش و درک وسیع اجتماعی، سیاسی و فرهنگی که مبتنی بر واقعیت مجهز می سازد و زمینه استقامت، پایداری، خودباوری، برخورد منطقی و عقلایی ایشان در برابر حوادث و فراز و نشیب های امروز جامعه خودی و جهانی را پیش از پیش فراهم نمایند.

این را پیش زمینه مطالب و فرضیه خود را مطرح می نمایم که بر طبق مصوبه کنوانسیون حذف کلیه اشکال تبیعض علیه زن در ۱۸ دسامبر سال ۱۹۷۹ (۲۷ آذر ۱۳۵۸) قطعنامه شماره ۱۸۰/۳۴ مجمع عمومی سازمان ملل متحد که بنابر ماده ۲۷ سوم دسامبر ۱۹۸۱ (۱۲ شهریور ۱۳۶۰) قدرت اجرایی پیدا نمود، بیان می نمایم که تأکید دارد «بر تقویت صلح و امنیت بین المللی، تنش زدایی بین المللی، همکاری متقابل میان تمام دولتها و صرف نظر از نظامهای اجتماعی و اقتصادی آنها، خلع سلاح اتمی تحت نظارت مستقیم و مؤثر کنترل بین المللی و درک حقوق مردم تحت سلطه استعمار، بیگانه و اشتغال خارجی برای حق تعیین سرنوشت، استقلال و نیز احترام به حاکمیت ملی و تمامیت ارضی که باعث پیشبرد و روند توسعه اجتماعی و در نتیجه کمک به دستیابی کامل برابری بین مردان و زنان خواهد بود و با اعتقاد به اینکه پیشرفت و توسعه تمام و کمال یک کشور. رفاه جهانی و علت (برقراری صلح)، لازمه حداکثری شرکت زنان در تمام زمینه ها و در شرایط مساوی آنها با مردان یا با یادآوری اینکه سهم عمده زنان در رفاه خانواده و پیشرفت جامعه تا به حال به طور کامل شناخته نشده است.

اهمیت (نقش) اجتماعی مادر و نقش والدین در خانواده و تربیت و رشد کودکان و با توجه به اینکه نقش زنان در تولیدمثل نباید براساس تبعیض قرار بگیرد و تربیت رشد کودکان مستلزم یک توافق در مسئولیت بین مردان و زنان در (خانواده) و همین طور در جامعه است و با توجه به تغییر نقش سنتی زنان و مردان در جامعه و خانواده و دستیابی به برابری کامل بین مردان و زنان ضروری است».

چنانچه دیدگاه فوق را به جامعه ایران انطباق دهیم، در فرهنگ جامعه ما نسبت به زنان در طول تاریخ پیوسته دیدگاه بدبینانه و تحقیرآمیز بوده است و زن موجودی که به تعبیری بهشت زیر پای او می باشد و یا مرد از دامن زن به معراج می رود به عنوان نماد ضعیفه، ناموس، عجوزه، ناقص العقل، خاله زنک ، درباره او به کار رفته است و این تفکر و اندیشه در جامعه نهادینه شده است و اینگونه است که زن ایرانی مدرن همیشه یک گام بلندتر از زنان جهان و مطالبات واقعی آنان فاصله دارد و از یک سو به درک واژه فمینیسم پرداخته و به طرح کل این مسئله پرداخته که زن ایرانی می خواهد جهانی شود و هویت زن را دگرگون سازد و به خانواده سنتی حمله می کند و این حرکت ها به جهت توجهشان به رفع ظلم و ستم است، و کسب حقوق انسانی آنان به وسیله بعضی از راهکارهایی چون تشکل های غیردولتی زنان از قبیل NGO ، وبلاک که ابزاری در اختیار زن بوده، تا بتواند همگام با فرآیند جهانی کردن به خواست تاریخی خود در عرصه های مختلف دست یابد.

هدف زن ایرانی بر این است که با درک ضرورتهای جهانی از یک سو و با الهام از فرهنگ و استنادهای خویش و اعتقادات اسلامی درصدد است الگویی از زن ارائه دهد، که به جز وفاداری به خانواده و فرزندان به پیشرفت و ارتقای خویش در عرصه های مختلف بپردازد و از جهت توسعه کشور نقش بسزایی ایفا نماید.

زن مدرن ایرانی از تعارضهای جهان مدرن که می توان پوچی، بی تعهدی، تنهایی و... است، فاصله گرفته و با الهام از دست مایه های فرهنگ ایرانی، اسلامی و غربی بهره گرفته، بدیهی است این پروسه متضمن چالش های است که مرتفع نمودن آن راهی بسیار دشواری است.

زینب زارع مهذبیه

زن ایرانی و جهانی شدن، گزیده ای از یك پایان نامه


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.