چهارشنبه, ۲۴ بهمن, ۱۴۰۳ / 12 February, 2025
باورهای نادرست اقتصادی
![باورهای نادرست اقتصادی](/web/imgs/16/138/tlz3u1.jpeg)
قطعا پذیرفتنی نیست که کسی حرفهای نیشدار درباره نژادپرستی یا انسان هراسی بزند یا کسانی را که معاشرت دارد فراری بدهد. پرسش این است که آیا چنین کاری باید خلاف قانون باشد و پلیس هم با جریمه و محکومیت احتمالی زندان وارد شود یا این که باید متکی به فشارهای اجتماعی باشیم. روزگار عوض شده است و همراه آن طرز برخوردها و تلقیها هم تغییر کرده است. نسلهای گذشته با سنگدلی و بیمبادلاتی، خود را مجاز میدانستند تا دیگران را به خاطر پیشینه نژادی بیآبرو کرده یا ناسزا بگویند. اینک حساسیت بیشتری نسبت به آسیبهایی که این کار باعث میشود و نیز تسامح و آسانگیری بیشتری وجود دارد. این خصوصا در بین اکثر جوانترها صادق است.
با وجودی که چنین تغییرات خوشایندی در طرز برخورده را شاهد هستیم، نمایندگان مجلس هنوز احساس میکنند نیاز به ممنوع کردن چنین اظهاراتی است. آنها از دستاویز «تحریکپذیری» استفاده میکنند و حتی لطیفههای بیادبانه، ناسزاگویانه یا بد سلیقگی را اگر نامی از یک اقلیت آورده شود جرم میدانند. بنابراین پلیس یک نفر را بازجویی کرد چون در یک برنامه رادیویی گفته بود از فلان گروه قومی خوشش نمیآید. یک فروشگاه مورد بازرسی پلیس قرار گرفت چون عروسک عتیقه یک کاکا سیاه را در ویترین به نمایش گذاشته بود. اغلب اوقات شخص شاکی، از همان اقلیتی که ظاهرا مورد ریشخند و تمسخر قرار گرفته نیست، بلکه کسی دیگر است که فکر میکند احتمالا به آنها بیاحترامی شده است.
نکته اینجاست که اکثر ما نمیخواهیم در جامعهای زندگی کنیم که دشنام دادن به مردم، به شیوهای متفاوت، قابل قبول ملاحظه گردد، اما در عین حال نمیخواهیم در جامعهای هم زندگی کنیم که به پلیس اجازه دهد با توجه به افکار خودفرموده، اظهارات ناشی از بیفکری اما بیضرر را مستمسک قرار دهد و علیه گوینده آنها دادخواهی جنایی کند. هر چیزی که از جنبه اجتماعی غیرقابل قبول است نباید غیرقانونی شود.
مدارا نیکوترین کار است که در هر جا احساس شود به جای این که کجا اعمال میشود. مدارا زمانی مؤثر است که مردم درباره تفاوتها و پیشینههای یکدیگر آسانگیر باشند و بیش از آنکه در کدام گروه میتوانند طبقهبندی شوند اهمیت دهند به آنچه آنها به عنوان افراد شبیه هستند اهمیت دهند.
کشورهای توسعه یافته سهم بسیار زیادی از ثروت جهان را تصاحب کردند.
در واقع کشورهای توسعه یافته، اکثر ثروت جهان را به وجود آوردهاند. آنها مسوول کشف و توسعه بسیاری از منابع جهان بودهاند و اقتصادهایی بهوجود آوردند که از آن منابع استفاده میکنند. بدون این اقتصادهای پیشرفته، بسیاری از مواد اولیه حتی شناخته نمیشدند. این مجددا یک خطای «بازی حاصل جمع صفر» است که فرض میگیرد عرضه ثابتی از ثروت «بهطور ناعادلانه» توزیع شده است. در واقع بیشتر ثروت جهان را مردم کشورهای ثروتمند خلق کردند. آنها منابع سابقا بیاستفاده را به ثروت تبدیل کردند. جهان مالک منابع نیست، منابع به طور برابر به همه مردم جهان تعلق ندارد که بهطور عادلانه بین همه تقسیم شده باشد. توسعه منابع با مهارت فنی و سرمایهگذاری در واکنش به فرصتهای بازار امکانپذیر است. نفت هیچ تفاوتی با شن و ماسه نداشت، اگر مردم از آن در ماشینآلات پیشرفته استفاده نمیکردند. نفت منبع بیاستفادهای میبود اگر مردم مهارت استخراج و ثروتی که آن را بکار گیرند در اختیار نداشتند. کشورهای ثروتمند غربی بسیاری از منابع جهان را مصرف میکنند، اما آنها بخش زیادی از تولید و خلق ثروت جهان را عهدهدار هستند. چین در مسیر توسعه قرار گرفته است و هر ساله منابع بیشتری را مصرف کرده و کالاهای بیشتری با آنها تولید میکند. چین ثروت خلق میکند تا مردم را از فقر خارج کند. چین سهم بیشتری از ثروت جهان را برای خود برنداشته است، بلکه این ثروت جدید را خلق کرده است. کشورهای پیشرفته به هیچ وجه «سهم بسیار زیادی» از ثروت جهان را تصاحب نکردند بلکه فرصتهایی برای دیگران ایجاد کردند. نیاز آنها به منابع، به ملتهای فقیر چیز با ارزشی داده است چیزی که آنها میتوانند مبادله کنند. کشورهای فقیر با دریافت «سهم عادلانه» از ثروت خلق شده دیگران ثروتمند نخواهند شد؛ آنها با خلق ثروت خودشان دقیقاً همان طور که کشورهای ثروتمند زمانی انجام دادند با تجارت و کارآفرینی، ثروتمند میشوند.
سرمایهداری اتلافآمیز است چون منابع را صرف سود و تبلیغات میکند
برخی ادعا میکنند که منابع در یک اقتصاد برنامهریزی شده فقط به تولید و توزیع اختصاص مییابد. نیازی به سود یا تبلیغات نیست و با این کار هزینهها کمتر خواهد شد، اما در عمل، سود مردم را تحریک میکند تا در جستوجوی فرصتهای بازار باشند. آنها دایما به دنبال نیازهایی هستند که تأمین کنند یا کاراییهای بیشتر انجام میشود چون منافعی به بار میآورند. به همین دلیل است که اقتصادهای بازار انعطافپذیر بوده و کالاهای مورد نیاز مردم را به بازار میآورند برخلاف اقتصادهای سوسیالیستی که کند و انعطافناپذیر هستند و نیز صنایع دولتی که همین طور هستند. هر فردی انگیزه دارد تا سرنوشت خود را بهتر سازد. مردم آدم آهنی نیستند که برنامهای بگیرند و کارهایی بکنند که هیچ سودی برایشان ندارد. مردم معمولا تلاش و مهارت بیشتری به خرج میدهند وقتی نفع شخصی در نتیجه آن ببینند و بخشی از پاداشهای کارآفرینی و تلاش خود را به چنگ آورند. جستجو برای کسب سود، مردم را به سرمایهگذاری در تولید هدایت میکند، پولشان را صرف تولید ثروت جدید میکنند و کالاهای جدید را در برابر مردم میگذارند. تبلیغات وظیفه اطلاعاتی مهمی دارد. تبلیغات اطلاعاتی درباره محصولات، فرایندها و قیمتها میدهد و مردم را قادر به مقایسه میکند. بیشتر تبلیغات صرف آگاه کردن مردم از محصولات و خدمات جدید میشود و این که به بازارهای جدید نفوذ کرد. بنابر این تبلیغات به رقابتپذیری و اقتباسپذیری اقتصاد کمک میکند. بدون سود یا تبلیغات، نه انگیزهای برای جستوجوی بازارهای جدید و نه توانایی در مردم ایجاد میکند که بدانند چه انتخابهایی در اختیار دارند. هیچ فشاری برای کاراتر کردن تولید کالاها و خدمات نخواهد بود و جایگزینی سریع در انواع کالاها و خدمات موجود است. سود و تبلیغات به هیچ وجه اتلافآمیز نیست، بلکه به کارایی بیشتر و کم هزینه شدن اقتصادهای بازار کمک شایانی میکند.
نویسنده: ماسن پیری
مترجم: جعفرخیرخواهان
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست