چهارشنبه, ۱۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 8 May, 2024
مجله ویستا

تکامل خود اتکایی در کودکان


تکامل خود اتکایی در کودکان

آغاز آموزش در مهد کودک و کودکستان

کودکان از محیط گرم خانواده به کودکستان می آیند ، در حالی که از موقعیت جدید هیچ اطلاعی ندارند ، لذا لازم است کودکان با مربیان آینده امکانات ، لوازم ، شرایط و مقررات کودکستان آینده خود آشنا شوند . بهار هر سال فرصت مناسبی است برای بازدیدهای انفرادی یا گروهی برای آشنایی بیشتر کودکان با شرایط و امکانات کودکستان .

در روزهای اول . بهتر است کودکان در گروههای کوچک در کلاس حاضر باشند تا این امکان را به مربی بدهند که شناخت بهتری از آنها داشته باشد .

والدین و مسئولین مهد کودک باید توجه داشته باشند که سپردن کودک به آموزشگاه ، بسیار حائز اهمیت است و توصیه می شود در صورت نیاز پدر به خصوص مادران در روزهای اول برای مدت کوتاهی در کودکستان حضور داشته باشند .

● آغاز آموزش در دبستان

در دبستان تا حدودی مشکلات جدا سازی کودک با والدین وجود ندارد . ولی معلم باید کودکان را با مراحل آموزش به خوبی و درستی آشنا سازد . یک معلم خوب باید بتواند با شاگردانش رابطه دوستانه ای برقرار سازد .

سابقه کودکان در زمینه های مختلف ، شناخت دقیق تری از کودکان را به معلم می دهد و کسب اطلاعات می تواند از طریق والدین ، کودکستان و نظایر آن باشد .

استعداد تحصیلی کودکان باید به اشکال مختلف ارزیابی شود ، تا توانایی های کودک مشخص گردد و این شناخت ، حدود و ثغور توقعات معلم را مشخص می کند . به عبارت دیگر تفاوتهای فردی باز شناخته و آموزش بر مبنای تواناییهای خاص هر کودک ارائه می شود .

● سازمان دهی کودکان

کودکان را باید ترغیب کرد تا بتوانند امور مربوط به خود را انجام داده و در مسیر پذیرش مسئولیت و پذیرش در کارها حرکت کنند .

اختصاص محلی خاص ( کمد ، گنجه و … ) برای حفظ و نگهداری لوازم ، سپردن نظافت گوشه ای از مدرسه ، مراقبت و نگهداری از وسایل خود ، تمیز کردن و قرار دادن لوازم استفاده شده در

محل اولیه ، مشارکت در چیدن میز غذا و تمیز کردن آن و کارهایی از این قبیل در سازماندهی کودکان بسیار موثر است .

لازم است که تمامی کارها متناسب با علاقه و ذوق کودکان باشد و باید با ایجاد حس اعتماد و شخصیت دادن به آنها ، سازماندهی را با موفقیت بیشتری انجام داد .

● آماده سازی برای فعالیتهای خاص ( خارج از محدوده کلاس )

برای برنامه ریزی ، کودکان می توانند موثر باشند . البته بعضی از کارها مشارکت کودکان را نمی طلبد و چه بسا به علت بی اطلاعی کودکان ، شیوه های نادرستی اتخاذ شود .

کودکان می توانند با تهیه سوالاتی از قبل ، فراهم آوردن اتاق مناسب ، تهیه امکانات لازم ( با کمک معلم ) برای سخنرانی و حضور یک متخصص مشارکت داشته باشند .

در گردشهای علمی ، هر چند خطوط اصلی را معلم تنظیم می کند ، ولی تهیه اطلاعات لازم از محل مورد بازدید ، ساعت حرکت ، نوع غذا و خوراکی و … موجب توانایی پیش بینی حوادث توام با بهره گیری از تفکر کودکان خواهد بود.

کودکان باید بیاموزند که چه رفتاری و در چه محیطی مناسب است الزاما رفتار در آزمایشگاه یا موزه ، با رفتار در پارک کاملا متفاوت است و در مجموع ، گردشهای علمی و فعالیتهای خاص این امکان را فراهم می سازد تا کودکان رفتارهای اجتماعی مناسب را یاد بگیرند .

انضباط مدرسه سازمانی است با نظام خاص خود . لذا نیازمند مقرراتی است که موجب تسهیل در امر آموزش و مانع هرج و مرج گردد.

این نظم و مقررات طبق نظر سنتی و قدیمی ، غالبا توسط زور و تحمیل ایجاد می شود ، ولی در سیستم های تربیتی جدید چنین نظری منسوخ شده و روشهای جدید جایگزین آنها شده است .

کودکان غالبا در روز های اولیه مدرسه از آنچه که باید انجام دهند ، باخبر نیستند و همچنین قادر به کنترل خواسته های خود نیستند و در قبال هر گونه مخالفت ، معمولا واکنش کودک ، پرخاشگری ناکامی و ناراحتی های عاطفی است لذا

آموزش رفتار درست در مدرسه تدریجی بوده و از راه تجربه و تکرار توام با بصیرت صورت می گیرد . نه با سخنرانی . توقع و انتظار . مربی باید در آغاز اهداف را مشخص نماید و سپس زمینه های نیل به آن اهداف را فراهم سازد ـ چرا که بهتر ، رفتار فرد شکل می پذیرد . هدف در آموزشگاه ، تربیت افرادی است که خود اتکا و مستقل باشند ، دلیل هر فرمان و دستوری را بدانند ، و چنین دیدی از انظباط ، ظرفیت ذهنی کودک را افزایش داده و او را قادر می سازد تا مفاهیم جهان اجتماعی ـ طبیعی را درک نماید .

● مراحل تکوین نگرش بر انظباط مدلل

۱) شناخت کودکانئ نسبت به رفتار مورد انتظار :

معلم باید خواسته های خود را با دانسته های کودک هماهنگ سازد و همچنین باید به اصلاح تجارب نادرست پرداخته و رفتارهای جدید ایجاد نماید . البته تکرار و تداوم در این رابطه اهمیت دارد .

۲) آگاهی کودکان از علت وضع مقررات :

کودکان مایلند ، دلیل هر قانون و کاری را بدانند ، اگرچه از درک آن عاجز باشند ، لذا باید مقررات مدرسه و شهر و زندگی را در مواقع مناسب و به صورت عملی ، در حد درک و فهم کودک به وی آموخت .

۳) دادن فرصت برای مشاهده و تمرین رفتار مطلوب به کودکان .

۴) رفتار صحیح را باید در عمل آموخت : کودکان ، غالبا برای انجام بعضی دستورات در حدس و گمان به سر می برند ، لذا لازم است رفتار را در حیطه عمل به آنها آموزش داد .

۵) توجه و دقت در توانایی کودک برای انجام کار :

کودکان مینیاتوری از افراد بزرگسال نیستند ، لذا انتظار رفتاری چون بزرگسالان از آنها منطقی نیست .

۶) عدم انتظار تداوم در رفتار مطلوب کودکان :

نباید از آنها انتظار داشته باشیم ، بیش از آنچه بزرگسالان عمل می کنند ، در مقابل معیارهای رفتار نمونه از خود سازگاری نشان دهند .

۷) ثبات رفتاری معلم :

کودکان معلم را راهنمای اخلاقی خود می دانند و آنچه را که وی به عنوان نیک و زشت می گوید ، می پذیرند . لذا رفتار معلم باید با آنچه که می گوید مطابقت داشته باشد .

درباره اینکه آیا باید رفتار صحیح کودک را تشویق کرد یا خیر ؟ ، سالها بحث شده و نظریات متعددی وجود دارد . عده ای پاداش و تشویق را نوعی رشوه می دانند و برخی آن را تجویز نموده و عده ای دیگر آن را جهت رسیدن به پاداش درونی وابسته با اصل درس مناسب می دانند . البته تشویق به صورت گوناگون صورت می گیرد ، مانند : تشویق اجتماعی ، استفاده از خوراکی ، تشویق گروهی و ….

● روش تعدیل رفتار

تشویق منظم و متناسب رفتار مثبت را شیوه ای در واداشتن کودکان به اعمال درست می داند . تغییر جهت نیز از فنون دیگری است که به کار می رود . به صورتی که توجه فرد را از یک موقعیت نابهنجار به موقعیتی رضایت بخش جلب نماییم . چنین روشی در صورتی مناسب است که همواره در برابر یک موقعیت ، موقعیت دیگری نیز داشته باشیم تا نقش جایگزین را ایفا کنند . مثلا می توان کودکی را که با دیگری بر سر تصاحب اسباب بازی نزاع می کند ، به بخش دیگری مثلا کارگاه نجاری برد .

نباید توقع داشت که هیچ گونه جدالی در میان کودکان رخ ندهد . بلکه به علل مختلف ، چنین امری غیر محتمل است . بنابراین مربیان باید راههای مختلف سازش یا بهره گیری از کلام را به عنوان ابزار دفاع به کودک آموخته و سازگاری را در وی ایجاد کنند .

استفاده از تنبیهات بدنی در کلاس یا تهدید ، از عوامل مخل انضباظ خود مختارانه است . در واقع خود اتکایی کودک ، معیاری برای توفیق معلم در این زمینه است .

▪ نتیجه اینکه هر نوع انضباطی ، باید از نظارت بر رفتار کودک آغاز و به خود اتکایی کودک بیانجامد.

▪ تنبیهات بدنی در کلاس یا تهدید ، از عوامل مخل انضباط خود مختارانه است .

▪ کودکان در روزهای اول مدرسه قادر به کنترل خواسته های خود نیستند.

▪ کودکان مینیاتور افراد بزرگسال نیستند .

علی دولتی