شنبه, ۲۰ بهمن, ۱۴۰۳ / 8 February, 2025
آثار نویافته از موسیقی ایران
یکی از جنبههای جالب و هیجانآور داستانهای فولکلوریک، ادبی و فرهنگی ایرانی حضور کشفهای ناخواسته و وقایع پیشبینی نشده و خارج از قرار عادی است. داستان « سفرهای سه شاهزادهی سراندیب » یکی از این داستانها است که سراسر وقایع و حوادث پیشبینینشده است.
جالب اینجاست که این داستان موجب شده است که کلمهی « سراندیب » به واژگانی تبدیل گردد که در فرهنگهای انگلیسی چون آکسفورد و یا دیگر فرهنگها بهمعنای « کشفهای خوشایند ناخواسته و از روی شانس » فهرست شود. ۱ نگارنده در سفری تحقیقاتی/دانشگاهی که به انگلستان داشت به یکی از این « سراندیبها » برخورد نمود که در ادامهی این مقاله گزارشی از آن ارائه میگردد.
این سراندیب پیداکردن مجموعهای از موسیقی اصیل ایرانی بود که توسط بزرگانی مثل میرزاحسینقلی، میرزا عبدالله، نایباسدالله، میرزا اسداللهخان، درویشخان، قلیخان شاهی، میرزا علیاکبرخان، باقرخان، صفدرخان و میرزا غلامرضا نواخته و توسط بزرگانی چون میرزا سیداحمدخان، علیخان نایبالسلطنه، قربانخان و میرزا محمدخان خوانده شده است.
سرنخ اولیه توسط آقای دکتر داریوش صفوت، استاد موسیقی دانشگاه تهران، داده شد که فرمودند موسیقی گذشتهی ما ضبط شده است و باید ردّپای آنرا پیدا نمود. من نه موسیقیدان هستم و نه از اربابان این رشته و حرفه و هنر، اما به سبب پایبندی و گیرشهای فرهنگی ایران و عشق به وطن، وظیفهی خویش را یافتن و احتمالاً احیاء این میراث مهم قرار دادم.
از طرفی در کتاب بسیار مهم «خاطرات و خطرات» مرحوم مخبرالسلطنه هدایت، که خود موسیقیشناس فرهیختهای بود، مطلب زیر را خوانده بودم: « تا اواسط دورهی پهلوی اهل طرب طایفهای ممتاز بودند. محترمین در مجالس، تقلید اهل تحقیق نمیکردند... امروز بهیمن تمدن متفنن، همه رقاص شدهاند... موسیقی امروز ما به تقلید رفته است، روی قیل و قالی بیحالی، چنانکه مطبوع عوام است. » ۲ پرسشی که در این روند برایم طرح شد، این بود که ثمرهی کار اهل تحقیق و بهدور از قیل و قال چه بوده است؟
در پی پاسخ به این پرسش بود که مشتاقانه و دلنگران موزهها و آرشیوهای متعدد را در انگلستان درنوردیدم و پرسانپرسان به جویندگی پرداختم. بالأخره هم مطلوب را یافتم، یعنی آنچه را که به مصداق یکی از گوشههای موسیقی ایرانی باید « گنج سوخته » نامیدش. از مسئول خواستم یکی از صفحههای یکرویه و سنگی را برایم در دستگاه بنوازد و وقتی صدای ضبطشدهی سال ۱۳۲۳ هـ.ق / ۱۲۸۵ هـ.ش، یعنی، [صد] سال پیش را برایم نواخت بیاختیار اشک شوق سردادم. معلوم شد، این اشک شوق بسیار بهموقع بوده است؛ زیرا مسئول نامبرده وقتی شور و حال مرا دید با حوصلهی تمام هر آنچه سند و مدرک موجود داشت در اختیارم گذارد. این « گنج سوخته » مرا بر آن داشت که قدری در باب سرگذشت موسیقی ایرانی در کتابخانهی عظیم و معتبر بادلین در دانشگاه آکسفورد به پژوهش بپردازم.
گویا ضبط صدا و حتی موسیقی در ایران به چندین سال قبل از این مرحله، یعنی در سال ۱۳۲۳، باز میگردد. ۳ مثلاً، ناصرالدینشاه در سفرنامهی خویش در ذیل وقایع دوشنبه نهم ذیالقعدهالحرام معادل ۱۳۰۶ / هشتم ژوئیه ۱۸۸۹ اینطور مینویسد: « ... فنوگراف را وسط مجلس حاضر نمود، معلوم شد که این نوع فنوگراف غیر از فنوگرافی است که در تهران ما داریم. هم سهلتر و هم صدا را بهتر پس میدهد. »۴ اما آنچه من « گنج سوخته » میخوانم به ضبط در سال ۱۳۲۳ هجری قمری مربوط میشود. این مرحله از ضبط صدا در ایران با درخواست شخصی بهنام ماکسیم پیک از مظفرالدینشاه برای اجازهی کسب فرمان ضبط و فروش گرامافون آغاز میشود. او ضمن ارائهی یکی از جدیدترین گرامافونهای آنروز در درخواست خود مینویسد: « بهزودی دو مکانیک متخصص و لوازم ضروری برای ضبط آواهای ایرانی در گرامافون وارد خواهند شد.
به همین دلیل، از خاکپای مبارک استدعا دارم که قبل از ورود این دو مکانیک، اعلیحضرت همایونی فرمان ملوکانهای صادر فرمایند مبنی بر اینکه جامعهی موسیقیدانان و بندگان ملوکانهی آواز، زیر نظر جناب ناصرالسلطنه در یکی از دو مکان مدرسهی نظام یا جای دیگر گرد هم آیند تا صدای خوش بهجهت شادی اعلیحضرت ضبط گردد. » البته در نهایت هم قصد اصلی خود را بیان میدارد: « شرکت گرامافون مفتخر خواهد بود اگر حق انحصاری فروش و پخش گرامافون در کشور اعلیحضرت به این مؤسسه واگذار شود. » در واقع دلیل اصلی برای ضبط صداها و موسیقی ایران نه علاقه به فرهنگ ایران که فروش دستگاههایشان بوده است. و این کار تجاری موجب خیری شده است و آن ضبط صداها و موسیقیهای آنزمان است.
در پاسخ به این درخواست است که مظفرالدینشاه فرمانی صادر میکند و اجازهی انحصاری را به شرکت واگذار مینماید. اصل فرمان بسیار بزرگ و زیبا است. نگارنده آن را در موزه مشاهد نمود. اما گویا از آنجا که شرکت مایل بودهاست که به مشتریهای خود در ایران ثابت نماید که فرمان شاهی پشتیبان کارشان است، عکس کوچکی از آن تهیه کرده و با هر دستگاهی که میفروختهاند یکی همراه مینمودهاند.
● البته قبلاً در نشریات داخلی از این فرمان صحبت به میان آمده است. اما كمتر به سرگذشت آن توجه رفته است. ۵ متن فرمان به شرح زیر است:
« چون انجمن ضبط اصوات در آمریک گرامافونهای بسیار ممتاز خودشان را با ماشینهای پسندیده از نظر انور شاهانه گذرانده و مراتب مراقبات خود را در تکمیل و ترویج این صنعت مشهود حضور میمون داشته بودند [،] لهذا برای تسهیل فروش و حمایت مخصوصهی ملوکانه از این سوسیته بهموجب صدور این فرمان مبارک سوسیته آنونیم مزبور را به سمت فورنیری و مخصوص خودمان مباهی و سربلند فرمودیم [،] که از شمول این مرحمت ملوکانه بینالامثال و لاقران سربلند بوده در ترقی و تکمیل این صنعت مراقبات کافیه بهعمل آورد [.] مقرر آنکه اولیای دولت علیه در پیشرفت مقاصد حقه و ترقی و توسعه این کارخانه لازمهی مساعدت و همراهی بهعمل آورده و در عهده شناسند [.] فی شهر ذیالقعدهالحرام ۱۳۲۳ ».
البته این فرمان پس از آن حاصل میشود که ماکسیم پیک صدای مظفرالدینشاه را ضبط مینماید و قدرت دستگاه جدید را برای او به نمایش میگذارد. نقل است که پنج صفحه در دربار پر شد که از این پنج صفحه، دو عدد در حمل به خارج برای تکثیر از میان رفت و سه صفحهی دیگر به شمارههای زیر تهیه گردید که همه ۱۷.۵سانتیمتری و یکطرفه است۶: G-C-۲-۱۱۰۰۱ ،G-C-۲-۱۱۰۰۰ و G-C-۲-۱۱۰۰۲. از آنجا که از شاه خواسته شده که این صفحات را امضا کند، برچسبهای این صفحهها بهصورت چارگوش است تا برچسب دایرهشکل روی صفحه، امضای مظفرالدینشاه را نپوشاند. همانگونه که گراور برچسب نشان میدهد، بر روی آن نوشتهی زیر نقش بسته است: « فرمایشات بندگان مستطاب اعلیحضرت قدرقدر اقدس شاهنشاهی مظفرالدینشاه خلدالله ملکه و سلطنته میباشد که مورخهی شانزدهم ژوئیه ۱۹۰۶ در گرامافون بهظهور پیوست. »
پس از اخذ این فرمان و راضیکردن مظفرالدینشاه، توماس پیک وارد مرحلهی ضبط میگردد. در گزارش مفصلی که در پرونده موجود بود آمده است که ابتدا از مسیو لومر، معلم موسیقی دارالفنون، درخواست کمک و همکاری بهعمل آمد ولی بهجایی نرسید. توماس پیک سپس وارد تماس مستقیم با هنرمندان شد. در مجموع، آنطور که فهرست نشان میدهد ۲۱۳ عنوان صفحه پر شده است که شامل ساز تنها، ارکستر، آواز و جالبتر از همه مقدار زیادی تکگویی و تأتر است. متأسفانه نزدیک به نیمی از آنها از بین رفته است و موجود نیست. اما از بقیهی آنها بر اساس مشورت با اهل فن بیش از شصت صفحه را ضبط و برای تکثیر به ایران آوردهام.
فرید اسدی دهدزی
برگرفتهشده از شمارهی ۴۲ ماهنامهی فرهنگی و هنری کــلــک، شهـریـور مـاه ۱۳۷۲، نوشتـهی فـرهنگ رجـایـی
۱. در یک کتاب تحقیقی مهم، سرگذشت این داستانها و نحوهی وارد شدن آنها به غرب از سال ۱۵۵۷ آمده است. نگاه کنید به:
Theodore G. Remer (ed.), Serendipity and the Three Princes, from the Peregrinaggio. (Norman: The University of Oklahoma Press, ۱۹۶۵).
۲. مهدیقلیخان مخبرالسلطنه هدایت. خاطرات و خطرات. (تهران: زوار، چاپ دوم، ۱۳۶۱)، صص. ۴۱-۴۲.
۳. در این خصوص نگاه کنید به اثر مهم زیر: ساسان سپنتا. تاریخ تحول ضبط موسیقی در ایران. (اصفهان: انتشارات نیما، ۱۳۶۶).
۴. ناصرالدینشاه قاجار. سفرنامه. (تهران: چاپ سنگی، ۱۳۰۸ هـ.ق)، ص. ۱۹۶.
۵. تحقیقات نگارنده موارد زیر را شناسایی نموده است: « مظفرالدینشاه و کارخانهی ضبط صوت »، اطلاعات ماهانه. جلد سوم (۱۳۲۹) شماره ۶، صص ۳۸-۳۹؛ مظفرالدینشاه، « اسناد تاریخی [فرمان مربوط به گرامافون] »، وحید. جلد اول (۱۳۴۲). شماره ۱۱، ص. ۸؛ « مظفرالدینشاه، فرمانی دربارهی ترویج و تسهیل فروش گرامافون »، بررسیهای تاریخی. جلد ششم (۱۳۵۰)، شماره ۲، صص. ۲۳۵-۲۴۰.
۶. گزارش مربوط به ضبط صدای مظفرالدینشاه که نسخهای از آن در نزد نگارنده موجود است
منبع : وبلاگ همایون شجریان
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست