چهارشنبه, ۲۶ دی, ۱۴۰۳ / 15 January, 2025
مجله ویستا

آموزه های اسلامی در نوروز


آموزه های اسلامی در نوروز

نوروز نخستین روز از نخستین ماه خورشیدی است كه ایرانیان آن را گرامی می دارند و آیینی است كهن كه گرچه طی هزاران سال دگرگون یافته, اما هرگز از میان نرفته و از سوی اقوام و مذاهب مختلفی كه در سرزمین ایران حضور پیدا كرده اند, مهر تأیید خورده است بدین سان امروزه نوروز از نمادهای بزرگ و وحدت بخش ملت ایران با همه تكثرهای قومی, مذهبی, فرهنگی و زبانی است

● نگاهی به چند پژوهش درباره تاثیر اسلام بر نوروز

"سیدمحمد بهشتی" رئیس پژوهشكده میراث فرهنگی و گردشگری كشور در این باره می‌گوید: "تنوع بین زیستگاه‌ها، اقوام و نژادها در سرزمین واحد ایران قابل مشاهده است. این گوناگونی در نگاه نخست این تصور را ایجاد می‌‌كند كه پیش از آن كه با تنوع روبه‌رو باشیم با تكثر فرهنگی روبه‌رو هستیم. اما در حقیقت خودش به دلیل قدمت زیادی كه زیست بشر در ایران داشته است،‌ عملاً توانسته شرایطی ایجاد كند تا از یك وحدت فرهنگی نیز برخوردار شویم. در نگاه ابتدایی آن چیزی كه در ویترین و پیشانی فرهنگی كشور دیده می‌شود، تنوع است و آن بخش نامشهود و پنهان، وحدت است. آیین‌هایی مثل نوروز كه هر دو سوی قضیه در آنها وجود دارد، می‌توانند به ما كمك كنند تا از منظر این آیین، هم متوجه تنوع و هم وحدت شویم. یعنی عدم مغایرت بین تنوع و وحدت را در آن وحدت ببینیم. همه اقوامی كه در ایران زندگی می‌كنند، نوروز را جشن می‌گیرند. این اقوام شاید حتی زبان یكدیگر را متوجه نشوند، اما یگانگی را در برپایی آیینی مثل نوروز به نمایش می‌گذارند."

نوروز سنتی باستانی است كه بیشتر تاریخ‌نویسان و صاحبان فرهنگ‌ها "جمشید" پادشاه پیشدادی را پایه‌گذار آن می‌دانند؛ چنان كه فردوسی می‌گوید:

جهان انجمن شد بر تخت اوی / فرو مانده از فره بخت اوی

به جمشید بر گوهر افشاندند / مرآن روز را روز نو خواندند

سر سال نو، هرمز فرودین / برآسوده از رنج تن، دل زكین

بزرگان به شادی بیاراستند / می و جام و رامشگران خواستند

چنین جشن فرخ از آن روزگار / بمانده از آن خسروان یادگار۱

با این وجود پژوهش‌های جدید نشان می‌دهند كه نوروز قدمتی به مراتب بیشتر از آن دارد كه پایه‌ریزی‌اش را بتوان به قوم آریایی نسبت داد. "محمد میرشكرایی" مدیر پژوهشكده مردم‌شناسی سازمان میراث فرهنگی و گردشگری از جمله كسانی است كه ریشه نوروز را "سرزمینی" و نه "قومی" می‌‌داند: "نوروز جشنی است برخاسته از فلات ایران و به هیچ قوم و مذهب معینی بستگی ندارد. نوروز با آریایی‌ها وارد ایران نشده است، بلكه آریایی‌ها آن را از مردم فلات ایران گرفته‌اند. بنابراین نوروز یك جشن سرزمینی است، نه جشنی متعلق به قوم یا مذهبی معین. برخی گمان می‌كنند كه نوروز یك جشن زردشتی است، در حالی كه اصلاً چنین نیست.

زردشتیان نیز همانند بقیه مذاهب نوروز را به عنوان یك جشن ملی پذیرفته‌اند."از همین روست كه هر قوم و مذهبی كه به سرزمین ایران گام نهاده، نوروز را محترم شمرده و برآن مهر تأیید زده است. لیكن تأیید اسلام از نوروز به عنوان مذهبی كه نهاد‌های سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی ایران را دچار تحولات عمیق و گسترده كرده است، بی‌شك از اهمیت بیشتری برخوردار است. میرشكرایی درباره علت و ابعاد تأیید نوروز در اسلام می‌گوید: "نوروز جشنی فرهنگی است و با زندگی مردم پیوند دارد. چیزی در آن وجود ندارد كه اقوام و مذاهب مختلف با آن مخالفت ‌كنند. بدین جهت نوروز با پیدایی اسلام- به‌ویژه در مذهب شیعه - مهر تأیید خورد. ارتباطی كه نوروز با مذهب شیعه دارد، خیلی بیشتر از ارتباطی است كه با مذهب زرتشت دارد. به طور مثال در شهر مزار شریف افغانستان، هر سال شب نوروز علمی در بارگاه منسوب به حضرت علی (ع) برافراشته می‌شود و به مدت چهل روز برافراشته می‌ماند و دیگر روایتی است كه روز عید غدیر كه حضرت علی (ع) به ولایت منصوب شد، همزمان با روز عید نوروز اعلام می‌دارد."

احترام نوروز در اسلام هر چند كه به مذهب شیعه منحصر نیست، اما چنان در میان شیعیان فراگیر است كه حتی روایاتی از امامان شیعه در بزرگداشت نوروز نقل شده است. برای مثال علامه مجلسی در "السماء‌والعالم" از امام صادق‌ (ع) حدیثی را بدین مضمون نقل می‌كند: "در آغاز فروردین، آدم آفریده شد و آن روز فرخنده‌ای است برای طلب حاجت‌ها و برآورده شدن آرزوها و دیدار پادشاهان و كسب دانش و زناشویی و مسافرت و داد و ستد. در آن روز خجسته بیماران بهبودی می‌یابند و نوزادان به آسانی زاده می‌شوند و روزی‌ها فراوان می‌گردد."مجلسی همچنین حدیث دیگری را درباره نوروز نقل می‌كند كه منتسب به امام كاظم (ع) است و آن این كه "این روز بسیار كهن است. در نوروز خداوند از بندگان پیمان گرفت تا او را پرستش كنند و برای او شریك قائل نشوند و به آیین فرستادگانشان درآیند و دستورشان را بپذیرند و آن را اجرا نمایند و آن نخستین روزی است كه آفتاب بدمید و بادهای باردهنده بوزید و گل‌های روی زمین پدید آمد و هم جبرئیل بر پیامبر نازل شد و نیز روزی است كه ابراهیم بتها را شكست و هم پیامبر علی را بر دوش خود گرفت تا بتهای قریش را از خانه كعبه بینداخت."۲

از این گذشته "نادر كریمیان" در پژوهشی با عنوان "نوروز در روایات شیعه و در كتاب التاج جاحظ بصری" روایاتی را از كتاب‌‌های "كافی" شیخ كلینی:‌ "من لایحضره الفقیه" شیخ صدوق و "تهذیب الاحكام" شیخ تونسی، یعنی سه كتاب از كتب اربعه شیعه نقل می‌كند كه در آنها به صراحت از نوروز یاد شده است. (۳) نیز "شیخ عباس قمی" در مفاتیح‌الجنان به نقل روایتی از "معلی بن‌ خنیس" می‌پردازد كه حاوی تعلیم امام صادق (ع) به معلی درباره اعمال عید نوروز است. (۴)

علاوه بر عدم مخالفت اسلام با آیین نوروز و از آن فراتر تأیید این مذهب بر نوروزگان، تداوم گرامیداشت نوروز در دوره اسلامی را می‌توان به علاقه شدید ایرانیان برای حفظ مواریث باستانی خود نیز نسبت داد.

"برتولد اشپولر" ایران‌شناس بزرگ آلمانی در این باره می‌‌‌گوید:‌ "از جشن‌های قدیمی ایرانی، بیش از همه جشن‌ سال نو (نوروز؛ شكل عربی آن نیروز) و نیز در پایان تابستان جشن پاییز (مهرگان) طبیعتاً بر اساس تقویم قدیمی برگزار می‌شد. البته مسلمانان، به‌ویژه در زمان عمر دوم ]عمربن عبدالعزیز[ كوشش كردند تا این اعیاد را ملغی كنند و كسانی را كه در این مواقع به طور كلی هدایای متداولی برای مقامات بالاتر می‌فرستادند، تحت فشار قرار دادند.

اما این رسم چنان عمیق با اندیشه و احساس مردم ایران وابسته بود كه به زودی پیروز‌مندانه برای خود جایی باز كرد و با اوج گرفتن كار عباسیان، اما به‌ویژه در زمان آل‌بویه كاملاً در همه جا متداول شد و حتی در بین‌النهرین (درست در بغداد و حتی در بصره) رسمی همه‌گیر شد. در سوریه، مصر و شمال آفریقا نیز این جشن در برخی از زمان‌‌ها به طور نامنظم برگزار می‌شد."(۵)

بدین ترتیب نوروز با ورود اسلام به ایران و فراگیری این مذهب در پهنه‌ای وسیع از شبه قاره هند تا شمال آفریقا، این مجال را یافت تا در میان اقوام غیر ایرانی نیز تداول یابد. همچنین برخی از سنت‌‌هایی كه امروزه پیوستگی عمیقی با نوروز دارند، از دوره اسلامی به این آیین كهن افزوده گردیدند. (و تأكید می‌شود كه در "دوره اسلامی" نه براساس "باورهای اسلامی") از جمله می‌‌توان به رسم "چهارشنبه سوری" اشاره كرد كه به باور "مرتضی هنری" پژوهشگر تاریخ، جغرافیا و فرهنگ عامه در شكل كنونی خود متعلق به دوره اسلامی است. هنری اظهار می‌دارد:‌ "جشن چهارشنبه سوری هم اكنون در آخرین چهارشنبه سال برگزار می‌شود و شك نیست كه چنین روز قطعی برای این مراسم، آیینی پس از اسلام است.

زیرا ایرانیان شنبه و آدینه نداشتند و هر یك از دوازده ماهشان بی كم و بیش سی روز بود كه هر روز به نام یكی از ایزدان خوانده می‌شد.

مانند هر مزد روز (روز اول) بهمن روز (روز دوم) اردیبهشت روز (روز سوم) و...." هنری به برخی روایات شیعی درباره چهارشنبه سوری اشاره می‌كند و می‌افزاید:‌ "اگر چگونگی و اعتقادات این جشن در بعضی مناطق از فرهنگ اسلامی رنگ پذیرفته است،‌ به دلیل دلبستگی عمیق ایرانیان به اسلام و تشیع و بزرگداشت امامان است، زیرا در بعضی مناطق ایران مراسم چهارشنبه سوری در آخرین چهارشنبه ماه صفر برگزار می‌شود و موجب انجام جشن چهارشنبه سوری را نیز قیام مختار ثقفی به خونخواهی حضرت حسین (ع) می‌دانند."

"نادر كریمیان" كه پیش‌تر پژوهش او درباره "نوروز در روایات شیعه" مورد اشاره قرار گرفت، معتقد است كه ردپای انتقال فرهنگ ایرانی از جمله آیین نوروز به دنیای عرب و اسلام را می‌توان در لابه‌لای آثار دوره "نهضت ترجمه" و از جمله كتاب "التاج" اثر "جاحظ بصری" یافت و چگونگی فراگیری آیین نوروز در قلمرو اسلام در سده‌های نخستین اسلامی را توضیح داد. او با اشاره به بابی در كتاب التاج تحت عنوان "هدایای نوروز و مهرگان" كه در آن روش پادشاهان ساسانی در دادن جایزه و مقرری شرح داده شده است، یادآور می‌شود: "التاج را جاحظ آیینه‌ای قرار داده كه مجالس و مناظره‌ها و جشن‌های رسمی و باورهای عمومی خلفا و شاهان و بزرگان در آن با كمال وضوح نمایان است. علاوه بر این، در این كتاب بسیاری از روش‌ها و عادات شاهانه و تزئینات و اوضاع سیاسی گنجانده شده كه پس از شروع دوران حكمفرمایی اسلام و مسلم شدن قدرت سیاسی و دینی برای مسلمین، اعراب قسمتی از آنها را از ایرانیان اقتباس كرده‌اند. ما به وسیله این كتاب می‌توانیم به اندازه تأثیر مهمی كه تمدن ایرانی در دوره عباسیان در تمدن دوره اسلامی داشته است، پی‌ ببریم."

ندا حبیب‌الله

پی‌نوشت‌ها:

۱. شاهنامه فردوسی، به تصحیح ژول مول، انتشارات علمی و فرهنگی، تهران، ۱۳۷۴، كتاب اول، ص۲۷

۲. مجلسی: السماء والعالم، به نقل از ذكایی، پرویز: نوروز تاریخچه و مرجع‌شناسی، مركز مردم‌شناسی ایران، تهران، ۱۳۵۳، ص۱۹

۳. كریمیان سردشتی، نادر: "نوروز در روایات شیعه و در كتاب التاج جاحظ بصری"، مجموعه مقالات نخستین همایش نوروز، پژوهشكده مردم‌شناسی، تهران، ۱۳۷۹، ص۴۵

۴. قمی، شیخ‌عباس: مفاتیح‌‌الجنان، ترجمه موسوی دامغانی، انتشارات كیهان، تهران، ۱۳۷۶، ص۴۹۴

۵. اشپولر، برتولد:‌ تاریخ ایران در قرون نخستین اسلامی، ترجمه مریم میراحمدی، تهران، شركت انتشارات علمی و فرهنگی، ۱۳۶۹، ج۲، ص۳۵۹-۳۵۸

۶. برای آگاهی بیشتر در این باره نگاه كنید به كریمیان سردشتی، نادر و عسگری چاوردی، علیرضا، كتاب‌شناسی نوروز، سازمان میراث فرهنگی كشور، تهران، ۱۳۷۹.

۷. رضی، هاشم: گاه شماری و جشن‌های ایران باستان،‌ انتشارات بهجت، تهران، ۱۳۸۰، ص۴۵۱

۸. دادخواه، محمد‌علی: نوروز و فلسفه هفت‌سین، انشارات حروفیه، تهران، ۱۳۸۲، ص۱۱۹، ۱۱۸

۹. همان جا، ص۱۲۲

۱۰. همان جا، همان صفحه

۱۱. مدرس زاده، مریم: عید نوروز در فرهنگ اسلامی و آیین‌ها و اساطیر ایرانی، مجموعه مقالات نخستین همایش نوروز، ص۱۳۱


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.