سه شنبه, ۱۶ بهمن, ۱۴۰۳ / 4 February, 2025
مجله ویستا

حرکت بر لبه تیغ با چشمان بسته


حرکت بر لبه تیغ با چشمان بسته

نگاهی به ازدواج اینترنتی

پای قصه مادر بزرگ که بنشینی با شرم از عشق می گوید. از عشقی که در روزهای نوجوانی اش آغاز شد و تا به امروز ادامه پیدا کرد. عشقی که اگر خوب بنگری می تواند ابدی باشد.

وقتی حرف می زند از چه چه بلبل می گوید و آواز خنک آب در جوی، از رقص شاپرک درمیان علف های باران خورده دشت و از نگاه سوزان مجنون های عاشق بر گونه های ملتهب و سرخ لیلیان شرم زده روستا! آن روزها عشق های رنگین کنار چشمه آب آفریده می شد و حرارت تبش خنکای آب را گرم می کرد. آن روزها عشق مقدس بود، آنقدر که مادربزرگ دلش نمی خواهد از اولین و آخرین عشقش حرف بزند. از عشقی که هنوز گرمایش درخانه پرمهر مادربزرگ بیداد می کند و چشمان کم فروغ پدربزرگ را با نور آتشینش روشن می کند.

عشق پدربزرگ و مادر بزرگ هنوز هم نشانی از عشق های اساطیری سرزمینشان رادارد. نشانی از عشق شیرین و فرهاد!

این روزها اما دیگر از فرهاد کوه کن خبری نیست. دیگر مجنون در راه لیلی جان نمی دهد. دیگر از ویس و رامین و بیژن و منیژه خبری نیست.

این روزها زندگی ماشینی آنقدر ریشه دوانده که در دنیای احساس و عشق هم نفوذ کرده و آن را تحت تاثیر قرار داده.

در قدیم مراسم خواستگاری رسم و رسوم خاصی داشت. مادر پسر به چند تن از زنان فامیل می سپرد که اگر دختری با شرایط مناسب سراغ دارند به او معرفی کنند. پس از مدتی یکی از این زنان دختری را انتخاب می کرد و به همراه یک یا چند نفر از زنان خانواده داماد سرزده به خانه او می رفتند تادختر را ببینند.

در جامعه سنتی زن و مرد قبل از ازدواج همدیگر را نمی دیدند و این بزرگترها بودند که برای آنها تصمیم می گرفتند.

این مساله امروزه مورد پسند جوان های امروزی نیست و عمدتا آن را تقبیح می کنند اما این نوع ازدواج این روزها به شکل دیگری رواج پیدا کرده که بسیار لوکس و شیک می نماید.

اگر آن روزها دختر و پسر قبل از ازدواج همدیگر را نمی دیدند این مساله در دنیای مجازی اینترنت تکرار می شود و با شکلی نو مجددا اتفاق می افتد. با شیوه ای که در زیر می خوانیم...

می تونم... ازت... خواستگاری... کنم؟

با دیدن این جمله روی صفحه مانیتور دلم لرزید! باورم نمی شد که پوریا بعد از ۳ ماه و ۶ روز به من پیشنهاد ازدواج بدهد.

همینطور هاج و واج به صفحه کامپیوتر زل زده بودم که دوباره نوشت:

«پس... چی... شد؟»

«نکنه... به حرفهام... اعتماد... نداری...؟»

دستانم از استرس یخ کرده بود اما از طرف دیگر نفسم از شوق بند آمده بود.

دروغ چرا از پیشنهادش دلم هری ریخت. حس می کردم سرخ شده ام یک جورایی طرز بیان و صدایش به دلم نشسته بود. با این که هنوز نتوانسته بودیم حضوری همدیگر را ببینیم اما هر روز یک عکس از او در اینترنت می دیدم و در ضمن همدیگر را در «وب کم» می دیدیم.

هنوز از سوالی که مطرح کرده بود هیجان زده بودم که بی اختیار دستم روی صفحه کلید لغزید و تا به خودم آمدم دیدم روی مانیتور نوشته ام «ب...ل...ه»...

اینها خاطرات مینا ۲۹ ساله است که دو سال قبل در چت روم با همسرش آشنا شده و حالا همسرش پس از ۲ سال عقد رسمی برای آغاز زندگی مشترک این پا و آن پا می کند و اگر به حال خودش رها شود، حاضر است زندگی را بی آنکه سر خانه زندگیشان بروند، ادامه دهند. یعنی هرکدام درخانه پدرشان!

مینا که از خاطراتش به عنوان اشتباه یاد می کند می گوید: «برای ادامه این زندگی نکبتی مردد مانده ام» پا فشاری خودم باعث این ازدواج شد و مخالفت پدر ومادرم نتوانست مرا از این فکر عجولا نه منصرف کند و حالا مانده ام که چطور پشیمانی ام را به آنها اعلا م کنم.

هنوز این جمله مادر در گوشم زنگ می زند که «مسوولیت این ازدواج پای خودت است و نباید پای ما را در مشکلا تت وسط بکشی».

مینا که میان رفتن و بازگشتن سرگردان مانده است می گوید: آن زمان که در چت روم با همسرم آشنا شدم نه بچه بودم و نه نادان! اما تحت تاثیر احساسات قرار گرفتم و سرنوشتم را با کلید های کیبورد رقم زدم.

م.ر. خانم ۳۱ ساله ای که ۳ سال پیش ازدواج کرده و صاحب فرزند است. به شرط قید نشدن نامش حاضر به گفت و گو می شود و می گوید: پیش از ازدواج از طریق اینترنت با پسران زیادی آشنا شده بودم.

بعد از این که چت می کردیم در یک کافی شاپ قرار می گذاشتیم و همدیگر را می دیدیم. به جرات می توانم بگویم بیش از ۹۰ درصد پسران وقتی می آمدند چیزی نبودند که در چت روم گفته بودند.

مثلا یکی صدای خوبی داشت و لحن کلا مش به دل می نشست. او خودش را مهندس معرفی می کرد و فارغ التحصیل دانشگاه شریف و صاحب یک شرکت ساختمانی اما پس از چند جلسه آشنایی معلوم می شد از این همه محسنات فقط صدای خوب را دارد و باقی همه کشک است. معلوم می شد که صاحب این صدای جذاب یک دیپلمه بیکار است.

بسیاری از افرادی که می کوشند از طریق اینترنت مقدمه ازدواجشان را فراهم کنند و از صفحه مانیتور در جست وجوی همسر دلخواه هستند، درصورت شکست تمایلی ندارند شیوه آشنایی و ازدواج خود را بازگو کنند که این امر باعث پنهان ماندن تبعات منفی و مثبت ازدواج اینترنتی شده و آنچه در ازدواج های اینترنتی در بیشتر مواقع تقبیح می شود حاصل نظر کارشناسان است.

سمیرا و علی سال قبل از طریق اینترنت باهم آشنا شده اند هرچند از زوایای مختلف زندگیشان نمی گویند، اما معتقدند آشنایی پسر و دختر از راه اینترنت ربطی به موفقیت و شکست آنها در زندگی مشترک ندارد.به شرط آنکه پس از آشنایی اولیه درباره همسر آینده تحقیق کنند و والدین آنها از این ارتباط مطلع باشند.

با این حال آذر که ۴ سال پیش از طریق اینترنت با همسرش آشنا شد نظر دیگری دارد. او که به گفته خودش با یک مرد ایرانی مقیم لندن آشنا شده، پس از قرارو مدار و آشنایی اولیه از طریق اینترنت و تلفن تصمیم به ازدواج با این شخص می گیرد.

سرانجام آقا داماد به ایران می آید و یک عروسی مفصل برای آذر خانم برگزار می کند.

بعد از عروسی هم به بهانه گرفتن اقامت برای آذر کشور را ترک می کند و آذر هنوز هم چشم به راه است تا همسر اینترنتی اش از راه برسد و او را با خود ببرد.

آذر که به لحظه شماری و نگاه های پر از سوال اطرافیان عادت کرده می گوید: مجرد بودن خیلی بهتر از ازدواجی است که سرانجامش معلوم نیست. اگر من برای همیشه مجرد می ماندم و هرگز ازدواج نمی کردم شرایطم خیلی بهتر از الا ن بود.

او دانه اشکی را که بی اختیار به گونه اش غلتیده پاک می کند و می گوید: الا ن من یک زن شوهر دار هستم که معلوم نیست شوهری دارم یا نه! همسرم نه آب پاک روی دستم می ریزد و ناامیدم می کند و نه اقدام مشخصی برای بردن من به لندن می کند. به همین دلیل من بین زمین و هوا معلق مانده ام. نمی دانم باید از او قطع امید کنم یا باید منتظرش بمانم. از طرفی تلفن ها و محبت های عاشقانه اش ادامه دارد و از طرف دیگر هیچ حرکتی برای سروسامان گرفتن زندگیمان نمی کند.

آمارهای چاپ شده در نشریات نشان می دهد که نزدیک به ۱۰ درصد کاربران اینترنتی با جنس مخالف چت می کنند و البته بسیاری از چت ها به ازدواج ختم نمی شود.

با این حال اداره کل مطالعات اجتماعی ناجا طی یک بررسی اعلا م کرده که نزدیک به ۷۰ درصد چت روم ها در اختیار جوانان ایرانی قرار دارد. این آمار حتی بیش از کشورهای پیشرفته است. حتی به طور غیررسمی گفته می شود که ۸۰ درصد دانشجویان در معرض خطر اعتیاد به اینترنت هستند.

این امر نشان می دهد که فضای ارتباطات بین فردی در حال تغییر است و یکی از پیامدهای این تغییر، در نحوه آشنایی دختران و پسران برای ازدواج منعکس می شود.

روانشناسان بر این باورند که در گذشته اگر دختر و پسری از طریق تلفن با هم صحبت می کردند و آشنا می شدند و بعد ازدواج می کردند، بسیار قبیح تصور می شد، اما با افزایش آگاهی این مشکل کم شده است. حالا هم اینترنت ابزار ارتباطی است که هم فرصت دارد هم تهدید!

مهم این است که ما بتوانیم تهدیدها را به فرصت تبدیل کنیم.

روانشناسان خطاب به جوانان می گویند: چنانچه با کسی چت می کنید، سعی کنید صادق باشید، اما برای ازدواج به فرد آن سوی مانیتور دل نبندید و اساس زندگی را بر این آشنایی اولیه قرار ندهید.

البته برخی بر این باورند که با توجه به افزایش سن ازدواج و دشواری انتخاب همسر ایده آل، ایرادی ندارد که ۲ نفر از طریق چت با هم آشنا شوند، به شرطی که در ملا قات های بعدی با حضور خانواده و راهنمایی آنان این آشنایی اولیه تکمیل شود.

این در حالی است که گروهی دیگر معتقدند که چت روم، محل مناسبی برای همسریابی نیست و زوجین باید ۷۰ تا ۸۰ درصد با ابعاد مختلف فردی و اجتماعی شباهت داشته باشند و روابط بین جوانان از طریق چت حاصل احساسات هیجانی و وابستگی بدون آگاهی و حضور والدین است که می تواند مشکل ساز باشد.

اما این که چقدر آشنایی و ازدواج از طریق اینترنت منجر به شکست می شود، نکته ای است که مورد سوال خیلی از جوان ترهاست.

به نظر می رسد با توجه به پیچیده شدن روابط اجتماعی و ورود ابزارهای ارتباطی جدید، آشنایی و ازدواج از طریق اینترنت اکتفا به اطلا عات محدود رد و بدل شده نمی توان زندگی پایدار، امن و مطمئن را پایه ریزی کرد.

شاهد بارز این وضعیت، افزایش روند طلا ق در جامعه همراه با گرایش برخی افراد به سوی آشنایی با یکدیگر از طریق اینترنت و به عبارت دیگر ازدواج های اینترنتی است.

این گونه ازدواج ها به دلیل مبتنی نبودن بر پایه فرهنگی و ارزشی جامعه و آشنا نبودن افراد با یکدیگر و ارزش های خانوادگی طرف مقابل به سرعت فرو می پاشد اما با وجود آن چنین افرادی کمتر حاضر می شوند هنگام بیان علت طلا ق خود به این موضوع اشاره کنند.

مهناز که خود از طریق اینترنت ازدواج کرده است، می گوید: قصدم از چت تنها یافتن همسر نبود، بلکه پرکردن تنهایی خویش را می جستم اما از همین طریق با همسرم آشنا شدم.

وی می گوید: در اینترنت دامنه انتخاب وسیع است وهمچنین چون ظاهر فرد را نمی بینید بیشتر به تفکر وی اهمیت می دهید.

اگر فاکتورهای ذهنی شما را نداشت، خیلی راحت با یک فرد دیگر در زمینه ازدواج صحبت می کنید.

به گفته او، در اینترنت هیچ فردی، دیگری را نمی شناسد به همین دلیل می توان جواب های صریح تری شنید اما در مراسم خواستگاری به صورت سنتی چون به ظواهر اهمیت داده می شود، به مسائل همراه با ریا پرداخته می شود و وقتی مراسم خواستگاری با یک صحبت کوتاه میان دختر و پسر به اتمام می رسد باید دختر براساس ظاهر فرد به پیشنهاد ازدواج پاسخ دهد.

همچنین بده بستان های مادر ممکن است علا قه و تمایل طرفین را تحت الشعاع قرار دهد. او معتقد است که ۵۰ درصد ازدواج های اینترنتی با موفقیت انجام می شود و در ۵۰ درصد دیگر هم مانند سایر ازدواج ها مسائل زیادی دخیل است.

با این حال وحید با اطمینان از شکست چنین ازدواج هایی یادآور می شود که اغلب افراد مشکل دار و با پیشینه نامناسب هستند که سعی می کنند فراتر از هرگونه مسوولیت پذیری در چنین وادی که نامش ازدواج هم نیست، وارد شوند.

ارزیابی های آماری در یکی دو سال گذشته حاکی از آن است که بی برنامگی درامر ازدواج، جامعه را با وضعیت نگران کننده ای روبه رو کرده و چنانچه افزایش آمار جوانان در سن ازدواج ادامه یابد در ۱۰ سال آینده بر حسب جمعیت دختر و پسر و برخی متغیرهای کیفی چون افزایش دختران تحصیلکرده با یک درهم ریختگی و نا هم ترازی گیج کننده روبه رو خواهیم بود.

شیوه آشنایی بعدها در روابط زوجین با هم تاثیرات عمیقی می گذارد. فرض کنید دختر و پسری از طریق اینترنت با هم آشنا شده اند و بعد هم این آشنایی به ازدواج کشیده شده است.

آنها تحت تاثیر فضای احساس جای پدیده های خوب و بد را در ذهنشان جابه جا می کنند، اما این جابه جایی زمان زیادی طول نخواهد کشید و ذهن آنها به شناسایی دوباره مولفه های خوب و بد خواهد رفت.

به این معنا که دختر یا پسر پس از ازدواج از خود خواهد پرسید آیا همسرش همان روزی که با او چت می کرد، با افراد دیگری هم چت می کرده است؟

پاسخ این سوال به احتمال زیاد در ذهن پسر یا دختر مثبت است. آیا همسرش پس از ازدواج به چت کردن ادامه نخواهد داد؟ آیا ممکن است او پنهانی اقدام به ارتباط با افراد دیگر کند؟

این پرسش ها که همگی به نوعی به شیوه آشنایی این زوج ها بر می گردد، می تواند روابط آنها با همدیگر را به تنش و تزلزل سوق دهد. نکته دیگر غیرقابل اعتماد بودن اطلا عات رد و بدل شده در گفتگوهای اینترنتی است.

شما وقتی می بینید در دنیای واقعی خیلی وقت ها خلا ف واقعیت اتفاق می افتد چطور می توانید انتظار داشته باشید که در دنیایی که خیلی راحت می توان دروغ های بزرگی به هم بافت، این اتفاق نیفتد؟

واقعا چند درصد از اطلا عات مبادله شده در یک گفتگوی اینترنتی می تواند واقعیت داشته باشد؟ آیا کسی حاضر است بنای زندگی اش را بر روی این آگاهی های واهی و تو خالی پرکند؟

والدین ما برای این که بتوانند حمایت مثبتی در این باره از فرزندانشان داشته باشند پیش از هر اقدامی باید نسبت به موضوع آگاه باشند. بسیاری از خطراتی که والدین از آن به عنوان خطربرداشت می کنند، خطر احساسی است نه خطر واقعی!

اگر والدین بدون اشراف به فضای اینترنت صرفا از دریچه منع وارد شوند قطعا فرزندان به شکل دیگری آسیب خواهند دید. اینترنت، واقعیت روز جامعه است و نمی توان این واقعیت را انکار کرد اما این سخن به آن معنا نیست که فرزندان در برابر ابزارهای جدید، تنها رها شوند.

مسوولیت والدین جز این نیست که با دلسوزی و بصیرت در کنار فرزندانشان قرار بگیرند، نه در مقابل آنها!

درک نکردن صحیح دنیای جوانان و اطلا ع نداشتن از پارامترها و مختصات یک رابطه مثبت با فرزندان، ۲ چالش عمده است که والدین ما در برخورد با فرزندانشان دارند و در نتیجه نمی توانند به ویژه در لحظات سرنوشت ساز به شکل و شیوه صحیح با آن تعامل داشته باشند. والدینی که می خواهند واقعا به فرزندشان کمک کنند راهی جز شناخت نیازها، احساس ها، افکار و در یک جمله دنیای فرزندشان ندارند.

والدینی می توانند.

در بازشناسی کارکردهای منفی اینترنت و مشاوره به فرزندانشان موفق باشند که از پیش رابطه ای مثبت را برای او تعریف کرده باشند وگرنه هر حرفی که از آن بوی تحمیل و تحقیر به مشام برسد نه تنها چالش را برطرف نخواهد کرد، بلکه به عمیق تر شدن شکاف خواهد انجامید.

متاسفانه بسیاری از والدین ما تصور می کنند فرزندانشان باید هر روز و هر لحظه از کارهایی که انجام می دهند گزارشی به آنها بدهند در حالی که این شیوه درستی در ارتباط گیری با فرزندان نیست و به طور قطع آنها رااز هم دور می کند.

نویسنده : مرجان حاجی حسنی