چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا

لقمه حلال سالم و مقوی


لقمه حلال سالم و مقوی

تغذیه و درمان از نگاه قرآن و عترت

«غذا»؛ خوردنی است که نشو و نمو تن و قوام تمام بدن به آن است.

یکی از محورهای معظم مدیریت خدمت‌رسانی از سوی متولیان، سلامت تغذیه افراد جامعه است که ما در ذیل به امهات مسائل مربوط به آن می‌پردازیم.

کارگزاران حکومت وظیفه دارند آنچه به عنوان خوردنی و نوشیدنی وارد جامعه می‌شود را نظارت کرده تا از جهت بهداشتی ضامن سلامت افراد جامعه باشد نه سبب گرفتاری‌های مضاعف برای فرد و حکومت.

تغذیه غلط و غیربهداشتی، طراوت را از جامعه می‌گیرد و ملتی که تغذیه درست ندارد، نوآوری و پیشرفت فکری، فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و... ندارد.

تغذیه نادرست حقیقتاً مادر بسیاری از فسادها، نابرابری‌ها و... است.

البته این معنا همان قدر که در باب ظاهر غذا ملاک است درباره باطن آن هم مطرح است.

در گذشته باور داشته‌اند که: غذا تنها به ما پروتئین و ویتامین می دهد و می گفتند: مثلاً پرتقال، پرتقال است و پر از ویتامین می‌باشد. حلال و حرام ندارد، روا و ناروا نمی‌شناسد؛ چگونه ویتامین‌های پرتقال دزدیده شده با پرتقال حلال متفاوت است؟

اما در روایات دینی آمده است: غذا، روان و صفت دارد و روحیات آن به روحیات ما سرایت می‌کند.

از باب مثال می توان گفت که یک عدد انار دزدیده شده لقمه حرام است و لقمه حرام در روان انسان تأثیر نامطلوب دارد.

به واقع گوشت‌ها، تخم‌مرغ و... روحیات و صفات یک حیوان را به انسان منتقل می‌کنند لذا حضرت علی (ع) فرمود: شیر و گوشت بز را به فرزندان خود کمتر بخورانید که ترسو می‌شوند. شیر و گوشت حیوانات درنده مانند ببر و پلنگ و گرگ و کفتار را نخورید که درنده‌خویی را به شما منتقل می‌کند.

بنابراین بهداشت ظاهری غذا، تبیین‌گر ویتامین‌ها، میکروب‌ها و ویروس‌ها است و راههای درمان و مبارزه با آفت‌ها را نشان می‌دهد. اما روان و خاصیت غذاها فراسوی طب است.

در بسیاری از احکام الهی، چیزی حرام یا حلال است که فلسفه آن را علم نمی‌داند و با ابزار علمی نمی توان اسرار آن را شناخت، چون فواید یا زیان آن در مرزهای علم مادی قرار ندارند.

بدین جهت متولیان حکومتی باید این مفاهیم و فرق مسائل حل‌شده طبی را از غیر این مطالب برای امت از راه‌های مختلف مثل کتب درسی، رسانه‌های جمعی و... روشن نمایند و فقط در پی تبلیغ بازرگانی نباشند، بلکه خواص روانی را هم تبلیغ کنند.

برای نمونه: خوردن بعضی از گوشت‌ها در اسلام منع شده است؛ مانند گوشت خوک، گوشت سگ و برخی دیگر از حیوانات درنده. اما در سایر ملل و اقوام این حرمت وجودندارد و آن را مصرف می‌کنند و سالها با بینش علمی و طبی می‌پرسیدند که: چرا منع شود؟

با پیشرفت علم و روش‌های تجربی (پراگماتیسمی) در گوشت خوک و سگ، ضمن کشف انگل‌های فراوان که با آلوده کردن طبیعت، دیگر حیوانات و سپس انسان هم به وسیله آن آلوده می‌شد گفتند: باور می کنیم که احکام اسلامی منطبق با واقعیت‌هاست و مردم را از خوردن گوشت خوک منع کردند؛ تا آن که سیستم تولید غذاها دگرگون شد و صاحبان صنایع و تولید کنندگان با کنسروکردن غذاها و قراردادن آن در حرارت بالاتر از صد درجه،‌باور کردند که : انواع ویروس‌ها،‌انگل‌ها نابود می‌شود و دیگر خطری سلامت انسان‌ها را تهدید نمی‌کند و اعلام نمودندکه دیگر گوشت خوک یا سگ خطرساز نیست.

این که این گوشت دیگر دارای انگل نیست یا انگل‌ها در حرارت مناسب نابود می‌شوند، درست است یا نادرست؛ بحثی جداگانه می‌طلبد؛ زیرا علم روزی با قاطعیت مطلق، کوچکترین ذره عالم را مولکول نامیدو بعدها اعلام کرد که اتم است و چندی بعد از قاطعیت دست کشید و با بیان چند احتمال سکوت اختیار کرد. اما آیا فقط در خوردن،‌انگل مهم است؟

مثلاً پاکیزگی غذا کافی است میل کردن آن در مکان پاک، دیگر ملاک نیست؟ به طور مثال چه کسی در حال اختیار حاضر است لذیذترین و پاکیزه‌ترین غذا را در مکان پر از کثافت بخورد؟ نکته قابل توجه دیگر این که : می دانیم برای نابود کردن انگل‌ها ادعا می‌کنند که به آنها حرارت مضاعف می‌دهند؛ حال سؤال این است: حرارتی که انگل را از بین می‌برد با خاصیت غذا چه می کند؟ به خوبی می دانیم حرارت متعارف بسیاری از خواص غذا را کم‌رنگ می‌کند چه رسد به حرارت غیرمتعارف.

بنابراین، روان غذایی هم مهم است و باید به روحیات گوشت خوک و صفات روانی و خاصیت‌های آن توجه کرد. در روایات اسلامی فراوان آمده است که گوشت خوک، صفات روانی خوک، مثل بی‌غیرتی و بی‌تفاوتی نسبت به جنس ماده را به انسان منتقل می‌کند، چه در حرارت صددرجه قرار بگیرد یا نگیرد، در صنایع تولید غذا برود یا نرود.

پس کارگزاران حکومت باید در این زمینه هم خدمت‌رسانی کرده و فقط به تصویب بخشنامه‌ای ممنوعیت همراهی با سگ و ... بسنده نکنند.

مثلاً آخرین دستاوردهای پزشکی را با حجم وسیع خبری در جامعه تبلیغ کند. برای مثال اخیراً ثابت شد تماس با پشم و موی سگ، شدیداً به قوه بینایی لطمه می‌زند و سو و قدرت بینایی را به مرور و آرامی ضعیف می‌کند. حاکم موظف است این رهاوردهای مهم پزشکی را در سطح وسیع، اطلاع‌رسانی کند.

● خدمات درمانی

با همه مراقبت‌ها و رعایت اصول بهداشتی، باز هم جامعه نیازمند مراکز درمانی است و حکومت وظیفه دارد در این زمینه خدمات لازم را ارائه دهد. تأسیس بیمارستان‌های تخصصی و فوق تخصصی متعدد در مناطق مختلف، تربیت نیروی مرتبط، دادن یارانه برای پائین آوردن هزینه درمان، ارائه تسهیلات کافی به بخش خصوصی برای ایجادچنین مراکزی در راستای سیاست‌های درمانی، صدور کارت عضویت سلامت یا مهلت سه‌ماهه برای شهروندان، اجرای طرح پزشک خانواده، آموزش‌های درمانی از طریق رسانه‌های جمعی و... از سرفصل‌های مهم مدیریت خدمت‌رسانی درمانی است و متولیان نظام وظیفه دارند این مهم را نهادینه کرده و با کمک همبستگی ملی و مشارکت عمومی آن را متحقق سازند.

محور دیگر در این بعد استخدام پزشکان مجرب و تقسیم آنها در سراسر مناطق مملکت است.

نکته مهم دیگر تکریم جایگاه پزشکان است. طبیب باید بداند یکی از اسماء فعل خدای رحمان، طبابت است:‌قال رسول‌الله: (الطبیب‌الله) (۱) بنابراین، پزشک باید از جهت امور مالی و رفاهی غنی باشد تا به بیمار به چشم مشتری نگاه نکند تا خدای ناکرده از محور قداست عملی خود خارج شود.

همچنین حکومت موظف است برای پزشکان کتاب‌های علمی مفید را، رایگان ارسال نمایدو در مقابل از آنها نظریه علمی بخواهد؛ تا نوآوری علمی در سطح پزشکی مملکت به وجود آید.

در یک جمله تسهیلات متعدد رفاهی رایگان، برای پزشکان از اصول اساسی مدیریت خدمت‌رسانی درمانی است.

پی نوشت ها در روزنامه موجود است.



همچنین مشاهده کنید