پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

زمان همیشه جلوتر از ماست


زمان همیشه جلوتر از ماست

نگاهی به فیلم «شهامت واقعی» اثر برادران کوئن

«شهامت واقعی» ساخته برادران کوئن بازسازی رمانی کلا سیک به همین نام از چارلز پورتیس است. داستان فیلم، نمایش تلا ش دختر ۱۴ ساله ای به نام متی راس(هیلی استینفلد) برای انتقام قتل پدرش توسط یک آدمکش به نام تام چنی (جاش برولین) است. او با اصرار فراوان، کلا نتری چاق و یک چشم مارشال روستر کاگبرن(جف بریجز) را استخدام می کند و در ادامه سفرشان لا بوف(مت دیمون) یک رنجر تگزاسی نیز که در پی دستگیری چنی به دلیل قتل یک سناتور است به گروه آنها می پیوندد.

سفر، عنصر دوست داشتنی برادران کوئن در فیلم جدیدشان باز هم خودنمایی می کند. سبک(ژانر) فیلم جدید برادران خلا ق کوئن در میانه فیلم برای دومین بار(بار اول در فیلم جایی برای پیرمردها نیست) تغییر می کند.

فیلم سرشار از نمادهای شناخته شده سینمای وسترن است. صحنه اعدام، قاتل فراری، مارشال و... ازجمله نشانه هایی است که باعث می شود مخاطب منتظر تماشای یک فیلم وسترن کلا سیک باشد. موضوع اصلی فیلم مانند دیگر نمونه های مشابه خود، حول محور انتقام شکل می گیرد اما این بار طی یک اقدام ساختارشکنانه، قهرمان داستان یک دختربچه ۱۴ ساله است.

تا قبل از فصل پایانی فیلم، شخصیت ها خیلی معرفی نمی شوند و بازی ها به طور تعمدی، بسیار سرد و غیرمنطقی است به خصوص بازی شخصیت دختر قهرمان داستان هیچ شباهتی به کسی که دچار چنین مصیبتی(قتل پدر) شده، ندارد و به نظر می رسد انتخاب او برای چنین نقشی، اشتباه است. در اجرای بازی ها، واکنش های اندکی وجود دارد و فیلم، مخاطب خود را تا فصل مواجه شدن با قاتل پدر و دارودسته اش درگیر نمی کند. در واقع سازندگان فیلم با وجود بهره گیری از عناصر کلیشه ای سینمای وسترن، فیلمی غیر وسترن را ارایه کرده اند.

«شهامت واقعی» تا قبل از صحنه مواجه شدن با قاتل پدر، فیلمی مکاشفه گونه است اما بعد از ورود شخصیت آدمکش(تام چنی)، ژانر فیلم به یکباره عوض می شود و مخاطب با یک سینمای کاملا وسترن ناب مواجه می شود.

«شهامت واقعی»، فیلم شجاعانه ای است برای اینکه در معرض خطر از دست دادن تماشاگر است. مخاطب دایما به علت وجود فضای وسترن در فیلم در جست وجوی داستان پرکش و قوس است اما تا اواخر فیلم خبری از این تعلیق نیست، فیلمنامه مملو از شخصیت پردازی های مدرن است; شخصیت پردازی هایی که عامدا نه، سطحی طراحی شده اند و تا فصل پایانی، روابط بین آدم ها کاملا سرد و بدون هیجان طراحی شده که به تدریج بین سه شخصیت اصلی فیلم روابط عاطفی شکل می گیرد.

در ابتدا به نظر می رسد فیلم در فضاسازی مورد نظرش شکست خورده اما تاثیرگذاری متقابل شخصیت ها در فیلمنامه، این گمان را از بین می برد. ریتم فیلم در بخش ابتدایی، کند است وبا جنس نماهایی روبه رو می شویم که هیجان را از مخاطب می گیرد ولی در بخش دوم نوع کادربندی تغییر می کند و ریتم فیلم تندتر شده و تماشاگر هیجان زده می شود. پیام فیلم در یک جمله خلا صه می شود و آن اینکه همیشه زمان جلوتر از ما حرکت می کند. در سکانس پایانی، احساس مخاطب از سوی قهرمان زن قصه بیان می شود یعنی احساسی که برای مخاطب هم ملموس است. زمانی که فیلم به انتهای خود نزدیک می شود، مخاطب متوجه می شود که زمان را از دست داده و در مورد فیلم قضاوت اشتباهی کرده در صورتی که فیلم، فیلم با ارزشی است.

فیلم نامزد دریافت ۱۰ جایزه اسکار شامل جایزه بهترین فیلم، بهترین کارگردانی، بهترین بازیگر مرد برای جف بریجز، بهترین بازیگر زن نقش مکمل، بهترین فیلمنامه اقتباسی، بهترین فیلمبرداری، بهترین کارگردانی هنری، بهترین طراحی صدا، بهترین طراحی لباس و بهترین صداگذاری شد اما دست آخر بدون دریافت هیچ جایزه ای به بزرگترین ناکامی اسکار ۲۰۱۱ مبدل شد.

سال های طلا یی و عصر خوش ژانر وسترن را دیگر حتی پا به سن گذاشته ها نیز به یاد نمیآورند. این گونه اصیل و سرشار از ذات ناب سینما به طور عمده طی این سالها مورد توجه اعضای آکادمی اسکار نبوده است. در واقع اگر معجزه اقبال وسترن نابخشوده ساخته کلینت ایست وودنازنین خودمان را قلم بگیریم; دیگر به شاهد مثالی برنمی خوریم. حالا برادران کوئن با یک وسترن بازسازی شده از راه رسیده اند.

رمان ۲۱۵ صفحه ای چارلز پورتیس با نام «شهامت واقعی» که در دسامبر ۱۹۶۸ به بازار نشر عرضه شد، آنقدر جذاب بود و آنقدر نوآوری داشت که بلا فاصله یک نسخه سینمایی به کارگردانی هنری هاتاوی در ژانر وسترن نیز از آن ساخته شود. جان وین برای بازی در این فیلم و ایفای نقش مارشال روبن کابرن به اسکار رسید و نول پورتیس نیز به کتابی چند زبانه تبدیل شد و تا دسامبر سال ۱۹۶۹ بیش از یک میلیون نسخه از کتاب به فروش رسید.

حالا بیش از ۴۰ سال از آن روزگار می گذرد. ژانر نازنین وسترن دیگر نفسی ندارد و در بستر احتضار افتاده و بزرگانش نیز که دیگر مدتهاست از این سرای فانی رخت بربسته اند. در این فاصله نول پورتیس بارها زیر چاپ رفت و ورسیون های سینمایی و تلویزیونی متعددی نیز از این اثر ساخته شد اگرچه تمام این آثار زیرسایه سنگین همان وسترن کلا سیک می ماندند ضمن اینکه هیچ فروغی نیز به معنای واقعی کلمه نداشتند تااینکه از دو سال پیش علا قه مندی کوئن ها به دوباره سازی آن وسترن کلا سیک اعلا م شد. این دیگر یک خبر عادی نبود...

نویسنده : محمد حمیدی