چهارشنبه, ۲۷ تیر, ۱۴۰۳ / 17 July, 2024
مجله ویستا

جان بولتن, دیپلمات هفت تیرکش


جان بولتن, دیپلمات هفت تیرکش

«جان بولتن» از آن دست مردانی است كه مایلم در «آرماگدون» یا آنچه انجیل نبرد نهایی نیكی با پلیدی می نامد, كنارش بایستم لحظه ای تصور كنید دیپلمات شده اید درست است كه اصول حقوق بین الملل را بلد نیستید, ولی با پوشیدن كت و شلواری ساده و پیراهنی با یقه مخصوص, خود را یكی از مدیران وزارت خارجه ایران بپندارید

تقویم رومیزی مانند آهن ربایی قوی چشمان خسته شما را به سوی خود می كشاند. برای بی شمارمین بار فاصله زمانی امروز را از ۳۱ اكتبر تفریق و در تعداد ساعات شبانه روز ضرب می كنید. دلشوره امان نمی دهد كه پشت میز بنشینید. بی تابانه طول و عرض دفتر خیالی تان را یك در میان گز می كنید. مغزتان خشكیده تر و دستتان بی رمق تر از آن است كه تاب نوشتن گزارشی عینی و واقع بینانه از تازه ترین تحولات دیپلماتیك درباره ضرب الاجل شوم آژانس بین المللی انرژی اتمی را برای تصمیم سازان نظام داشته باشد. به سراغ منابع خبری می روید. اگر چه با اسلوب كار آشنا نیستید، ولی برای اظهارات همتایان آمریكایی خود اولویت قائل می شوید. می بینید كه ابتدای هفته پیش كالین پاول وزیر خارجه آمریكا در مصاحبه با «واشنگتن پست» اعلام كرده كه از ایران علایم مثبتی گرفته و روی همان طول موج پاسخش را فرستاده است. وی گفته است: ما به دنبال رویارویی یا بحران با ایران نیستیم، فقط می خواهیم ایران به جامعه بین المللی اطمینان دهد برنامه مخفی تولید تسلیحات اتمی ندارد.ولی دو گزارش مربوط به آخر هفته گذشته میخكوبتان می كند. از یكسو، «جان بولتن» از معاونین پاول در لندن اظهار كرده تهدید ایران باید حذف شود و از سوی دیگر، برخی مقامات وزارت خارجه آمریكا هشدار داده اند دولت جورج بوش برای مقابله با حملات احتمالی ایران در برخی كشورهای اروپایی از جمله رومانی و بلغارستان موشك مستقر می كند.این همه تناقض گویی، حتی در محل كار شما، نوبر است. نگاه سردتان به كلمات خصمانه بولتن خیره می شود: «فكر می كنم آنچه قبل از ۳۱ اكتبر رخ خواهد داد، این است كه ایرانیان قدری همكاری خواهند كرد و بعد مسئله این خواهد بود: آیا همكاری شان كافی است؟ آنها می كوشند ما را گمراه سازند و با توسل به سطح متوسطی از همكاری، پنهان كاری خواهند كرد، می كوشند «شن به چشم ما بریزند»، بازرسی را به تأخیر بیندازند، وقت كشی كنند و نگذارند موضوع به شورای امنیت ارجاع شود.می بینید كه وی افزوده است: اگر ایران مهار نشود، تا آخر دهه جاری صاحب قدرت اتمی خواهد شد، هر چند برخی اظهار می كنند مسئله خیلی سریع تر از این خواهد بود.هشدار مردی كه مقام چهارم وزارت خارجه آمریكا تلقی می شود، بسیار خصمانه تر از كلمات رئیس وی است. كنجكاو می شوید قدری درباره پیشینه اخلاقی و حرفه ای بولتن تحقیق كنید.

بولتن در آرماگدون

بولتن یك نومحافظه كار راستگرای افراطی است كه از سوی «دیك چنی» معاون رئیس جمهور آمریكا به پاول تحمیل شد تا مراقب سیاست های اعتدال گرایانه این ژنرال بازنشسته باشد. وی اعتقاد دارد معاهدات بین المللی و حتی سازمان ملل استیلای جهانی آمریكا را محدود می سازند. لابد می پرسید سمت بولتن چیست؟ معاون وزیر در امور كنترل تسلیحات و امنیت بین الملل!تعجب نكنید.معرفی چنین فردی برای تصدی چنین منصب خطیری نه تنها برای پاول بلكه برای نمایندگان سنای آمریكا به خصوص دموكرات ها پرسش برانگیز و جنجال آفرین بود. بولتن در جلسه رأی اعتمادش ناگزیر به «تقیه موقتی» شد و توانست با ۵۷ رأی موافق در برابر ۴۳ مخالف به دولت بوش پسر ملحق شود.در آن جلسه مارس ۲۰۰۱ جسی هلمز، سناتور افراطی كه در ۱۹۹۸ قانون «هلمز - برتون» را برای تحریم شركت های نفتی خارجی سرمایه گذار در ایران به تصویب كنگره رساند، در حمایت از نوچه خود جمله ای بیان كرد كه ماهیت بولتن را آشكار می سازد. وی گفت: جان بولتن از آن دست مردانی است كه مایلم در «آرماگدون» یا آنچه انجیل نبرد نهایی نیكی با پلیدی می نامد، كنارش بایستم. اگر تردید دارید كه بولتن در زمان آرماگدون در كدام اردوگاه قرار دارد، باید یادآور شد وی هم اندیشی نزدیكی با راستگرایان مسیحی همچون «چنی» «رونالد رامسفلد» وزیر دفاع آمریكا، معاونش «پل ولفوویتز» و مشاور سابق پنتاگون «ریچارد پرل» دارد. بنابراین تصمیمات چنین مردی در زمینه سیاست خارجی می تواند بسیار نگران كننده باشد. «ایان ویلیامز» خبرنگار حوزه سازمان ملل مجله «واشنگتن ریپورت» شناخت دقیقی از معاون كنترل تسلیحات و امنیت بین المللی وزارت خارجه آمریكا دارد. وی هشدار می دهد: نادیده انگاشتن اظهارات بولتن بسیار خطرناك است، زیرا سخنان وی پیشقراولان جنگ های بی پایان هستند.مثلا او در سال ۱۹۹۴ اعلام كرد: «ما چیزی به مفهوم سازمان ملل متحد نداریم.» و «اگر ۱۰ طبقه از ساختمان دبیرخانه سازمان ملل در نیویورك فرو ریزد، تفاوت زیادی پیدا نخواهد كرد.»در جلسه رأی اعتماد به بولتن در كمیته روابط خارجی سنا كه ریاستش بر عهده هلمز بود، سناتور «جان كری» دموكرات با لحنی كنایه آمیز گفت كه این دیپلمات برای جلب نظر مثبت كمیته تقیه كرده است. سناتور «باربارا باكسر» دموكرات، دیدگاه های بولتن درباره سازمان ملل را مغایر با «افكار عمومی آمریكا» دانست. در نهایت هلمز در دفاع از وی، بولتن را «لایق ترین مرد برای این شغل» دانست و او را به عنوان «دوستی ارجمند»، یك «میهن پرست» و «متفكر و نویسنده ای خوش فكر» ستود.

ورود به سیاست

بولتن كه سرانجام در ۱۱ مه ۲۰۰۱ به عنوان معاون پاول سوگند یاد كرد، در ۲۰ نوامبر ۱۹۴۸ در بالتیمور با نام كامل جان رابرت بولتن دوم به دنیا آمد. لیسانس خود را بنا به اعلام پایگاه خبری وزارت خارجه آمریكا با نمرات ممتاز از دانشگاه ییل گرفت واز دانشكده حقوق همان دانشگاه دكترای حقوقش را دریافت كرد. او از ۱۹۷۴ تا ۱۹۸۱ دستیار حقوقی وكالتخانه «كاوینگتون و برلینگ» بود.پس از اتمام تحصیلات، به اردوی مبارزه تبلیغاتی «جیمز بیكر» برای تصدی سمت دادستان كل تگزاس پیوست و ارتباط با بیكر زندگی اش را دگرگون ساخت. بعدها به كمك بیكر كه سرانجام وزیر خارجه آمریكا شد، بولتن به دولت های رونالد ریگان و جورج بوش پدر راه یافت و در چندین سمت به شرح ذیل مشغول به كار شد:معاون امور سازمان های بین المللی در وزارت خارجه (۱۹۹۳ - ۱۹۸۹)، معاون دادستان كل در وزارت دادگستری (۱۹۸۹ - ۱۹۸۵)، معاون اداره توسعه بین المللی (۱۹۸۳ - ۱۹۸۱).

در تیم بوش و چنی

بولتن در این موسسه كوشید اركان سیاست خارجی دولت بیل كلینتون دموكرات را تضعیف كند. وی همچنین یكی از امضاكنندگان نامه ۲۶ ژانویه ۱۹۹۸ با عنوان «پروژه قرن جدید آمریكا» بود.بوش نیز پس از انتخابش به عنوان «رئیس جمهور اقلیت» موفقیت خود را تا حدود زیادی مرهون دسیسه های حقوقی بولتن می دانست و به پاس وفاداری اش به خانواده بوش، او را برای معاونت وزارت خارجه در امور كنترل تسلیحات شایسته دانست. او می دانست بولتن برای اجرای سیاست هایش از جمله احداث سپر دفاعی موشكی و مهار تهدید عراق و ایران بسیار توانمند است. در حقیقت در جلسه كمیته روابط خارجی سنا برای تایید بولتن، سناتور دموكرات «جوبایدن» هنگام انتقاد از این نامزد افراطی گفت: «من هیچ ایرادی در كفایت شما نمی بینم. مشكل من با شما در این سال ها كفایت بیش از حد شما بوده است. منظورم این است كه ترجیح می دهم شما احمق باشید نه خیلی كار آمد.»


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.