چهارشنبه, ۲۶ دی, ۱۴۰۳ / 15 January, 2025
روزهای تاریك بغداد
"آنوقتها، در زمستان ۱۳۶۲ وقتی از گردنههای كردستان بالا میرفتم تا دوباره به سازمان مجاهدین برسم، نمیدانستم روزی خواهد رسید كه متوجه شوم كوهها و گردنههای كردستان، همان بلندیهای كوههای الموت در "روستای كازرخان" قزوین بوده كه من را به "قلعه رجوی" میرسانده است. قلعهای كه "تروریستهای حشیشی" پرورش میداد تا رهبر فرقه را چیزی بالاتر از خلیفه و شاه یعنی "سیدنا" و "سید رجالالعالمین" بخوانند." (ص۸۸)
طرح چنین قیاسی با سایر مسائل و رخدادهای تأسفبار تاریخی از سوی یكی از اعضای سازمان مجاهدین خلق یعنی آقای محمد حسین سبحانی- كه بعد از سالها تحمل زندان انفرادی و شكنجه از حصار تشكیلاتی در عراق رهایی یافته است- میتواند نقطه عزیمت به بحثی تاریخی باشد، هرچند معتقدیم چنین قیاسی صرفاً بخشی از اعوجاجات و معضلات مبتلابه این سازمان را به تصویر میكشد. در نگاهی گذرا به آنچه بعد از پیوند خوردن مجاهدین خلق با بیگانگان (از صدام حسین تا...) رخ نموده، مكانیزمی بسیار پیچیدهتر را برای تابع ساختن نیروها در برابر اراده رأس تشكیلات شاهدیم. به همین دلیل نیز در تحلیل عواملی كه یك سازمان مبارز و ضدنظام سلطه را دچار یك چرخش ۱۸۰ درجهای نموده و به نقطه مقابل شرایط آغازین آن سوق داده است با نظرات متنوعی مواجهیم. برخی، مبانی نظری و سیر فكری این گروه را عامل اصلی چنین سقوطی عنوان میكنند. جماعتی، نقش محوری را به خصلتهای فردی مسعود رجوی میدهند و ... در نهایت برخی نیز همچنان كه در كتاب خاطرات آقای سبحانی آمده ترفندهای خاصالخاص تشكیلاتی را عامل باقی ماندن اعضا و سمپاتها در سازمانی با شكل و شمایل كنونی میدانند.
متأسفانه از آنجا كه بسیاری از صاحبنظران و محققان و صاحبان قلم، بعد از پیوند خوردن گروه رجوی با دیكتاتور بغداد و سپس با نژادپرستان حاكم بر فلسطین اشغالی، این گروه را كاملاً مضمحل شده و منفور در افكار عمومی ارزیابی كردند، در مقام تجزیه و تحلیل همه جانبه این پدیده بسیار پندآموز در تاریخ معاصر كشورمان برنیامدند، در حالی كه به نظر میرسد شناخت دقیق و جامع عواملی كه این گروه را از اوج عزت به حضیض ذلت كشاند برای همه نسلهای این مرز و بوم و حتی سایر ملتهای مبارز میتواند راهگشا و پندآموز باشد.
در این مختصر از دو جنبه فكری و سازمانی به این گروه مینگریم؛ زیرا معتقدیم مسائل تشكیلاتی را میبایست از گرایشهای فكری آن كاملاً تفكیك كرد هرچند از تأثیرات متقابل آنها بر یكدیگر هم نباید غافل شد.
سیر گرایشهای فكری سازمان مجاهدین خلق: همانگونه كه میدانیم، نیروهای بنیانگذار این سازمان به سبب انتقاد از گرایشهای سیاسی و فكری جبهه ملی و سپس نهضت آزادی، از آنان منفك شدند و تشكیلات مستقلی را بنا نهادند؛ بنابراین روند تحولات اندیشهای و نظری در این سازمان را میتوان از زمان عضویت در نهضت آزادی تا به امروز در پنج مقطع كاملاً متمایز از هم تفكیك كرد:
۱- اعتقاد راسخ به اسلام همراه با علم زدگی و علمی پنداشتن مبانی نظری غرب سرمایهداری. ۲- اعتقاد به اسلام همراه با علم زدگی و علمی پنداشتن مبانی نظری ماركسیسم.
۳- وحدت عملی با نیروهای ماركسیست و غلتیدن در وادی التقاط.
۴- پذیرش كامل مبانی نظری ماركسیسم و اعلام رسمی خروج از اسلام.
۵- قرار گرفتن در وادی نفاق بعد از مشاهده از دست دادن پایگاه اجتماعی.
هرچند در این نوشتار قصد پرداخت مشروح به سیر تحولات فكری این سازمان را نداریم، اما باید بر این نكته تأكید داشت در آن سالها كه جوانانی پاك سرشت و اسلام خواه پا در میدان مبارزات مسلحانه حرفهای برای ایجاد جامعهای توحیدی نهادند، به دلیل دور نگه داشته شدن دین از حوزه اداره جامعه، فهم و درك پاسخ اسلام به بسیاری از نیازهای بشری كار بسیار سختی را میطلبید. واقعیتهای تاریخی به خوبی حكایت از آن دارد كه جوانان بنیانگذار سازمان مجاهدین خلق تلاش زیادی برای انطباق استنتاجات خود با مبانی اسلامی داشتند، اما علاوه بر ضعف ارتباط با حوزههای دینی، دو عامل مهم موجب شد تا این حساسیت درست، در مسیر خود تداوم نیابد؛ اول اینكه این جوانان غیرتمند و انقلابی - چه قبل و چه بعد از انشعاب از نهضت آزادی - به اقتضای شرایط آن دوران متأثر از جو علم زدگی شدید بودند. نباید فراموش كرد كه نظریه پردازان نظامهای سرمایهداری و ماركسیسم با سوءاستفاده از چنین فضایی همه نظریههای خود را در حوزه علوم انسانی به عنوان "علم" از موضعی بالا و برتر دیكته میكردند. متاسفانه روشنفكران دینی در مجامع اسلامی نیز بعضاً مسائل ماوراءالطبیعه و اندیشه دینی مبتنی بر وحی را با چنین "علمی" محك میزدند. باید اذعان داشت احساس مرعوب بودن در برابر جو علم زدگی تبعات بسیاری را در دوران گذار اسلام از انزوا به متن جامعه به بار آورد و این مسائل، محدود به سازمان مجاهدین خلق نبود. در این دوران همزمان با تلاشهای قابل تقدیر روشنفكران وارسته و متعهد به مبانی فكری این مرز و بوم برای احیای اندیشه دینی، برخی نیز ملاك سنجش باورهای مذهبی یا تبیین مبانی دینی را آنچه به عنوان علم عرضه میشد، قرار داده بودند. تاثیر این فضا بر مجاهدین خلق بویژه بعد از روی آوردن بنیانگذاران آن به مبارزه مسلحانه تمام وقت و مطالعه گسترده در جنبشهای ماركسیستی جهان، كاملاً محسوس است.
عامل دومی كه موجب شد تلاش رهبران سازمان برای دور نشدن از مبانی اسلامی به تدریج كمرنگ شود، وحدت عملی با گروههای ماركسیستی بود. به منظور تحقق چنین وحدتی، سازمان مطالعاتش را صادقانه؟! به برنامههای مطالعاتی گروههایی چون فدائیان خلق نزدیك ساخته بود تا قرابتهای لازم به وجود آید.
اعتقاد به وحدت بین نیروهای ضد امپریالیستی و پرهیز از هر عاملی كه این جبهه را ضعیف سازد موجب افراطهایی در این زمینه شده بود. در همین چارچوب، به تدریج عمده برنامه مطالعاتی خانههای تیمی سازمان را مطالعه آثار نظری ماركسیستی یا منعكس كننده تجربیات جنبشهای ماركسیستی، تشكیل داد. یكی از اعضای مجاهدین خلق در خاطرات خود در این زمینه میگوید: "پس از ایجاد ارتباط رسمی با سازمان و شروع زندگی پنهان، سپاسی آشتیانی ارتباط خود را با ما قطع كرد و فرد دیگری به نام حبیب را به عنوان رابط سازمان به ما معرفی كرد. پس از چند روز، سازمان دو نفر را با نامهای مستعار خسرو و پرویز به عنوان هم تیمی روانه خانه امن ما كرد ... تیم ۵ نفری ما برنامههای فشرده خود را با مسئولیت حبیب آغاز كرد. از جمله این برنامهها خواندن كتاب و نقد آن بود. كتابهایی مانند "چین سرخ"، "زردهای سرخ"، "خرمگس"، "مردی كه میخندد"، "مبارزات"، "چه¬گوارا"، "الفبای ماركسیسم" و... را در همین دوران خواندیم و نقد كردیم." (خاطرات احمد احمد، به كوشش محسن كاظمی، انتشارات سوره مهر، سال ۸۳، ص۳۱۹)
این در حالی بود كه به اعتراف نیروهای سازمان، چریكهای فدایی خلق به مبانی وحدت از طریق تبادلات فكری پایبند نبوده و هرگز حاضر نمیشدند كتب و آثاری را كه دارای گرایش اسلامی بود، در خانههای تیمی در دسترس اعضای خود قرار دهند: "مدتی كه مصطفی نزد ما بود معتقد بود كه فداییها اشتباه میكنند؛ ما بیست جلد از كتاب امام حسین به چریكهای فدایی دادیم، چرا كه دستاوردهایمان را منتقل میكردیم، اما چریكها گفته بودند این كتابها را نباید كادرها بخوانند؛ چرا كه ایدئالیستی است". (از نهضت آزادی تا مجاهدین، خاطرات لطفالله میثمی، انتشارات صمدیه، ج۲، ص۳۷۶)
همان گونه كه ملاحظه میشود چریكهای فدایی خلق در چارچوب این وحدت و همكاریهای متقابل هرگز حاضر نبودهاند مطالعه كتابهای مذهبی را به اعضای خود تجویز كنند. به طور قطع آنها نیز اگر اجازه میدادند آثار اسلامی در خانههای تیمیشان مورد مطالعه قرار گیرد تردید نسبت مبانی ماركسیستی در میان اعضایشان ایجاد میشد. برای نمونه، تشریح اسلام برای خسرو گلسرخی در زندان موجب تغییر اساسی در نگرش وی میشود: "گلسرخی در زندان شماره ۳ قصر با كاظم ذوالانوار همبند بود. كاظم خیلی با او كار كرده بود، حتی خطبههای نهجالبلاغه را برایش خوانده بود. گلسرخی میگفت: "دنیای جدیدی در برابر چشمانم گشوده شد و اینها چیزهای خیلی جالبی است." خودش احتمال میداد كه آزاد شود. یك روز مهندس عبدالعلی بازرگان تعریف میكرد كه وقتی با گلسرخی قدم میزدم، میگفت: این روشنفكران ما خیلی ذهنی هستند. اگر من آزاد بشوم، اولین كاری كه میكنم، میگویم روشنفكران باید نسبت به اسلام تجدید نظر كنند." (همان، ص۳۴۴)
اگر نوعی مرعوب بودن بر نیروهای مذهبی علم زده حاكم نمیشد، نه تنها همه نیروهای سازمان در معرض آموزشهای ماركسیستی قرار نمیگرفتند بلكه روند تاثیرگذاری در این ائتلاف تشكیلاتی معكوس میشد. این در حالی است كه مجاهدین خلق از برخوردهای غیراصولی تشكیلاتی چریكهای فدائی خلق با خود مطلع بودند: "بنا بود یك اعلامیه مشترك از جانب فداییها و مجاهدین منتشر شود. ما هم لیست انفجارها را نوشتیم، فداییها دو تا از انفجارات ما را ننوشتند. انفجارات خودشان را هم خیلی بیشتر اغراق كردند. خلاصه خیلی مسئله شد. یادم هست سید میگفت ما از اینها خیلی كلك خوردیم." (همان، ص۳۵۲)
با وجود چنین شناختی از فدائیان خلق كه به هیچ اصل تشكیلاتی و اخلاقی در چنین وحدتی پایبند نبودند مجاهدین خلق همچنان در یك پروسه تدریجی، تمامی خواستههای آنان را تحقق میبخشیدند: "به خاطر حفظ وحدت در چنین سازمان و نظامی، باید آموزشهای دینی و قرآنی را كنار بگذاریم كه در این باره همه كادرها در آن نشست اتفاقنظر داشتند. جایگزین آن نیز آموزشهای علمی، نظیر "دیالكتیك محصول علم" خواهد شد یا این كه كادرها- با آن نیت پاكی كه دارند- به تفكر بپردازند؛ نتیجه آن هر چه باشد، چیز خوبی خواهد شد... در نشست كرج همه بودند. بهرام آرام، تقی شهرام، وحید افراخته، مجید شریف واقفی، علیرضا سپاسی و ناصر جوهری، همه كادرها حضور داشتند. بدین سان بود كه اعضای سازمان- كه همه مذهبی بودند و عامل به احكام- به قرائتهای مختلف از قرآن پی بردند و صادقانه به دلائلی كه گفته شد، آموزشهای قرآنی را كنار گذاشتند. همزمان با كنار گذاشتن آموزشهای قرآنی، هویت قرآنی نیز كنار گذاشته میشد و آموزشهای عملی جایگزین میگردید و به تدریج "دیالكتیك محصول علم" جای خود را به "دیالكتیك ماركسیستی" میداد. همزمان كتابهای ماركسیستی ترجمه شده و به وفور در دسترس بود." (همان، ص۳۸۶)
ظاهراً در چارچوب وحدت با گروههای چپگرا این میزان عقب نشینی نیز رضایت خاطر چریكهای فدایی خلق را كه از مرعوب بودن نیروهای سازمان در برابر نظریههای به اصطلاح علمی! وقوف یافته بودند، فراهم نمیكرده است: "مثلاً بحث بود كه در اعلامیهها آیه بگذاریم یا نگذاریم. آیهای كه الله داشته باشد موجب بحث فلسفی میشود. سید میگفت: "از اشكالاتی كه فداییها به ما میگیرند این است كه میگویند آیهای كه در ابتدای بیانیه و آیه و اسم الله كه در آرم مجاهدین است، موجب بحثهای فلسفی میشود و وحدت استراتژیك را تضعیف میكند." تدریجاً از همین جا خودكمبینی سید شروع شد كه ما جبههای داریم علیه امپریالیزیم و صهیونیزم و دربار. نیروهای ضدامپریالیست باید اتحاد داشته باشند و درگیر بحثهای فلسفی نشوند. میگفتند چون الله هم یك مقوله فلسفی است، بنابراین باید كوتاه آمد." (همان، ص۳۹۸)
این وحدت یكجانبه و از موضع مرعوبیت در برابر ماركسیستها با چنین باوری كه آنها دارای اندیشهای عملی هستند، در مورد نیروهای داخل زندان نیز صادق بود: "در این زندان [عشرتآباد] یك كمون بزرگ بود كه همه بچههای مجاهد و فدایی و گروه توفان و برخی مائوئیستها و خیلی از منفردین در آن شركت داشتند." (همان، صص۱۴۵)
در حالی كه شخصیتهایی چون آیتالله طالقانی و سایر نیروهای مسلمان هرگز حاضر نبودند با ماركسیستها وارد یك كمون شوند، نیروهای مجاهدین خلق بیاعتنا به این شخصیتها- كه برای استفاده تبلیغاتی همواره آنان را با عنوان "پدر" خطاب میكردند- حتی با منفورترین نیروهای ماركسیست یعنی مائوئیستها نیز همراه میشدند اما حاضر نبودند در جمع نیروهای مسلمان قرار گیرند.
نقد و بررسی دفتر مطالعات و تدوین تاریخ ایران بر كتاب
منبع:این مقاله توسط دفتر مطالعات و تدوین تاریخ ایران به خبركزاری فارس ارسال شده است.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست