جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
تاثیر تلطیف روابط ایران و آمریکا بر محور تهران ریاض
سفر دستگاه دیپلماسی ایران به نیویورک، در قامت جدید و با شعار تدبیر، اعتدال و عقلانیت در سیاست خارجی، برای شرکت در شصت و هشتمین نشست سالانه مجمع عمومی سازمان ملل حاوی پیامها و تاثیرات مثبتی بر دو محور ویژه در سیاست خارجی ایران خواهد بود.
گشایش در روابط ایران و آمریکا ضمن اینکه میتواند چند دهه تیرگی در روابط را تلطیف کند، میتواند بر روابط تهران و ریاض هم تاثیرات قابلتوجهی بر جای بگذارد.
عربستان به دلیل جایگاه راهبردی در استراتژیهای خاورمیانهای آمریکا، حلقه اول پیرامونی ایران، رهبری هژمونیک بر شبه جزیره عربی و شورای همکاری خلیج فارس و همچنین نقش سیاسی و مالی ریاض در خاورمیانه اهمیت دوچندانی در سیاست خارجی ایران در منطقه خاورمیانه دارد و بر رویکرد منطقه گرایانه ایران و روابط با همسایگان تاثیرگذار است.
منطقه خاورمیانه به دلیل عوامل ژئوپلیتیک، ژئواکونومیک و برخورداری از تنوع قومیتها و هویتهای سیاسی همواره از پتانسیلهای بالایی برای حضور قدرتهای فرامنطقهای برخوردار بوده است. پیروزی انقلاب اسلامی در ایران تاثیرات خاصی را در منطقه خلیج فارس، در روابط با آمریکا و همچنین بر روابط با ریاض بر جای گذاشت. از آنجا که خاورمیانه به طور عام و خلیج فارس به طور ویژه جایگاه مهمی را در استراتژیهای امنیتی ایالاتمتحده بازی میکند، وقوع تحولات ساختاری میتواند منافع ملی آمریکا و متحدان منطقهای این کشور را دچار چالشهایی سازد و بر امنیت ملی آمریکا و همچنین روابط حامی-پیرو بهویژه در موضوعات امنیتی برای کشورهای عربی خلیج فارس نیز تاثیرگذار باشد.
روابط آمریکا و عربستان سعودی در طول هشت دهه اخیر بر محور معادله نفت- امنیت شکل گرفته و تکامل پیدا کرده است؛ بنابراین هرگونه مشکل درون منطقهای میتواند جلوههای تهدید را برای آمریکا و عربستان افزایش دهد. در مقابل هم هر گونه گشایشی در روابط ایران و آمریکا میتواند بر سطح روابط با ریاض تاثیر قابلتوجهی داشته باشد. به ویژه برای عربستان موضوع موازنه قدرت از اهمیت اساسی برخوردار است. در این راستا سلمان شیخ، از کارشناسان موسسه بروکینگز در دوحه معتقد است که کشورهای عربی، همچنان این گشایش احتمالی در روابط تهران- واشنگتن را یک تلاش برای توازن قدرت ارزیابی میکنند. به این ترتیب روابط بهتر تهران و واشنگتن میتواند پیامدهایی برای این توازن قدرت به همراه داشته باشد. از سوی دیگر برخی اعراب به این باور رسیدهاند که با توجه به تحرکهای اوباما در مورد سوریه و ایران، او دیگر نمیتواند شریک قابلاعتمادی باشد. برخی نیز بر این باورند که رییسجمهور آمریکا در مورد اخوان المسلمین، ایران و بشار اسد، رفتار خامی دارد.
فارغ از این سطح تحلیل، باید گفت که موضوعات متعددی در سیاست خاورمیانهای آمریکا وجود دارد و توافق میان محور تهران- ریاض میتواند، از سطح و دامنه بحرانزایی روابط بکاهد و همچنین بر دیگر موضوعاتی که خود ایران و عربستان نیازمند حل و فصل آن هستند، تاثیرگذار باشد. مساله مهم در این میان این است که عربستان به دلیل ملاحظاتی که بهخصوص بعد از ۱۱ سپتامبر در روابط با آمریکا به وجود آمده و همچنین رویکرد آمریکا در برخورد با مصر و دیگر دولتهای گرفتار در بهار عربی، تمایل زیادی دارد که رویکرد مستقلتری را در موضوعات منطقهای اتخاذ کند و در پیوند با یک قدرت منطقهای به حل و فصل مسائل مبادرت ورزد. امری که میتواند به رویکرد و سیاست خارجی و امنیتی ایران مبنی بر عدم حضور و مداخله قدرتهای فرا منطقهای نزدیک باشد.
عراق، سوریه، لبنان، فلسطین، بحرین و یمن از جمله حوزههایی هستند که ایران و عربستان دارای دیدگاههای متفاوت و ملاحظاتی خاص در آن هستند، اما نزدیکی روابط ایران و عربستان و همچنین تغییر و تحولاتی که به دلایل ساختاری و کارکردی، همواره در این کشورها صورت میگیرد، میتواند فرصتهایی را نیز به شکل حوزههای همکاری برای دو دولت ایران و عربستان متصور سازد. آنچه در این میان حایز اهمیت است، دخالت متغیرهای مداخله گری است که پتانسیل حوزههای همکاری را کاهش میدهد و آن را به عنوان حوزه رقابت و در پارهای موارد اختلاف و کشمکش مبدل میسازد. از اینرو ریاض و تهران نیازمند کنترل و مدیریت این الگوهای کشمکش هستند.
پیام هفته گذشته روحانی و ظریف به مناسبت روز ملی عربستان، یک مفهوم ضمنی برای عربستان سعودی و سایر کشورهای حاشیه خلیج فارس به همراه داشت. در حالی که موقعیت دیپلماتیک ایران، با تلاش برای ارزیابی و سنجش تعاملش با واشنگتن بهبود یافته، حاکمان کشورهای حوزه خلیج فارس نیز باید خود را با این شرایط تطبیق دهند. البته هضم این موضوع، کار آسانی برای شیوخ و پادشاهان عربی نیست. هر چند چشمانداز کاهش تنش میان ایران و آمریکا، میتواند کشورهای حاشیه خلیج فارس را به حوزهای ناآشنا در مسائل امنیتی هدایت کند، اما موضوعات دیگری را از صحنه روابط با اعراب خارج میسازد که میتواند الگوهای جدیدی را از اعتمادسازی متقابل در شرایط جدید جایگزین آن سازد.
در همین زمینه تئودور کاراسیک، تحلیل گر امور امنیتی و سیاسی در موسسه تحلیل نظامی خلیج فارس و خاور نزدیک در این باره معتقد است که مبنای بیشتر روابط کشورهای حاشیه خلیج فارس با واشنگتن نگرانیها بر سر ایران، پایگاههای آمریکا، خرید هنگفت تسلیحات از سوی کشورهای عربی و حفاظت از کشتیهای نفتی است. فرصت به وجود آمده در روابط آمریکا و ایران و گشایش در مذاکرات مستقیم با یکدیگر میتواند کشورهای حوزه خلیج فارس را از این حلقه خارج کند. در صورتی که تهران و واشنگتن مذاکرات احتمالی مستقیمی بر سر برنامه هستهای ایران با یکدیگر انجام دهند، این مبنای مشترک میتواند به مرور کمرنگ شود. حتی اگر این هم نباشد، رهبران کشورهای عربی باید برای به دست آوردن توجه کاخ سفید، کمی سخت تر با یکدیگر رقابت کنند؛ بنابراین باید منتظر روزهای آتی در روابط تهران، واشنگتن و ریاض و تاثیر و تاثرهای منطقهای آن ماند.
کامران کرمی
کارشناس ارشد روابط بینالملل و پژوهشگر خاورمیانه
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
تعمیر جک پارکینگ
خرید بلیط هواپیما
ایران اسرائیل غزه مجلس شورای اسلامی دولت نیکا شاکرمی روز معلم معلمان رهبر انقلاب مجلس بابک زنجانی دولت سیزدهم
هلال احمر یسنا قوه قضاییه آتش سوزی پلیس تهران بارش باران سیل شهرداری تهران آموزش و پرورش سازمان هواشناسی دستگیری
حقوق بازنشستگان قیمت خودرو بازار خودرو قیمت طلا قیمت دلار خودرو دلار سایپا ایران خودرو بانک مرکزی کارگران تورم
فضای مجازی شهاب حسینی سریال تلویزیون نمایشگاه کتاب مسعود اسکویی عفاف و حجاب سینما سینمای ایران دفاع مقدس موسیقی
رژیم صهیونیستی فلسطین آمریکا حماس جنگ غزه اوکراین چین نوار غزه ترکیه انگلیس یمن ایالات متحده آمریکا
استقلال فوتبال پرسپولیس علی خطیر باشگاه استقلال لیگ برتر لیگ برتر ایران تراکتور لیگ قهرمانان اروپا رئال مادرید بایرن مونیخ باشگاه پرسپولیس
کولر هوش مصنوعی تلفن همراه گوگل اپل آیفون همراه اول تبلیغات اینستاگرام ناسا
فشار خون کبد چرب بیمه بیماری قلبی دیابت کاهش وزن داروخانه رابطه جنسی