دوشنبه, ۲۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 13 May, 2024
مجله ویستا

۷ نوامبر ۲۰۰۴ ـ در باره انتخابات نوامبر ۲۰۰۴ آمریکا - آمار و ارقام


آخرین ارقام مربوط به انتخابات دوم نوامبر ۲۰۰۴ آمریکا که تقریبا نهایی اند از این قرار اعلام شده بود:
جمع آراء جورج بوش ۵۹ میلیون و ۶۴۰ هزار و ۳۹۴ (۵۱ درصد) و جمع آراء جان کری ۵۶ میلیون …

آخرین ارقام مربوط به انتخابات دوم نوامبر ۲۰۰۴ آمریکا که تقریبا نهایی اند از این قرار اعلام شده بود:

جمع آراء جورج بوش ۵۹ میلیون و ۶۴۰ هزار و ۳۹۴ (۵۱ درصد) و جمع آراء جان کری ۵۶ میلیون و ۱۴۴ هزار و ۷۱۲ (۴۸ درصد).

بیش از بیست میلیون از کسانی که به "جان کری" رای داده بودند جوانان و افراد زیر ۳۰ سالگی بودند.

در سنای صد نفری تعداد کرسی های جمهوریخواهان ۵۱ ، دمکراتها ۴۸ و یک کرسی هم غیر حزبی است.

در مجلس نمایندگان (دوره دو ساله) تعداد کرسیهای جمهوریخواهان ۲۲۸ و دمکراتها ۲۰۶ است با یک کرسی غیر حزبی.

آراء جورج بوش در ایالت اهایو ۱۳۶ هزار بیش از جان کری بود و دمکراتها معترض بودند که چرا «کری» به جای درخواست دوباره شماری، به شکست خود اعتراف کرد و همین طور در «آیوا» که تفاوت آراء ۱۳ هزار بود. در هر دو ایالت ماشین های رای گیری ضمن کار دچار نقص فنی شده بودند.

مفسران برخی روزنامه ها نوشته بودند که قابل قبول نیست که امر رای گیری در آمریکا در دهها نوع مختلف باشد و از روشها و ماشین های گوناگون استفاده شود که از ضریب دقت می کاهد و جای تردید و اعتراض باقی می گذارد.

جان کری همچنان سناتور باقی خواهد ماند. تحلیلگران آمریکایی گفته بودند که گمان نمی کنند حزب دمکرات جان کری را بار دیگر نامزد مقام ریاست جمهوری کند زیرا که در جامعه آمریکا آراء جوانان و روشنفکران به آن اندازه نیست که فردی با عقاید و روش جان کری را به کاخ سفید بفرستد. اشتباه "جان کری" بود که در آن دوره خودرا نامزد کرده بود زیرا معمولا (نه صد درصد) در انتخاباتی که رئیس جمهور جاری شرکت کند خودش برنده می شود.

انتخابات نوامبر ۲۰۰۴ همچنین نشان داد که عوام الناس آمریکایی محافظه کار و مذهبی است و این گروه هنوز لیبرالیسم چپ را نمی پذیرد. از تحلیل انتخابات نوامبر ۲۰۰۴ امریکا چنین بر می آید که بر عده محافظه کاران این کشور افزوده شده است.

پاره ای از جامعه شناسان ۵۹ میلیون و ۶۴۰ هزار رای داده شده به جورج بوش را نشانه تایید سیاست جهانی تهاجمی دولت او و رفتار یکجانبه و دستوری شخص وی در قبال مسائل بین المللی دانسته و گفته اند که سیاست های دولت بوش انعکاس خواست اکثریتی است که در انتخابات دوم نوامبر ۲۰۰۴ به حوزه ها رفتند و شمار آنان به مراتب بیش از انتخابات سال ۲۰۰۰ بود.

یک تاریخدان اروپایی گفته بود: مهاجران نسل پیش از نیمه دوم قرن بیستم که از چهار قرن پیش که به آمریکای شمالی وارد شدند کار خود را با جنگ، خشونت و زور اسلحه پیش بردند و این وضعیت طبیعت ثانوی اکثریت و دست کم نیمی از آمریکاییان شده است و جورج بوش (پسر) نماینده این طرز فکر (طبیعت ثانوی) است. بر پایه این روانشناسی لازم نیست که فرد و دولت نیرومند باشد، همین که گردنکشی و در صحنه بین المللی قلدری کند و در مسائل جهانی خشونت و یکدنگی به خرج دهد برای مقبولیت او در میان آمریکاییان قدیمی (اروپایی تبار) کافی است . آمریکایی ها می دانند که در پس پرده، امور در دست نخبگان این کشور است بنا براین در روز انتخابات در حقیقت به «روش کار» رای می دهند و فردی را که نامزد آن روش و مظهر آن است برمی گزینند.