چهارشنبه, ۱۰ بهمن, ۱۴۰۳ / 29 January, 2025
مجله ویستا

بی اعتنا به عنصر شادی


بی اعتنا به عنصر شادی

برنامه های صبحگاهی از آغاز تا امروز

اواسط دهه ۶۰، یعنی زمانی که ماموریت خارج از کشور در لندن داشتم، سمینار بزرگی در این کشور و با حضور بیش از ۵۰ شبکه تلویزیونی دنیا که در آن زمان برنامه صبحگاهی اجرا می کردند، برگزار شد. در آن سال ها برنامه های صبحگاهی در اروپا بسیار مورد توجه قرار گرفته بود، اگرچه سابقه آن در امریکا بسیار بیش از اروپا بود. برای من بسیار جذاب بود که در این سمینار شرکت کنم و نگاه تهیه کنندگان و مدیران شبکه های تلویزیونی دنیا را به این برنامه ها بدانم. چون آن زمان در کشور ما نه تنها برنامه صبحگاهی وجود نداشت، بلکه برنامه های دیگر هم معمولاً از ساعت ۴-۳ بعدازظهر آغاز می شد و تا ۱۲-۱۱ شب ادامه می یافت. من مایل بودم این اطلاعات را به تلویزیون خودمان منتقل کنم و به همین خاطر نتیجه تجربیات چندین دهه برخی از تهیه کنندگان کشورهای مختلف را در این سمینار جمع آوری کردم که آن طرح عملاً در زمانی که قرار بود برنامه صبحگاهی در کشور ما آغاز به کار کند مورد استفاده قرار گرفت.

در واقع ماحصل آن جلسات و مذاکرات به برنامه صبحگاهی تبدیل شد که آغاز بسیار خوبی در کشور داشت و خوشبختانه نزدیک به همان برداشتی بود که در تجربیات من از آن جلسات وجود داشت. استقبال بسیار خوبی از این برنامه ها در جامعه به وجود آمد و من حتی صف مقامات طراز اول کشور را برای حضور در برنامه در آن سال ها به خاطر دارم. اما رفته رفته سیمای صبحگاهی تلویزیون هویت خودش را تغییر داد و به شکلی درآمد که امروز شاهد آن هستیم.

در واقع با توجه به تغییر مولفه های دیگری در جامعه از جمله ذائقه مردم، هویت فرهنگی جامعه و مسائل دیگر می توان گفت در حال حاضر برنامه های صبحگاهی تلویزیون از استاندارد برنامه های تلویزیونی صبحگاهی که در برخی کشورهای صاحب نام وجود دارد، پایین تر است. در آن بررسی ها دنیا به این نتیجه رسیده بود که برای شکل گیری یک برنامه صبحگاهی باید در چند حوزه مطالعه جدی صورت بگیرد؛ اول اینکه ما باید یک تقسیم بندی از ساعات بیداری مردم داشته باشیم که این مساله رابطه مستقیم با شروع کار در جامعه دارد.

مثلاً در کشور ما اگر فرض کنیم مردم از ساعت ۵ یا ۶ صبح از خواب بیدار می شوند، در هر لحظه ترکیب متفاوتی از نظر جنس و نوع مخاطب ایجاد می کنند. در یک ساعاتی کودکان و نوجوانان، در یک ساعتی کارمندان و در ساعتی دیگر تجار و کسبه مخاطب این برنامه ها هستند و در ساعاتی دیگر فقط خانم های خانه دار در منزل باقی می مانند. نکته بسیار مهم دیگری که در روانشناسی برنامه های صبحگاهی وجود دارد این است که هر کس در هر کجای دنیا وقتی صبح از خواب بیدار می شود، این نگرانی را دارد که در ساعاتی که خواب بوده، در دنیای پیرامونش چه اتفاقی افتاده است. بنابراین برنامه صبحگاهی باید با اطلاع رسانی سریع و نافذ بتواند مخاطب خودش را از اتفاقاتی که در دنیا و پیرامون او افتاده است، مطلع کند. سومین موضوعی که باید در نظر گرفته شود این است که در خیلی از جوامع اروپایی یا حتی در امریکا، برنامه صبحگاهی را موتور حرکت جامعه تعریف می کنند. به این مفهوم که مخاطب در آن ساعت با دیدن برنامه های صبحگاهی باید با انگیزه مضاعف و نیروی فزاینده و با امید به زندگی و عزم بهره وری بالا، خانه را ترک کند و وارد جامعه شود.

در عین حال بحث کودکان و نوجوانان خیلی مهم است و باید بدانیم آنها هم مثل بزرگسالان قبل از ترک خانه باید روحیه شاد، سالم و اقناع شده یی داشته باشند که عملاً عاری از نگرانی یا احساسات مخرب باشد و بتوانند روز خوبی را آغاز کنند. نکته بسیار مهم دیگر در برنامه های تلویزیونی صبحگاهی بخش اطلاعات اقتصادی است چون بخش مهمی از افرادی که در آن ساعات برنامه را می بینند، تجار، کسبه و دست اندرکاران امور اقتصادی هستند که مایلند بدانند در ساعاتی که خواب بوده اند چه اتفاقاتی در حوزه اقتصادی دنیا افتاده است.

به طور مثال با توجه به موقعیت جغرافیایی ما می خواهند بدانند بورس توکیو چگونه آغاز شده است یا تحلیل های مربوط به عملکرد ساعات پایانی شب گذشته در بورس کشورهای دیگر چگونه بوده است تا بتوانند از این اتفاقات به یک جمع بندی رسیده و در مسیر راه، برنامه ریزی های خودشان را متناسب با این تحولات انجام بدهند. متاسفانه ارزیابی که در حال حاضر می شود از برنامه های صبحگاهی انجام داد این است که بعد فرهنگی این برنامه ها بسیار بالاتر و غلیظ تر از ابعاد دیگر است. در بعد اطلاع رسانی های اقتصادی، در بعد ایجاد انگیزه و بالا بردن خلاقیت و حتی در انتخاب نوع خبر برای صبح نوعی بی اعتنایی به این مولفه ها دیده می شود و اگر تهیه کنندگان و مدیران این برنامه ها توجه داشته باشند که چه وظیفه مهمی بر دوش دارند طبعاً از ذکر برخی مسائل ملال آور و ناامید کننده و خبرهای مایوس کننده و حتی کش و قوس هایی که گاه در صفحه تلویزیون بین مجریان بامدادی مشاهده می شود، خودداری می کنند و نسبت به همه مسائل حتی نوع نشستن مجری ها، نوع دکور، لباس و رفتار آنها دقت متفاوتی خواهند داشت.

اگر به عملکرد رسانه ها در کشورهایی مثل سوئیس، فرانسه، آلمان و حتی اتریش نگاهی بیندازیم خواهیم دید رسانه تلویزیون در این کشورها به خصوص برنامه های صبحگاهی برای تحرک بخشیدن به افراد جامعه و بالا بردن بهره وری است. این مساله به آن معنا نیست که در تلویزیون اصلاً برنامه انتقادی نداشته باشیم. اما ساعت انتقاد در فاصله بین ۸ تا ۱۲ شب است همان طور که صبح ساعت آموزش، بعدازظهر ساعت استراحت و ابتدای شب ساعت اطلاع رسانی است.

گاهی اوقات در برنامه های صبحگاهی آنقدر خبرهای ناامید کننده از آلودگی آب، کمبود باران و دیگر مسائل مطرح می شود که مخاطب با روحیه تخریب شده یی وارد جامعه می شود و آن روز عملاً تحت تاثیر انرژی های منفی قرار می گیرد. امروز بحث دادن انرژی منفی و مثبت یکی از ابزارهای اصلی بالا بردن بهره وری در سطوح مختلف اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی است.

چه انرژی منفی بالاتر از اینکه شما فردی را که با نشاط از خواب بیدار شده، آنقدر با انتقادات و خبرهای منفی بمباران کنید که مایوس و سرخورده وارد جامعه شود و تمام روز نگران آب و برق و مسکن و... باشد. بگذارید یک مثالی بزنم. در کشور های اروپایی مثل سوئیس شهرداری از بخشودگی عوارض به مردم یارانه می دهد تا با آن پول لبه پنجره هایشان گل بگذارند و این گونه برآورد می کنند که این گل در خیابان موجب افزایش روحیه افراد جامعه و در نهایت بالا بردن بهره وری می شود.

یک برنامه صبحگاهی هم در نخستین ساعات روز ماموریت بسیج کردن اراده، احساسات، نیرو و تصمیم و توان افراد جامعه به منظور افزایش بهره وری و ایجاد فضای آرام و شاد را برعهده دارد. نتیجه این توجه را بدون شک در برطرف شدن بسیاری از مشکلات در جامعه از جمله در کم شدن تصادفات رانندگی مشاهده خواهیم کرد.

علی اکبر عبدالرشیدی