پنجشنبه, ۱۱ بهمن, ۱۴۰۳ / 30 January, 2025
جویبار لحظه ها جاریست
یک شاعر متعهد با آرمانهای به واقع ایرانی همواره به تاریخ خویش و تاریخ جهان چشم دارد و به دنبال کسب جایگاهی جاودانه در درازنای تاریخ برای فرهنگ و هویت ملی سرزمین خود است. او واژگانش را به پشتوانهی این آرمان مقدس در کنار هم مینشاند تا احساس بلندی و غرورش را به بهترین شکل به نمایش گذارد. در میدان ادب معاصر ایران، سرایندهای با این آرمان بلند در اندیشههای شاعرانهاش چاووشی خوان و راوی قصههای از یاد رفته و آرزوهای بر باد رفته است؛ او به مثابه سرایندهای ملی- میهنی احیاگر خاطرههای کهن ایرانی و بازخوان اسطورههای ژرف این سرزمین است.
مهدی اخوان ثالث (م.امید) از اهالی خراسان و از سرزمین فردوسی توس، شاعر آرمانگرایی است که به زبان ادب کهن از بیمها و امیدهای تاریخی ایران سخن میگوید.
او که جایگاهی منفرد در تاریخ شعر معاصر ایرانی دارد، همواره فرزند زمانهی خویش بود به گونهای که وقوع مقاطع تاثیرگذار تاریخی در زمانی که او میزیست همواره در رگهای سطور شعریاش بازتابی روشن داشت. همچنان که دغدغه پیروزی و شکستهای هویت باستانی ایران در طول قرون و اعصار و در بستر اسطورهها و یا حقایق تاریخی در اندیشهها و به تبع آن اشعارش رویکردی امروزی و معاصر به خود میگرفت؛ به طور مثال مواجهه با جنبش ملی شدن صنعت نفت و کودتای ۲۸ مرداد بر فضا و جوهر فکری او همچون دیگر اندیشمندان و روشنفکران اثر گذاشت.
شرایط سیاسی و اجتماعی آن روزها، ایدهها و اندیشههای ویژهای را در برخی از سرودههای او چون «زمستان» و «صبوحی» پدید آورد. نگاه او همچون دیگر آزاداندیشان آن دورانهای پر هیاهو و ناامیدکننده، در پی بازگویی گرههای اجتماعی ایران است. او خود میگوید: من اکنون چاووشیخوان این کاروانم. کاروان بیداری و شرف، آزادگی و آزادی، کاروان جاودانگی اندیشه و ذوق و خرد آدمی، بنیادی برای زندگی که هر روز به اقتضای حاجات و نیازهای زیستن نو میشود و کهنگیها و ناهنجاریها را از خود میزداید و به جایش آنچه در خور و سودمند است مینماید».
آنچه اخوان را برجسته میسازد، زبان حماسی و نگرش ایرانی اوست. بیان او بیانی جنبشخیز و پر از فراز و فرود چون شاهنامه است. او زبان فردوسی را به زبان امروز در ساحت هنر پیوند داده است و گویی فردوسی برای فرزندان قرن بیستم سخن میگوید. این ویژگی در معنا و ساختار در مجموعه شعری به نام «آخر شاهنامه» کاملا مشهود است. چهره ممتاز اخوان ثالث به عنوان شاعری طراز اول و صاحب سبک در سومین مجموعه او و در آینه اغلب اشعار این دفتر هویدا است. او با زبانی فاخر و قوی روایتگر قصههای آگاهیدهندهای است که با گذر زمان گردی از غبار فراموشی بر آنها نشسته است. شاعر در این سفر در شیپور بیداری دمادم میدمد تا همگان را از غفلتی پیچیده در بیداد رها سازد:
«... ما فاتحان قلعههای فخر تاریخیم
شاهدان شهرهای شوکت هر قرن
ما،
یادگار عصمت غمگین اعصاریم».
شعر اخوان در حقیقت پلی است بین شعر سنتی دیروز و شعر مدرن امروز. گویی او پیش از نیما میزیسته است و رابطه راستین بین شعرهای کلاسیک و شعرهای پنهانی به راستی در اشعار او نمود مییابد.
نادر نادرپور، شاعر توانای ایرانی درباره م.امید گفته است: «شعر او یکی از سرچشمههای زلال شعر امروز است و تاثیر آن بر نسل خودش و نسل بعدی مهم است. اخوان میراث شعر کهن و نظریه نیمایی را با هم تلفیق کرد و نمونهای ایجاد کرد که بدون آن که از سنت گسسته باشد، بدعتی هنرمندانه بر جای گذاشت».
اخوان در اشعارش توانست موج تجدد در شعر را با غنای شعر کلاسیک ایرانی تلفیق کند و به اعجازی قدرتمند در کلام دست یابد. او واقعیتها را میکاود تا از آن واقعیت تازهای بپردازد. درست است که نوآوری در شعر اخوان در قاب سنت میدرخشد، اما کهنگرایی یا آرکتایپ در شعر او به معنی حفظ و پافشاری بر اعتقادات جزمی نیست. هوشنگ گلشیری نویسنده مطرح، م.امید را رندی میداند از تبار خیام با زبانی بیش و کم میانه شعر نیما و شعر کلاسیک فارسی.
شعرهای اخوان در دهههای ۳۰ و ۴۰ روزنه هنری تحولات فکری و اجتماعی آن دوره بود و بسیاری از جوانان روشنفکر و هنرمند آن روزگار با شعرهای او به نگرش تازهای از زندگی رسیدند. او درونمایههای حماسی اشعارش را با جنبههایی از استعاره و نماد مزین میکند تا بافتی به هم تنیده و قوی از واژهها و عبارات بسازد. در همین زمینه اسماعیل خویی شاعر و پژوهشگر بر این اعتقاد است که اخوان دبستان شعر نوی خراسانی را بنیاد گذاشت و دارای یکی از توانمندترین و دورپردازترین خیالهای شاعرانه بود. چشم بر هم میگذاریم و در ذهن و قلبمان زیباییهای اشعارش را یک به یک مرور میکنیم و غرقه در افتخار از داشتن چنین شاعر توانا و متعهد آرام زمزمه میکنیم این شعر زیبایش را:
«از تهی سرشار،
جویبار لحظهها جاریست.
چون سبوی تشنه کاندر خواب بیند آرام
و اندر آب بیند سنگ،
دوستان و دشمنان را میشناسم من
زندگی را دوست میدارم؛
مرگ را دشمن
وای، اما- با که باید گفت این؟- من دوستی دارم
که به دشمن خواهم از او التجا بردن
جویبار لحظهها جاری».
«چون سبوی تشنه- تیر ۱۳۳۵»
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست