پنجشنبه, ۱۱ بهمن, ۱۴۰۳ / 30 January, 2025
مجله ویستا

تحمیل رای یعنی دیکتاتوری


تحمیل رای یعنی دیکتاتوری

مردم در سراسر کشور در انتخاب فرد مورد نظر خود آزادند و احدی حق تحمیل خود یا کاندیداهای گروه یا گروهها را ندارد هیچ مقامی و حزبی و گروهی و شخصی حق ندارد به دیگران که مخالف نظرشان هستند توهین کنند, و احدی شرعا نمی تواند به کسی کورکورانه و بدون تحقیق رای بدهد و اگر در صلاحیت شخص یا اشخاصی تمام افراد و گروهها نظر موافق داشتند ولی رای دهنده تشخیصش بر خلاف همه آنها بود, تبعیت از آنها صحیح نیست , و نزد خداوند مسئولیت دارد

آقای‌ مصباح‌ یزدی‌ که‌ می‌فرمایند رای‌ مردم‌ هیچ‌ اثر شرعی‌ و قانونی‌ ندارد. و رای‌ و نظر فقط‌ حق‌ یک‌ نفر است‌ که‌ او دستور می‌دهد به‌ چه‌ کسی‌ به‌ عنوان‌ رییس‌ جمهور رای‌ بدهید و اوست‌ که‌ اساسا دستور می‌دهد رای‌ بدهید یا رای‌ ندهید به‌ جملات‌ صریح‌ امام‌خمینی‌ توجه‌ فرمایند:

«ما بنای‌ بر این‌ نداریم‌ که‌ یک‌ تحمیلی‌ به‌ ملتمان‌ بکنیم‌. و اسلام‌ به‌ ما اجازه‌ نداده‌ است‌ که‌ دیکتاتوری‌ بکنیم‌. ما تابع‌ آرای‌ ملت‌ هستیم‌. ملت‌ ما هر طور رای‌ داد ما هم‌ از آنها تبعیت‌ می‌کنیم‌. ما حق‌ نداریم‌. خدای‌ تبارک‌ و تعالی‌ به‌ ما حق‌ نداده‌ است‌، پیغمبر اسلام‌ به‌ ما حق‌ نداده‌ است‌ که‌ ما به‌ ملتمان‌ یک‌ چیزی‌ را تحمیل‌ بکنیم‌. بله‌ ممکن‌ است‌ گاهی‌ وقتها ما یک‌ تقاضایی‌ از آنها بکنیم؛ تقاضای‌ متواضعانه‌، تقاضایی‌ که‌ خادم‌ یک‌ ملت‌ از ملت‌ می‌کند.»

صحیفه‌ امام؛ ج‌ ۱۱، ص‌ ۳۴

خوانندگان‌ عزیز عنایت‌ می‌فرمایند که‌ در جملات‌ فوق‌ برخلاف‌ نظریه‌ آقای‌ مصباح‌ و غرویان‌ که‌ اتکای‌ امام‌ به‌ رای‌ مردم‌ را یک‌ امر اضطراری‌ غیر اصیل‌ می‌دانند امام‌ حرمت‌ تحمیل‌ رای‌ به‌ مردم‌ و وجوب‌ پیروی‌ از آرای‌ ملت‌ مسلمان‌ را در امور مهم‌ حکومت‌ دستور خدای‌ متعال‌ و پیامبر اکرم‌ دانسته‌اند.

امام‌ می‌فرماید:

«مردم‌ در سراسر کشور در انتخاب‌ فرد مورد نظر خود آزادند؛ و احدی‌ حق‌ تحمیل‌ خود یا کاندیداهای‌ گروه‌ یا گروهها را ندارد. هیچ‌ مقامی‌ و حزبی‌ و گروهی‌ و شخصی‌ حق‌ ندارد به‌ دیگران‌ که‌ مخالف‌ نظرشان‌ هستند توهین‌ کنند،...و احدی‌ شرعا نمی‌تواند به‌ کسی‌ کورکورانه‌ و بدون‌ تحقیق‌ رای‌ بدهد. و اگر در صلاحیت‌ شخص یا اشخاصی‌ تمام‌ افراد و گروهها نظر موافق‌ داشتند ولی‌ رای‌ دهنده‌ تشخیصش‌ بر خلاف‌ همه‌ آنها بود، تبعیت‌ از آنها صحیح‌ نیست‌، و نزد خداوند مسئولیت‌ دارد. و اگر گروه‌ یا اشخاص‌ صلاحیت‌ فرد یا افرادی‌ را تشخیص دادند و از این‌ تایید برای‌ رای‌ دهنده‌ اطمینان‌ حاصل‌ شد، می‌تواند به‌ آنها رای‌ دهد.و بالجمله‌، حکومت‌ حکومت‌ اسلام‌ و مردم‌ است؛ و مجلس‌ از مردم‌ است‌، و رای‌ نیز از آن‌ مردم‌ است؛ و احدی‌ تحت‌ فرمان‌ مقام‌ یا مقاماتی‌ نیست‌.»

صحیفه‌ امام؛ ج‌ ۱۸، ص‌ ۳۳۷

«مجلس‌ خبرگانی‌ که‌ ما امروز در پیش‌ داریم‌، اینطور نباشد که‌ آقایان‌، دیگران‌ کناره‌گیری‌ کنند، سستی‌ کنند...؛ ملت‌ را دعوت‌ کنند به‌ رای‌. منتها ملت‌ و شما و هرکس‌ آزاد است‌ همیشه‌ و به‌ هرکس‌ که‌ می‌خواهد رای‌ می‌دهد، ولو آنکه‌ آقایان‌ و فرض‌ کنید که‌ علمای‌ حوزه‌ علمیه‌ تهران‌ یا قم‌ آنها را معرفی‌ نکرده‌ باشند. شما الزامی‌ ندارید به‌ اینکه‌ هر چه‌ آنها معرفی‌ کردند شما هم‌ همان‌ را معرفی‌ کنید. البته‌ آنها بررسی‌ کرده‌اند، تخصص در این‌ امر دارند، بررسی‌ از امور کرده‌اند و با بررسی‌، این‌ کار را انجام‌ داده‌اند، لکن‌ این‌ اسباب‌ این‌ نمی‌شود که‌ کسی‌ الزام‌ کند کسی‌ را که‌ تو باید به‌ فلان‌ رای‌ بدهی‌. آزاد هستید.»

صحیفه‌ امام؛ ج‌ ۱۷، ص‌ ۱۲۰

«اسلام‌ بزرگ‌ تمام‌ تبعیض‌ها را محکوم‌ نموده‌ و برای‌ هیچ‌ گروهی‌ ویژگی‌ خاصی‌ قرار نداده‌؛ و تقوا و تعهد به‌ اسلام‌، تنها کرامت‌ انسانهاست‌. و در پناه‌ اسلام‌ و جمهوری‌ اسلامی‌، حق‌ اداره‌ امور داخلی‌ و محلی‌ و رفع‌ هر گونه‌ تبعیض‌ فرهنگی‌ و اقتصادی‌ و سیاسی‌ متعلق‌ به‌ تمام‌ قشرهای‌ ملت‌ است‌.»

صحیفه‌ امام؛ ج‌ ۱۱، ص‌ ۵۶

«اگر بنا باشد که‌ یک‌ جایی‌ دادستان‌ بخواهد روی‌ قوانین‌ عمل‌ بکند، ما بخواهیم‌ بگوییم‌ که‌ خیر، ما دادستان‌ را قبول‌ نداریم‌، این‌ معنای‌ دیکتاتوری‌ است‌. دیکتاتوری‌ همان‌ است‌ که‌ نه‌ به‌ مجلس‌ سر فرود می‌آورد، نه‌ به‌ قوانین‌ مجلس‌ و نه‌ به‌ شورای‌ نگهبان‌ و نه‌ به‌ تایید شورای‌ نگهبان‌ و نه‌ به‌ قوه‌ قضاییه‌ و نه‌ به‌ دادستانی‌ و نه‌ به‌ شوراهای‌ دادستانی‌ و همین‌ طور به‌ همه‌ ارگانها. قانون‌ معنایش‌ این‌ است‌ که‌ همه چیزها را به‌ حسب‌ قانون‌ اسلامی‌، به‌ حسب‌ قانون‌ کشوری‌ که‌ منطبق‌ با قوانین‌ اسلام‌ است‌، همه‌ را، وظیفه‌شان‌ را قانون‌ معین‌ کرده‌. بعد از آنکه‌ قانون‌ وظیفه‌ را معین‌ کرد، هر کس‌ بخواهد که‌ برخلاف‌ او عمل‌ بکند، این‌ یک‌ دیکتاتوری‌ است‌.»

صحیفه‌ امام؛ ج‌ ۱۴، ص‌ ۴۱۵

«ما کرارا این‌ مطلب‌ را گفته‌ایم‌ که‌ اسلام‌ نسبت‌ به‌ اقلیت‌های‌ مذهبی‌ احترام‌ قایل‌ است‌ و آنها در این‌ مملکت‌ ما آزادند و حتی‌ حق‌ رای‌ دارند، حق‌ تعیین‌ وکیل‌ دارند.»

صحیفه‌ امام؛ ج‌ ۵، ص‌ ۴۳۲

«از نظر حقوق‌ انسانی‌، تفاوتی‌ بین‌ زن‌ و مرد نیست‌. زیرا که‌ هر دو انسانند و زن‌ حق‌ دخالت‌ در سرنوشت‌ خویش‌ را همچون‌ مرد دارد.»

صحیفه‌ امام؛ ج‌ ۴، ص‌ ۳۶۴

«زن‌ باید در سرنوشت‌ خودش‌ دخالت‌ داشته‌ باشد. زنها در جمهوری‌ اسلام‌ رای‌ باید بدهند. همان‌ طوری‌ که‌ مردان‌ حق‌ رای‌ دارند زنها حق‌ رای‌ دارند.»

صحیفه‌ امام؛ ج‌ ۶، ص‌ ۳۰۰

امام‌ در برابر کسانی‌ که‌ به‌ رای‌ نمایندگان‌ ملت‌ در مجلس‌ تنظیم‌ قانون‌ اساسی‌ و رفراندوم‌ پس‌ از آن‌ تمکین‌ نکرده‌ و برخی‌ از اصول‌ قانون‌ اساسی‌ از جمله‌ اصل‌ مربوط‌ به‌ ولایت‌ فقیه‌ را قبول‌ نداشتند چنین‌ استدلال‌ می‌کند:

«... اگر ما فشار آوردیم‌ به‌ اینکه‌ آقا رای‌ بدهید، حتما باید به‌ این‌ مساله‌ رای‌ بدهید آن‌ وقت‌ البته‌ هم‌ به‌ ما اشکال‌ است‌ هم‌ به‌ آنها. اما اگر به‌ دست‌ مردم‌ دادیم‌ و گفتیم‌ آقا مساله‌ این‌ مساله‌ است‌... شمایی‌ که‌ خلاف‌ این‌ را می‌گویید دیکتاتور هستید و می‌خواهید به‌ ما تحمیل‌ بکنید.

دیکتاتوری‌ این‌ است‌ که‌ برخلاف‌ مسیر ملت‌، برخلاف‌ رای‌ ملت‌، یک‌ چیزی‌ به‌ زور گردن‌ ملت‌ بگذارند.»

صحیفه‌ امام؛ ج‌ ۹، ص‌ ۵۲۸

«مجلس‌ خبرگانی‌ که‌ با رای‌ مردم‌ حاصل‌ شده‌ همه‌ می‌دانند که‌ این‌ مجلس‌ یک‌ مجلسی‌ تحمیلی‌ نبوده‌ است‌، هیچ‌ کسی‌ تحمیل‌ نکرده‌، خود مردم‌ اشخاصی‌ را انتخاب‌ کرده‌اند.»

صحیفه‌ امام؛ ج‌ ۹، ص‌ ۵۲۲

برخلاف‌ آنچه‌ که‌ آقای‌ غرویان‌ در مصاحبه‌شان‌ عنوان‌ کرده‌اند و همانند استاد خویش‌ از مشروعیت‌ دستور «بایدی‌» رهبری‌ به‌ مردم‌ در انتخابها سخن‌ گفته‌اند در جملات‌ امام‌ دقت‌ فرمایند که‌ نه‌ تنها بایدی‌ در کار نیست‌ بلکه‌ صراحتا دیکتاتوری‌ را به‌ معنای‌ تحمیل‌ رای‌ بر مردم‌ دانسته‌ و انتخاب‌ اینچنینی‌ را مخدوش‌ و دارای‌ اشکال‌ اساسی‌ می‌دانند. ادبیات‌ امام‌ برخلاف‌ نظریه‌ آقایان‌ هم‌ در انتخابات‌ هم‌ در سایر مواردی‌ که‌ درخواستی‌ از ملت‌ داشته‌اند چنین‌ است‌ که‌ فقط‌ چند نمونه‌ آن‌ را نقل‌ می‌کنم‌:

«پیغمبر اسلام‌ به‌ ما حق‌ نداده‌ است‌ که‌ ما به‌ ملتمان‌ یک‌ چیزی‌ را تحمیل‌ بکنیم‌. بله‌ ممکن‌ است‌ گاهی‌ وقتها ما یک‌ تقاضایی‌ از آنها بکنیم؛ تقاضای‌ متواضعانه‌، تقاضایی‌ که‌ خادم‌ یک‌ ملت‌ از ملت‌ می‌کند.»


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 5 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.