چهارشنبه, ۳ بهمن, ۱۴۰۳ / 22 January, 2025
ریخت شناسی بازار
بازار در فارسی میانه «وازار» Wazar با ترکیبهایی چون «وازارگ» (بازاری)، «وازارگان» (بازرگان)، (بازرگانی) «وازارگانیه» (بازرگان «وازاربد» و نیز وستگ-ی- وازار، راستهء بازار) و در پارتی Wazar دیده شده است. این واژه احتمالا از صورت مفروض ایرانی باستان Carona-Vaha گرفته شده که در مجموع به معنای خاستگاه دادوستد است. «بازار» از راه بازرگانی از یک سو به عربی، ترکی و زبانهای اروپایی و از سوی دیگر به زبانهای سرزمین هند راه مییابد.
در کتاب «ریختشناسی بازار» آزیتا رجبی به بررسی بازار و نقش آن در جامعهء ایرانی میپردازد. این بررسی در نخستین فصل به تاریخچهء بازار اختصاص یافته است که در آن تعریف بازار، «به عنوان منطقهای معین در دست مجموعهای از افراد خاص که به تناسب حرفهء خویش و عرضه و تقاضایی که در جامعه وجود دارد به تنهایی یا گروهی به دادوستد میپردازند»، ناکافی دانسته شده است.
رجبی معتقد است که باید در تعریف بازار به بازار به عنوان فضایی باز یا کالبدی برای دادوستد بازرگانی و همچنین به فضای ارتباطی و اجتماعی شهرها و روستاها توجه کرد چراکه بازارها فقط فضایی کالبدی و ساخته شده برای تجارت نبوده بلکه در کنار آن محل تجمع و تشکل و تبادل اطلاعات و اخبار و محل برخوردهای سیاسی و اجتماعی نیز محسوب میشود.
بنابراین به نظر میرسد او با تعریف بازار در کتاب بازارهای ایران توسط کامران عدل موافقتر است که برابر این تعریف بازار از مجموعه اماکن عمومی مانند حمام، مدرسه، مسجد، تکیه، سقاخانه، زرخانه و قهوهخانه به وجود آمده است که روی هم بافت کامل و اندامواری را به وجود میآورد که از نظر ارتباطات بخشهای مختلف زندگی و فعالیتهای اقتصادی، اجتماعی، مذهبی وسیاسی جوابگوی نیازمندیهای مردم است. نامگذاری بازارهای ایران براساس فاکتورهای قومی، مذهبی، شغلی و گروههای اجتماعی شکلدهندهء بازار همچون تجار، کلیفروشان، بنکداران و دستفروشان در ادامهء این فصل مورد تحقیق و بررسی قرار گرفته که مروری خواندنی بر بازارهای ایرانی و نامهای آنهاست.
سیر تکاملی شهر و بازار در ایران در فصل دوم بررسی شده است که در آن شکلگیری مکان بازار از کنار دروازههای شهر در عصر هخامنشی تا مرکز شهر در دورهء اسلامی را مطالعه میکنیم.
مکان بازار در دورهء هخامنشیان به کنار دروازههای شهر در ادامهء راههای ارتباطی کشیده میشود. در عصر سلوکیان میدان به عناصر بازار افزوده میشود و بازار از میدان اصلی شهر به سمت شار میانی و تا دروازههای اصلی شهر و بیرون آن گسترش مییابد. در دورهء اشکانیان بازار همچنان از شار میانی و میدان شروع و تا شار بیرونی و پشت دروازههای شهر امتداد مییابد و چون الگوی شهرهای این عصر شطرنجی است محل بازار و میدان شهر و تقاطع محور اصلی و شاهراههای ارتباطی شهر شکل میگیرد.
سازمان اجتماعی مدرنتر بازار در دورهء ساسانی پیدا شد که این سازمان در دورهء اسلامی به ویژه در دورهء صفویه به تکامل رسید.
ساختوساز «سبک تهران» در عهد قاجار که متاثر از دگرگونیهای اقتصادی تحت سلطه نیروهای خارجی و برونزا بود در ادامه و تداوم مکتب اصفهان پدید آمد که به ترکیب دوگانهء بینظیری در فضای شهری به ویژه در عهد ناصری انجامید.
دیوارهای کهن فرو میریزد و شهر از چهارسو گسترش مییابد و بخش مهمی از شهر را باغات و مزارع دربرمیگیرد و الگوی هشتضلعی شهر با تاثیرپذیری از الگوی پاریس و متاثر از باروک اروپا به وجود میآید. خیابانکشیهای جدید در دورهء پهلوی به الگوهای سنتی آسیبرساند و بافت بازار سنتی دچار فرسودگی شد.
کاربردهای اصلی بازار و نقش سیاسی، اجتماعی، مذهبی، اقتصادی و ارتباطی آن در پا برجا نگهداشتن و توسعه دادن به اقتصاد عمومی شهر، پرورش دادن روحیه و اعتلای روابط اجتماعی و فرهنگی شهروندان و تقویت عقاید مذهبی و اخلاقی در سومین فصل مورد پژوهش قرار گرفته است.
چهارمین فصل نیز عناصر کالبدی یا سازندهء بازار مانند دکان، کارگاه، حمام، سقاخانه، میدان و گذر با توجه به ویژگیها و جایگاهشان در فرهنگ ایرانی از نظر شرایط ساختمانی، اندازهها، ابعاد، تناسبات فضایی، شرایط روانی و ویژگیهای جغرافیایی، ارزیابی میکند.
تصویر یا چشماندازی که از ترکیب عناصر بازار ایجاد میشود سیمای کالبدی بازار را تشکیل میدهد که این سیمای بصری بازار شامل اشکال بازار، انواع آن، نحوهء ساخت و قرارگیری اجزا در آن میشود.
پنجمین فصل از «ریختشناسی بازار» به شکل بازارهای ایران اختصاص یافته است که در آن خوانندگان میتوانند بازارهای جالب ایرانی همچون بازار خطی اصفهان، کرمانشاه و تجریش، بازارهای چندمحوری همچون بازار تهران، بازارهای متقاطع مانند بازار اراک، لار و شیراز، بازار منظومهای و غیرمنتظم همدان، تبریز، نیشابور و رشت را مطالعه کنند و در جریان سفر خود به بازارهای سراسر این سرزمین عوامل اقلیمی موثر در شکلگیری این فضاها را نیز بررسی کنند.
معماری بازارهای ایرانی از بازار تبریز تا سمرقند نشانی از هنر والای پارسی است که تنها مبحث ترکیب نور و شیوهء نوررسانی از سقف آنها خود کتابی زیبا و خواندنی میطلبد.
ساخت اکولوژیکی بازار و تشکیلات متحدالمرکز و مبتنی بر سلسله مراتب اجتماعی آن که با شبکهای از پیادهروها احاطه میشود، وجود اصناف مختلف به شکل متمرکز در آن و تاثیر اجتماعی بافتهای مدرن در ساخت بازار بحث ششمین فصل کتاب را تشکیل میدهد.
درونگرایی، مردمواری، خودبسندگی، پرهیز از بیهودگی و نیارش و پیمون (پایداری بنا) در معماری ایرانی که خبر از روح کمالگرایی میدهد در بافت بازار سنتی به خلق یک هویت میانجامد که در هفتمین فصل آن را مطالعه میکنیم.
آزیتا رجبی در هشتمین فصل از کتاب خود ضمن تاکید بر زیبایی و اصالت بازار سنتی، این نکته را مسلم میداند که هیچگاه یک بافت قدیمی به صرف قدیمی و با ارزش بودنش عینا با همان شرایط زمان ساخته شدنش نمیتواند مورد استفاده قرار گیرد و هنگامی یک بافت قدیمی ارزشمندتر میشود که همساز با شرایط روز و سازگار با محیط خود عمل و پویایی خود را حفظ کند.او معتقد است که بناها و بافتها باید با مقتضیات زندگی امروز تطابق داشته و بتواند پاسخگوی نیازمندیهای جدید باشد. البته باید در نظر داشت که برخورد با بافت تاریخی خصلتی ترمیمی دارد و دخالت در آن باید جزء به جزء و موردی صورت گیرد.اقمار بازار و تکامل آن در نهمین فصل لازمهء ادامهء حیات کلانشهری مانند تهران دانسته شده که در آن یک «شبکهء بازاری» وجود دارد که در واقع مراکز تجاری سنتی به صورت مجتمعهای گسترده و جامع به شکل سیستمی در قالب شبکههای متصل به یکدیگر عمل میکنند که در راس این سیستم مادربازار یا بازار درجه اول شبکه قرار میگیرد و سایر بازارها در شبکه تابع بازار مادر بوده و در عین تغذیه شدن از آن در مجموعهء واحد از حوزهء نفوذی محدود قرار میگیرند.
به این ترتیب اکنون شکل دیگری از بازارهای سنتی مفهوم یافته است که عملکردی منظومهای و قطبی داشته و در نقطهء مرکز آن مرکز تصمیمگیری و قطب اصل قرار گرفته و سایر بازارها چون اقماری وابسته به بازار اصلی عمل میکنند که البته هر یک از اقمار به دور خود مداری داشته و مدار جاذبهء خود دارای مرکز تجاری کوچکتر و بازارچههای وابسته به خود هستند. در فصل پایانی کتاب یعنی دهمین فصل آزیتا رجبی، بازسازی و حفظ بازارهای سنتی و توسعهء برنامهریزی شدهء آن را کمک به حفظ موجودیت شهر و فعال کردن بافتهای سنتی دانسته و بازار را سمبل شهری شرقی میخواند که باید به تداوم روح شرقی شهرهای ایرانی کمک کند.
«ریختشناسی بازار» کتابی است در جهت معرفی بنیادین بازار سنتی با پیام حفظ و احیای ارتقای عملکردی و فرهنگی بازار که در آن ضمن مطالعهء تاریخچهء تکامل بازار میتوان راهکارهای ایجاد یک بازار جدید و پیشرفته را نیز مورد بررسی قرار داد.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست