یکشنبه, ۳۱ تیر, ۱۴۰۳ / 21 July, 2024
مجله ویستا

نظرسنجی هم اشتباه می كند اما


نظرسنجی هم اشتباه می كند اما

تحولات سیاسی و رویدادها تاثیرات تعیین كننده ای روی نتایج نظر سنجی ها دارند تفسیر نتایج نظرسنجی باید با در نظر گرفتن زمان انجام آن در ارتباط با رویدادهای كلیدی سنجیده شود

امروزه با رشد آگاهی عمومی مردم و افزایش مشاركت مردمی در بخش های مختلف و نیاز نظام های حكومتی به افزایش مشروعیت سیاسی، نمی توان افكار عمومی را نادیده گرفت. باید آن را به خوبی و به طور مستمر شناخت و درك درستی از منشا و ریشه های پیدایش آن در زمان ها و مكان های مختلف پیدا كرد و تا آنجا كه ممكن است جریان آن را پیش بینی كرد. اگر این شناخت و درك و پیش بینی، درست و جامع بوده و سیاستگذاران و مجریان بخش های گوناگون جامعه بر اهمیت بهره گیری از آنها واقف و مصمم باشند، كارآمدترین ابزار پیشبرد برنامه ها در زندگی جمعی خواهند بود. البته این دانایی كه حقیقتا ابزار قدرت است، بسادگی و با ظن وگمان یا تشخیص های شخصی به دست نمی آید. شناخت و درك درست افكار عمومی مستلزم پژوهش و مطالعه است. سنجش افكار عمومی می تواند تحلیل نسبتا دقیقی از توزیع عقاید مردم درباره موضوعات گوناگون مطرح در جامعه به دست دهد و شناخت، توصیف و تعیین عقاید و نگرش های موجود در جامعه را ممكن سازد.

بدون تردید نظرسنجی ها یكی از اركان اصلی و همیشگی دموكراسی بوده اند. امروز، روزنامه نگاران به سبب وجود نظرسنجی ها می توانند فراز و نشیب های تبلیغات انتخاباتی و نیز افزایش و كاهش محبوبیت حاكمان را گام به گام پیگیری كنند. سیاستمداران هم با پیروی از آنها می توانند اطلاعاتی را به دست بیاورند كه آنها را در درك تصمیمات مردمی و انگیزه های آنها یاری می كند. سیاستمداران با استفاده از نظرسنجی ها تغییر وتحولات به وجودآمده در افكار را درجریان مشكلات عمده اجتماعی و تغییر ارزش ها دنبال می كنند. نظرسنجی به صاحبان قدرت و مخاطبان آنها امكان می دهد كه در دوران میانی انتخابات، تحولات پدید آمده در میزان حمایت مردم و نیز تاثیر عمومی وقایع و رخدادهای ملی یا بین المللی را مورد بررسی قرار دهند. مردم نیز به كمك نظرسنجی ها از افكار خویش آگاه می شوند و به ارزیابی دیدگاه های خود در برابر سایر افكار می پردازند.

هر اندازه ارتباطی كه نهادهای یك كشور بین مردم و سنجش مدیریت سیاسی برقرار می كنند مستقیم تر باشد، به نظر سنجی ها نیاز بیشتری خواهد بود. در كشورهایی نظیر كشور ما كه حق انتخاب مقام اجرایی كشور با مردم است، دامنه توجه به نظرسنجی ها گسترده تر است. در برابر كشورهایی كه درآنها بین رای مردم و انتخاب حاكمانشان فاصله وجود دارد نظرسنجی ها كمتر كارایی دارند. به محض اینكه كشوری به جرگه كشورهای توسعه یافته و دموكراتیك می پیوندد، نظر سنجی درآن رواج می یابد.

سنجش افكار عمومی، پدیده ای جدید است. اگرچه ریشه های این موضوع در رای گیری آزمایشی قرن نوزدهم بوده، اما سنجش افكار به صورت یك روش رسمیت یافته در جمع آوری اطلاعات دارای تاریخی كوتاه است و شواهد نشان می دهد كه این روش از اواسط قرن بیستم به بعد، پذیرش عمومی یافته است. دلایل نورسی سنجش افكار دو گونه است: از یك سو روش های نمونه گیری كه مطالعات سنجش افكار برآن مبتنی هستند اخیرا آن هم در پاسخ به نیازهای جوامع صنعتی و دارای بازارهای انبوه توسعه یافته است و از سوی دیگر این عامل مطرح است كه به طوری مراكز سنجش افكار با گونه ای از نظام های سیاسی مرتبط هستند كه اقتدار آنها بر مبنای رای عمومی مردم در یك انتخابات سراسری استوار است و در نتیجه مراكز سنجش افكار آنچنان كه امروزه به عنوان یك مجرای ارتباطی و ابزار انتقال دهنده نظرها و مطلوبیت های مردمی ایفای نقش می كنند در نظام های سیاسی نخبه گرای پیشین كه مردم در آن حضور فعالی نداشتند منشا اثری نبودند.

اولین نظرسنجی

سنجش افكار ابتدا در ایالات متحده آمریكا توسعه یافت. دلیل آن هم این بود كه در آمریكا كمی زودتر از كشورهای اروپایی رای بزرگسالان درباره مسائل جامعه به رسمیت شناخته شد. اولین نظر سنجی ثبت شده در آمریكا مربوط به نظرسنجی سال ۱۸۲۴ است؛ این نظرسنجی تلاشی بود برای ارزیابی نتیجه انتخابات ریاست جمهوری آینده بین جان كوینسی آدام و اندرو جكسون. تلاش های اولیه برای سنجش گرایش های رای دهندگان، نوعی تعمیم غیرعلمی بررسی های معمولی روزنامه نگاری بود و برای اطمینان یافتن از اینكه نمونه مورد بررسی تا چه حد نماینده واقعی كل جمعیت است، هیچ اقدامی صورت نگرفته بود. در پایان قرن نوزدهم روش های سنجش افكار بهبود یافت و تحت تاثیر محیط علمی آن زمان به مسئله نمایندگی نمونه، نسبت به كل جمعیت توجه بیشتری معطوف شد. آمریكاییان با به كارگیری مصاحبه كنندگان آموزش دیده، به رویكرد علمی تری در جمع آوری آرا و نظرات دست زدند و نمونه طوری انتخاب شد كه ویژگی های اصلی جمعیت را در مقوله های جنس، اشتغال و منطقه منعكس كند. در سال ۱۹۰۴ روزنامه نیویورك هرالد پیش از انتخابات ریاست جمهوری آن سال یك نظرسنجی اجرا كرد و همین نظرسنجی با همكاری روزنامه های دیگر، در سالهای متوالی برگزاری انتخابات ریاست جمهوری تا سال ۱۹۱۶ تكرار شد. در سال ۱۹۱۲ توجه ویژه ای به اجرای طرح های نظرسنجی در میان روستاییان معطوف شد و وزارت كشاورزی آمریكا اولین بخش دولتی و فارم ژورنال نیز اولین مجله آمریكایی بود كه به حوزه سنجش افكار كشاورزان و روستاییان وارد شد. در سال ۱۹۱۶ مشهورترین مجله سنجش افكار به نام لیتراری دایجست آغاز به كار كرد. این نشریه به دلیل دقت نتایج بررسی هایش در دوره انتخابات مشهور شد و بزودی به عنوان جزئی از زندگی سنتی آمریكاییان درآمد. این نشریه كه افكار عمومی را نسبت به مسائل جاری كشور بررسی می كرد با استفاده از اوراق پستی بازگردانده شده، سعی كرد تا به گزینش نمونه ای از جمعیت كل كشور مبادرت ورزد. از این رو برای انتخاب نمونه از فهرست معتبری نظیر فهرست مشتركان تلفن استفاده كرد.

تا زمان برگزاری انتخابات جمهوری سال ۱۹۲۸، در حدود ۸۵ سازمان سنجش افكار به وجود آمده بود كه تنها شش سازمان در سطح ملی كار می كردند. در سال ۱۹۳۵ اولین موسسه سنجش افكار، مستقل از رسانه هایی چون مطبوعات، توسط جورج گالوپ تاسیس شد. این مركز كه موسسه افكار عمومی آمریكا نام داشت، نظر مردم را نسبت به مسائل جاری كشور در هر هفته بررسی و نتایج را از طریق روزنامه ها در سطح كشور منتشر می كرد.

ناكامی بزرگ

بین سالهای ۱۹۳۶ تا ۱۹۴۸ مراكز سنجش افكار، نقش مهمی در صحنه سیاسی آمریكا ایفا كردند. نتایج نظر سنجی های مهم در شمار زیادی از روزنامه ها در ایالات متحده آمریكا منتشر می شد و پژوهش های سنجش افكار به طور فزاینده از سوی داوطلبان فرمانداری ایالات برای ارزیابی حمایت بالقوه رای دهندگان از ایشان و تعیین توانایی ها و ضعف های آنها در نظر رای دهندگان مورد استفاده قرار می گرفت. با این همه در سال ۱۹۴۸ پژوهش های سنجش افكار هیجان كمتری برانگیختند. در آن سال همه مراكز سنجش افكار در تعیین فرد پیروز در انتخابات ریاست جمهوری ناكام ماندند. این امر موجب آن شد كه روش های مورد استفاده مراكز سنجش افكار توسط انجمن تحقیقات علوم اجتماعی آمریكا مورد موشكافی و رسیدگی دقیق قرار گیرد. در این بررسی كمیته چنین نتیجه گیری كرد كه در نظرسنجی های موسوم به سنجش افكار باید از روش های بهتری برای نمونه گیری و مصاحبه استفاده شود. از نظر زمانبندی پیمایش ها نیز، كمیته توصیه كرد كه مراكز سنجش افكار باید مصاحبه های خود را تا روز انتخابات ادامه دهند. طی دهه ۱۹۶۰، موسسه های سنجش افكار با اجرای چند انتخابات میان دوره ای كه نتایج آن با نتایج انتخابات اصلی مشابه بود، این مطلب را به اثبات رساندند كه باید به پژوهش های سنجش افكار سیاسی توجه بیشتری معطوف شود. به عنوان یك نتیجه، شمار سازمان های سنجش افكاری كه تا پایان دهه ۱۹۶۰ در بریتانیا فعالیت می كردند به حد قابل توجهی رسید. در انتخابات عمومی سال ۱۹۷۰، پنج سازمان نظر سنجی ملی در بریتانیا فعالیت می كردند. مركز پژوهش های افكارسنجی (ORC) در سال ۱۹۶۵ با تشویق و حمایت اداره مركزی حزب محافظه كار توسط تی. اف. تامسون و هامفری تایلور تاسیس شد تا پیمایش هایی را برای آن حزب انجام دهد. اولین نظر سنجی این مركز در سال ۱۹۷۰ با موفقیت به انجام رسید. در سال ۱۹۶۷ مارپلن با گالوپ و موسسه سنجش افكار ملی (-OP) و مركز پژوهش های افكار سنجی (ORC) در انتشار نظر سنجی های سیاسی مشاركت كرد. در سالهای بعد در نوع همكاری این شركت ها با هم تغییراتی روی داد و نشریات متعددی چون ساندی تایمز و كانتری اوینینگ تلگراف چاپ نتایج نظر سنجی ها را به عهده گرفتند. سازمان های پژوهش متنوع دیگری نیز نظر سنجی های سیاسی را اجرا می كردند، اجرای مطالعات تجاری - بازرگانی را نیز عهده دار بودند و در بیشتر موارد پژوهش های بازرگانی بیشترین بخش تحقیقات انجام شده را شامل می شد.


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 4 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.