پنجشنبه, ۲۵ بهمن, ۱۴۰۳ / 13 February, 2025
سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در دوران سازندگی
![سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در دوران سازندگی](/web/imgs/16/119/9htad1.jpeg)
شرایط داخلی پس از جنگ، ضرورت تحول در اولویت بندی اهداف سیاست خارجی بر اساس تأمین نیازهای اقتصادی و توسعه كشور را خاطر نشان میكرد. نابسامانیهای ناشی از جنگ و ضرورت بازسازی مناطق جنگی و سازندگی كشور، ایران را به اتخاذ سیاستهای همكاریجویانه با سایر كشورها ترغیب میكرد. تأمین هزینههای مالی بازسازی نیازمند افزایش درآمدهای نفتی بود. این مهم علاوه بر بازسازی صنایع و تأسیسات نفتی ، از طریق بهبود روابط با كشورهای تولید كننده نفت و همچنین افزایش سطح همكاری با كشورهای خارجی در راستای تأمین منابع ارزی از آنها مقدور بود.
بدین ترتیب تأمین نیازهای توسعهای ایران ( بازسازی و سازندگی) نیازمند تغییراتی در اهداف و رویكردهای سیاست خارجی بود تا از این طریق نیازهای ارزی برنامه اول و دوم توسعه كشور با همكاری كشورهای جهان تأمین شود. بنابراین عوالم مؤثر داخلی ، موجب تحول در جهتگیری سیاست خارجی ایران شد و سیاست خارجی ایران در مواجه با مسائل و نابسامانیهای ناشی از جنگ با اتخاذ رویكرد عملگرایی تلاش كرد تا میان اصولگرایی اسلامی ( منظور همان اصول و اهداف سیاست خارجی ایران مندرج در قانون اساسی به انضمام اصول سه گانه عزت ، حكمت و مصلحت) و تأمین نیازهای توسعهای توازن بر قرار نماید. این امر بیانگر آغاز دوران تنشزدایی در سیاست خارجی ایران بود. دوران تنشزدایی در حالی آغاز شد كه واقعگرایان انقلابی در رقابت با آرمانگرایان انقلابی دست بالا را داشتند. آنها بر خلاف آرمانگرایی انقلابی كه در دهه نخست انقلاب، تفوق مواضع ایدئولوژیك را بر ملاحظات اقتصادی در عرصه سیاست خارجی دنبال میكردند؛ سعی در برقراری توازن میان آن دو داشتند. ضمن آنكه در مسیر ، اصول و اهداف سیاست خارجی جمهوری اسلامی با تعابیر،تفاسیر و قرائتهای واقعگرایانه انقلابی دنبال میشد و همچنان در سر لوحه سیاست خارجی ایران جای داشت. بدین ترتیب دروان تنشزدایی كه با تقلیل و كاهش اختلافات در روابط با كشورها همراه بود، در صدد ایجاد «تعادل» در عرصه سیاست خارجی بود كه این مهم حاصل برقراری موازنه میان اصول اعتقادی و نیازهای توسعه ایران بود. از نتایج اولیه این سیاست، تعدیل محیط بینالمللی در مقابله با ایران، و سازگاری اهداف سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایرانبا محیط بینالمللی بود. این ایام مقارن با تحولات ساختاری نظام بینالمللی بود.
پایان جنگ سرد، فروپاشی شوروی و پایان نظام دو قطبی و هم زمان با آن شكلگیری نظام بینالمللی در حال گذار جزء عوامل تأثیرگذار بینالمللی محسوب میشود كه تسریع بخش تحول جهتگیری سیاست خارجی ایران بود. تمایل امریكا در استقرار نظام بینالمللی تك قطبی تحت لوای دكترین نظام نوین جهانی با هدف انزوای ایران وایجاد محدودیت و فشارهای بینالمللی جهت اخلال در روند توسعه اقتصادی ایران، دولت سازندگی را به سوی اتخاذ هر چه بیشتر سیاستهای همكاریجویانه در عرصه بینالمللی سوق میداد. ایران در دوران سازندگی در صدد ایجاد زیر ساختهای تمدن بزرگ اسالمی بود، لذا بطور مشخص دو هدف بلند مدت استراتژیك را دنبال میكرد: در عرصه اقتصاد، استراتژی توسعه صادرات و در عرصه سیاست خارجی، استراتژی چند جانبهگرایی ( دیپلماسی چند جانبهگرایی) . هدف نخست، یعنی استراتژی توسعه صادرات تنها در پرتو استراتژی چند جانبهگرایی دست یافتنی بود. بنابراین سیاست خارجی دوران سازندگی در تلاش برای تحقق اهداف مزبور اقدام به بهبود، گسترش و تعمیق روابط با كشورهای جهان و سازمانهای منطقهای ، بینالمللی و جهانی نمود. در این زمینه تحولات ساختاری نظام بینالملل مورد ملاحظه هر چه بیشتر قرار میگرفت.
تغییرات نظام بینالمللی كه تغییر رفتار دولتها را در پی دارد؛ در اوایل دهه ۹۰ م موجبات واكنش و ابتكار عمل سیاست خرجی در قبال جایگزینی نظام بینالملل درحال گذار با نظام دو قطبی شد. یارگیری كشورهای ذی نفوذ مناطق استراتژیك جهان توسط قدرتهای بزرگ، تشدید روند منطقهگرایی و شكلگیری ائتلافها كه به عنوان عمدهترین ویژگیهای نظام بینالملل در حال گذار تقلی میشوند، در سیاست خارجی در دوران سازندگی در پرتو استراتژی چند جانبهگرای و در استخدام استراتژی توسعه صادرات به طور جدی مورد توجه قرار گرفته بود. ایران از طریق یارگیری ، مشاركت فعالانه در ائتلافها و گسترش همكاریهای دو جانبه و منطقهای هم در پی تأمین نیازهای توسعهای خود (در راستای استراتژی توسعه صادرات) بود و هم از آنها در مقابله با سیاستهای مهار ایران و یك جانبهگرایی استفاده میكرد. تا بدین وسیله ضمن افزایش نفوذ بینالمللی از اهرمهای فشار و قدرت چانهزنی نیز برخوردار شود. بدین ترتیب كوششهای عملگرایانه دولت سازندگی به گونهای كه نه آنقدر بر اصول اعتقادی و مواضع انقلابی پای فشارد تا بدین طریق تأمین نیازهای توسعه ایران به مخاطره افتد و نه آنقدر به تأمین منابع ملی ایران و نیازهای اقتصادی میاندیشد كه برای تحقق آن امور مجبور به عدول از اصول و اهداف انقلاب اسلامی ( اصولگرایی اسلامی) شود؛ منجر به گسترش روابط با كشورهای جهان به استناد دو سه كشور ( امریكا ، اسرائیل و افریقای جنوبی تا پیش از ۱۳۷۳) شد.
پژوهشگر: سعید یعقوبی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست