یکشنبه, ۳۰ دی, ۱۴۰۳ / 19 January, 2025
مجله ویستا

مسیر میانه در اقتصاد


مسیر میانه در اقتصاد

این روزها سفر پاپ به آمریکای لاتین و به طور خاص کوبا سروصدای زیادی را در مطبوعات به پا کرده است

این روزها سفر پاپ به آمریکای‌لاتین و به‌طور خاص کوبا سروصدای زیادی را در مطبوعات به پا کرده است. پاپ با مردم آمریکای لاتین همدلی زیادی ابراز کرده است و در عین حال، در مورد کوبا، توصیه کرده که باید فضای کشور بازتر و گشاده‌تر شود و همزمان تاکید کرده که به نظر وی، تاریخ کمونیسم دیگر سر آمده است.

مقاله‌ زیر که مدت‌ها قبل در گاردین چاپ شده بود، در مورد دغدغه‌های پاپ راجع به کشورهای نواحی فقیر و نیز جنبش جهانی‌سازی و اعمال کشورهای جهان اول است و شاید تا حدی انتخاب پاپ برای سفر به آمریکای لاتین را نشان دهد؛ منطقه‌ای با تاریخی ملتهب و مملو از کودتاها و درگیری‌های خونین که همیشه آمریکا در آن نقشی فعال داشته و نام‌های زیادی از سیاستمداران آن، خوب یا بد، در تاریخ جهان ماندگار شده‌اند: پینوشه، آلنده، چه‌گوارا، کاسترو، چاوز، برانکو، پرون و ...

به نظر می‌رسد پاپ بندیکت به جنبش ضدجهانی‌سازی پیوسته باشد، زیرا ملت‌های ثروتمند را به خاطر «مکیدن ثروت» آفریقا و دیگر نواحی فقیر جهان سرزنش می‌کند. نخستین کتابی که او پس از رسیدن به مقام پاپی منتشر کرده است، سویه‌های به شدت ضدماتریالیستی و در عین حال ضدکاپیتالیستی اندیشه‌اش را آشکار می‌سازد. برخلاف انتظار همگان، پاپ در این کتاب نظر مساعدی به مارکس داشته و از تحلیل‌های او درباره‌ انسان معاصر به‌عنوان قربانی ازخودبیگانگی نقل قول هم آورده است.

کتاب ۴۰۰ صفحه‌ای پاپ با عنوان «عیسی ناصری» در هشتادمین سالگرد تولد او منتشر شد. این کتاب دربردارنده‌ اندیشه‌های بندیکت درباره‌ تمثیل سامری نیکوکار است. سامری نیکوکار در این تمثیل به کمک مسافری می‌شتابد که راهزنان همه‌چیزش را به تاراج برده‌اند و دیگر افراد هم از کمک به او خودداری می‌کنند. در حالی که بسیاری از شارحان کشورهای ثروتمند را به باد انتقاد می‌گیرند که چرا مثل سامری نیکوکار رفتار نمی‌کنند، پاپ حتی یک قدم هم پیشتر می‌گذارد و این کشورهای ثروتمند را با «دزدها» مقایسه می‌کند.

او می‌نویسد: «اگر ابعاد جامعه‌ جهانی‌سازی‌شده را با این داستان تطبیق دهیم، خواهیم فهمید مردم آفریقا، کسانی که ثروت‌شان را مکیده اند و از آنها به یغما برده‌اند، چهره‌ ما مردم ملت‌های ثروتمندتر را چگونه می‌بینند. سبک زندگی ما و تاریخ حیات‌مان، همیشه دست به کار راهزنی از آنها بوده است و کماکان به این کار ادامه می‌دهد. پاپ می‌نویسد خسارتی که به این کشورها وارد شده فقط مادی نبوده است: «ما معنویت آنها را نیز جریحه‌دار کرده‌ایم. ما به جای آنکه خدا را برایشان به ارمغان ببریم و آنچه را در سنت‌های ایشان ارزشمند و عظیم است، به میان خودمان راه بدهیم، تنها کلبی‌مشربی جهانی بدون خدا را برایشان به ارمغان بردیم، جهانی که در آن تنها قدرت و سود اهمیت دارد.»

قضاوت پاپ را تا حدودی محکوم‌کردن استعمار دانسته اند. اما آن را می‌توان به نوعی اعتراف به شکست‌های کلیسای کاتولیک رم در فعالیت‌های تبلیغی خویش نیز دید، همان فعالیت‌هایی که سرآغاز آنها همزمان بود با طلیعه‌ استعمار و جنگ‌هایش. پاپ بندیکت افزوده است که فقرای جهان توسعه‌یافته را نباید تنها مردمی دانست که قربانی روند جهان توسعه‌یافته شده اند و منتظر کمک آن سامری نیکوکار هستند. او می‌گوید مواد مخدر، قاچاق انسان و بهره‌کشی جنسی هم بسیاری از مردم سرتاسر جهان را به وضع بدی کشانده است و آنها را حتی «در جهانی با وفور نعمت، دست خالی و بی‌چیز رها کرده است».

به باور پاپ، مارکس با توصیف ازخودبیگانگی انسانی «تصویری شفاف از انسانی را ارائه کرده که قربانی راهزنان شده است». اما پاپ ادامه می‌دهد که او نتواسته به کنه قضیه راه یابد، «زیرا او تنها اندیشه‌هایش را در پهنه‌ای مادی دنبال کرده است».

بی‌معنایی زندگی مدرن، موضوعی است که پاپ نسبت به آن هشدار می‌دهد. او در سخنرانی‌ای گفته بود که «درآمدها، موفقیت و حرفه‌ خوب نمی‌تواند هدف غایی زندگی دانسته شود». او همچنین کسانی را که در بازی سیاست دست‌شان را به کارهایی کثیف آلوده‌اند، هشدار داده است و گفته که تنها افرادی با «دستانی آلوده‌نشده به فساد» می‌توانند توقع دستیابی به برکت خداوند را داشته باشند.

نویسنده: جان هوپر

مترجم: امین گنجی

منبع: گاردین