یکشنبه, ۲۳ دی, ۱۴۰۳ / 12 January, 2025
مجله ویستا

عسلویه پایتخت اقتصادی ایران


عسلویه پایتخت اقتصادی ایران

وزارت نفت تاكنون توسعه ۲۵ فاز در این حوزه گازی را دردستوركار قرارداده كه با راه اندازی سه فاز آن سالانه حدود سه میلیارددلاردرآمد تضمین شده است

توسعه اقتصادی میدان پارس جنوبی

• وزارت نفت تاكنون توسعه ۲۵ فاز در این حوزه گازی را دردستوركار قرارداده كه با راه اندازی سه فاز آن سالانه حدود سه میلیارددلاردرآمد تضمین شده است

قطری ها چه كرده اند؟ حدود یك ماه پیش وقتی یكی از نمایندگان مجلس در یك میز گرد خبری به تولید و صادرات گاز ایران انتقاد می می كرد، كارشناسی آهسته برای یكی از حاضرین از این سخن می گفت كه حتی یك لحظه غفلت ایران از پارس جنوبی تا چه حد به نفع شریك قطری خواهد بود، شریكی كه نه تنها از مدتها پیش، ایران را نگران سهم خود در پارس جنوبی كرده بلكه به سرعت در حال تسخیر بازارهای جهانی فروش گاز است. بررسی عملكرد قطری ها و نگاهی اجمالی به برنامه های هدف گذاری شده آنها نیز نشان می دهد كه صنعت گاز، محور توسعه اقتصادی قطری ها است و مركزیت پروژه های گازی این كشور نیز، حوزه گنبد شمالی (مشترك با ایران) قرار گرفته است. دولت قطر، بهره برداری از این میدان را در سه فاز مورد نظر دارد:

- فاز اول برای تأمین انرژی داخلی

- فاز دوم جهت صادرات گاز از طریق مایع سازی و تبدیل به LNG

- فاز سوم توسعه میدان به منظور ایجاد ارزش افزوده در صنایع انرژی از جمله طرح های GTL آمارهای به دست آمده نشان می دهد كه قطر در اولین فاز ۷۱ میلیارد متر مكعب گاز از میدان برداشت و ۲۵ میلیون متر یك تن LNG را توسط كشتی های مخصوص حمل و نقل گاز مایه طبیعی صادر كرده است. (فروش اولین محموله LNG از گنبد شمالی در سال ۱۹۹۲ توسط شركت قطر گاز آغاز شد)

از مجموع ۲۰ حلقه چاه حفر شده و تكمیل شده از این حوزه، روزانه ۱‎/۴میلیون فوت مكعب استحصال می شود كه قسمتی از آن به تأسیسات LNG قطر گاز در شهر صنعتی رأس لافان انتقال می یابد. گاز فرآوری شده خوراك این تأسیسات است. از سوی دیگر در حال حاضر قرار داد بلند مدت صادرات گاز طبیعی مایع به ژاپن منعقد شده است. شركت قطر گاز در سال ۱۹۹۲ این قرار داد را با شركت نیروی چوبو برای حمل سالانه نیم میلیون تن LNG طی دوره ای ۲۵ ساله بست دو سال پس از عقد قرارداد، هفت شركت ژاپنی برای حمل ۲ میلیون تن LNG دیگر، با قطر قرارداد خرید امضا كردند. علاوه بر این، قطر گاز، فروش های تك محموله ای به اسپانیا، تركیه، ایتالیا و آمریكا را نیز انجام می دهد.

پروژه «رأس گاز» قطر پروژه دیگر این كشور در بخش LNG است كه اكسان موبیل از سهامداران بزرگ آن به شمار می رود. پروژه رأس گاز شامل دو واحد ۳‎/۳ میلیون تن در سال است و در سال ۱۹۹۹ اولین محموله آن به كره جنوبی حمل شد. در رأس گاز، قرار داد دیگری برای ساخت سومین واحد به ظرفیت تولید ۷‎/۴میلیون متر یك تن با شركت های چیودا و میتسویی در سال ۲۰۰۱ منعقد شده است. در قطر، دو پروژه GTL در دست اجرا است كه قرار داد پروژه اول آن در سال ۲۰۰۱ برای تولید روزانه ۳۴ هزار بشكه در رأس لافان بسته شده و بهره برداری از آن در سال ۲۰۰۵ میلادی است. مطالعه امكان سنجی پروژه ای دیگر با ظرفیت تولید ۸۰هزار بشكه نیز در حال انجام است.

اما اقدامات قطر محدود به این پروژه ها نیست: «طرح دلفین» یكی از بزرگترین طرحهای انرژی جهان بین قطر و امارات متحده عربی در حال اجرا است. این طرح برای اتصال گاز قطر به امارات متحده عربی، عمان و سپس سایر كشورهای عربی در منطقه برنامه ریزی شده است. طرح دلفین، یكی از بزرگترین پروژه های انرژی جهان به شمار می رود و به منظور ارتقای رشد صنعتی و سرمایه گذاری در منطقه خلیج فارس به طور مشترك با كشورهای منطقه در دستور كار قرار گرفته است.

طرح دلفین، شامل فعالیتهایی به منظور توسعه میادین گاز، عرضه گسترده گاز، رشد و ایجاد مناطق جدید صنعتی و ایجاد بازارهای جدید انرژی است. با اجرای چنین طرحی، فرصت های سودآوری برای سرمایه گذاری بخش های دولتی و خصوصی كشورهای منطقه فراهم خواهد شد. برای اجرای این طرح در زمینه فعالیتهای بالادستی و پایین دستی نیاز به حدود ۳‎/۵ میلیارد دلار سرمایه گذاری است. قسمت بالادستی طرح دلفین، شامل توسعه میدان گازی پارس جنوبی است. توسعه بیشتر این میدان و ایجاد تأسیسات فراورش گاز در منطقه صنعتی رأس لافان، ۲‎/۵ میلیارد دلار سرمایه گذاری می طلبد. توافق بر سر طرح توسعه و تولید مشترك (DPSA) میان شركتهای قطر پترولیوم DEL و توتال فینا الف در ۲۳ نوامبر ۲۰۰۱ صورت گرفته است. همچنین در تأسیسات پالایشگاهی كه قرار است احداث شود، روزانه ۲ میلیارد متر مكعب گاز فراورش خواهد شد كه برای حمل به ابوظبی و دبی ارسال می گردد.

در بخش میان دستی، ایجاد خط لوله اتصال گاز قطر به امارات متحده عربی و سایر بازارهای مصرف گاز منطقه از اهداف استراتژی محسوب می شوند كه قرار داد امكان سنجی فنی آن توسط مشاوران بین المللی منعقد شده است. هدف از آن، توسعه و ساخت ۴۴۰ كیلومتر خط لوله ۴۸ اینچی برای حمل ۲ میلیارد متر مكعب گاز در روز و تقسیم آن در مناطق مختلف است. در بخش پایین دستی، پروژه های متعدد پتروشیمی در دست اجرا از جمله آنكه قرار داد ایجاد صنایع پتروشیمی به ارزش ۲ میلیارد دلار بین قطر و شركت های خارجی امضا شده است. در مورد سایر طرحهای قطر در بخش پتروشیمی كافی است كه بدانیم تمام طرح های پتروشیمی این كشور بر مبنای استفاده از گاز گنبد شمالی بنا شده است. به هر حال مشهود است كه استفاده گسترده از میدان مشترك پارس جنوب، در آمد هنگفتی را برای كشور قطر در پی داشته است. «آمریكا باتحریم سخت ما را تحت فشار قرار داده بود. می دیدیم كه قطر چندین میلیارد دلار از حوزه گازی مشترك برداشت كرده وما هنوز سرجایمان ایستاده ایم، برخی متقاضیان از مشاركت در پروژه ها انصراف داده بودند و شركت های بین المللی نفتی هم رغبتی نشان نمی دادند...»

این ها جملات آغازین یكی از دست اندركاران و آگاهان صنعت نفت ایران با ما است كه با یادآوری دشواری های گذشته اضافه می كند: «در فضایی انحصاری كه برخی شركت های نفتی مشغول تركتازی بودند، كمتر كسی روزی را تصور می كرد كه بخشی از پارس جنوبی راه اندازی شود بی آنكه شركتی خارجی در رأس كار باشد...» اماحرف خود را قطع می كند چون معتقد است كه در قالب جملاتی این چنینی شاید تصویری ناقص از سیرتحولات پارس جنوبی ارائه شود ولی: « خسارات حاصل از بهره برداری رقیب از ذخایر مشترك، درماندگی های ناشی ازتحریم و عدم استقبال شركتهای بین المللی ، دشواری های عقد قرارداد باشركت هایی كه در صدد تحمیل خواستهای خود هستند، وابستگی بخش بالا دستی صنعت نفت كشور، به همراه سالها عدم النفع از فرصت اقتصادی چند ده میلیارددلاری را نه كسی می تواند توصیف كند و نه درمحاسبه می گنجد؛ آن هم درشرایطی كه كشور در اوج كمبود منابع مالی وبحران اشتغال، حتی راه اندازی پروژه ای با اشتغال اندك را غنیمت می شمرد ».

از این روست كه وقتی در خصوص تأثیر بهره برداری از پارس جنوبی و ورود شركتهای ایرانی به پیمانكاری بالادستی انرژی می پرسیم ، این مقام آگاه پاسخ می دهد:« ساده ترین اثر را می توان كسب درآمد ارزی میلیاردی ای دانست كه از راه اندازی هر فاز نصیب كشور می شوداما آنچه در پارس جنوبی اتفاق افتاده فراتر از آن است كه در محاسبات كمی بگنجد». «اینكه ایران، در قراردادهای نفتی از موضع قدرتمندتری بر سر میز مذاكره می نشیند، اینكه می تواند قیمت های پیشنهادی طرفهای خارجی را بشكند، اینكه شرایط خود در الزام مشاركت سرمایه گذار خارجی با نیروهای داخلی را به طرفهای قراردادی تحمیل می كند، اینكه منطقه كاملاً محروم عسلویه به پایتخت اقتصادی ایران تبدیل شده ، ... و بسیاری نكات دیگر را چگونه می توان به محاسبه درآورد؟! »


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.