جمعه, ۱۹ بهمن, ۱۴۰۳ / 7 February, 2025
مجله ویستا

آیا سحر واقعیت دارد


آیا سحر واقعیت دارد

در این که آیا سحر واقعیت دارد یا جزو خرافات می باشد, بین علمای اسلام, به خصوص علمای شیعه و سنّی اختلاف نظر وجود دارد

در این که آیا سحر واقعیت دارد یا جزو خرافات می باشد، بین علمای اسلام، به خصوص علمای شیعه و سنّی اختلاف نظر وجود دارد. بیش تر علمای شیعه سحر را صرف خرافات می دانند و به این آیه قرآن استدلال می کنند که «فَإِذَا حِبَالُهُمْ وَعِصِیُّهُمْ یُخَیَّلُ إِلَیْهِ مِن سِحْرِهِمْ أَنَّهَا تَسْعَی» ۱ ؛ پس ناگهان ریسمانها و چوبدستی‏هایشان، بر اثر سحرشان، در خیال او، [چنین‏] می‏نمود که آنها به شتاب می‏خزند.

یا آیه «سَحَرُواْ أَعْیُنَ النَّاسِ وَاسْتَرْهَبُوهُمْ وَجَاءوا بِسِحْرٍ عَظِیمٍ.»۲ ؛ دیدگان مردم را افسون کردند و آنان را به ترس انداختند و سحری بزرگ در میان آوردند.

اما از بین اهل سنت بعضی ها قایلند به این که سحر واقعی است. شیخ طوسی(ره) از بزرگان علمای شیعه، در کتاب خلاف می گوید: نزد بیش تر علما و ابی حنیفه و اصحابش و مالک و شافعی، سحر حقیقت دارد و با جادو می توان کسی را کشت یا مریض کرد یا دستش را فلج نمود یا بین زن و مرد تفرقه انداخت و چه بسا اتفاق می افتد که فردی در عراق شخصی را در خراسان سحر کرده، او را می کشد.

در مقابل، ابوجعفر استرآبادی می گوید: سحر حقیقت ندارد، بلکه صرف تخیل و شعبده و چشم بندی است. افراد بزرگی مثل علاّمه حلّی (ره) در حقیقت داشتن سحر تردید کرده و مواردی از سحر را، که در تاریخ ذکر شده، نقل کرده اند.۳

مرحوم مجلسی می گوید: بیش تر علما بر این عقیده اند که سحر از خرافات است. اما این که چرا اثر می کند و هیچکس منکر اثر سحر نیست، در مقام توجیه اثر سحر گفته اند: اگر مسحور بداند که درباره او سحر کرده اند، توهّم مسحور شدن باعث می شود که اثر سحر در او ظاهر شود مثل تلقین به مریض. اما اگر اصلاً نداند که درباره او سحر کرده اند، در این خصوص با آن که هیچ یک از علما منکر این نوع اثر نشده اند، ولی هیچ گونه توجیهی برای آن ندارند، مگر آن که بگوییم این اعمال بر اثر استخدام جن و شیاطین علیه شخص مسحور انجام می شود.

در خصوص چشم زخم نیز مرحوم مجلسی به نقل خطابی حدیثی ذکر می کند که چشم در نفوس انسانی تأثیر دارد.

در بررسی این نظرات می توان گفت: آنان که می گویند سحر از خرافات است به ماجرای حضرت موسی(علیه السلام) و ساحران استدلال می کنند که قرآن و احادیث در تفسیر این آیات می گویند که در واقع امر، چیزی ایجاد نشده بود، بلکه آن ها با شگردهای خاصی چشم بندی کرده بودند، به گونه ای که مردم خیال می کردند که آن نخ ها و ریسمان ها به صورت مار واقعی درآمده است.

اما آن ها که می گویند سحر واقعیت دارد، به موارد تجربی در جامعه استناد می کنند که مکرر دیده شده است بر اثر سحر، محبتی از شخصی در دل دیگری ایجاد شده یا زن و شوهری صمیمی بر اثر سحر از هم جدا گشته اند و یا چیزهایی سرقت شده و گم گشته پیدا می شوند.

قرآن نیز در ماجرای هاروت و ماروت در آیه ۱۰۲ سوره بقره می فرماید: «و ما کَفَر سلیمانُ و لکنّ الشّیاطینَ کَفروا یُعلِّمونَ النّاسَ السِّحرَ و ما اُنزلَ علیَ المَلکینِ بِبابلَ هاروتَ و ماروتَ و ما یُعلِّمانِ مِن اَحد حتّی یقولا اِنّما نَحنُ فِتنةٌ فَلا تَکفُر فیَتعلَّمونَ مِنهما ما یُفّرقونَ بِه بینَ المرءِ و زوجِه و ما هم بِضارّینَ مِن اَحد الاّ بِاذنِ اللّهِ.» ؛ و سلیمان کفر نورزید، لیکن آن شیطان [صفت‏] ها به کفر گراییدند که به مردم سحر می‏آموختند. و [نیز از] آنچه بر آن دو فرشته، هاروت و ماروت، در بابِل فرو فرستاده شده بود [پیروی کردند]، با اینکه آن دو [فرشته‏] هیچ کس را تعلیم [سحر] نمی‏کردند مگر آنکه [قبلًا به او] می‏گفتند: «ما [وسیله‏] آزمایشی [برای شما] هستیم، پس زنهار کافر نشوی.» و [لی‏] آنها از آن دو [فرشته‏] چیزهایی می‏آموختند که به وسیله آن میان مرد و همسرش جدایی بیفکنند. هر چند بدون فرمان خدا نمی‏توانستند به وسیله آن به احدی زیان برسانند. و [خلاصه‏] چیزی می‏آموختند که برایشان زیان داشت، و سودی بدیشان نمی‏رسانید. و قطعاً [یهودیان‏] دریافته بودند که هر کس خریدار این [متاع‏] باشد، در آخرت بهره‏ای ندارد. وه که چه بد بود آنچه به جان خریدند- اگر می‏دانستند.

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: ساحر عاجزتر از آن است که بتواند خلق خدا را تغییر دهد و... اگر می توانست هر آینه از خودش پیری و فقر و مریضی را دور می کرد... پس بهترین سخن ها درباره سحر آن است که بگوییم: سحر به منزله پزشکی است.خداوند در این آیات اشاره می کند که آنان با سحر به یکدیگر ضرر می زدند و به این وسیله، زن و شوهر را از هم جدا می کردند. البته آن ها که منکر واقعیت سحرند این قسم دوم را توجیه می کنند.۴

در جمع این آیات می توان حدیث امام صادق (علیه السلام) در پاسخ به زندیق مصری را ذکر کرد که آن جا که پای ایجاد موجودی یا عوض کردن صورت او در میان باشد ساحر عاجز است، اما آن جا که پای ضرر زدن به غیر یا امثال آن در کار باشد، دست ساحر باز است و توانایی چنین کارهایی را دارد. (این روایت در ادامه خواهد آمد.) بنابراین، در ماجرای حضرت موسی(علیه السلام)چون سخن از ایجاد موجوداتی مثل مار واقعی است، ساحران دست به حیله و خدعه زدند، اما در قصه هاروت و ماروت چون صرف ضرر زدن به غیر است دست آن ها باز بود.

ولی هر دو دسته، چه آن ها که سحر و جادو را امری واقعی می دانند و چه آن ها که آن را گول زدن و حیله و خدعه و خرافات می دانند، همه متفق القول اند که سحر تأثیر عجیبی در عالم خارج دارد و در این زمینه، به امور تجربی و خارجی استدلال می کنند و قایل اند که این گونه اعمال در اعصار گذشته، بیش تر رواج داشته است و هر چه در زمان جلوتر می رویم از رواج آن کاسته می شود.

● تمایز سحر، کرامت و معجزه

مرحوم مجلسی (ره) به نقل از مازری آورده است: فرق بین سحر و معجزه و کرامت در این است که سحر به کمک اقوال و افعالِ ساحر انجام می شود، ولی کرامت غالباً به صورت غیر منتظره انجام می گیرد. معجزه هم در مقام تحدّی برای پیامبر صورت می پذیرد.

امام الحرمین می گوید: سحر از فرد فاسق ظاهر می شود، ولی کرامت و معجزه هرگز از فاسق ظاهر نمی شود. شارح المقاصد گفته است: سحر اظهار امر خارق العاده از فرد خبیث و پلید در انجام اعمال مخصوصی است که نیازمند یادگیری می باشد و از این دو نظر، از معجزه و کرامت جدا می شود و به زمان و مکان و شرایط خاصی اختصاص می یابد و چه بسا ساحر فردی فاسق و فاجر باشد، در حالی که معجزه و کرامت به زمان و مکان خاصی بستگی ندارد.۵

● چگونگی تأثیر سحر

مرحوم مجلسی(رحمه الله) می نویسد: بر حسب اقسام گوناگون سحر، چگونگی تأثیر آن نیز فرق می کند. پس آن قسم که از قبیل شعبده است کیفیتش نیز روشن است با حرکات سریع دست از خطای دیگران استفاده می کنند و طرف مقابل، مثلاً، آتشی را که دور می چرخد به دایره ای آتشین می بیند.

اما این که به وسیله جادو حبّ و بغض یا غم و ناراحتی در قلب کسی به وجود بیاید ظاهر این است که خداوند همان گونه که در ادویه خواص دارویی قرار داده در اعمال ساحر یا اورادش نیز این خاصیت را نهاده است; همانند مستی در شراب یا تدخین در حشیش که زایل کننده عقل است یا این که اجنه و شیاطینی که توسط ساحر به استخدام گرفته می شوند موجب حبّ و بغض می گردند.

اما این که بعضی ادعا می کنند که ساحر توسط سحر باران نازل می کند یا ابرها را جمع می نماید، ما این را قبول نداریم که چنین چیزی ممکن باشد تا بتوان به واسطه جادو در عالم بالا تصرف نمود و خبر موثق در این باره به ما نرسیده است.

اما چشم زخم هم در آیات و روایات آمده و هم در اخبار که حقیقت دارد و به تجربه و مکرر و در موارد متعدد مشاهده شده است.۶

● جایگاه سحر در روایات

در مجموع، از ۳۱ روایت بررسی شده در خصوص سحر و جادو، هشت مورد آن درباره چشم زخم و حقیقت آن و دعاهایی می باشد که برای مصون ماندن از چشم زخم وارد شده است.

درباره جادو، حدیث معتبری از امام صادق (علیه السلام) در کتاب احتجاج طبرسی وارد شده که بسیار جامع و نافع است. زندیق مصری در بحثی طولانی که با امام صادق (علیه السلام) داشت، از ایشان پرسید: اصل جادو چیست و چگونه جادوگر می تواند کارهایی عجیب و غریب انجام دهد؟ امام(علیه السلام) فرمود: سحر بر چند وجه است:

یک نوع آن به منزله پزشکی است یعنی همان گونه که پزشکان برای هر مریضی راه علاجی می یابند جادوگران نیز برای هر صحتی، راهی برای از بین بردن آن می یابند.

نوع دوم شعبده و سرعت دست و اعمال فوق عادت است. نوع سوم آن که شیاطین را به خدمت می گیرند.

زندیقی نزد امام صادق (علیه سلام ) آمد

زندیق گفت: شیاطین جادو را از کجا آموخته اند؟

فرمود: از همان جا که پزشکان پزشکی را می آموزند، بعضی را به تجربه و بعضی را به علاج. زندیق گفت: درباره ماجرای هاروت و ماروت... چه می گویی؟

فرمود: آن ها برای امتحان انسان ها آمده بودند و تسبیحشان این گونه بود که اگر بنی آدم فلان کار و فلان کار را بکنند یا فلان ورد را بخوانند فلان اتفاق روی می دهد.... به این طریق، مردم انواع سحر را از آن ها فرا گرفتند. پس آن ها به مردم می گفتند که ما برای امتحان شما آمده ایم. چیزی را که ضرر می رساند و فایده ای برای شما ندارد از ما فرا نگیرید.

زندیق پرسید: آیا ساحر می تواند با سحر خود، انسان را به صورت سگی یا الاغی یا مثل این ها درآورد؟

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: ساحر عاجزتر از آن است که بتواند خلق خدا را تغییر دهد و... اگر می توانست هر آینه از خودش پیری و فقر و مریضی را دور می کرد... پس بهترین سخن ها درباره سحر آن است که بگوییم: سحر به منزله پزشکی است .

دیگر احادیث نیز به نحوی مطالب این حدیث را در بردارند و چیزی اضافه بر آن ندارند، جز آن که در بعضی روایات، رقیه نوشتن (نوشتن دعاهای مأثور یا آیات و همراه کردن آن ها با خود) جایز دانسته شده، اما همراه کردن سنگ های مخصوص یا اوراد مخصوص شرک و حرام شمرده شده است.

شیخ طوسی(رحمه الله) از بزرگان علمای شیعه، در کـتاب خـلاف می گـویـد: نـزد بیش تر علما و ابی حنیفه و اصحابش و مالک و شافعی، سحر حقیـقت دارد و بــا جادو می توان کسی را کشت یا مریض کرد یا دستش را فلج نمود یا بین زن و مرد تفرقه انداخت و چه بسا اتفاق می افتد که فردی در عراق شخصی را در خراسان سحر کرده، او را می کشد.حکم سحر در اسلام :

مرحوم فخر المحققین در کتاب ایضاح ادعا کرده که حرمت سحر و جادو از ضروریات دین اسلام است و هر که جادو را حلال بداند کافر است.

شهید اول و شهید ثانی (ره) در کتاب های دروس و مسالک خود ادعا کرده اند که هر کس سحر و جادو را حلال بداند باید کشته شود.

شیخ انصاری (ره) در کتاب مکاسب گفته است که هر چند ما مطمئن به اجماع علما در این خصوص نیستیم، ولی ادعای ضروری دین از چیزهایی است که ما مطمئن به حرمت این عمل می شویم و علما در همه اعصار بر حرمت جادو و جادوگری اتفاق داشته اند.

شارح النخبه گفته است: هر چه موجب ضرر به دیگری شود یا موجب اهانت به مقدسات شود حرام است، چه سحر باشد و چه غیر آن.

صاحب دروس (شهید اول) همچنین گفته است: طلسم نیز مانند سحر حرام است.

تا این جا مسلّم شد که سحر در اسلام حرام است. اما این که آیا به طور مطلق حرام است یا بعضی جاها استثنا شده، ظاهراً آن گونه سحر که برای مقاصد درست به کار گرفته می شود مثل پیدا کردن گم شده یا بقای عمارت یا فتح سرزمین کفر جایز است، به خصوص باطل کردن سحر با سحر جایز می باشد.۷

کلینی نقل می کند که عیسی بن شقفی نزد امام صادق (علیه السلام)آمد و عرض کرد: حرفه من سحر بودن و در برابر آن مزد می گرفته ام و مخارج زندگی ام نیز از همین راه تأمین می شده است. با همین درآمد حج نیز گزارده ام، ولی اکنون آن را ترک کرده و توبه نموده ام. آیا برای من راه نجاتی هست؟ امام (علیه السلام) فرمودند: عقده سحر را بگشا، ولی گره جادوگری مزن.۸ این حدیث و امثال آن به روشنی دلالت می کند بر این که یاد گرفتن سحر یا عمل سحر برای باطل کردن آن بدون اشکال بوده و جایزاست.

امام علی (علیه السلام) می فرمایند: هر حقی از مسحور ضایع شود بر عهده ساحر است. ایشان بشدت از سحر و تعلیم آن بر حذر میداشتند و برای بطلان سحر دعای ضد سحر را پیشنهاد میکردند و فرمودند باید از شرّ سحر وساحری به خداوند متعال پناه برد که همه امور در ید قدرت اوست.۹پناه میبریم به خدا (من شرّ ما خلق).

گروه دین و اندیشه تبیان، فراوری فاطمه محمدی

۱– سوره طه : ۶۶

۲- اعراف: ۱۱۶

۳ـ سیدمحمد کلانتر، پیشین، ج ۳، ص ۵۶

۴ـ ناصر مکارم شیرازی و دیگران، پیشین، ص ۳۷۸

۵ـ محمدباقر مجلسی، پیشین، ج ۶۰، ص ۳۷

۶ـ محمدباقر مجلسی، پیشین، ج ۶۰، ص ۳۸

۷ـ سید محمد کلانتر، پیشین، ص ۹۴ و ۹۵

۸ـ شیخ حرّ عاملی، وسائل الشیعه، قم، مؤسسة ال البیت، ج ۱۷، باب ۱۵، حدیث ۱

۹- گناهان کبیره دستغیب فصل سحر