شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
مجله ویستا

ترجمه متون مسلمین در اروپا قرن های ۱۲ و ۱۳ میلادی


ترجمه متون مسلمین در اروپا قرن های ۱۲ و ۱۳ میلادی

هدف ما در این نوشتار, توجه به روابط و تعاملات تمدنی و علمی جهان اسلام و مسیحیتِ غرب در قرون پایانی دوران میانه می باشد دورانی كه فرهنگ و تمدن اسلامی طی فرایندی چند مرحله ای و تجربه ی دوره ای كه به عصر زرین تمدن اسلامی مشهور گشته انوار علمی و فرهنگی آن روشنی بخش اندیشه ی طالبان علم و اندیشه بود

برای روشن شدن روابط و تعاملات فرهنگی و علمیِ میان شرق و غرب نیاز به تحقیقات بیش‏تری در این زمینه می‏باشد. در این میان فهم روابط شرق و غرب در دوران میانه و در حقیقت روابط فرهنگی و تمدنیِ جهان اسلام و مسیحیت در این دوران، بسیار بااهمیت می‏باشد. چرا كه در این دوره، تمدن اسلامی با تمدن مسیحیِ غرب در تعاملی نزدیك و شدید بوده است. هدف ما در این نوشتار، توجه به روابط و تعاملات تمدنی و علمی جهان اسلام و مسیحیتِ غرب در قرون پایانی دوران میانه می‏باشد؛ دورانی كه فرهنگ و تمدن اسلامی طی فرایندی چند مرحله‏ای و تجربه‏ی دوره‏ای كه به عصر زرین تمدن اسلامی مشهور گشته انوار علمی و فرهنگی آن روشنی بخش اندیشه‏ی طالبان علم و اندیشه بود. در این میان توجه ما به یكی از مهم‏ترین انواع روابط معنوی دو تمدن یعنی انتقال و ترجمه‏ی متون مسلمانان توسط اروپاییان در قرن‏های دواز دهم و سیزدهم میلادی معطوف است.

●مقدمه‏

اسلام به عنوان دینی تمدن‏ساز، مانند بسیاری از تمدن‏های دیگر، افت و خیزهای متعددی را پشت سر گذارده است. بنابراین اگر بخواهیم از فرایندی كه فرهنگ و تمدن اسلامی از قرن اول تا هفتم قمری طی نموده بحث نماییم، می‏توانیم سه مقطع مهم را شناسایی كنیم:

در مقطع اول، پس از دوره‏ی گذر، و فتوحات گسترده، شاهد اخذ علوم از ملل مختلف (هندی، ایرانی، مصری و...) هستیم. شیوه‏ی اصلی در این راه، ترجمه‏ی كتب مختلف به زبان عربی می‏باشد و اوج این مقطع، قرن سوم قمری می‏باشد. بنا به گفته‏ی كرومبی:

در این زمان تقریباً ترجمه‏ی همه‏ی متون یونانی كه بعدها در دسترس جهان باختر قرار گرفت، به عربی موجود بود.۲

در مقطع دوم - عصر زرّین تمدن اسلامی - ما شاهد تكامل و توسعه‏ی علوم و معارف قدیم، توسط اندیشمندان اسلامی هستیم. در این مرحله اندیشمندان مسلمان، نبوغ و اندیشه‏های خلّاق خود را در جهت تصحیح و توسعه‏ی علوم گذشته و هم چنین ایجاد علوم جدید، به كار بردند و ما شاهد تولد علوم اسلامی به معنای خاص كلمه می‏باشیم.۳ اوج این مقطع قرن چهارم و پنجم قمری می‏باشد. در واقع آن چه مسلمانان را شایسته‏ی تحسین و تكریم می‏كند، ورود آنان به مرحله‏ی نوآوری و سعی در ابتكار، خلاقیت، تركیب و بازسازی و در نهایت تعمیق و گسترش علومی اس ت كه در مرحله‏ی ترجمه و اقتباس به دست آورده بودند.

مقطع سوم - دوره‏ی ركود علمی و عقلیِ فرهنگ و تمدن اسلامی - حدوداً از اواخر قرن پنجم قمری آغاز می‏گردد. در این دوره هر چند علوم عقلی در جهان اسلام به دلایل مختلف رو به انحطاط می‏گذارد،۴ اما تمدن اسلامی به واسطه‏ی دستاوردهای قرون پیشین هم چنان نسبت به تمدن ‏های دیگر، قوت و غنای بیش‏تری دارد و به همین دلیل مورد توجه اروپاییان قرار می‏گیرد و آنان به انتقال فرهنگ و علوم اسلامی از راه‏های گوناگون اقدام می‏نمایند. اوج این مقطع را در قرن پنجم و ششم قمری (دوازدهم و سیزدهم میلادی) شاهد هستیم. یكی از راه‏های اصلی ا ین انتقال، ترجمه‏ی كتب مسلمانان به زبان‏های اروپایی می‏باشد.

در این دوره اروپا با پشت سر گذاشتن نیمه‏ی اول قرون وسطی و استقرار نظم و قانون، تا حدودی امنیت و آرامش لازم را جهت اشتغال و كار علمی پیدا نمود. كلیسا در استقرار این نظم، نقش بزرگی داشت.۵ از سوی دیگر نیز به واسطه‏ی افزایش حجم داد و ستد بین شرق و غرب، و به تَبَع آن رشد شهرهای بازرگانی مستقل، زمینه جهت رشد اندیشه و عقلِ غربی، كه از قرن‏ها پیش متروك مانده بود، فراهم شد. عوامل فوق در كنار تماس اروپا با جهان اسلام موجب بیداری و هوشیاری اروپاییان گردید.

تلاش جدی اروپاییان از ابتدای قرن دوازدهم میلادی به بعد برای كسب علوم مختلف مسلمانان، موجب گردید تا «رنسانس قرن دوازدهم»۶ ایجاد و در پی آن، قرن بعدی (قرن سیزدهم) به «قرن دانشگاه‏ها» معروف گردد.۷

در این زمان برای اندیشمندان اروپایی كه آرزو داشتند تا پیكره‏ی دانش را در جهان مسیحیتِ لاتینی وسعت بخشند، روشن شد كه برایشان هیچ راهی بهتر از برقرار كردن ارتباط با فرهنگ‏هایی كه از لحاظ فكری متعالی‏تر هستند، نیست. این فرهنگ متعالی كه در درون آن سنت‏های چ شم‏گیرِ فلسفی، دینی و تفكر علمی پرورده شده بود و از خاورمیانه تا شمال آفریقا و تا اسپانیا اقتدار داشت، همان فرهنگ و تمدن اسلامی بود.

●نگاه محققین غربی به فرهنگ و تمدن اسلامی‏

به دنبال نهضت ترجمه‏ی متون مسلمانان در اروپا «عصر انتقال و مصالحه»۸ چنان تحول و تغییراتی در حیات فكری و نگرشی متفكران اروپا به وجود آمد كه اسقف اكستر در سال ۱۲۸۷ میلادی قرن خویش را «مدرنی تمپورس» (اعصار جدید) نام نهاد.۹

متأسفانه، به دلیل برداشت‏های نادرست در طی صدها سال نقش فرهنگ و تمدن اسلامی در تحولات فكری و علمی اروپا از سوی نویسندگان غربی نادیده گرفته شده است. به طوری كه اكثر مؤلفین تاریخ علوم، بی‏درنگ پس از تشریح تمدن‏های عتیق به ویژه علوم یونانی به عصر رنسانس و ب یداری اروپا می‏پردازند و در این میان نقش اسلام را در توسعه و تكامل علوم، مورد توجه قرار نمی‏دهند.۱۰

پاره‏ای از محققان نیز كه به نقش اسلام توجه نموده‏اند، به آن به عنوان حلقه‏ی اتصال و واسطه‏ی اروپای متمدن با دانش كهن یونانی، نگاه كرده و مدعی هستند كه كار عمده‏ی مسلمانان ترجمه و حفظ علوم یونانی و انتقال آن به اروپا بوده است. چنان كه فیزیك‏دان، فیلسوف و مورخ مشهور پیردوئم می‏نویسد:

علمی به اسم علم عربی وجود ندارد. مردان دانشمند و فرزانه‏ی كیش محمدی، همیشه كم و بیش شاگردان باوفای یونانیان بوده‏اند، اما خودشان عاری از هرگونه اصالت و خلاقیت هستند.۱۱

پس از او پی‏یر روسو نیز در این مورد می‏نویسد:

پس اگر نقش دانشمندان عرب به طور كلی ایجاد علم نبوده است، این افتخار برای آنها باقی می‏ماند كه بهترین اكتشافات كشورهای دست نشانده را جمع‏آوری كردند و به ما انتقال دادند.۱۲

حتی نویسندگان متأخر نیز با وجود برشمردن برخی از دستاوردهای علمیِ مسلمانان، در نهایت با جملاتی چون «آنها در عرصه‏ی اندیشه، سهمی انقلابی ندارند»۱۳ و «اعراب در این زمینه (نجوم) چیز تازه‏ای بر نوشته‏های یونانی اضافه نكردند»۱۴ و...، سعی در ناچیز جلوه دادن دس تاوردهای علمی مسلمانان می‏نمایند.

این در حالی است كه اندیشه و فرهنگ اسلامی، افق وسیع‏تری را فرا می‏گیرد و «پروردن میراث یونانی» تنها یكی از مراحل تكامل و تطور فكر و اندیشه‏ی اسلامی می‏باشد؛۱۵ و سهم مسلمانان در تكوین فرهنگ و تمدن بشری نه تنها كمتر از یونانیان نیست بلكه در بسیاری موارد بی ش‏تر نیز می‏باشد. در این میان نویسندگانی نیز بوده‏اند كه با تعمق در علوم اسلامی، بر نقش و تأثیرات مهم آن در تحولات فكری و علمی اروپا تأكید كرده‏اند. به عنوان نمونه، ماكس میرهوف می‏نویسد:

علوم عرب (مسلمانان) مانند ماه تابانی تاریك‏ترین شب‏های اروپایی قرون وسطی را منور ساخت و چون علوم جدید ظاهر گشت ماه بی‏رنگ شد، ولی همان ماه بود كه ما را در شب‏های تار، هدایت كرد و تا به اینجا رسانید و می‏توانیم بگوییم كه هنوز هم تابش آن با ماست.۱۶

در ادامه این مقاله با روشن ساختن گستردگی نهضت ترجمه‏ی متون مسلمانان در اروپا، كه هم‏زمان با نبردهای باز پس‏گیری )reconquest( اندلس در سده‏ی یازدهم میلادی آغاز، و در طی یك قرن به اوج خود رسید و تأثیرات گسترده‏ی این متون در بیداری و حركتِ فرهنگی و علمی ار وپا، میزان وامداری اروپا به فرهنگ و تمدن اسلامی بیش‏تر آشكار گشته و به درستی سخن «گوستاولوبون» كه مسلمانان را در طی مدت ششصد سال، استاد اروپا معرفی می‏كند پی خواهیم برد.۱۷

●ترجمه‏ی كتب علمی مسلمانان در اروپا

اصولاً ترجمه در موقعیتی صورت می‏گیرد كه جامعه از حالت ابتدایی و ركود خود خارج شده و حركت خود را به سوی ترقی و تكامل آغاز كرده باشد. این مرحله‏ای بود كه اروپا از اواخر قرن یازدهم میلادی بنا به علل گوناگونی چون: ایجاد امنیت نسبی، توسعه‏ی تجارت، رشد ش هرها و از همه مهم‏تر آشنایی با جهان اسلام وارد آن گردید. در چنین وضعیتی، اندیشمندان اروپایی برای غنی كردن فرهنگ و تمدن خود، چاره‏ای جز توسل به تمدن‏های پیشرفته‏تر و غنی‏تر ندیدند. بدین منظور آنها ابتدا عقاید، اندیشه‏ها و علوم مختلف را از زبان‏های گوناگون كه مهم‏ترین آن‏ها زبان عربی بود به زبان لاتین - زبان علمی اروپا در این زمان - باز گرداندند.

چنان كه قدیمی‏ترین ترجمه‏هایی كه از زبان عربی به لاتین صورت گرفته، مربوط به قرن دهم میلادی می‏باشد. این ترجمه‏ها در زمینه‏ی ریاضیات و اسطرلاب بوده و در اسپانیا صورت گرفته است.۱۸ هر چند قبل از قرن دوازدهم میلادی ترجمه‏ی كتب مسلمانان از زبان عربی به زبان لاتین به صورت پراكنده و موردی، وجود داشته است؛ اما آن چه تحت عنوان نهضت ترجمه‏ی متون مسلمانان در اروپا شهرت یافته محدوده‏ی زمانی قرون دوازدهم و سیزدهم میلادی را در بر می‏گیرد. چرا كه در این دوره كتب مسلمانان در سطحی وسیع و به طور برنامه‏ریزی شده از زبان عربی به زبان لاتین برگردانده شد.

در ابتدا هدف از ترجمه‏ی كتب مسلمانان، علاوه بر آشنایی با میراث گذشتگان و انتقال علوم، این بود كه با ترجمه‏ی افكار و اندیشه‏های مسلمانان و آشنایی با آن، بتوانند پاسخ‏های مناسبی در رد آنها ارائه كنند. چنان كه ترجمه‏ی قرآن به زبان لاتین در اواسط قرن دوازده م میلادی به همین منظور صورت گرفت؛ اما به تدریج با آشنایی بیش‏ترِ اندیشمندان اروپایی با پیشرفت‏های شگرف مسلمانان در علوم گوناگون، و عطش بیش از پیش اندیشمندان اروپایی برای كسب علوم مسلمانان، بیش‏تر شاهد انگیزه‏های صرفاً علمی هستیم.

زمنیه‏های فعالیت مترجمان بنابر نیاز جوامع اروپایی، بیش‏تر علوم طبیعی و تجربی (پزشكی، فیزیك، نجوم، كیمیا و...) و علوم نظری (حساب و هندسه) بود؛ لذا اولین آثاری كه از عربی ترجمه شد، در همین زمینه‏ها بود. ترجمه‏ی آثار فلسفی با تأخیر زمانی زیادی آغاز شد و او لین ترجمه آثار فلسفی در قرن سیزدهم انجام گرفت. علت این تأخیر را می‏توان روی‏گردانی اندیشمندان این عصر از مباحث نظریِ فلسفه و حكمت الهی كه مدت‏ها در كلیساها بدان پرداخته شده بود، دانست.۱۹

●حوزه‏های اصلی ترجمه‏ی متون مسلمانان در اروپا

كانون‏هایی كه این وظیفه‏ی مهم را به عهده گرفتند دو حوزه‏ی سیسیل و اندلس بودند. از این رو در این بخش، به معرفی مترجمان معروف و نقش این دو حوزه در ترجمه‏ی كتب مسلمانان به زبان لاتین می‏پردازیم.

هدف اصلی ما در این مبحث، ترجمه‏هایی می‏باشد كه از زبان عربی به زبان لاتین صورت گرفته است. اما باید توجه داشت كه در این دوره ترجمه‏های فراوانی از عربی به زبان‏های دیگر، مثل: كاستیلی و عبری نیز صورت گرفته است كه در محدوده‏ی بررسی ما قرار نمی‏گیرند، و خود نیاز به تحقیقی جداگانه دارد.

●اندلس و هشتصد سال حاكمیت مسلمانان‏

انتقال علوم اسلامی به جهان مسیحیت، در شبه جزیره‏ی ایبری، عمیق‏تر و شدیدتر و نسبت به نقاط دیگر طولانی‏تر بود. هشتصد سال (۹۲ق - ۸۹۷ق/۷۱۱م - ۱۴۹۲م) حضور حاكمان مسلمان در اندلس كه تمام این منطقه و در اواخر، تنها منطقه‏ی جغرافیایی كوچكی را تحت سلطه‏ی خو د داشتند موجب پیدایش فرهنگ و تمدنی غنی و درخشان در این منطقه گردید. مسلمانان در طول تاریخ هشتصد ساله‏ی حاكمیتِ خود بر این سرزمین، یكی از بارزترین و غنی‏ترین مظاهر فرهنگ و تمدن اسلامی را به نمایش گذاشتند؛ چنان كه نهرو در مورد آن می‏نویسد:

مورها [عرب‏های اسپانیا] آن حكومت حیرت‏انگیز «كورودووا» [قرطبه‏] را به وجود آوردند كه از شگفتی‏های قرون وسطی بود، و در موقعی كه سراسر اروپا در جهل، بربریت و جدال و زد و خورد غوطه می‏خورد به تنهایی مشعل دانش و تمدن را روشن نگاه داشتند كه پرتو آن بر دنیای غرب می‏تابید.۲۰

تنها در قرطبه كتابخانه‏ی حكم دوم (۳۵۰ تا ۳۶۶ق) ۶۰۰۰۰۰ جلد كتاب وجود داشت؛ در صورتی كه شارل عاقل، ۴۰۰ سال بعد كتابخانه‏ی دولتی پاریس را تأسیس كرد و فقط توانست ۹۰۰ جلد كتاب جمع‏آوری كند كه یك سوم آن كتاب‏های مذهبی بود.۲۱ در این زمان در اندلس، سالیانه حدود هفتاد تا هشتاد هزار جلد كتاب تهیه می‏شد، و تنها در شهر قرطبه ۷۰ كتابخانه‏ی عمومی وجود داشت.۲۲

در اندلس مدارس بسیاری وجود داشت، برای نمونه، حكم دوم كه از پادشاهان علم دوست آن دیار محسوب می‏شد، به تنهایی بیست و هفت مدرسه در آن جا بنا كرد كه تعلیم در آن‏ها رایگان بود. بسیاری از شهرهای اندلس دارای مؤسسات عالی، مانند دانشگاه بودند كه از آن جمله می‏تو ان قرطبه، اشبیلیه، مالقه (مالاگا)، غرناطه و طلیطله را نام برد، این شهرها چنان كه پی‏یر روسو آورده است؛

مراكز فرهنگی بزرگی شده بودند كه جوانان فرانسوی و آلمانی و انگلیسی به آن‏ها هجوم می‏بردند، و این دانشگاه‏ها ثروت‏های بی‏كرانی را كه برای این جوانان تصور ناكردنی بود، در مقابل چشمان خیره‏ی آنان نمودار می‏ساخت. آثار بقراط، ارسطو، بطلمیوس، جالینوس و غیره در این مدارس مطالعه می‏شد. بر نیمكت این دانشگاه‏ها عرب و اسپانیولی، مسلمان و مسیحی در كنار یكدیگر می‏نشستند و هنگام بازگشت به كشور خود، مطالب مفیدی را كه آموخته بودند منتشر می‏كردند....۲۳

نویسنده:محمد رضا ناظری

پی‏نوشت‏ها:

۱. كارشناس ارشد تاریخ.

۲. كرومبی، از آگوستین تا گالیله، ص ۴۲.

۳. در این مورد می‏بایست علومی را كه منابع آن كاملاً اسلامی است، هم چون فقه، حدیث و تفسیر استثنا نماییم چرا كه این علوم از همان قرن اول قمری با یك رشد سریع و ناگهانی مواجه شد.

۴. برای آگاهی از برخی دلایل ن. ك: ذبیح‏اللَّه صفا، تاریخ علوم عقلی در تمدن اسلامی، صفحات ۱۳۴ الی ۱۵۱.

۵. در این مورد ن. ك به: لویس ویلیام هلزی هال، تاریخ و فلسفه علم، ترجمه عبدالحسین آذرنگ، ص ۱۴۸ و ذكراللَّه محمدی، نقش فرهنگ و تمدن اسلامی در بیداری مغرب زمین، ص ۷۱.

۶. كرومبی، پیشین، ص ۱۳.

۷. ژاك اوگوف، روشنفكران در قرون وسطی، ص ۸۳ .

۸. با توجه به روابط و تعاملات گسترده در دوره زمانی سده دوازدهم تا اواسط سده سیزدهم، جورج سارتون این دوره را به این نام می‏خواند این در حالی است كه معمولاً در نگاه محققانی كه تنها به روابط سیاسی و ستیز دولت‏ها توجه دارند، از آن جا كه این مقطع زمانی همزما ن با جنگ‏های صلیبی می‏باشد، این دوره عصر ستیز و كشمكش معرفی می‏شود. جورج سارتون، مقدمه بر تاریخ علم، ص ۲۵۳۵.

۹. ویل دورانت، تاریخ تمدن، ج ۴، ص ۱۴۵۴.

۱۰. برای نمونه ن. ك به: برنال، علم در تاریخ، در یك كتاب چهار جلدی با بیش از هزار صفحه تنها ده صفحه (۲۰۹ الی ۲۱۸) به شرح علوم مسلمین اختصاص داده است. همچنین ن. ك به: پی‏یر روسو، تاریخ علوم، ترجمه حسن صفاری، كه در كتابی با بیش از ۷۵۰ صفحه، تنها پنج صفحه ( ۱۱۷ الی ۱۲۲) به معرفی علوم اسلامی و دانشمندان آن اختصاص یافته است.

۱۱. به نقل از: دیویدسی لیندبرگ، سرآغازهای علم در غرب، ص ۲۳۹.

۱۲. پی‏یر روسو، پیشین، ص ۱۲۱.

۱۳. ویلیام هلزی هال، پیشین، ص ۱۴۰.

۱۴. كرومبی، پیشین، ص ۵۲.

۱۵. سید حسین نصر، علم و تمدن در اسلام، ص ۹.

۱۶. به نقل از: سید مجتبی موسوی، سیمای تمدن غرب، ص ۱۹۸.

۱۷. گوستاولوبون، تمدن اسلام و عرب، ص ۷۲۲.

۱۸. ن. ك به: لیندبرگ، پیشین، ص ۲۷۶.

۱۹. ن. ك به: حسن حسین‏زاده شانه‏چی، ترجمه متون علمی مسلمانان در اروپا، فصلنامه تاریخ اسلام، شماره ۸ زمستان ۱۳۸۰.

۲۰. جواهر لعل نهرو، نگاهی به تاریخ جهان، ص ۳۷۸.

۲۱. زین‏العابدین قربانی، تاریخ فرهنگ و تمدن اسلامی، ص ۶۷.

۲۲. همان، ص ۶۸.

۲۳. پی‏یر روسو، پیشین، ص ۱۲۷.

۲۴. آلدو میه‏لی، علوم اسلامی و نقش آن در تحولات علمی جهان، ص ۵۰۸. ن. ك: زیگرید هونكه، فرهنگ اسلام در اروپا، صفحات ۱۱۱ الی ۱۱۹.

۲۵. محمد رشاد، جنگ‏های صلیبی، ص ۲۴.

۲۶. ر.ك: جورج سارتون، پیشین، صفحات ۱۲۴۹ الی ۱۲۵۱ و همچنین ذبیح‏اللَّه صفا، پیشین، صفحات ۱۹۳ و ۱۹۴.

۲۷. ویل دورانت، پیشین، ص ۱۲۳. همچنین برای دیدن برخی آثار ترجمه‏ای وی ر.ك: جورج سارتون، پیشین، صفحات ۱۲۴۶ الی ۱۲۴۹.

۲۸. برای آشنایی بیشتر ن. ك: آلدومیه لی، پیشین، ص ۵۱۲.

۲۹. در خصوص ترجمه قرآن كریم به زبان‏های گوناگون ن. ك: جواد سلماسی‏زاده، تاریخ ترجمه قرآن در جهان، برای آشنایی بیشتر با رابرت چستری ن.ك: جورج سارتون، پیشین، صفحات ۱۲۵۳ و ۱۲۵۴.

۳۰. جورج سارتون، پیشین، ص ۹۹۶.

۳۱. همان، صفحات ۱۴۵۹ الی ۱۴۶۵.

۳۲. ویل دورانت، پیشین، ص ۱۲۳۱.

۳۳. برای آشنایی با این مترجمین و آثار ترجمه‏ای آنان ن. ك: جورج سارتون، مقدمه بر تاریخ علم، ص ۱۷۳۲.

۳۴. عبدالحسین زرین كوب، كارنامه اسلام، ص ۸۲ در مورد فردریك دوم و توجه او به دانشمندان ن. ك: ابن العبری، مختصر تاریخ الدول، صفحات ۳۷۵ و ۳۷۶.

۳۵. در مورد شرح زندگی كنستانتین ن. ك: زیگرید هونكه، پیشین، صفحات ۲۹۷ الی ۳۰۲.

۳۶. در خصوص آثار كنستانتین ن. ك: لیندبرگ، پیشین، ص ۴۳۵ و جورج سارتون، مقدمه بر تاریخ علم، صفحات ۸۸۱ و ۸۸۲.

۳۷. جورج سارتون، مقدمه بر تاریخ علم، ج ۱، پیشین، ص ۸۸۱.

۳۸. جورج سارتون، مقدمه بر تاریخ علم، ج ۲ بخش اول، صفحات ۱۰۰۳، ۱۰۱۱ و ۱۰۲۵.

۳۹. ویل دورانت، پیشین، ص ۹۶۶.

۴۰. زیگرید هونكه، پیشین، ص ۴۸۶.

۴۱. ن. ك به: ژاك لوگوف، پیشین، صفحات ۲۷ و ۲۸.

۴۲. دیوید لاسكم، پیشین، ص ۸۸.

۴۳. به نقل از: زرین‏كوب، پیشین، ص ۱۶۷.

۴۴. ویل دورانت، پیشین، ص ۱۲۳۳.

۴۵. كرومبی، پیشین، ص ۵۴. در خصوص تاریخچه ارقام هندی و نحوه ورود آن به جهان اسلام و سپس انتشار آن در اروپا ن. ك: همان، ص ۹۷ الی ۱۲۱.

۴۶. ویل دورانت، پیشین، ص ۱۲۳۳.

۴۷. گوستاولوبون، پیشین، ص ۵۴۵.

۴۸. زیگرید هونكه، پیشین، ص ۲۷۲.

۴۹. همان، ص ۳۴۸.

۵۰. همان، ص ۳۳۲.

۵۱. زرین‏كوب، پیشین، ص ۱۶۹.

منابع:

- ابن العبری، مختصر تاریخ‏الدول، ترجمه عبدالمحمد آیتی، چ اول، (تهران، علمی و فرهنگی، ۱۳۷۷).

- برنال، جان، علم در تاریخ، ترجمه پیرانفر وفانی، چاپ اول، (تهران، امیركبیر، ۱۳۵۴).

- حسین‏زاده شانه‏چی، حسن، ترجمه‏ی متون علمی مسلمانان در اروپا، فصلنامه‏ی تاریخ اسلام، شماره ۸، زمستان ۱۳۸۰.

- دورانت، ویل، تاریخ تمدن، ترجمه ابوالقاسم پاینده، چ دوم، ج ۴ (تهران، انتشارات آموزش انقلاب اسلامی، ۱۳۶۷).

- رشاد، محمد، جنگ‏های صلیبی، چ سوم، (تهران، نشر اندیشه، ۱۳۷۳).

- روسو، پی‏یر، تاریخ علوم، ترجمه حسن صفاری (تهران، امیركبیر، ۱۳۴۶).

- زرین كوب، عبدالحسین، كارنامه اسلام چ هشتم، (تهران، امیركبیر، ۱۳۸۰).

- سارتون، جورج، مقدمه بر تاریخ علم، ترجمه غلامحسین صدری افشار، جلد اول (تهران، دفتر ترویج علوم وزارت علوم، ۱۳۵۳).

- - ، مقدمه بر تاریخ علم، ترجمه غلامحسین صدری افشار، جلد دوم بخش اول (تهران، وزارت علوم، ۲۵۳۵ شاهنشاهی).

- - ، مقدمه بر تاریخ علم، ترجمه غلامحسین صدری افشار، جلد دوم بخش دوم (تهران، شورای پژوهش‏های علمی كشور، ۲۵۳۷ شاهنشاهی).

- سلماسی‏زاده، جواد، تاریخ ترجمه قرآن در جهان، چ اول (تهران، امیركبیر، ۱۳۶۹).

- صفا، ذبیح‏اللَّه، تاریخ علوم عقلی در تمدن اسلامی، مجلد اول، چ پنجم (تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۷۴).

- قربانی، زین العابدین، تاریخ فرهنگ و تمدن اسلامی، چ دوم (تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، ۱۳۷۰).

- كرومبی، آ. سی، از آگوستین تا گالیله، ترجمه احمد آرام، چ اول (تهران، سمت، ۱۳۷۱).

- لوبون، گوستاو، تمدن اسلام و عرب، سید هاشم حسینی، چ سوم (تهران، كتابفروشی اسلامیه، ۱۳۵۸).

- لوگوف، ژاك، روشنفكران در قرون وسطی، ترجمه حسن افشار، چ اول (تهران، نشر مركز، ۱۳۷۶).

- لیندبرگ، دیویدسی، سرآغازهای علم در غرب، ترجمه فریدون بدره‏ای، چ اول (تهران، علمی و فرهنگی، ۱۳۷۷).

- محمدی، ذكراللَّه، نقش فرهنگ و تمدن اسلامی در بیداری مغرب زمین، چ اول (قزوین، دانشگاه بین‏الملی امام خمینی، ۱۳۷۳).

- موسوی، سید مجتبی، سیمای تمدن غرب، چ چهارم (قم، كتابخانه‏ی صدر، ۱۳۵۴).

- میه‏لی، آلدو، علوم اسلامی و نقش آن در تحولات علمی جهان، ترجمه محمدرضا شجاع رضوی و اسداللَّه علوی (مشهد، آستان قدس رضوی، ۱۳۷۱).

- نصر، سید حسین، علم و تمدن در اسلام، احمد آرام، چ اول (تهران، نشر اندیشه، ۱۳۵۰).

- نهرو، جواهر لعل، نگاهی به تاریخ جهان، ج اول، چ پنجم، ترجمه محمود تفضلی (تهران، امیركبیر، ۱۳۵۳).

- هلزی هال، ویلیام لویس، تاریخ و فلسفه علم، ترجمه عبدالحسین آذرنگ، چ سوم (تهران، سروش، ۱۳۷۶).

- هونكه، زیگرید، فرهنگ اسلام در اروپا، ترجمه مرتضی رهبانی، چ چهارم (تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلام، ۱۳۷۳).

منبع:فصلنامه تاریخ اسلام ، شماره ۱۹


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 3 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.