چهارشنبه, ۱۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 8 May, 2024
مجله ویستا

یک پدیده اجتماعی که در آن نفس می کشیم


یک پدیده اجتماعی که در آن نفس می کشیم

نگاهی به نمایش فرجام سفر طولانی طوبا نوشته علیرضا نادری و کارگردانی محسن حسن زاده

تئاتر بازتاب جامعه‌ای است که در آن نفس می‌کشیم و زندگی می‌کنیم.اگر آلودگی هوا، نفس کشیدن و زندگی انسان را مختل کند، تنها با تحقیق و مشاهده درست درباره علل آن می‌توانیم از عامل آلاینده جلوگیری نماییم.به عنوان مثال با به روی صحنه بردن یک نمایش که دیدگاه انتقادی نسبت به آلودگی دارد، مخاطب نسبت به این معضل جامعه به طور ناخودآگاه و غیرارادی حساس می‌شود و در این چارچوب نمایش با تلنگرزدن همزمان به اجتماع و سیاست، بیننده را بیدارمی‌کند و «تئاتر اجتماعی» شکل می‌گیرد. درواقع هنرمندان تئاتر نیز در سرنوشت مردم و جامعه ای که در آن قرار دارند سهیم می‌شوند. نمایشنامه «در انتظار لفتی» نوشته «کلیفورد اودتس» از لحاظ اجتماعی‌عامل یک دیدگاه انتقادی از بحران اقتصادی آمریکا در سال ۱۹۳۴ بود .نمایش اعتصاب تاکسی داران نیویورکی را نشان می‌دهد که رهبر آنها به خاطر گرفتن حقوق از دست رفته آنها، کشته می‌شود و مردم زمانی که این اجرا را تماشا می‌کنند، متاثر از این واقعیت همزمان، دیگر نمایش را فراموش می‌کنند و همراه با آنها در اعتصاب شرکت می‌کنند. البته سعی در درک «تئاتر اجتماعی» به معنای تفکیک این تئاتر از نوع‌های دیگر آن نیست، تئاتر اصولا یک پدیده اجتماعی است که علت حضور و تاثیرش تا به امروز در بیان دردهای جامعه بوده است.

در نمایشنامه نویسی «علیرضا نادری» با نوشتن نمایشنامه‌های «پچپچه‌های پشت خط نبرد» و نیز «سعادت لرزان مردم تیره روز» در اوایل دهه هفتاد به یک نویسنده خلاق و کاربلدی تبدیل شد که به مسائل و معضلات اجتماعی جنگ در جامعه بی‌تفاوت نبود. توجه و تیزبینی او به قشر بی‌دفاع زاغه نشین که دور از اجتماع خشمگین شهری در حال نابودی هستند، توانست یک چراغ خطر در برابر نظام مدنیت قرار دهد. تلاش او در زمینه‌های متفاوت حتی در نشان دادن تنش‌ها و مشکلات زنان زواردر نمایش «کوکوی کبوتران حرم» بی‌نظیر و چشمگیر است. او حالا تبدیل به وزنه سنگینی در نمایشنامه‌نویسی و کارگردانی تئاتر اجتماعی ایران شده است. هر ساله خیل بی شماری از جشنواره‌ها،دانشجویان، کارگردانان، نویسندگان، و منتقدین درگیر با نمایشنامه‌های او در سراسر کشور می‌شوند. یکی از نمایشنامه‌های او که در اویل دهه هفتاد نوشته شده بود «فرجام سفر طولانی طوبی» نام دارد که هیچ گاه انتشار و چاپ نشد و برای اولین در سی و دومین جشنواره بین‌المللی فجر به کارگردانی «سید‌محسن حسن‌زاده» به روی صحنه رفت.

در تحلیل متن این نمایش ما با اثری مواجه می‌شویم که دیدگاهی قوم نگار و مردم شناسانه دارد. گونه‌ای از یک نمایش ایرانی است که از غالب سنتی نمایش‌های رایج بیرون آمده و از یک دیدگاه تفکری مدرن در یکی از شهرهای مرزی و کویری ایران برخوردار است. نادری در این نمایشنامه به جای نشان دادن هپنینگ‌های خوش تئاتری از عنصر تفکر و اندیشه بهره گرفته است و با توجه و برجسته نمودن انسان‌های که در نقاط مختلف شرایط محیطی و جغرافیایی این کشور تک افتاده‌اند و از تجدد و روشنفکر نمایی نیز بهره مند نیستند، نمایش مربوط به سال‌های نزدیک به انقلاب است و بررسی معضلات زندگی روستایی تنش و برابر قرار گرفتن نیرویی خیر‌و‌شر در برابر هم و استقلال زنی به نام طوبی در برابر اربابی که مردم روستا و حتی نظامیان را به برد‌گی گرفته است و در پایان عشق ناکام چوپان و طوبی منجر به خون ریختن می‌شود. نادری یک جهان نمایشی بکر و پراز انتقاد را در برابر نظام شهری ترسیم کرده است.

این نمایش مملو از شخصیت‌های باور پذیر، زنده و پویایی هست که ریشه در زندگی و واقعیت‌های جامعه روستایی دارد. نمایشنامه‌نویس در برابر نظام روشنفکری آیینه‌ای تمام قد قرار می‌دهد تا واقعیت‌های جامعه را فقط در یک دنیای ایده‌ال مشاهده نکند بلکه واقعیت را می‌توان در یک روستای کویری نیز جستجو کرد که یک انسان از داشتن یک قرص نان نیز محروم است و این همان واقعگرایی و مشاهده درست او به جامعه ای است که در آن زندگی می‌کند و نفس می‌کشد.

«فرجام سفر طولانی طوبی» با درخشش بازیگران تئاتر قم که همگی در ایفای نقش‌ها یشان سربلند در آمده‌اند، تبدیل به یک نمایش یکدست و هماهنگ شده است که با فرمی‌که در کار توسط کارگردان اعمال شده است، قوام پیدا می‌کند او ظرفیت مخاطب ایرانی را شناخته و محتوا و زیر متن نمایشنامه را به نحو قابل قبولی توسط میزانسن‌های خلاق که با چاشنی طنز نیز همراه است به بیننده ابلاغ می‌کند. فقط یکی از مشکلات کار بیش‌از حد طنازی بازیگران برای خنداندن تماشاچی هست که تصور می‌رود هدف نویسنده این کار تنها بر روی این عوامل متمرکر نبوده است. یکی از نکات برجسته متن تحقیق درست نادری از شناخت این قوم و انتخاب درست دیالوگ‌ها برای هر شخصیت می‌باشد. بازیگران هنگامی‌که حرف می‌زنند حملات را تنها بیان نمی‌کنند بلکه به طور موثری آنها را اجرا می‌کنند و این باعث بوجود آمدن ریتم مناسب، زنده و پویایی در کار شده است. دیالوگ‌ها بسیار شمرده و درست روی زبان آنها می‌چرخد و مشخص است که تمرینات مستمر و منظمی‌در جهت این آمادگی و بوجود آمدن لحن‌های متفاوت برای شخصیت‌های متفاوت نمایشی صورت گرفته است.

صحنه نیز یک فضای گرد است که در مرکز آن قرار دارد و بهانه‌ای برای ورود و خروج شخصیت‌های نمایش و رسیدن به شرایط محیطی مختلف در کار می‌شود. حتی در قسمتی از نمایش که طوبی می‌میرد از همان در به عنوان تابوت در صحنه استفاده می‌شود. مشخص است که کارگردان با سازماندهی و انتخاب درست بازیگران و سایر عناصر نمایش چون گریم و لباس توانسته است به یک اجرای دلنشین دست یابد.موسیقی هم در کار حضور زنده ای دارد و ما می‌بینیم که از ویولن و نی توسط شخصی نظامی‌کار نواخته می‌شود جذابیت تئاتر اجتماعی- سیاسی «آگوستو دوبوآل» کارگردان برزیلی در اعتراض به فقر نیست بلکه مبارزه علمی‌با فقر است.

نویسنده : مجید موثقی