دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا

تصویر بکر از روزهای سخت و بزرگ یک ملت


تصویر بکر از روزهای سخت و بزرگ یک ملت

نگاهی به فیلم «روزهای زندگی» اثر پرویز شیخ طادی

گاهی اوقات اتفاقاتی برای آدم می افتد که او را در اوج ناامیدی و بیچارگی و یأس و بدبیاری، هیجان زده می کند و امیدوار. یادم می آید وقتی در هیاهو و بلبشوی آن فیلم های آبکی و بعضا مبتذل جشنواره فیلم فجر سال پیش که درباره خیانت بودند وبازهم خیانت، فیلمی روی پرده رفت که برق از چشمانم ربود و دل و دیده ام را روشن کرد. فیلمی که نه درباره خیانت بود و نه آبکی و نه پرهیاهو. فیلمی آرام، بزرگ و البته رشید و با شهامت و درباره شهادت. شهد شیرین با شهیدان بودن و آنان که در جبهه به جهادی دیگر- اما از همان جنس که جهاد شهیدان- مشغول بودند. فیلمی که به یادم آورد ما بی دلیل به این دنیا نیامده ایم و اینجا همچون گله و رمه ای سرگردان و بی چوپان، رها نیستیم. فیلمی که نشان داد سینما هم می تواند شریف باشد و از شرافت بگوید و نه سود شهوت و شهرت و هیجان های کاذب را بخورد و نه وطن فروشی کند و و شرف فروشی. فیلمی که «بزرگ بود و از اهالی فردا و با تمام افق های باز، نسبت داشت»!

روزهای زندگی فیلم مهمی است در سینمای ایران. اساسا هر فیلم نسبتا خوبی در سینمای ما فیلم مهمی است چرا که در گرداب و غوغای انبوه فیلم های بد و غیرقابل تحمل، ساخته شده. پس بنابراین یک اتفاق است و کورسویی در شب دیجور این روزگار.

اما چرا برآنیم و معتقد به اینکه فیلم «روزهای زندگی» اثر مهم و قابل دفاعی است؛ پاسخ این سؤال در چند بخش و حوزه قابل ردیابی است:

اول آنکه فیلم «روزهای زندگی» در پرداخت سخت افزارانه سکانس های جنگی کاملا موفق و حرفه ای و حتی خیره کننده ظاهر شده و ابدا این نکته و شاخصه را دم دستی و سطحی برگزار نکرده و کارش را در این حوزه که اتفاقا حوزه بسیار خطیر و مهمی هم هست، جدی گرفته و از پس آن به خوبی برآمده.

گاهی شاهد بوده ایم که فیلم های دفاع مقدسی ما با اینکه از یک ایده و مضمون خوب هم برخوردار بوده اند اما در تصویرگری سکانس های جنگی، خیلی فانتزی و شل و بی مایه کار کرده اند و همین امر هم باعث شده است که فیلم برای مخاطب از جذابیت بیفتد و او را همراه نکند و این عدم همراهی از نماهای جنگی برای مخاطب عام از جذابیت شروع شده و به مضمون و حرف و پیام اصلی فیلم هم سرایت کرده و به کلی همه چیز را از حیز انتفاع ساقط نموده است.

گرچه پیام فیلم باید تنیده در فرم آن باشد و غیرقابل انفکاک، اما با این حال گاه دیده شده که آثار سینمایی ما در حوزه فیلم های دفاع مقدسی چنین رویکرد و حال و روزی نداشته اند و خب بی شک از جذب مخاطب و تأثیرگذاری درست و اصولی بر روی او هم عاجز بوده اند. اما «روزهای زندگی» چنین نیست و فیلمساز دقیقا حواسش به این مولفه و نکته مهم بوده و توانسته این عنصر جدی و حرفه ای را به شکل قابل قبولی در اثرش به نمایش درآورد.

از این منظر باید گفت فیلم «روزهای زندگی» دارای صحنه های جنگی و پرکنش خوب و جذابی است که با اجرای حرفه ای و بازی های درخشانش، مخاطب را تا به انتها با خود همراه می کند.

دوم آنکه این ویژگی ارزشمند سخت افزاری در فیلم «روزهای زندگی» با یک نرم افزار مضمونی و ایده بکر و بازی های خوب نقش آفرینان و البته کارگردانی کاملا حساب شده اش تلاقی و پیوندی موفق به وجود آورده و اساسا باید گفت «روزهای زندگی» در یک منظومه پدیدارشناسی به نام «فیلم» مخاطب را شاهد یک جذابیت متعالی می کند و این اتفاق مهمی است.

داستان یک گروه امداد پزشکی در بحبوحه منطقه خط مقدم جنگی و مصایب و مشکلات آنها، بستر روایی مناسبی برای داستان خانوادگی و ملودرام منتشر در فضای جنگی فیلم می گردد و در این بین حتماً باید اشاره کرد به خلاقیت و ارزش غیرقابل انکار «طراح صحنه» و جلوه های فیلم که واقعاً استاندارد سینمای ایران را در این حوزه حرفه ای، در «روزهای زندگی» ارتقا بخشیدند.

سکانس های سخت و خیره کننده آن بیمارستان زیرزمینی صحرایی و آن عمل جراحی چشم که فوق العاده تاثیرگذار و خوب اجرا شده بود. به ویژه وقتی به خاطر بیاوریم بازی درخشان و خوب هنگامه قاضیانی و حمید فرخ نژاد را در آن موقعیت سخت و خطیر و شکننده و حس آمیز جنگی.

«روزهای زندگی» بی تردید آبروی این روزهای سینمای ماست که به روی پرده رفته و نگارنده، دیدن آن را به عنوان یک پیشنهاد قابل اطمینان و درخشان، به خوانندگان همراه و فهیمش هدیه می کند.

بنابراین به پاسخ این پرسش رسیدیم که به راستی فیلم «روزهای زندگی» چگونه توانسته به این آبرو و بزرگی و ارزش نائل آید و بدان دست یابد. این موفقیت در هر ساحت سخت افزاری و نرم افزاری محقق شده است.

«روزهای زندگی» نتیجه یک تلاش مخلصانه، با پشتکار و وفادار و مرهون اصول و ارزش های متنی و محتوایی و ساختاری سینمایی است.

دقت در رعایت اصول بصری چه در حوزه درام و چه اکشن و چه فضاسازی و چه شخصیت پردازی، در این فیلم به چشم می آید و در آن به منصه ظهور و بروز رسیده است.

خیلی جالب است که فیلم با یک بودجه معمولی و حتی می توان کم ساخته شده و از همین امکاناتی بهره برده که در اختیار مابقی فیلمها هم هست و چه بسا بیشتر از «روزهای زندگی» هم.

اما خلوص و اعتقاد و پشتکار سازنده و وفاداری و رواداری نسبت به اصل و اصالت و ماهیت و استانداردهای سینمایی، چنین نتیجه ای را به بار آورده و چنین فیلمی را حاصل کرده.

و این اتفاق، قابل تعظیم و ستایش و این فیلم، لایق الگو قرار گرفتن است برای همه آنان که دل در گرو ارزش های بکر و ناب این ملت دارند و می خواهند و می توانند ادامه دهنده راهی باشند که روزهای زندگی و امثالش طی کرده اند. امید!

محمدقمی