دوشنبه, ۸ بهمن, ۱۴۰۳ / 27 January, 2025
مجله ویستا

ما در بسیاری از موارد در حاشیه زندگی خودمان قرار می‌گیریم


ما در بسیاری از موارد در حاشیه زندگی خودمان قرار می‌گیریم

کاش می‌دانستی قدرت واقعی‌ات چقدر است؟ توانایی تو هر اندازه باشد همیشه امکان رشد و پیشرفت بیشتر وجود دارد. یک دقیقه به زندگی‌ات دقت کن. آیا در رویا زندگی می‌کنی؟ اگر نه، چرا؟ …

کاش می‌دانستی قدرت واقعی‌ات چقدر است؟ توانایی تو هر اندازه باشد همیشه امکان رشد و پیشرفت بیشتر وجود دارد. یک دقیقه به زندگی‌ات دقت کن. آیا در رویا زندگی می‌کنی؟ اگر نه، چرا؟ چه دلیلی همین لحظه به ذهنت می‌رسد؟ آیا به شرایط محیطی اجازه می‌دهی مانع تلاشت برای دستیابی به یک زندگی پرشور و موفقیت نامحدود شود؟

ما در بسیاری از موارد در حاشیه زندگی خودمان قرار می‌گیریم، بدون آن‌که خودمان خبر داشته باشیم! ما اجازه می‌دهیم که شرایط محیطی و نظرات دیگران تعیین کنند و تصمیم بگیرند که ما چه کسی هستیم و چگونه زندگی کنیم. به‌عبارت دیگر به‌جای رو راست بودن با تمایلات، اهداف و احساسات خودمان به سرکوب شخصیت واقعی خودمان می‌پردازیم تا انتظارات دیگران را برآورده سازیم. اما چرا؟ چون این آسان‌ترین راه است.

آسان‌ترین راه غرق شدن در همان فرهنگ سنتی و شرایط خاص محیطی است. لذا ما با شروع به بازی با همان اصول و مقررات سنتی می‌کنیم. در واقع ما گونه‌ای دیگر از خودمان را خلق می‌کنیم تا در نقش دیگران بازی کنیم. در آغاز بازی عمداً و آگاهانه پاره‌های شخصیت واقعی‌مان را به مصالحه و معامله می‌گذاریم تا مناسب و مقبول بیفتیم. ما هرگز دنبال بازپس گرفتن خودمان نیستیم، تا این‌که با گذر زمان خود واقعی‌مان را فراموش می‌کنیم و زمام اختیار را به شرایط محیطی می‌سپاریم. غافل از این‌که شخصیتی که به ما القا می‌شود با شخصیت طبیعی‌مان قابل جمع‌بندی نیست.

در چنین شرایطی علائم ناسازگاری و عدم تعادل به طرق گوناگون در زندگی ما بروز می‌کند. دچار استرس و اضطراب می‌شویم و کنترل خود را بر تناسب و سلامت جسمی و تعادل روحی‌مان از دست می‌دهیم. اما تلخ‌تر از همه این‌که ما متوجه این واقعیت نیستیم که تمام این‌ها نتیجه عدم تطابق بین شخصیت واقعی ما و شخصیت ساختگی است که به شرایط محیطی اجازه داده‌ایم برایمان خلق کند، بلکه تصور می‌کنیم این مسائل جزئی جدا نشدنی از زندگی بشر در جامعه متمدن امروزی است.

اما این درست نیست، ما باید خود واقعی‌مان را دوباره بیابیم و نقش خودمان را در زندگی خودمان بازی کنیم. کشف اهداف هرکس سرنوشت‌سازترین قدمی است که او باید در زندگی بردارد، زیرا هنگامی‌که شخصی می‌داند که چرا زندگی می‌کند و چرا باید در پیشبرد اهداف شخصی و حرفه‌ای‌اش موفق باشد اجازه نمی‌دهد دیگران یا شرایط محیطی به‌جای او تصمیم بگیرند، بلکه به‌دنبال زندگی دلخواه خودش خواهد رفت و هرگاه چنین کند در میانه راه گم نمی‌شود و راه زندگی واقعی خود را خواهد پیمود...