دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا

پوششی زیبا اما موجه


پوششی زیبا اما موجه

مدل موی عجیب و غریبی که من نام آن را نمی دانم, ابروهای تیغ انداخته, شلوار جین گشادی که به زحمت روی کمر می ایستد و تعدادی وصله و پینه آن را زینت داده اند, تی شرتی که چندین سایز بزرگتر به نظر می رسد و از سر شانه آویزان است

مدل موی عجیب و غریبی که من نام آن را نمی دانم، ابروهای تیغ انداخته، شلوار جین گشادی که به زحمت روی کمر می ایستد و تعدادی وصله و پینه آن را زینت داده اند، تی شرتی که چندین سایز بزرگتر به نظر می رسد و از سر شانه آویزان است .

لباسی که اگر دقت کنی شاید شباهتی با مانتو داشته باشد، با نوارها و کمر بندی پهن، روسری کوچکی که تنها بخش مرکزی سر را پوشانده و به سختی در زیر گلو گره خورده است، چکمه های بلند تا زیر زانو و آرایشی بسیار غلیظ متناسب با رنگ لباس و روسری .

هر کدام از این دختر و پسر ساعت ها پای اینترنت و ماهواره نشسته اند تا جدید ترین مدل های سال را پیدا کنند، ساعت ها در خیابان های شهر پرسه زده اند تا آنچه را که مطابق مد است بیابند، حتی اگر هیچ تناسبی با چهره و قیافه شان نداشته باشد اهمیتی ندارد، مهم این است که شبیه آن هنرپیشه و یا خواننده لباس بپوشند و در نظر بیننده متجدد و امروزی باشند.

مد و مد گرایی از سالیان دور و شاید از نخستین روزهای زندگی بشر همراه او بوده است.روحیه تنوع طلب بشر همیشه او را به سمت ساخت مدل های جدید تر و وسایلی که زندگی را برای او راحت تر سازد سوق داده و زندگی آسان امروز خود را تا حد زیادی مرهون همین تنوع طلبی و نو آفرینی است. همین قدرت ابداع و نوآوری، انسان غار نشین را که ابزار زندگی او با زحمت زیاد از سنگ ساخته می شد و لباس های او را تکه های به هم دوخته شده الیاف درختان و یا پوست حیوانات تشکیل می داد به عصر ماشین و عصر الیاف متنوع مصنوعی و طبیعی بسیار ظریف و لطیف با رنگ های متنوع و لباس هایی با طرح ها و مدل های گوناگون رسانده است. به این ترتیب می توان مد گرایی انسان را پدیده ای مثبت دانست که می تواند او را با راه های جدید تر و ساده تر زندگی آشنا سازد.

“مد را طبقات حاکم و مرفه جامعه تعیین می کنند. آنها با دسترسی به منابع مالی و امکاناتی که دارند جدید ترین وسایل و مدل ها را مورد استفاده قرار می دهند. طبقات متوسط جامعه نیز که به نوعی این گروه را برتر از خود می دانند سعی می کنند با آنها همانند سازی کنند. طبیعت بشر این است که از کسی که فکر می کند از او برتر است تقلید می کند. به این ترتیب می توان مد گرایی را به نوعی تقلید از گروه هایی دانست که برای افراد مقبولیت داشته و آنها را برتر می دانند." این ها را دکتر بهروز روزبه، جامعه شناس می گوید. او معتقد است مد گرایی تا زمانی که به تقلید کورکورانه تبدیل نشود قابل قبول و پسندیده است. چرا که جامعه در این صورت پدیده های نو را با آداب و سنن، فرهنگ، مذهب و سایر اصول اجتماعی خود تطبیق داده و چنان چه تضادی بین آنها وجود نداشته و برای بهتر شدن زندگی مفید باشد، می پذیرد. اما فاجعه از جایی آغاز می شود که افراد به تقلید کورکورانه روی می آورند و هر چیز را صرفا به دلیل این که مارک خاصی دارد و یا توسط افراد خاصی به کار گرفته شده مورد استفاده قرار می دهند.

● من هستم

در گذشته دختران به دلیل حضور کمتر در جامعه و پسران به خاطر محدودیت روابط با یکدیگر و نیز به دلیل محدودیت رسانه های ارتباط جمعی به مد و الگوهای جدید چندان اهمیت نمی دادند. افراد در این شرایط بیشتر به فرهنگ بومی، خودی، داخلی، منطقه ای و ملی خود می پرداختند، در حالی که امروز این حرکت تا اندازه ای معکوس شده است. بخش های مختلف جامعه به دلیل گسترش ارتباطات تحت تاثیر فرهنگ غیر بومی و غیر ایرانی قرار گرفته اند، و جوامع صنعتی با سرعتی سرسام آور به تولید و تبلیغ کالاهای مصرفی و پوشاک مختلف می پردازند و با استفاده از گسترش حیرت آور رسانه ها برای اجناس خود در دورافتاده ترین نقاط جهان بازاریابی می کنند. علاوه بر این در مدرسه، کلاس و جامعه ارتباط زیادی بین گروه های سنی جوان و نوجوان وجود دارد، و این افراد دائما در تعامل با یکدیگر هستند. این ارتباطات باعث ایجاد حس رقابت بویژه در نوع پوشش و وسائل مورد استفاده می شود. این جوانان اغلب از الگوهایی که منشاء اصلی آن معمولا جوامع طراح و صادر کننده مد هستند الگو برداری می کنند جوان به این طریق خود را یک سر و گردن بالاتر از دیگران می داند، و احساس می کند نردبان ترقی را با موفقیت طی کرده است. این روند تنها مختص جوانان کشور ما نیست؛ بلکه ترغیب به مصرف کالاهایی نه چندان ضروری، با طرح، رنگ و نشان های خاص ، بدون آن که از جمله نیازهای اساسی محسوب شود، و استفاده از پوشش به سبک های غیر بومی جریانی جهانی است که امروزه اکثر جوامع در نقاط مختلف دنیا و بویژه کشورهای جهان سوم و در حال توسعه با آن رو به رو هستند.

امروز اگر هنگام عبور از خیابانهای شهر بخصوص مراکز اصلی خرید نگاه اجمالی به ویترین مغازه ها بیاندازید به آسانی متوجه خواهید شد که مدل و رنگ خاصی از لباس در تمام آنها مشترک است. این رنگ و مدل مدت چندانی دوام نخواهند یافت و خیلی زود جای خود را به رنگ ها و مدل های جدیدی خواهند داد، و شما اگر اراده ای چندان قوی نداشته باشید و بخواهید خود را هر روز با مدل های جدیدی که به بازار می آیند وفق دهید ناچارید هر چند ماه یک بار سر کیسه را شل کنید و سری به بازارها و مراکز خرید بزنید. این کار اگرچه سود سرشاری را عاید بنگاه های اقتصادی که هر از چند گاهی با ایجاد تغییراتی مختصر در کیف و کفش و لباس های قبلی به اصطلاح مد جدیدتری را وارد بازار می کنند خواهد کرد، اما شما اگر از نظر مالی مشکلی ندارید و اگر در تبعیت از مدهای رایج عاقلانه و با در نظر گرفتن شئونات فردی و اجتماعی رفتار می کنید مطمئنا حرکت شما در استفاده منطقی از زیبایی ها به جامعه نیز نشاط خواهد داد. به عبارت دیگر پیروی از مد از نظر روانی، نتایج مثبتی در پی دارد و باعث می شود افراد از فضای یکنواخت و کسل کننده زندگی خود خارج شوند. از نظر روانشناسان نیز گرایش جوانان به مد به دلیل مورد توجه قرار گرفتن و پاسخگویی به نیازهای روانی آنها است؛ زیرا جوانان به دلیل روحیه تاثیر پذیر خود آمادگی بیشتری برای پذیرش پدیده های نو دارند. با این وجود مد مانند هر پدیده اجتماعی تعدادی نتایج منفی نیز برای جامعه به همراه دارد، مواردی از قبیل عدم وجود همخوانی با هنجارها، ارزش های فرهنگی و مذهبی جامعه، صرف هزینه های بالای مادی جهت خرید این نوع کالاها و... . در پیروی از مد آنچه که حائز اهمیت است حفظ همین ارزش ها به منظور جلوگیری از تقلید نابجا از الگوهای غربی است. این همان چیزی است که بعضی از جوانان ما به دلایل مختلف کمتر مورد توجه قرار می دهند.

استفاده از بعضی پوشش ها و آرایش ها که هیچگونه سنخیتی با فرهنگ و عرف این مرز و بوم ندارند و گاهی از اوقات نمادی از گروه های خاصی هستند که حتی در کشورهای مبدا جایگاه چندانی ندارند را نمی توان ناشی از علاقه انسان به زیبایی و نوگرایی او نامید. بعضی از این مدل ها چه بسا که احساس انزجار و تاسف بیننده را بر می انگیزند. این نوع پوشش را می توان نوعی تنوع طلبی لجام گسیخته نامید که در حال حاضر از کنترل خارج شده است.

جامعه شناسان و روانشناسان دلایل متفاوتی را برای تبعیت از مدهای ناهنجار و غیر عرفی ذکر می کنند. عده ای این پدیده را ناشی از عدم اعتماد به نفس افراد و حقیر شمردن خود و جامعه ای می دانند که در آن زندگی می کنند، گروهی معتقدند روی آوردن به پوشش های عجیب راهی است برای جلب توجه. جوانی که هیچ راهی برای کسب اعتبار در میان خانواده، دوستان و جامعه خود نمی شناسد به این وسیله می خواهد بگوید من هم هستم، اما در کنار همه این عوامل گروهی نیز به این وسیله در مقابل فشار و اجبار جامعه واکنش نشان می دهند، یا به سیاست های موجود اعتراض می کنند. دکتر روزبه از این نوع اعتراض به خود تخریبی یاد می کند و می گوید: " این نحو اعتراض به سیاست های جامعه خود فرد را تخریب می کند، بدون این که تاثیری در تغییر وضعیت موجود داشته باشد. در واقع این افراد چون توانایی مقابله با وضع موجود را از طریق راه های منطقی و اصولی ندارند به این شیوه اعتراض خود را نشان می دهند."

● یک گام به عقب

موج جدید مد گرایی در کشور ما اولین بار در زمان قاجاریه و به طور رسمی با سفر ناصرالدین شاه به فرنگ آغاز شد. سال ها بعد رضا شاه تصمیم گرفت مظاهر تجدد غربی را هر چه بیشتر در ایران رونق دهد. لذا مردان ملزم شدند لباس های بلند و گشاد خود را کنار گذاشته و کت و شلوار بپوشند و کلاه پهلوی به سر گذارند. واقعه کشف حجاب در ۱۷ دی ۱۳۱۴ و حوادث مربوط به آن نیز که بدنبال سیاست کشف حجاب آتاتورک در ترکیه برای زنان اعمال شد به قدری مشهور است که نیاز به توضیح ندارد. اما این موج جدید به دلایلی با مقاومت مردم ایران مواجه شد. روزبه در این زمینه می گوید: " تمدن غنی ۲۵۰۰ساله از یک سو و فرهنگ اسلامی ۱۴۰۰ ساله از سوی دیگر لایه هایی قوی را در فرهنگ مردم این سرزمین پایه ریزی کرده بودند. لذا برخلاف کشورهایی مانند کشورهای آفریقایی که تمدن چندان قوی نداشتند و به راحتی در مقابل مظاهر تجدد غرب سر فرود آورده و آن را پذیرفتند، این روند در کشور ما با مقاومت شدیدی مواجه و با وقوع انقلاب اسلامی به کلی متوقف شد."

سیاست های افراطی پس از انقلاب در مورد پوشش از یک طرف و موج عظیم تبلیغات رسانه ای از طرف دیگر یک بار دیگر مردم و بویژه جوانان را در مسیر مد گرایی به شیوه غربی قرار داده است. امروز لایه دیگری بر لایه های فرهنگی مردم این سرزمین در حال شکل گیری است ، و ما بیش از پیش شاهد تقابل سنت و مدرن گرایی هستیم. تقابلی که دو نسل جدید و قدیم را گاه در مقابل یکدیگر قرار می دهد و تنش هایی را بوجود می آورد. پیشرفت روزافزون تکنولوژی و در نتیجه به وجود آمدن شبکه های ارتباطی و ماهواره ای بر تمام زوایای پنهان و آشکار زندگی تأثیر گذار بوده و این فاصله و شکاف را روز به روز عمیق تر می سازد. رسانه های گروهی فاصله میان سطوح گوناگون را از بین می برند و به سرعت راه خود را در همه جا می گشایند و به کمک تبلیغات می کوشند با رواج مدهای جدید نیازهای جدیدی را در افراد ایجاد کنند. تلویزیون و مجموعه‏های داستانی رنگارنگش نیز دم‏دستی ‏ترین الگو برای نوع لباس‏پوشیدن، مدل اتومبیل و مبلمان و آداب معاشرت است، که این تجددگرایی را به اعماق روستاها و عشایری که روزگاری تنها آداب و سنت های خود را می شناختند و مطابق با آن عمل می کردند می کشاند. بی‏میلی دختر و پسر نسبت به آداب سنتی و قومی و قبیله ای و بیزاری از الگوهای تحمیلی مادر و پدر، تاثیر پذیری آنها را از الگوهای بیرونی دو چندان می‏کند. رسانه ملی با اتخاذ سیاست دفع افسد به فاسد، یعنی انتخاب بد در مقابل بدتر در واقع این جریان را شدیدتر و همه گیرتر می کند. مطرح ساختن الگوهایی که تابع مدها و شیوه های غیر هنجاری جامعه ما هستند بر گسترش و اشاعه این روش زندگی در اقصی نقاط کشور دامن می زند. علاوه بر این آن گونه که دکتر روزبه عنوان می کند این نوع سیاست، پذیرفتن تلویحی شکست است، و سیاست گزاران را مجبور خواهد ساخت روز به روز بیشتر از اعتقادات خود چشم پوشی کرده و همرنگ جماعتی شوند که چندان با اعتقادات این مرز و بوم سازگاری ندارند. تلویزیون باید با مطرح ساختن مدل های قابل قبول در برنامه های مختلف به شکلی غیر مستقیم به نحوی در مردم تاثیر گذار باشد که خود آنها به صورت خود جوش مدل ها و رفتارهایی را که شایسته یک ایرانی و یک مسلمان نیست طرد کنند. استفاده از اهرم های زور و فشار نه تنها در این زمینه کارساز نیست، بلکه سیاست گزاران را با نوعی تقابل مواجه خواهد ساخت. " فرهنگ سازی نیازمند تعامل فرهنگی در فضایی سالم است و این فضای سالم نیازمند احترام به افرادی است که عقاید و رفتارهای آنها ممکن است با خواست و نگاه ما در تضاد باشد. نمی توان به عده ای به چشم یک مجرم اجتماعی نگریست و در عین حال انتظار داشت که وقتی به بررسی مسایل مربوط به آن جرم می پردازیم مجرمان با اشتیاق پای صحبت ما بنشینند، به پیشنهادها و انتقادهای ما گوش جان فرا سپارند و احیاناً در این فضای یک طرفه دیدگاه های ما را مورد تکریم قرار دهند."

● اهرمی به نام لباس ملی

پوشش نامناسب بعضی از هم وطنان ما چندی پیش دولت و مجلس را بر آن داشت تا در پاسخ به درخواست افکار عمومی برای برخورد با وضعیت نابهنجار برخی از مدل ها دست به کار شده و طرح های مختلفی را مورد بررسی قرار دهند. موج مقابله فرهنگی با پوشش نامناسب مسئولین را بر آن داشت تا با برپایی نمایشگاه های مختلف لباس و پوشاک الگوهایی را که به نظر تطابق بیشتری با هنجارهای جامعه ما دارند معرفی کنند. طرح ساماندهی مد و لباس طرح دیگری بود که در این راستا مطرح شد و بدون این که نتیجه ای به بار داشته باشد مسکوت ماند. گروهی از کارشناسان این طرح را راهکاری مناسب برای برخورد با الگوهای ناهنجار رایج در جامعه دانستند و عده ای معتقد بودند نوع پوشش افراد به سلیقه، انتخاب و اعتقادات افراد بستگی دارد. اگر کسی به استفاده از مدل هایی که ارائه می شوداعتقاد نداشته باشد در هیچ نمایشگاهی حضور نخواهد یافت و برای انتخاب خود مراجع دیگری را در نظر خواهد گرفت. ارائه مدل های پوششی و برگزاری نمایشگاه هایی مانند ریحانه تنها برای کسانی سودمند خواهد بود که در شرایط فعلی خود را ملزم به رعایت سنت ها و ارزش های دینی و عرفی می دانند و نباید این حرکت ها را به خودی خود راه حل مشکل پوشش در سطح جامعه دانست.

موضوع دیگری که در این راستا مطرح شد و افکار عمومی را مدتی مشغول ساخت طرح لباس واحد و ملی بود. طرحی که به اعتقاد دکتر روزبه می تواند چالش های زیادی را در جامعه ایجاد نماید: " بهتر است ما الگوی پوششی مطابق با باورها و اعتقادات جامعه را ارائه دهیم و بگذاریم افراد با میل و سلیقه خود آن را اجرا نمایند. محدود ساختن افراد به انتخاب یک نوع پوشش خاص ما را با تقابل مواجه خواهد ساخت. ضمن این که چنین طرح هایی در صورت موفقیت موجب کسالت و نازیبایی جامعه خواهد شد. استفاده از پوشش های متنوع و با رنگ های گوناگونی که عرف جامعه را رعایت کند باعث سرزندگی و شادابی جامعه خواهد شد."

● حرف آخر

طی چندین شماره در همین صفحه سعی داشتیم لزوم رعایت پوششی متناسب با شئونات انسانی را مورد بررسی قرار داده و تبعات پوشش های نا هنجار را تا اندازه ای مطرح سازیم. گفتیم خانواده مهمترین و موثرترین پایگاه برای ارائه ارزش های اجتماعی و مذهبی به کودکان و نوجوانان امروز و جوانان فردا است؛ و پدر و مادر نقشی حیاتی در سازندگی شهروندان آینده هر جامعه دارند. کارشناسان از بی تاثیری اهرم فشار و روش های مستقیم در تربیت دینی گفتند و تاثیر پوشش را در امنیت روانی و اجتماعی زن مورد بررسی قرار دادند. همه این ها تلاشی بود برای کنکاش در زوایای مختلف آنچه که ارزنده ترین زینت نامیده می شود. امید که مفید فایده بوده باشد.

سعیده کافی