جمعه, ۱۲ بهمن, ۱۴۰۳ / 31 January, 2025
خوزستان , مهد فرهنگ و هنر
● تاریخچه استان
خوزستان سرزمین دیگری است ؛ دنیایی متفاوت همراه با ویژگیها و تنوعات خاص، سرزمین نجابتهای برهنه با آفتابی داغ و سوزان که گرمابخش حیات، منشاء صفا، صمیمیت و خونگرمی جنوب و جنوبی هاست.
خوزستان یا «شکرستان » از دیرباز مهد تمدن و فرهنگ بوده و قابلیتهای سرشاری در این زمینه داشته که تاریخ، گواه صادقی بر این مدعاست.
درباره واژه « خوزستان »، معانی و تعابیر فراوانی وجود دارد که قدمت و دیرینگی این خطه را آشکار می سازد. برخی کلمه « خوز » را نام قبیله ای می دانند که در این منطقه ساکن بوده است. « ابن منظور » به سال ۷۱۱ ه.ق. در « لسان العرب » شاره دارد: و الخوز جیل من الناس، اعجمی معرب ؛ یعنی: « خوز » قوم یا قبیله ای از مردم عجمند.از سوی دیگر « خوز » را به معنی « شکر » و « نیشکر» نیز معنا می کنند. زیرا خاک حاصلخیز و بارور خوزستان، استعداد ویژه ای برای رشد این گیاه، داشته و آنجا بهترین محصول نیشکر را به دست می داده است.
« خوزستان » در دوران باستان، بخصوص، در دوره هخامنشی به دو ناحیه تقسیم می شد: بخشهای شمال و شمال شرقی که انشان ( انزان ) نام داشت و سرزمینهای با صفا و کوهستانها و جنگلهای فراوانی را شامل بود ، و ناحیه جنوبی که دارای آب و هوای گرم و مرطوب و دشتهای حاصلخیز و جلگه ای جنوبی که دارای آب و هوای گرم و مرطوب و دشتهای حاصلخیز و جلگه ای سرسبز و پرآب بوده که به قاره ای کوچک و مستعد می مانست .
بخشهای جنوبی که « عیلام » نام داشته یادآور تمدنهای دیرینه خوزستان است و بشدت تحت تأثیر فرهنگ « میان رودان » بوده و جغرافیای وسیعی را شامل می شده که حد فاصل لرستان و خوزستان و سواحل خلیج فارس امروزی است.
« استرابون » جغرافی دان عهد باستان، خوزستان را از حاصلخیزترین جلگه های جهان می داند. زیرا رودخانه های زیادی این دشت را مشروب می کرده که امکان کشاورزی و آبادانی را در این منطقه میسر می ساخته است . شاید بر همین اساس بوده که عده ای بر این اعتقادند که نام این سرزمین « هند » یا « اند » بوده که به معنای جایی با آبهای فراوان می باشد.
در کتاب « مجمع التواریخ و القصص » خوزستان به نام « حجوستان » و « حبوجستان و اجار » آمده است که به نظر می آید، مأخوذ از زبان پهلوی با عناوین « حبوجستان » و حوجستان است . همچنانکه در بعضی از گویشهای رایج در این استان « لفظ لری بختیاری » برای ادای حرف « خ » از « ح » نیز بهره می گیرند . بنابراین واژگان « اوج » ، « هوز» ، « هوج » ، « حوز » و « خوز» در سیر تحول و تطور لفظی با پسوند « ستان » و « اوجستان » به تدریج بر اثر سایش تلفظ، از « هوجستان » به «خوزستان » تغییری یافته است .
در گویشهای فارسی باستان و زبان پهلوی « او » به « هو » قابل تغییر است ؛ مانند « اورمزد» - «هورمزد» و « اوشمند » - « هوشمند » همچنانکه « هورداد و حورداد » را « خرداد » و « خورتات » نیز گفته اند .
البته تا سالهای اخیر این اسامی را با حرف ( ح ) نیز می نوشته اند .از سوی دیگر « یاقوت حموی » واژه « خوز » را با نامهای « خوز » و « هوز » و « اهواز » و « هویزه » هم ریشه می داند.« اهواز » محرف کلمه « اواز» و « اوجا » نیز هست که در کتیبه داریوش بیستون آورده شده و این نام در کتیبه نقش رستم « خواجا » یا « خوجا » حک شده که هزار سال پیش ، مرکز حکومت نشین استان خوزستان بوده است .
همچنین باید گفت اهواز شهری است که در زمان اردشیر بابکان بنا نهاده شده است . در زمان ساسانیان « هومشیر» یا « هرمز اردشیر » بوده و « خوجستان و اجار» یا « هوجستان و اجاره » معنی « خوزستان بازار » را می رساند که تا دهه های اخیر و هم اکنون عرب زبانان، اهواز را « سوق الاهواز » می خوانند .
اهواز یا هرمز اردشیر، ترکیبی از نام پروردگار و پادشاه است که در دو بخش ساخته شده بود : در بخشی از آن بزرگان و اشراف سکونت داشته اند و بخش دیگر آن، شهر بازاریان بوده است. به هنگام آمدن تازیان به خوزستان ، شهر بزرگان به دست آنان ویران شد اما شهر بازاریان ( سوق الاهواز ) بر جای ماند.
اهواز واژه ای پارسی و شهری پارسی است ؛ « ابومنصور جوالیقی » در قرن پنجم هجری می نویسد: « الاهواز اسم مدینه من مدن فارسی اعجمیته معربه و قد تکلمت بها العرب » ، اهواز شهری است از شهرهای پارس؛ نام آن پارسی معرب شده، اعراب انشای آن را از پارسیان پذیرفته اند.عده ای دیگر اهواز و خوزستان را با نام « اوکسین » در زمان عیلامیان مطابق می دانند که تغییر یافته واژگان « اوکس » « اوکز » « هوکز » « حوز » و « خوز » است.
وجود مراکز علمی و فرهنگی همچون دانشگاه جندی شاپور در این استان دال بر اهمیت و رونق این خطه ارزشمند می باشد که استادان بزرگ دانش پزشکی را از یونان، مصر، هند و روم گرد هم آورده بوده است. پزشکان برجسته و ناماوری که به مداوای بیماران و تدریس دانشجویان رشته پزشکی در این دانشگاه مشغول بوده اند.این دانشگاه طب که به دستور شاپور اول ( ۲۴۱-۲۷۱ م ) بنیان نهاده شد.
توسط شاپور دوم ( ذوالاکتاف ) مرمت و بازسازی گشت و در زمان انوشیروان تکمیل و توسعه یافت .علما، دانشمندان و شاعران بزرگی همچون : ابونواس حسن بن هانی خوزستانی ، که از ارکان شعر عرب است، عبداله بن میمون اهوازی، نوبخت اهوازی منجم و فرزندانش، جورجیس پسر بختشوع گندیشاپوری و شاعران عرب زبان شیعی، مانند « ابن سکیت » و « دعبل خزائی » که با اشعار خود ولایت و امامت را پاس داشته اند و زبان به مقاومت گشوده اند از همین منطقه برخاسته و در این دیار زندگی می کرده اند.
مردم خوزستان با وجود تنوع فرهنگی و قومیتهای مختلف- که خود یکی از ویژگیهای این استان است- بتمامی مذهب شیعه دارند. غیراز شیعیان ، تنها در شهر اهواز عده قلیلی از پیروان حضرت یحیای ذکریا ( صابئین ) در حاشیه رود کارون سکنی دارند و اغلب به کار زرگری مشغولند.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست