سه شنبه, ۱ خرداد, ۱۴۰۳ / 21 May, 2024
مجله ویستا

تولد یک انگیزه


تولد یک انگیزه

دکتر آذرخش مکری می گوید هر انگیزه بزرگی از خرده انگیزه های کوچک شروع می شود

چاق هستید و می‌‌خواهید لاغر شوید اما انگیزه کافی ندارید...سیگار می‌کشید و می‌خواهید ترک کنید اما انگیزه ندارید...فرزندتان معتاد شده اما هر کار می‌کنید نمی‌توانید انگیزه‌ای برای ترک اعتیاد به او بدهید...

اینها گوشه‌هایی از زندگی واقعی است که می‌تواند سلامت جسم و روان‌مان را تهدید ‌کند. در گفتگو با سراغ دکتر آذرخش مکری، روان‌پزشک و عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی تهران، درباره انگیزه حرف زده‌ایم و راه‌های تقویت انگیزه‌ها را از او پرسیده‌ایم.

▪ آقای دکتر! اجازه بدهید بحث‌مان را از تعریف انگیزه شروع کنیم.

ـ بله، انگیزه به زبان ساده، یعنی انرژی و محرک افراد برای فعالیت.

▪ و چه‌طوری می‌شود آن را ایجاد یا تقویت کرد؟

ـ به نکته‌ای اشاره کردید که سوال خیلی از خانواده‌هاست؛ مثلا برخی خانواده‌ها به ما می‌گویند که فرزندمان سیگار می‌کشد و دوست داریم تغییر رفتار دهد اما انگیزه‌اش را ندارد و حتی حاضر نیست پیش شما بیاید تا در حضور او توصیه‌هایی داشته باشیم که دست از این کار بکشد.

▪ خب، خیلی‌ از خانواده‌ها فکر می‌کنند فرزندان‌شان حرف روان‌شناسان و روان‌پزشکان را بهتر گوش می‌کنند؟

ـ بله؛ برخی فکر می‌کنند ما طرز حرف زدن‌مان جور خاصی است. می‌گویند اگر شما با او صحبت کنید، انگیزه‌اش تقویت می‌شود و از رفتارهای ناشایست خودش دست برمی‌دارد. در ۳۰ سال گذشته شواهد علمی متعددی جمع‌آوری شده که نشان می‌دهد که انگیزه‌های پایین باعث کاهش تغییرات رفتاری می‌شود. به‌طور مثال، فردی می‌خواهد رژیم غذایی بگیرد اما از انگیزه کافی برخوردار نیست. به این ترتیب چنین فردی ناموفق‌تر از فردی است که انگیزه کافی برای تغییر رفتار دارد.

▪ اصولا انگیزه افراد چه تفاوت‌هایی با یکدیگر دارد؟

ـ مطالعات نشان داده‌اند که سه گروه انگیزه وجود دارد: دسته اول انگیزه بیرونی است. به طور مثال ما چرا به قوانین رانندگی احترام می‌گذاریم و از چراغ قرمز عبور نمی‌کنیم؟ به این دلیل که افسر راهنمایی ما را جریمه می‌کند، یعنی اینکه از بیرون فشاری وجود دارد.

▪ و دسته دوم انگیزه‌ها؟

ـ دسته دوم انگیزه‌ها، انگیزه درونی‌سازی شده است، یعنی اینکه انگیزه ابتدا بیرونی بوده ولی به دلیل تحمل فشارهای زیاد درونی شده است. شخصی را تصور کنید که سال‌ها سیگار خریده و کشیده است اما روزی به خود می‌آید و می‌گوید خسته شدم از بس سیگار خریدم، یعنی اینکه فرد ممکن است پول هم داشته باشد اما واقعا از خودش و کارهایش متنفر می‌شود و سیگار را ترک می‌کند. چنین انگیزه‌ای درونی‌سازی شده نام دارد.

▪ و سومین گروه؟

ـ سومین گروه انگیزه‌های درونی است؛ یعنی اینکه انگیزه فرد کفایت می‌کند و احساس خوبی از این قضیه دارد.

▪ با این اوصاف، مشکل خیلی‌ها این است که علاقه‌ای به تغییر رفتار ندارند اما خانواده‌شان مدام به آنها می‌گویند که رفتار آنها درست نیست.

ـ بله؛ برخی از خانواده‌ها می‌گویند انگیزه باید کاملا درونی باشد تا فرد تغییر کند. مثلا می‌گویند تا خودش نخواهد، درست نمی‌شود؛تا خودش احساس نکند، نمی‌شود؛ فشار و زور کاربرد ندارد، خودش باید خسته بشود یا حتی این جمله را می‌شنویم که تا به ته خط نرسد، فایده ندارد. به طور مثال، خانواده‌ها می‌بینند فرد را به زور بیمارستان می‌برند تا اعتیاد خود را ترک کند ولی بعد از چند روز شخص از بیمارستان فرار می‌کند، به این ترتیب، نتیجه می‌گیرند که حتی انگیزه کاملا باید درونی باشد که این باور نادرستی است.

▪ نادرست است؟

ـ بله، بیشتر مردم خیال می‌کنند هدفی را که انتظار دارند باید در ابتدای کار انگیزه آن را داشته باشند، در صورتی که این باور نادرست است.

▪ یعنی اینکه انگیزه یک دفعه شروع نمی‌شود؟

ـ دقیقا همین‌طور است. انگیزه یک دفعه آغاز نمی‌شود، بلکه از کم شروع می‌شود؛ مثلا اگر فرزندتان به مصرف مواد روی آورده است، شما در ابتدای کار انتظار ترک اعتیاد فرزندتان را نداشته باشید، بلکه بهتر است از انگیزه‌های کوچک شروع کنید. به طور مثال به فرزندتان بگویند از ساعت ۹ شب دیرتر حق نداری به خانه بیایی. حالا فرزندتان که تا دیروقت بیرون می‌مانده انگیزه‌های پیش‌رس اما مهمی پیدا می‌کند تا رفتارش تغییر کند.

▪ و بعد از آن، انگیزه‌های دیگری به وجود بیاوریم؟

ـ بله؛ اما توجه داشته باشید که انگیزه طی مسیر ثابت نباشد. مطالعه احوال افراد مختلف نشان می‌دهد افرادی موفق‌ترند که انگیزه‌های متغیری در طول مسیر داشته‌اند. اگر شما در هر فعالیتی موفق شوید، می‌بینید که چه‌قدر انگیزه‌های‌تان تفاوت می‌کند. فردی را تصور کنید که یک روز هنگام بالا رفتن از پله نفس‌اش می‌گیرد. در این حالت به ذهن‌اش خطور می‌کند که از این به بعد قدری ورزش کند. بعد از اینکه در این کار موفق شد، با خودش می‌گوید اگر مسافتی را که با تاکسی می‌رفته پیاده طی کند شاید بهتر باشد. در این حالت انگیزه فرد رو به شکل‌گیری است. یک مقدار ورزش می‌کند و می‌بیند که عضلات بدن‌اش سفت شده است. از خودش خوش‌اش می‌آید و ورزش خود را زیادتر می‌کند. یک باشگاه ورزشی را انتخاب می‌کند. به رقابت می‌پردازد. قدری بعد عضو تیم ورزشی می‌شود و همین‌طور مراحل ترقی را طی می‌کند. این انگیزه با انگیزه‌ فردی که در ابتدای راه می‌خواهد قهرمان تیم ملی شود، فرق می‌کند. باز هم تاکید می‌کنم همه افراد موفق انگیزه‌های‌شان را خرد کردند و کم‌کم به نتیجه رسیدند.

▪ یعنی افراد موفق هیچ‌گاه آخر کارشان را نمی‌دیدند؟

ـ انگیزه این افراد روز اول اصلا آن چیزی نیست که درنهایت به آن رسیدند. رمز اصلی انگیزه داشتن همین نکته است، بنابراین باز هم تاکید می‌کنم هدف نهایی خانواده‌ها نباید انگیزه تغییر فرد باشد. به طور مثال اگر خانواده‌ای نمی‌خواهد فرزندشان سیگار بکشد، روی این هدف اصلی تمرکز نکند.

▪ مثلا در مورد همین سیگار که مشکل خیلی‌هاست به فرزندمان باید چه بگوییم؟

ـ می‌توانید بگویید ما با سیگار کشیدن تو کاری نداریم اما روزی ۱۰ دقیقه هم ورزش کن. در واقع انگیزه‌ها را خرد خرد در فرزندان‌تان نهادینه کنید. خیلی بعید است که خانواده‌ای بگوید بچه ما با هیچ‌چیز سر سازگاری ندارد. بالاخره افراد در برابر یکی از این پیشنهادها پاسخ می‌دهند. البته خرده انگیزه‌ها باید به‌طور دقیق تعریف شوند و از مبهم‌گویی خودداری کنیم؛ مثلا شما به فرزندتان می‌گویید سیگار را ترک نکن اما بچه خوبی باش. این جمله و درخواست مبهم است اما وقتی می‌گویید من می‌خواهم که شما دیرتر از ساعت ۸ خانه نیایی این جمله بسیار صریح‌تر و موثرتر است. در این جا می‌توانید از ساز و کار تنبیه و پاداش هم استفاده کنید تا فرزندتان انگیزه کافی را برای طی مراحل تغییر به دست آورد.

دکتر مجید سلطانی