جمعه, ۱۵ تیر, ۱۴۰۳ / 5 July, 2024
مجله ویستا

تهدیدهای نظامی امنیتی اسرائیل علیه ایران


تهدیدهای نظامی امنیتی اسرائیل علیه ایران

مقاله حاضر به ماهیت, ابعاد و پیامدهای تهدیدات اسرائیل علیه جمهوری اسلامی می پردازد اسرائیل به دلیل داشتن منابع مالی فراوان و حمایتهای سیاسی ابرقدرتها و همچنین برخورداری از سلاح هسته ای و تكنولوژی پیشرفته, به منزله یك تهدید برای كشورهای منطقه و به خصوص ایران مطرح می باشد بدون تردید برای هر كشور و نظام سیاسی شناخت دقیق و واقع بینانه عواملی كه موجودیت , امنیت و منافع حیاتی آن را تهدیدمی كنند از اولویت اساسی برخوردار است

مقاله حاضر به ماهیت، ابعاد و پیامدهای تهدیدات اسرائیل علیه جمهوری اسلامی می‏پردازد. اسرائیل به دلیل داشتن منابع مالی فراوان و حمایتهای سیاسی ابرقدرتها و همچنین برخورداری از سلاح هسته‏ای و تكنولوژی پیشرفته، به منزله یك تهدید برای كشورهای منطقه و به خصوص ایران مطرح می‏باشد. بدون‌تردید برای‌ هر كشور و نظام‌سیاسی‌ شناخت‌ دقیق‌ و واقع‌بینانه‌ عواملی‌ كه‌موجودیت‌، امنیت‌ و منافع‌ حیاتی‌ آن‌ را تهدیدمی‌كنند از اولویت‌ اساسی‌ برخوردار است‌.زیرا این‌ دسته‌ از تهدیدات‌ كه‌ به‌ دلیل‌گستردگی‌ و عمق‌ پیامدهای‌ آنها به‌ "تهدیدات‌استراتژیك‌" موسوم‌اند به‌ راحتی‌ می‌توانند برسر راه‌ حركت‌ عمومی‌ یك‌ جامعه‌ به‌ سوی‌پیشرفت‌ و توسعه‌ موانع‌ جدی‌ ایجاد كرده‌، یااساساً موجودیت‌ و هویت‌ یك‌ كشور را درخطر اندازد. از آن‌جا كه‌ به‌دست‌ آوردن‌ آمادگی‌لازم‌ برای‌ مقابله‌ با هر تهدیدی‌ به‌ طور طبیعی‌متضمن‌ صرف‌ هزینه‌های‌ قابل‌ توجه‌ است‌،تلقی‌ هر امر موهوم‌ به‌ مثابهٔ‌ تهدیداستراتژیك‌، صرف‌ نابه‌جای‌ منابع‌ و در نتیجه‌صدمه‌پذیری‌ جدی‌ در مقابل‌ تهدیداتی‌ را كه‌ شناخت دقیق و واقع‏بینانه عواملی كه موجودیت، امنیت و منافع حیاتی هر كشوری را مورد تهدید قرار می‏دهند از اولویت اساسی برخوردار است. این دسته از تهدیدات كه به دلیل گستردگی و عمق پیامدهای آنها به تهدیدات استراتژیك معروفند به راحتی می‏توانند بر سر راه حركت عمومی یك جامعه به سوی پیشرفت و توسعه موانع جدی ایجاد كنند یا اساسا موجودیت و هویت یك كشور را در معرض تهدید قرار دهند. مقاله حاضر به ماهیت، ابعاد و پیامدهای تهدیدات اسرائیل علیه جمهوری اسلامی می‏پردازد. اسرائیل به دلیل داشتن منابع مالی فراوان و حمایتهای سیاسی ابرقدرتها و همچنین برخورداری از سلاح هسته‏ای و تكنولوژی پیشرفته، به منزله یك تهدید برای كشورهای منطقه و به خصوص ایران مطرح می‏باشد. نویسنده مقاله در پایان به این نكته اشاره می‏كند كه: برای جمهوری اسلامی با توجه به ماهیت توسعه‏طلبانه و ضداسلامی رژیم صهیونیستی چاره‏ای جز دستیابی به ابزار مقابله به مثل كه موجبات ایجاد تعادل در موازنه منطقه‏ای قدرت را فراهم می‏آورد، وجود ندارد.می‌توان‌ با هزینه‌ اندك‌ و آمادگی‌ مناسب‌ به‌ دفع‌ و رفع‌ آنها پرداخت‌، به‌ دنبال‌ دارد. نتیجه‌ آن‌كه‌ برای‌ كسب‌ آمادگی‌ متناسب‌ و متعادل‌ جهت‌ مقابله‌ با هر تهدیدی‌ نخست‌باید ماهیت‌، ابعاد و پیامدهای‌ آن‌ با وضوح‌ و اتقان‌ هر چه‌ بیشتر شناسایی‌ گردد تا ازهرزروی‌ منابع‌ ارزشمند خود از یك‌ سو و غافلگیری‌ و صدمه‌پذیری‌ قابل‌ پیشگیری‌خویش‌ از سوی‌ دیگر جلوگیری‌ به‌ عمل‌ آوریم‌. یكی‌ از تهدیداتی‌ كه‌ منافع‌ و امنیت‌ كشور ما ـ و به‌طوركلی‌ جهان‌ اسلام‌ ـ را در معرض‌خطر قرار داده‌ است‌، تهدید رژیم‌ صهیونیستی‌ می‌باشد. این‌ رژیم‌ با برخوردار بودن‌ ازپیوندهای‌ بسیار عمیق‌ با شبكه‌های‌ مالی‌ در كشورهای‌ توسعه‌یافته‌ و نفوذ بر نظامهای‌سیاسی‌ این‌ كشورها مزاحمتهای‌ جدی‌ برای‌ نظام‌ نوپای‌ اسلامی‌ فراهم‌ می‌آورد وازسوی‌ دیگر با در اختیار داشتن‌ سلاحهای‌ كشتارجمعی‌ به‌ویژه‌ از نوع‌ هسته‌ای‌ آن‌ وهمچنین‌ ابزار انتقال‌ آنها (هواپیماهای‌ دورپرواز و موشكهای‌ بالستیك‌) به‌ یكی‌ ازمهمترین‌ منابع‌ تهدید اقتصادی‌ و نظامی‌ و به‌ تبع‌ آنها تهدیدهای‌ اجتماعی‌ علیه‌ جمهوری‌اسلامی‌ ایران‌ تبدیل‌ شده‌ است‌.

الف‌) ماهیت‌ تهدید

شاید در نگاه‌ نخست‌ و با توجه‌ به‌ وجود مرز مشترك‌ بین‌ دولت‌ صهیونیستی‌ وجمهوری‌ اسلامی‌ ایران‌ و در نتیجه‌ منتفی‌ بودن‌ تعارضات‌ ناشی‌ از آن‌ همچون‌ ادعاهای‌سرزمینی‌ و اختلافات‌ مرزی‌، نزاع‌ بر سر تقسیم‌ منابع‌ آب‌ و انرژی‌، آرایش‌ نظامی‌نیروهای‌ متعارف‌ طرفین‌ و تهدید اسرائیل‌ علیه‌ جمهوری‌ اسلامی‌ ایران‌ جدی‌ تلقی‌نگردد، اما باید توجه‌ داشت‌ كه‌ تهدیدات‌ ناشی‌ از ژئوپولتیك‌ كشور فقط‌ بخشی‌ ازتهدیدهای‌ موجود علیه‌ نظام‌ اسلامی‌ را تشكیل‌ می‌دهند و تهدیدهای‌ جدی‌تر و بنیانی‌ترمعطوف‌ به‌ مبانی‌ ارزشی‌ و اصول‌ انقلابی‌ ایران‌ اسلامی‌ می‌باشند. بعلاوه‌ برخلاف‌تهدیدهای‌ معطوف‌ به‌ ژئوپلتیك‌ كه‌ معمولاً خطر از دست‌ دادن‌ بخشی‌ از خاك‌، منابع‌ ویا منافع‌ مرسوم‌ را در پی‌ دارد تهدید معطوف‌ به‌ مبانی‌ ارزشی‌ به‌ هدم‌ و یا حداقل‌استحاله‌ نظام‌ سیاسی‌ موجود می‌اندیشد. یكی‌ از قدرتهایی‌ كه‌ با انقلاب‌ اسلامی‌ تعارض‌ جدی‌ و ماهوی‌ داشته‌ صهیونیزم‌سیاسی‌ و نماینده‌ آن‌ رژیم‌ اشغالگر قدس‌ می‌باشد. انقلاب‌ اسلامی‌ كه‌ مسلمانان‌ جهان‌ را به‌ بازگشت‌ به‌ اسلام‌ فرا می‌خواند با توجه‌ به‌ آیه‌ شریفه‌ «لن‌ یجعل‌ الله‌ للكافرین‌ علی‌المؤمنینن‌ سبیلا» و سایر اصول‌ عزت‌مدارانه‌ اسلامی‌ نمی‌تواند نسبت‌ به‌ مهمترین‌ مسأله‌جهان‌ اسلام‌ كه‌ همان‌ اشغال‌ سرزمین‌ فلسطین‌ به‌دست‌ نیروهای‌ بیگانه‌ است‌، بی‌اعتناباشد. اشغال‌ قدس‌ شریف‌ نخستین‌ قبله‌ مسلمانان‌، آوارگی‌ صدها هزار تن‌ از مسلمانان‌فلسطین‌ و رجزخوانیهای‌ پیاپی‌ سردمداران‌ رژیم‌ صهیونیستی‌ علیه‌ جهان‌ اسلام‌ و تهدیدسایر سرزمینهای‌ اسلامی‌ (از نیل‌ تا فرات‌) از چنان‌ اهمیتی‌ برخوردار بود كه‌ پس‌ ازپیروزی‌ انقلاب‌ اسلامی‌ حكومت‌ اسلامی‌ بلافاصله‌ مبارزه‌ با اسرائیل‌ را در سرلوحه‌اهداف‌ سیاست‌ خارجی‌ خویش‌ قرار داد. مخالفت‌ جمهوری‌ اسلامی‌ ایران‌ با اسرائیل‌ پیامدهای‌ بسیار جدی‌ برای‌ رژیم‌صهیونیستی‌ دربرداشت‌. نخست‌ این‌كه‌ با سرنگونی‌ رژیم‌ شاه‌ در ایران‌ و روی‌ كار آمدن‌دولت‌ اسلامی‌ اسرائیل‌ تنها متحد خود در منطقه‌ را از دست‌ داد. در اهمیت‌ ایران‌ برای‌رژیم‌ صهیونیستی‌ همین‌ بس‌ كه‌ این‌ رژیم‌ ۷۵% از نیازهای‌ نفتی‌ خود را از ایران‌ تأمین‌می‌كرد (۱) و با توجه‌ به‌ خودداری‌ كشورهای‌ عرب‌ تولیدكننده‌ نفت‌ از فروش‌ آن‌ به‌اسرائیل‌ این‌ رژیم‌ وابستگی‌ استراتژیك‌ به‌ یك‌ منبع‌ مطمئن‌ تأمین‌ انرژی‌ داشت‌ و ازهمین‌ رو حاضر شده‌ بود درازای‌ دریافت‌ نفت‌ از ایران‌ پروژه‌های‌ مهم‌ صنعتی‌،كشاورزی‌ و به‌ویژه‌ نظامی‌ در ایران‌ به‌ اجرا درآورد. یكی‌ از مهمترین‌ این‌ طرحها پروژه‌گل‌ است‌ كه‌ هدف‌ از آن‌ تولید موشكی‌ با برد ۱۵۰ تا ۲۰۰ كیلومتر در ایران‌ بود. (۲) علاوه‌بر تأمین‌ انرژی‌، ایران‌ یكی‌ از بازارهای‌ عمده‌ تسلیحات‌ و تكنولوژی‌ اسرائیل‌ بود وبا توجه‌ به‌ نقش‌ عمده‌ صادرات‌ سلاح‌ و تكنولوژی‌ در درآمدهای‌ ارزی‌ اسرائیل‌ و بسته‌بودن‌ بازارهای‌ عمده‌ صادرات‌ سلاح‌ بر روی‌ این‌ رژیم‌ (به‌ ویژه‌ در منطقه‌ ثروتمندخاورمیانه‌) اسرائیل‌ برای‌ سر پا نگه‌ داشتن‌ صنایع‌ نظامی‌ پرهزینه‌ خود به‌ شدت‌ محتاج‌صادرات‌ بخشی‌ از محصولات‌ نظامی‌ خود به‌ كشوری‌ بی‌خطر برای‌ جبران‌ قسمتی‌ ازهزینه‌های‌ تولید بود. نقش‌ دوگانه‌ ایران‌ در تأمین‌ انرژی‌ موردنیاز اسرائیل‌ از یك‌ سو وخرید محصولات‌ صادراتی‌ این‌ رژیم‌ از سوی‌ دیگر موجب‌ شد تا ایران‌ حائز جایگاهی‌ویژه‌ در امنیت‌ و اقتصاد اسرائیل‌ گردد. از همین‌ رو ایران‌ در سیاستهای‌ منطقه‌ای‌ اسرائیل‌به‌ متحدی‌ استراتژیك‌ تبدیل‌ شد.(۳) دوم‌ این‌كه‌ علاوه‌بر پیامدهای‌ مستقیمی‌ كه‌ روی‌ كار آمدن‌ جمهوری‌ اسلامی‌ برای ‌اسرائیل‌ داشت‌ پیروزی‌ انقلاب‌ در ایران‌ و مخالفت‌ صریح‌ دولت‌ تازه‌ تأسیس‌ با رژیم‌اشغالگر قدس‌ موجب‌ شد تا روح‌ تازه‌ای‌ در كالبد جریان‌ مبارزه‌ با این‌ رژیم‌ دمیده‌ شود.شكستهای‌ پیاپی‌ و خردكننده‌ دولتهای‌ عرب‌ در مقابل‌ رژیم‌ صهیونیستی‌ فضایی‌ مملو ازیأس‌، سرخوردگی‌ و انفعال‌ بر اردوی‌ عربها حاكم‌ ساخته‌ بود و امید به‌ حل‌ شرافتمندانه‌مسأله‌ فلسطین‌ را بسیار كم‌رنگ‌ ساخته‌ بود. با پیروزی‌ انقلاب‌ اسلامی‌ كفه‌ معادلات‌منطقه‌ای‌ به‌ نفع‌ عربها و به‌ ضرر اسرائیل‌ سنگین‌ شد. شیعیان‌ جنوب‌ لبنان‌ كه‌ در زمان‌حكمرانی‌ شاه‌ با توجه‌ به‌ حمایت‌ این‌ رژیم‌ از اسرائیل‌ در میان‌ اعراب‌ احساس‌سرشكستگی‌ می‌كردند با پیدا كردن‌ یك‌ پشتوانه‌ معنوی‌ و سیاسی‌ به‌ نام‌ جمهوری‌اسلامی‌ ایران‌ درمقام‌ یك‌ بازیگر مؤثر و سرنوشت‌ساز، وارد میدان‌ مبارزه‌ با اسرائیل‌شدند.(۴) قرارداد كمپ‌ دیوید بین‌ مصر و رژیم‌ صهیونیستی‌ آغاز شده‌ بود و درحال‌ تنزل‌ مسأله‌فلسطین‌ در حد اهرمی‌ برای‌ كسب‌ امتیازات‌ سیاسی‌ - اقتصادی‌ به‌وسیلهٔ‌ طرفهای‌ درگیرو قدرتهای‌ جهانی‌ بود. جمهوری‌ اسلامی‌ ایران‌ با دخالت‌ در مسأله‌ فلسطین‌ ابتكار عمل‌را از دست‌ رژیمهای‌ سازشكار عرب‌ خارج‌ ساخت‌ و موضع‌ كشورهای‌ مترقی‌ از جمله‌سوریه‌ و طرفهای‌ فلسطینی‌ را كه‌ قبلاً سعی‌ می‌شد بر سر آنها معامله‌ شود را نیرومندساخت‌. دولتهای‌ عرب‌ طرفدار سازش‌ نیز به‌ دلیل‌ ترس‌ از نفوذ افكار انقلابی‌ ومخالفتهای‌ عمومی‌ مجبور به‌ تجدیدنظر در روش‌ خود در قبال‌ رژیم‌ صهیونیستی‌ شدند.سرنوشت‌ سادات‌ رئیس‌ جمهور مصر نشان‌ داد كه‌ نادیده‌ گرفتن‌ احساسات‌ و عواطف‌توده‌های‌ مسلمان‌ می‌تواند بهای‌ بسیار سنگینی‌ به‌ همراه‌ داشته‌ باشد. در این‌جا ذكر این‌ نكته‌ ضروری‌ است‌ كه‌ اگر چه‌ بخش‌ عمده‌ای‌ از تعارض‌ و مخالفت‌جمهوری‌ اسلامی‌ ایران‌ با رژیم‌ صهیونیستی‌ براساس‌ مبانی‌ ایدئولوژیك‌ نظام‌ اسلامی‌است‌، اما از سوی‌ دیگر از زاویه‌ منافع‌ ملی‌ نیز این‌ مسأله‌ قابل‌ توجه‌ می‌باشد. توضیح‌ آن‌كه‌ سه‌ كشور مصر، تركیه‌ و ایران‌ با توجه‌ به‌ وسعت‌، جمعیت‌، منابع‌،ویژگیهای‌ جغرافیایی‌، پیشینهٔ‌ تاریخی‌ و همواره‌ خواهان‌ ایفای‌ نقشی‌ ویژه‌ درخاورمیانه‌ بوده‌اند. (۵) از این‌رو ورود یك‌ بازیگر جدید در صحنه‌ خاورمیانه‌، كه‌ به‌ دلیل‌در اختیار داشتن‌ منابع‌ مالی‌ فراوان‌ و برخوردار بودن‌ از پشتیبانیهای‌ سیاسی‌ در سطح‌جهان‌ می‌تواند به‌ ضرر منافع‌ ملی‌ این‌ كشورها هم‌ باشد. اسرائیل‌ در دو زمینه‌ برخورداری‌ از سلاح‌ هسته‌ای‌ و تكنولوژی‌ پیشرفته‌ بر سایركشورهای‌ خاورمیانه‌ برتری‌ دارد و در پی‌ آن‌ است‌ تا با افزایش‌ نقش‌ خود در اقتصادمنطقه‌ آخرین‌ حلقه‌ برتری‌ مطلق‌ خود در منطقه‌ را تكمیل‌ كند. (۶) رژیم‌ اشغالگر قدس‌ به‌دلیل‌ برخورداری‌ از منابع‌ مالی‌ و فن‌آوری‌ در صورت‌ گشایش‌ بازارهای‌ سرمایه‌ ومصرف‌ منطقه‌ می‌تواند نیاز سرمایه‌ای‌ و مصرفی‌ بخش‌ عمده‌ خاورمیانه‌ را تأمین‌ سازد،امری‌ كه‌ در حال‌ حاضر با توجه‌ به‌ تحریم‌ اعراب‌ و اكثر كشورهای‌ اسلامی‌ برای‌ اسرائیل‌ناممكن‌ می‌باشد. صدور تكنولوژی‌، سرمایه‌ و كالا به‌ بازار كشورهای‌ خاورمیانه‌ از یك‌طرف‌ صنعت‌ و تجارت‌ رژیم‌ صهیونیستی‌ را رونق‌ می‌بخشد و از طرف‌ دیگر كشورهای‌منطقه‌ را در این‌ زمینه‌ها به‌ رژیم‌ صهیونیستی‌ وابسته‌ می‌سازد امری‌ كه‌ هم‌ برای‌ اقتصاد وهم‌ جایگاه‌ منطقه‌ای‌ كشورهای‌ مهمی‌ همچون‌ ایران‌، تركیه‌ و مصر ناخوشایند می‌باشد. ملاحظات‌ فوق‌ در مجموع‌ منجر به‌ طرح‌ اسرائیل‌ به‌منزلهٔ‌ یك‌ تهدید ملی‌ برای‌ ایران‌شده‌ است‌ و از این‌رو می‌بینیم‌ كه‌ جمهوری‌ اسلامی‌ نیز جهت‌ حفظ‌ اسلام‌ و كیان‌اسلامی‌ در مقابله‌ با اسرائیل‌ هیچ‌گونه‌ تردیدی‌ به‌ خود راه‌ نمی‌دهد. البته‌ عملكردانقلابی‌ ایران‌ دولتمردان‌ رژیم‌ اشغالگر را تحت‌ فشار قرار داده‌ و بنابراین‌ مشاهده‌می‌شود كه‌ مقابله‌ با ایران‌ را یكی‌ از هدفهای‌ استراتژیك‌ خود می‌دانند و این‌ مبین‌ ماهیت‌تهدید دوجانبه‌ در قضیه‌ ایران‌ و اسرائیل‌ است‌.


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 6 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.