چهارشنبه, ۲۴ بهمن, ۱۴۰۳ / 12 February, 2025
نگاه منفی به بیماران HIV مثبت
![نگاه منفی به بیماران HIV مثبت](/web/imgs/16/157/a9xc51.jpeg)
هراس از انزوای اجتماعی و "لکه ننگی" که بر پیشانی بیماران اچ آی وی مثبت نقش بسته است کفایت می کند تا این بیماری پنهان شود و بیماران حتی برای درمان خود اکراه داشته باشند. آنها راز بیماری خود را به دندانپزشکان نمی گویند، خانواده هایشان اغلب از بیماریشان بی اطلاعند، بسیاری از آنان کار خود را از دست داده اند و برخی نیز به "کارتون خواب ها " پیوسته اند و این روایت غم انگیز بیماری ایدز در ایران است ; بیماری ای که به دلیل همین پنهان کاری ها در ایران در سال های گذشته روندی صعودی داشته است.
بر اساس آمارهای رسمی مورد تایید وزارت بهداشت ، درمان و آموزش پزشکی. هم اکنون در ایران ۲۲ هزار نفر مبتلا به بیماری ایدز هستند اما آمارهای تخمینی به صد هزار نفر می رسد و این تفاوت آماری در یک کلمه خلاصه می شود:" پنهان کاری " و به عبارت دیگر هراس از انزوا. "ایدزی " لقب تحقیرآمیزی است که این بیماران می شنوند. در بهترین حالت پچ پچ دوستان و همسایه ها را یا نگاه سنگین و ملامت آمیز مردم کوچه و بازار را تحمل می کنند و حتی پزشکان نیز با این "مطرودان " برخورد خوبی ندارند و تلخ تر از همه اینکه به گفته یکی از بیماران " اسم ایدز از خود بیماری ایدز کشنده تر است " و غم انگیز تر اینکه خود بیماران به یکدیگر دلداری می دهند و "سنگ صبور " یکدیگر باشند .
نمونه چنین بیمارانی با چنین سرنوشتی محمدرضا، حسین، ماندانا و هزاران بیمار دیگر هستند که نه تنها بیماری ، بلکه حتی نام خود را هم پنهان می کنند.
محمدرضا که خواست فقط با نام کوچکش معرفی شود می گوید:"بعد از این که تصمیم به ترک اعتیاد گرفتم ، همراه یکی از دوستام به یک مرکز ترک اعتیاد رفته بودم، قبل از هر چیز یک آزمایش اچ آی وی از ما گرفتند، برای گرفتن جواب آزمایش با همان دوستم رفتم. قبل از این که جواب آزمایش را به من بدهند، گفتند : نگران نباش ، اصلا جای نگرانی نیست. با اچ آی وی هم می شه زندگی کرد ، خیلی ناراحت شدم ،دیگر هیچی را نمی فهمیدم ، مثل این بود که تا چند روز تو خلا» بودم.
اول قصد نداشتم و نمی خواستم به خانواده ام بگم اما از شانس بد من، همان دوستی که با هم آزمایش داده بودیم ، همه محله رو پر کرد. مادرم از پچ پچ همسایه متوجه بیماریم شد. شده بودم گاو پیشانی سفید محله. اومدم تهران، مدتی کارتون خوابی کردم ، آواره شده بودم.
موقعی که کرمانشاه زندگی می کردم ، باطری سازی داشتم ، کار می کردم، خونه و وضع اقتصادی نسبتا خوبی داشتیم .
اما بعد این که همسایه ها و فامیل فهمیدند که ایدز دارم ، خیلی تحت فشار قرار گرفتم ، نمی تونستم به کارم ادامه بدهم . یکی دوسال که تهران بودم، مادرم هم خانه را توی کرمانشاه فروخت و اومد تهران اجاره نشین شدیم." "با خودم می گفتم ،نمی خواهم بمیرم، خیلی طول کشید تا خودم و بیماریم را بپذیرم .بالاخره توانستم خودم را از هر تنش ، فشار و طرد شدن از طرف دیگران رها کنم. الان که ۸ سال از بیماریم می گذرد واقعا توانستم خودم را از هر تنش و فشاری آزاد کنم ."
الان کاملا رهای رها شده ام . دیگه از هیچ حرفی ناراحت نمی شوم .ببخشید این را می گم .دیگه پوست کلفت شده ام .بیماری ما چماقی شده که آن را می زنند توی سرمون. چند روز پیش با یکی دعوام شده بود نمی دونی چه حرفهایی رو به من می زد...ایدزی..
دو ساله که تحت درمان هستم و توانستم ایمنی بدنم رو بالا نگه دارم و خدا رو شکر آن آرامشی را که می خواهم، دارم. در اوقات فراغتم معرق کاری می کنم دستی در نوازندگی دارم که خودم را سرگرم می کنم. بیمار طرد شده سابق که با بیماری ایدز جنگیده و پیروز شده است می افزاید:" متاسفانه نه فقط مردم عادی حتی دکترهایی که تحصیل کرده اند و بیشتر از همه درباره ایدز می دانند با بیماران ایدزی برخورد خوبی ندارند ; یک بار دندانهام خراب شده بود و پیش دندانپزشک رفتم. نمی خواستم پنهان کاری کنم. بهش گفتم که ایدز دارم. محترمانه جوابم کرد و بعد هم پیش هر دندانپزشکی هم که رفتم دوستانه و یا غیر دوستانه از مطب بیرونم کرد. مجبور شدم به یکی از مراکز دولتی بروم ، چون می دونستم اگر بگم اچ آی وی مثبت هستم باز بیرونم می کنند. اصلا چیزی نگفتم و دندانپزشک کارم را انجام داد. نمی دونم چرا مساله ایدز را این قدر پیچیده کردند، مردم فکر می کنند یک شخص اچآی وی مثبت حتما ضعف اخلاقی دارد ،حتما بی بند و باراست . اسم " ایدز " از خود ایدز کشنده تر شده است .
هنوز ازدواج نکردم ، دنبال این هستم که با یک فردی مثل خودم که اچآی وی مثبت است ، ازدواج کنم. خودم به بیمارهایی که تازه فهمیدند اچ آی وی مثبتند می تونم مشاوره بدم، همین امروز یه پیرمردی که از اچ آی وی مثبت شدن فرزندش به هم ریخته بود، دلداری دادم و گفتم: ایدز یک بیماری است که درمان ندارد اما با کنترل بیماری می توان زنده ماند و زندگی کرد همان کاری که ما داریم، می کنیم ."
هوشنگ ۳۳ ساله یک بیمار مبتلا به ایدز داستانی کم و بیش مشابه دارد "یک سال اعتیاد تزریقی داشتم ،یک بار هم به خاطر اعتیادم به زندان رفتم بعد از زندان تصمیم گرفتم ، ترک کنم و برم دنبال زندگی ، شغل و ازدواج. رفتم آزمایش دادم فکر نمی کردم اچ آی وی مثبت باشم اما روزی که رفتم جواب آزمایشمو بگیرم به من گفتند اچ آی وی مثبتی ، نمی دونستم باید چکار کنم ، فکر می کردم بیماران ایدزی را در یک جای خاصی نگهداری می کنند، منتظر بودم دستبندم بزنند و ببرند، اما خبری نشد گفتم کجا باید برم ،گفتند هیچی برو خونه تون ."
"احساس می کردم همه نقشه هایی که برای تحصیل ، ازدواج ، بچه و زندگی ریخته بودم بر باد رفته بود. در انتظار مرگ بودم . چند بار هم فکر خودکشی به سرم زد کلافه و ناامید بودم، مدت زیادی طول کشید تا خودم رو پیدا کنم . با همان دوستی که کمک کرده بود اعتیادم را ترک کنم تماس گرفتم، خیلی کمکم کرد تا دوباره خودم را از نو بسازم." منزوی سابق و امیدوار فعلی ادامه می دهد: به پدر و مادرم هنوز که ۶سال از بیماریم می گذرد چیزی نگفتم چون کاری از دستشان ساخته نیست و بیشتر نگران می شوند، فقط به خواهرم گفتم. "بعد از این که فهمیدم اچ آی وی مثبت هستم ، اعتیاد رو کنار گذاشتم حتی سیگار هم نمی کشم، علت این که به خانواده ام نگفتم از ترس نپذیرفتن من در خانواده نیست بلکه فقط نمی خواهم، ناراحتشان کنم. اما علت این که تو جامعه و روابط اجتماعی که بیرون دارم نمی گم اینه که جامعه نگاه خیلی بدی به این بیماران داره و خیلی از مردم می گن اگه آدم خوبی باشی که اچ آی وی نمی گیری و گناهکارت می دونن ."
"وقتی به دندانپزشک احتیاج دارم از ترسم نمی گم ایدز دارم. فقط بعضی وقت ها می گم هپاتیت دارم تا دندانپزشک بیشتر رعایت کنه. خدا رو شکر هپاتیت ندارم و فقط اچ آی وی مثبتم.
دیگه اصلا به فکر ازدواج و دوستی و آشنایی با یه دختر خانم نیستم. یادمه یه بار با یه خانمی آشنا شدم و شماره تماسشو گرفتم بعدش که با هم توی پارک لاله قرار گذاشتیم و همدیگه رو دیدیم در همون برخورد اول بهش گفتم من اچ آی وی مثبتم خیلی ناراحت شد و برخورد تندی با من داشت و گفتش "به نظر تو من چه ایرادی داشتم که به خودت اجازه دادی منو انتخاب کنی" . برخوردش خیلی ناراحت کننده بود هنوز که هنوزه بعد اون با کسی سر آشنایی باز نکردم. نمی خوام با کسی آشنا بشم حتی کوچکترین وابستگی به کسی اذیتم می کنه.
از یه بابت شاید خوب باشه اون هم اینکه دیگه بی بندباری های اخلاقی رو اجبارا به خاطراین مشکلم توی سن جوانی ندارم در واقع اچ آی وی مثبت بودنم سدی شده که به هیچی فکر نکنم. اما بالاخره از اینکه با هیچ کسی آشنا نشم و ازدواج نکنم ناراحتم می کنه. اگه بخوام با یک اچ آی وی مثبت مثل خودم ازدواج کنم که فکر نمی کنم همچین موردی پیش بیاد ، نمی تونم به خانوادم معرفیش کنم. بیشتر خانم های اچ آی وی مثبت این ویروس را از همسراشون گرفتن و بیشتر هم در همون رابطه با همسرشون باقی می مونن و یا اونهایی هم که اینطوری نیستن اکثرا سنشون از من بیشتره و یا بچه دارن که برای من که به پدر و مادرم هم نگفتم خودم ایدز دارم، اگه هم با همچین خانمی ازدواج کنم نمی دونم چطوری به خانواده ام معرفیش کنم.
فکر کردن به این چیزا سخته. خیلی از مردم فکر می کنن ایدزی ها آدم های گناهکار و بی خدا هستند ولی اینطوری نیست همه انسان ها اشتباه می کنن و خدا هم از سر تقصیر بنده هاش می گذره. من تاجایی که می دونم مطمئنم اعتیاد تزریقی مشترک نداشتم اما همون سالی که زندان رفتم موهای صورتم خیلی بلند شده بود تیغ نبود همه ما که توی زندان با هم بودیم از یک تیغ استفاده می کردیم برای اصلاح صورتمون من احتمال می دهم همون موقع آلوده شده باشم."
سارا ۳۰ ساله می گوید: "از شوهرم گرفتم، معتاد بود چند وقتی بود که تزریق می کرد توی بخش عفونی بیمارستان کار می کرد بعد از اینکه آزمایش داد و اچ آی وی مثبت بود به من هم گفت یه آزمایش بدم ، تا یکی دو ماه بعد از آزمایش بهم نمی گفت ایدز دارم هنوز علایمی از خودم نشون نمی دادم بالاخره بهم گفت. تا ۶ ماه افسرده بودم زندگی هیچ معنایی واسم نداشت با خودم می گفتم من که دو روز، دو ماه ، فوقش دو سال دیگه می میرم... خوشبختانه خانواده هامون با اینکه آگاهی زیادی در مورد این بیماری نداشتن اما ما رو پذیرفتن و حمایتمون می کردن فقط اون اوایل پدر شوهرم توی ارتباطش با ما خیلی رعایت می کرد که اون هم بعد از یه مشاوره در مورد نحوه انتقال این ویروس اطلاعاتش بیشتر شد .
اما کارم رو به خاطر این مشکل از دست دادم ، توی داروخانه کار می کردم با یک خانم دکتر که خودش دکترای داروسازی داشت کار می کردم. احساس می کردم اطلاعات زیادی در مورد این بیماری نداره در مورد ایدز طوری صحبت می کرد که من می ترسیم اگه یه موقع بفهمه من ایدز دارم چکار می کنه. هیچ وقت نفهمید ایدز دارم اما دیگه اونجا هم نموندم خودم اومدم بیرون. الان توی بخش عفونی یه بیمارستان کار می کنم خودم از بیمارها آزمایش های ایدز و هپاتیت می گیرم. وقتی یه آزمایش مثبته خونسردی خودمو رو حفظ می کنم و با بیمار احساس همدردی می کنم دلداریشون می دم. دوست دارم بهشون بگم ببینین من خودم هم اچ آی وی مثبتم و دارم زندگیمو می کنم اما به خاطر کارم و محیط کارم نمی گم.
خیلی ها حتی افراد تحصیل کرده هم این بیماران رو نمی پذیرن، بشقاب شب عید دستمو برید و خون زیادی ازش می رفت، رفتم یه بیمارستان پول رو هم به صندوق واریز کرده بودیم وقتی می خواستم برم اتاق عمل چون خون زیادی از دستم می اومد وجدانم قبول نکرد به دکتره نگم که من اچ آی وی مثبتم . وقتی گفتم، دکتره گفت: "من دست تو رو عمل نمی کنم". چون می ترسید. شب عید بود و بیشتر جاها بسته بود ، مجبور شدم بیام خونه و خودم زخممو ببندم. چون می دونستم باید خیلی بگردم تا یکی رو پیدا کنم که شاید حاضر بشه دست منو بخیه کنه. من می تونستم اصلا نگم اما خودم دوست داشتم بگم که دکتر مواظب باشه و بیشتر رعایت کنه اما اون منو نپذیرفت.
دندانپزشک ها وقتی بهشون می گی اچ آی وی مثبتی خیلی رفتار بدی دارن. بعد از اینکه یه دندانپزشک برخورد خوبی با من نداشت بهش گفتم آقای دکتر من هیچ خطری برای تو ندارم چون خودم می گم بیمارم که تو بیشتر رعایت کنی و با استریل وسایل و... خطری تو رو تهدید نمی کنه در حالیکه از کجا معلوم تک تک بیماران قبلی تو بیمار نبودن و به تو نگفتن و یا اینکه ناقل بیماری بودن و خودشون نمی دونستن. بهش گفتم همین برخورد بد شماهاست که باعث می شه افرادی مثل من پنهان کاری کنن و آلودگی جامعه بیشتر بشه. من خودم اگه یه بار دیگه بخوام برم دندانپزشکی به هیچ وجه نمی گم اچ آی وی مثبتم، چون رفتارشون خیلی بده ...خیلی..."
کیوان ۳۷ ساله یک بیمار دیگر که در باشگاه یاران مثبت (مرکز ارایه خدمات پزشکی و آموزشی به بیماران مبتلا به ایدز) کار می کند می گوید: "من بیمار هموفیلی هستم قبل از ازدواجم آزمایش ایدز دادم که سالم بودم. ازدواج کردم و چند سال بعداز ازدواج، خانمم باردار شد وقتی آزمایش داد متاسفانه بهش گفتن اچ آی وی مثبتی.
تا اومدیم با بیماری کنار بیایم خیلی دوران سختی بود نمی خواستیم اطرافیان هم متوجه این موضوع بشن. توی اون دوران من و همسرم سنگ صبور همدیگه بودیم. من چون هموفیلی بودم مطمئن بودم باعث ابتلای همسرم هم خودم هستم. بعد از یک سال که بچمون به دنیا اومد، استرس ها کمتر شدو با داروهایی که توی دوران حاملگی مصرف می کرد خوشبختانه بچمون سالمه و اچ ای وی منفیه.
شش ماه بعد از تولد بچمون من هم تست اچ آی وی دادم که قاعدتا باید مثبت می بود و همینطور هم شد. من تا حالا جایی برخورد نکردم که مردم با من برخورد بدی داشته باشن چون تا حالا جایی این موضوع رو نگفتم و خانواده های خودم و همسرم هم اطلاعی از این بیماری ما ندارن. نیازی هم نمی بینم که بدونن. بیرون هم اگه نیازی به دندانپزشکی و ... داشته باشم توی همین مرکزی که خودم مشغول هستم مراجعه می کنم و از طرف کانون هموفیلی ها هم ساپورت می شم به مشکلی برخورد نکردم...
اما بچه های دیگه ای که مبتلا به اچ آی وی هستن ازشون شنیدم که خیلی مشکل دارن مخصوصا در مورد دندانپزشکی با مشکلات زیادی مواجه می شن. نمی پذیرنشون و کارشون رو انجام نمی دن که اینها همه به خاطر ناآگاهی مردمه. اگه راجع به این بیماری مثل همه بیماری های دیگه فکر کنند هیچ کدوم از این مشکلات برای بچه های اچ آی وی مثبت پیش نمیاد. من با همسرم راجع به این قضیه مشکلی ندارم همسرم هنوز توی فاز بیماری نیفتاده و دارو مصرف نمی کنه اما ناقل ویروس هست. خانواده همسرم اصلا از این قضیه چیزی نمی دونن." اما اگر کیوان و یا کیوان های دیگر بیماری خود را برای پزشک، خانواده و اجتماعی که آنها را طرد کرده بود می گفتند قطعا واکنش ها این گونه نبود.
محمد رضا، هوشنگ، سارا و کیوان بیمارانی هستند که هر چند در پایان خط عفونت اچ آی وی مثبت که همان ایدز است قرار گرفته اند اما بعد از طی کردن یک دوره تنش و فشار و انزوا دیگر خود را در پایان خط زندگی تصور نمی کنند و در مرکزی با نام باشگاه یاران مثبت، باشگاهی که در سال ۱۳۸۵ توسط انجمن تنظیم خانواده ایران و با حمایت مجتمع بیمارستانی امام خمینی، به کمک مرکز تحقیقات ایدز ایران و مشارکت گروهی از افرادی که با اچ آی وی زندگی می کنند، راه اندازی شده است، با هم همدرد و هم صحبت می شوند تا شاید فشارهای اجتماعی که از بابت این بیماری متوجه آنهاست را کمتر احساس کنند. دکتر "سید احمد سید علی نقی" مدیر علمی باشگاه یاران مثبت در خصوص فعالیت های این مرکز در گفت و گو با ایرنا گفت: ۲۶۰ نفر از بیماران اچ آی وی مثبت در این مرکز عضو هستند.
۹۵ درصد آنها مرد و ۵ درصد آنها را زنان تشکیل می دهند که بیشتر زنان ویروس را از همسران خود گرفته اند. پژوهشگر مرکز تحقیقات ایدز ایران گفت: هم اکنون براساس آخرین آمار وزارت بهداشت ، درمان و آموزش پزشکی حدود ۲۲ هزار نفر در کشور مبتلا به ایدز هستند با توجه به عدم ثبت تمام موارد مبتلا، تخمین زده می شود حدود ۱۰۰ هزار نفر در ایران مبتلا به ایدز باشند. وی افزود: بیشتر افراد مبتلا به ایدز در کشور مرد و مابقی زن هستند که بیشتر آنها از همسران خود عفونت را گرفته اند.
به گفته این پژوهشگر مرکز تحقیقات ایدز ایران، اعتیاد با ۶۹ درصد همچنان شایعترین راه انتقال ویروس اچ آی وی است. بعد از آن انتقال از طریق جنسی با ۹ درصد شایعترین راه انتقال ایدز است.بقیه موارد هم شامل انتقال از طریق مادر به فرزند و انتقال از طریق فرآورده های خونی آلوده است. پژوهشگر مرکز تحقیقات ایدز ایران یادآور شد: مواردی هم راه ابتلای خود را بیان نمی کنند که ممکن است این موارد با علل نامشخص ناشی از ارتباط جنسی با فرد آلوده باشد.
وی در خصوص فعالیت های باشگاه یاران مثبت گفت : فعالیت های باشگاه به دو صورت آموزشی و تفریحی است که در بخش فعالیت های آموزشی مواردی همچون رایانه، موسیقی، زبان انگلیسی، خطاطی، پینگ پنگ، تعمیر موبایل، کلاس های آموزش پزشکی و بهداشت و تغذیه برای بیماران ارایه می شود. مدیر علمی باشگاه یاران مثبت یادآور شد: بیماران عضو این مرکز ، فعالیت های درمانی شامل ویزیت های رایگان روانپزشکی و مشاوره های روانشناسی و شرکت در کلاس های یوگا و مدیتیشن و شرکت در کلاس ها تغذیه و ایدز را دریافت می کنند. داروهای مورد نیاز را هم به صورت رایگان از مرکز مشاوره بیماری های رفتاری دریافت می کنند.
به گفته وی در بخش فعالیت های تفریحی نیز برنامه های جشن تولد، کوهنوردی، شنا، سینما، اردوهای تفریحی، مسابقات ورزشی، عیادت از یک بیمار اچ آی وی وثبت بستری در بیمارستان یا در منزل و فعالیت های ورزشی صورت می گیرد. پژوهشگر مرکز تحقیقات ایدز گفت: در یک تحقیقی که بر روی بیماران این مرکز صورت گرفته است معلوم شد که ۳۵ درصد این افراد مبتلا به افسردگی هستند و افسردگی شایعترین مشکل روانی این بیماران به شمار می رود و بزرگترین مشکل خانوادگی و اجتماعی خود را مساله ازدواج و عدم پذیرش آنها در اجتماع عنوان می کنند. سید علی نقی افزود: بیشتر افرادی که در باشگاه یاران مثبت عضو هستند افراد جوانی هستند که بین ۲۵ تا ۳۵ سال سن دارند اما بیماران کودک و یا افرادی که مسن باشند هم در این باشگاه عضو هستند.
● ترس از طرد شدن و پنهان کاری در بیماران مبتلا به ایدز
"نرگس نوروزی" مشاور روانشناسی باشگاه یاران مثبت گفت: بیشتر بیماران مبتلا به ویروس اچ آی وی به خاطر ترس از نپذیرفتن آنها در اجتماع و خانواده ، به هیچ وجه حاضر نیستند بیماری خود را اعلام کنند و بسیاری از آنها حتی خانواده و پدر و مادرشان هم بی اطلاع هستند. به گفته وی بسیاری از این بیماران زمانی که خانواده هایشان از بیماری آنها مطلع شده اند ظرف غذا، لباس، وسایل بهداشتی و... را برای آنها جدا کرده اند که همین کار، تنش و استری مضاعفی را بر بیمار وارد کرده است. این در حالیست که در برخی کشورهای پیشرفته دنیا، پذیرش بیمار در خانواده و اجتماع و حمایت کردن از آنها نوعی درمان برای این بیماران محسوب می شود.
این مشاور روانشناسی گفت: بسیاری از بیماران اچ آی وی مثبتی که نیاز به بستری در بیمارستان ها دارند اصرار فروانی بر این دارند که نام بیمای ایدز بر بالای تخت آنها نوشته نشود و به جای آن گفته شود آنها مبتلا به سرطان هستند. نوروزی در خصوص علل ابتلای بیماران مبتلا به اچ آی وی گفت: در برخورد با بیمار اچ آی وی مثبت به هیچ وجه نباید دنبال مقصر بود باید پذیرفت که آنها به هر دلیلی اکنون بیمار هستند و نباید آنها را تحت فشار قرار داد بیشتر آنها در جلسات مشاوره ای که برای آنها گذاشته می شود و بعد از احساس امنیت، علت ابتلای خود را عنوان می کنند. وی یادآور شد: در یک ماه گذشته سه دختر جوان ۲۰ تا ۲۲ ساله در این باشگاه عضو شده اند که همگی بعد از اینکه مورد تجاوز جنسی قرار گرفته اند ، به ویروس اچ آی وی آلوده شده اند.
هیچ کدام از این افراد در ابتدا حاضر به گفتن این موضوع نبودند. وی با اشاره به اینکه در این مرکز اطلاعات جدید در مورد پیشگیری و یا راه های انتقال و درمان و نحوه مصرف داروها در اختیار بیماران قرار می گیرد گفت: با توجه به اینکه بیشتر افراد برای کسب اطلاعات در این زمینه به سایت های مختلف مراجعه می کنند توصیه می شود اطلاعات خود را از طریق مراکز علمی معتبر دریافت کنند. نوروزی یادآور شد: بسیاری از سایت ها ممکن است سالها از به روز شدن آنها گذشته باشد و اطلاعات درستی در اختیار افراد قرار ندهند. هر یک از ما می توانیم با حفاظت از خود و دیگران در برابر ایدز، پذیرفتن فرد مبتلا به اچ.آی.وی در خانواده و جامعه،صحبت از اچ.آی.وی و ایدز با یکدیگر، گامی در پیشگیری از ایدز برداریم.
● بیماری ایدز
یک ویروس به نام اچ آی وی عامل بروز بیماری ایدز است. هر فرد دچار اچ آی وی الزاما مبتلا به ایدز نیست بلکه اگر برخی تظاهرات بالینی را بروز دهد مشخص می شود به ایدز مبتلا شده است. تنها نیمی از افراد مبتلا به اچ-آی-وی در طی ۱۰ سال به مرحله ایدز مبتلا می شوند. این زمان در افراد مختلف متفاوت است و به وضعیت سلامتی و عادات فردی افراد بستگی دارد، امروزه برخی داروها نیز به کنترل این روند کمک می کنند.
ویروس اچ آی وی از این راه ها ممکن است از یک فرد مبتلا به یک فرد سالم منتقل شود.
- انتقال خونی، از راه تزریق فرآورده های خونی آلوده، استفاده از سرنگ مشترک (در معتادان تزریقی)، انتقال در کارکنان بهداشتی درمانی.
- انتقال عمودی (از مادر به نوزاد) که شایعترین راه انتقال در افراد مبتلا بوده است.
- انتقال جنسی، یکی از شایعترین راه های انتقال برقراری رابطه جنسی حفاظت نشده است.
پس از ورود اچ.آی.وی به بدن اولین علایم به صورت یک سندروم شبه سرماخورگی به همراه بزرگ شدن غدد لنفاوی عارض می شود که معمولا این علایم بهبود یافته و ویروس به حالت نهفته در بدن باقی می ماند، این مرحله که در آن فرد حامل بیماری تلقی شده ولی علایمی نشان نمی دهد ممکن است تا ده سال و بیشتر به طول بینجامد.
در مرحله آخر این بیماری با نقص سیستم ایمنی به علت فعالیت بالای ویروسی و کاهش لنفوسیت های نوع تی در خون مشخص می شود که ایدز نامیده می شود. در این مرحله بدن در معرض عفونتهای فرصت طلب ناشی از باکتری، ویروس، قارچ و انگل هایی قرار می گیرد که در افراد سالم معمولا به آسانی مهار می شوند.
این بیماری تقریبا همه سیستم های ارگانی بدن را درگیر می کند. همچنین افراد مبتلا ریسک بالایی برای ابتلا به سرطان های مختلف نظیر سارکوم کاپوزی، سرطان گردن رحم و لنفوم دارند. بعلاوه، علایم سیستمیک عفونت نظیر تب ، تعریق(خصوصا شب هنگام)، لرز، تورم غددلنفاوی، ضعف و کاهش وزن را دارند. فرد مبتلا به اچ-آی-وی هنگامی به مرحله ایدز می رسد که شمار گویچه های سفیدT+CD۴ آنقدر کم شود که نتوانند از پس انجام وظیفه معمولی خود برآیند.T+CD۴ یاخته های سفید خون هستند که واکنش های ایمنی بدن را موزون و مهار می کنند. این دشواری اندک اندک در درازای هنگامی که شخصHIV+ است، پیشرفت می کند که ممکن است یک تا ۱۵ سال به درازی بکشد.
البته افراد در درازای این مدت بسیار خوب و تندرست به نظر می رسند و احساس خوبی نیز دارند. ولی در این مدت شمار ویروس چند برابر می شود.
برپایه این تعریف ایدز هنگامی است که شمار سلول هایT+CD۴ به کمتر از ۲۰۰ شماره در هر میکرولیتر خون می رسد و یا هنگامی که بدن فرد دچار عفونت های فرصت طلب بشود (که گاهی با بودن ۲۰۰ تا ۸۰۰ یاخته+CD۴ رخ می دهد).از آنجا که تاکنون واکسن و یا علاج قطعی برای این بیماری کشف نشده است و در آینده نزدیک نیز امکان پذیر به نظر نمی رسد.
مهم ترین راه مبارزه با این بیماری پیشگیری و آموزش است.
نویسنده : مهری میردریکوند
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست