شنبه, ۴ اسفند, ۱۴۰۳ / 22 February, 2025
کارتونیسم یا فمینیسم

سینمای فمینیستی در کشور ما از آن دست ژانرهایی است که متاسفانه هنوز به تعریف مشخص و واحدی برای آن نرسیدهایم و کماکان مهجور و الکن باقی مانده.از اینرو هر فیلمسازی با نشاندادن تصویری عجیب و غریب از وضعیت و شخصیت زنان و گرفت و گیرهای خاص آنان در جامعهـ فارغ از درست یا غلطبودنشانـ میتواند ادعای ساخت فیلم فمینیستی داشته باشد و البته این ناکامی در رسیدن به روایت و معنای درست این ژانر سینمایی،شاید ناشی از سرخوردگی زنان و ضعف در تبیین جایگاه درست آنها در جامعه و دفاع از نقش و حقوق واقعیشان در زندگی فردی و اجتماعی باشد. با اینهمه، برخی فیلمسازان ایرانی،اعم از زن و مرد،سالیانی است سنگ این سینما و شخصیت زنان را به سینه میزنند و به نوعی خود را خطیب و نماینده این قشر میدانند.
اما تهمینه میلانی در این میان از باقی فیلمسازان فمینیستی پرکارتر،پیشروتر و توپش حسابی پر است. گرچه او از آغاز کار در سینما،گونههای متفاوتی نظیر کمدی و کودکان را هم آزموده و حتی سینما را با دستیاری فیلمسازی مانند «مسعود کیمیایی» آغاز کردهـکه نقطه مقابل سینمای میلانی و کارگردان فیلمهای مردسالار استـ ولی به تدریج گرایش و علاقه خود را به صدور بیانیههای اخلاقی و حقوقی از جانبداری زنان در فیلمهایش آشکار ساخت تا اینکه رسید به «یکی از ما دو نفر»؛ فیلمی که غیرواقع و غرضورزانهترین تصویر ذهنی این فیلمساز را از دنیای به زعم وی پست و پلشت مردان و معصومیت (احتمالا) بربادرفته زنان به نمایش میگذارد.
میلانی با آنکه در کارنامه سینمای فمینیستیاش معدود نمونههای موفقی از جمله «دو زن» و «آتشبس» دارد اینجا در واپسین ساختهاش حتی همان رشتههای باریک گذشته را پنبه میکند و از بیخ و بن منکر موجودیت، اختیار و توانایی و عزت نفس شخصیت مرد جماعت میشود و او را در قالب هیولایی زنستیز، هوسباز و دغلکار مینمایاند که با وجود ناکامیهای مداومش تا ابد به دنبال زن خواهد رفت.
به درستی مشخص نیست این تصاویر کارتونی و فانتزی یا نمادین از مردان در سینمای میلانی از کجا نشات میگیرد. بامزه اینجاست که زنان فیلم او هم چندان از این بلا مصون نمیمانند و گاهی مجبور میشوند در جلد این شخصیتهای کارتونی و بعضا فانتزی تخیلی ظاهر شوند.حتی در نزدیکترین و نمونهایترین فیلم فمینیستی میلانی؛«تسویهحساب»، زنان برخلاف ظاهر قهرمان،انتقامجو و مبارزشان،در چنین قالبی به نظر می رسند. حال همین قشر را مقایسه کنید با شکل و شمایلشان در فیلمهای فمینیستی فیلمسازان مرد یا رقبای همتای میلانی.
کارگردانهایی چون مهرجویی،حاتمیکیا، بنیاعتماد،منیژه حکمت،میرکریمی، فریال بهزاد و... در تجربههای متعدد یا تک و توکشان نگاهی منصفانه، بیاغماض و به دور از حکم و نظر قطعی در مورد زنان دارند. بهترین مثالهایش را در مجموعهای از بهترین فیلمهای مهرجویی میتوان سراغ گرفت.حتی بنیاعتماد در یکی از شخصیترین ساختههای زنانهاش،«بانوی اردیبهشت» تصویری دلسوزانه،مستند و ستایشبرانگیز از زنی تنها و در مقام مادری مهربان ارائه میکند که نمونهاش در سینمای میلانی به زحمت یافت میشود.
میلانی یکطرفه به قاضی میرود و حکم بر بدبودن جمیع مردان عالم صادر میکند. ظاهرا از دیدگاه وی، مرد خوب، مرد مرده است!بر این مبنا می توان از منظر فیلمهای میلانی به این نتیجه دست یافت که اصلا جانداری بهنام مرد خوب وجود ندارد. مردانی که میکوشند به استناد دفتر و دستک شیک و مدرنشان، زنان جامعه را فریب دهند اما همین آدمها در چنین لحظاتی مدعی می شوند باارزشترین چیزشان یک فندک است! یا مثلا پدر سارا(همایون ارشادی) که قرار بوده نماینده مردان خوب باشد اما همین مرد خوب هم از تیررس نیش و کنایه دخترش در امان نیست.دقت کنید که وقتی پدرش می خواهد با آوازی او را از اندوه و درگیری فکری برهاند،سارا فورا آواز او را قطع و به بدصدایی محکومش می کند.از اینروست که معتقدم میلانی در فیلمهایش نمیتواند یک شخصیت درست و دستکم نزدیک به واقعیت خلق کند، بلکه او فقط تیپسازی میکند.ولی برعکس،زنهای حاضر در آثار میلانی،الگوهای درستی از شخصیتهای زنان توسریخورده و ناموفق جامعهاند که البته از ذهن خیالپرداز فیلمسازی خوشفکر تراوش کردهاند.
میلانی در «یکی از ما دو نفر» نه داستان تازهای برای روایت دارد و نه ایده و خلاقیت نویی که به مدد آنها تماشاگر را پای فیلمش بنشاند. انگار او نیز با سارا ریاحی (السا فیروزآذر)همعقیده است که «بهتره هیچی عوض نشه» و بر این مبنا،همان کلیشههای پیشتر تجربهشدهاش را دوباره با اندکی دستکاری به کار گرفته تا نشان دهد دیگر نمیداند چگونه باید بگوید از مردها بیزار است و میخواهد سر به تن هیچکدامشان نباشد. فیلمسازی که چنتهاش از داستانهای تازه ـگیرم در ژانر مورد علاقهاشـخالی بماند، بیشک به ساختههای قبلی یا اطلاعات عمومی و فردیاش رو میآورد. برای نمونه در همین «یکی از ما دو نفر»،میتوان در چند سکانس شباهتهایی با تجربه تقریبا موفق «آتشبس» یافت.یکی شوخی با نام صنعتی (دانیال عبادی) که بابک او را به تمسخر،«سمعکی» صدا میزند تا حرص سارا را درآورد.
عین همین شوخی را زوج گلزارـ افشار در «آتشبس» و تبدیل اسامی «نیازی» به «پیازی» و «یوسفپور» به «موسیرپور» داشتند. وقتی یک فیلمساز زن بهانهای برای تحقیر یک مرد پیدا نمیکند، طبیعی است که به نام او بند میکند! دو مورد دیگر، اشاره و تاکید بر علامت سال تولد(در هر دو فیلم،موش) است و اینکه موش نمیتواند با یک گربه یا یک موش دیگر زندگی کند و همینطور بازی با عبارات «به تو هم نخ داده؟» و «نخ نمیده،طناب میده» که دقیقا همین دیالوگ را گلزار هم در تجربهاش با میلانی،خطاب به همبازیاش، افشار گفته بود. از طرفی میلانی در سکانسهای بیشماری،چون گرهای برای تهییج و پیشبرد قصه ندارد، اطلاعاتش را در حوزه معماری(رشته تحصیلی اصلیاش) به رخ میکشد، بیآنکه باور کند اطلاعاتش راجع به معماری مساجد اسلامی و ساختار ظاهری دهکده ایرانی و فرهنگ و قومیتهای محلی و آداب و رسومشان و... نه کمترین جذابیتی برای مخاطب دارد و نه کمکی به حل و فصل مسئله فمینیسم و رابطه بابک و سارا در فیلم میکند.ارائه چنین اطلاعاتی ضمن کسلکردن تماشاگر، فقط میتواند بیانگر این نکته باشد که میلانی درسهایش را در دانشگاه خوب یاد گرفته اما نفهمیده سینمای قصهگو جای درس پسدادن،آن هم در خصوص معماری،نیست!
در «یکی از ما دو نفر» گرچه قهرمان زن فیلم آشنا به فنون رزمی است و گاهی هم لگدهایی(البته به سوی مردان) میپراند اما برای این که اشکش دربیاید،کافیست چند تکهپارچهای که برای پروژه دهکده ایرانیاش طراحی کرده،آتش بگیرد و نتواند دلیل آتشسوزی را از سر باز کند تا کارفرمایش،که اتفاقا به وی علاقه هم دارد، دادی بر سرش بزند و او هم بزند زیر گریه! زنانی که میلانی به حقخواهی از آنان برخاسته و یکی پس از دیگری دربارهشان فیلم میسازد،چنین زنانیاند؛موجوداتی که به قول سارا میخواهند آدم باشند،ولی جبر زمانه و لوسبازیهای خودشان مانع از تحقق خواستهشان میشود.
و ای کاش مشکل سینمای میلانی فقط فیلمنامه و محتوای آثارش بود. بیکیفیتی مسائل فنی از قبیل بازیهای بد،گریمهای اغراقآمیز،طراحی صحنه و دکور خوشرنگ و لعاب و غیرضروری از دیگر نقاط ضعف فیلمهای او هستند.در همین فیلم میتوانید مجموعهای از بدترین بازیهای ممکن را (به استثنای رادان که با استانداردهای همیشگی خود در بازیگری ظاهر شده) شاهد باشید.گل سرسبدشان،فیروزآذر که معلوم نیست با بازی سرشار از ادا و اطوارهای کودکانه، ناآرامیاش در رفتار و گفتار و حتی لحن بیان لوس و دخترکوچولوییاش، قرار بوده نماینده کدام دسته از زنان باشد که نتوانسته آن را به خوبی اجرا کند.
در طراحی چهرهپردازی بازیگران هم،دقت کنید به فک و لب و دهان آنها که به نظر میرسد همگی از مشکلی در دهان رنج میبرند. بازیگران «یکی از ما دونفر» یا واقعا خوب حرف نمیزنند و مسخرهبازی درمیآورند یا به عمد شکلی از گویش را در نحوه بیانشان گنجاندهاند که خندهدار و مضحک جلوه میکند.
سینمای فمینیستی میلانی در میان ژانرهای اندک موجود در سینمای ایران، به یک قارچ سمی شباهت دارد که مصرف آن میتواند علاقهمندان به هنر هفتم را، اعم از خاص و عام، به شدت مسموم و برای همیشه از هنری به نام سینما فراری دهد. شاید اشاره بابک به سارا و بخشیدن لقب «قارچ» به او، به نوعی اشارهای به سینمای خود میلانی باشد که ناخواسته در سینمای ما روییده و چون کسی به آن رسیدگی و توجه نکرده، هرز بار آمده و تبدیل به یک عنصر زائد، اشتباه و ناکارآمد شده است.گویی حالا زمان آن رسیده که کسی این قارچ سمی را از باغچه کوچک سینمایمان بچیند!
احمدرضا حجارزاده
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست