سه شنبه, ۱۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 7 May, 2024
مجله ویستا

یادم, تو را فراموش


یادم, تو را فراموش

به بهانه هفدمین روز درگذشت بانوئی از تبار صداهای ماندگار «فهیمه راستکار»

گاهی اوقات این کاغذ بی خط ما می‌شود یه خط صاف روی مانیتور زندگی و حکایت از این دارد که باز هم عزیزتکرار نشدنی دیگری از میان ما رفت. عزیز هنرمندی که از او خاطره‌های زیادی داشتیم.

این بار هم بانو «فهیمه راستکار» از میان ما رفت.آن هم در میان عزاداری‌های دهه اول ماه محرم.

همیشه طنین صدایش در گوشم هست. صدای خاصش،چقدر متفاوت بود آن صدا‌های قدیمی از بعضی صداهای شبیه به هم این روزها. صداهائی که با پیشرفت فناوری، کم کم دارد بی هویت می‌شود. آیا ممکن است که دوباره صدای «ژاله کاظمی»‌ها، «تاجی احمدی»ها و «فهیمه راستکار»ها تکرار شوند؟

مدتی بود که هر وقت مرضیه برومند را می‌دیدم و یا تلفنی با هم صحبت می‌کردیم، به فهیمه راستکاراشاره می‌کرد و چقدر نگران حالش بود. تا دو سه هفته پیش که به عیادت رفت و چه حالی شده بود. اصلا دلش نمی‌خواست که آن دوست قدیمی را در آن بستر بیماری ببیند.فهیمه راستکاری که با هم خاطرات زیادی داشتند. از «الو الو من جوجوام»، از «خودرو تهران یازده» و از «کارآگاه شمسی و مادام».

مرضیه برومند هرگز فکر نمی‌کرد که روزی اپیزودی از خودرو تهران یازده که در آن فهیمه راستکار بازی کرده بود تا این اندازه به زندگی واقعی او سرک بکشد و مسلما خود خانم راستکارهم، هرگز چنین تصوری نداشت. در این اپیزود،او نقش مادر «بهروز بقائی» را بازی می‌کرد که مبتلا به «آلزایمر» شده است وپسرش به تنهائی نمی‌تواند از او مراقبت کند و سرانجام تصمیم می‌گیرد که او را در آسایشگاه سالمندان بگذارد اما...در لحظه آخر پشیمان می‌شود.هم بازی زنده یاد فهیمه راستکار و هم بازی بهروز بقائی در اینجا بی نظیر است وهم، این اپیزود به نظر من بهترین قسمت از سریال خودرو تهران یازده است .فهیمه راستکار در سریال «کارآگاه شمسی و مادام» هم کارآکتر فوق العاده‌ای داشت.او نقش پیر زن بیماری را بازی می‌کند که پرستار جوانی دارد که بسیار دلسوز و متعهد است اما پیرزن بسیار به او سخت می‌گیرد. دختر جوان با بازی «شبنم طلوعی» یک مشکل شخصی دارد.او و نامزدش که به دلیل نداشتن مسکن نمی‌توانند زندگی مشترکشان را شروع کنند.پیرزن در ظاهر نسبت به دختر و مشکلاتش بی تفاوت بود و حرص ما را با بازی باورپذیر زنده یاد فهیمه راستکار در می‌آورد،پیرزن می‌میرد و پس از آن معلوم شد که قبل از مرگ،برای دختر یک خانه خریده است. تصویر فهیمه راستکار در قاب عکسی با نوار مشکی و سکانس‌های مربوط به مراسم ختم، این چند روز از جلوی چشمانم کنار نمی‌رود.

تصویر ماندگار دیگری که در ذهنم مرور می‌شود حضور وی در کنار همسر ارجمندش، مترجم اندیشمند، «نجف دریابندری» در برنامه خوب «باز هم زندگی» بیژن بیرنگ از شبکه چهار سیماست. این زوج همراه و همدل به بهانه کتاب «جناب مستطاب آشپزی» مهمان برنامه بودند و در(پلی بک‌ها) ما را با خود به خانه شان می‌بردند و برایمان آشپزی می‌کردند. بله نجف دریابندری مترجم با همسر کارشناس زبان فرانسه اش که گوینده و دوبلور و بازیگر نیزبود، یک کتاب آشپزی نوشته اند. کتاب به نام نجف دریابندری است اما،او اصرار دارد که همسرش برای تهیه این کتاب خیلی سهم دارد.چند سالی می‌شد که فهیمه راستکار به بیماری آلزایمر مبتلا شده بود. بیماری که برای او به نظر م خیلی دور از ذهن بود. مگر نه اینکه می‌گویند آنهائی که به اندازه کافی از فکر و توانائی‌هایی ذهنی شان بهره می‌گیرند، کمتر به این بیماری مبتلا می‌شوند.

فهیمه راستکار در سال ۱۳۱۱ در تهران به دنیا آمد و از سال ۱۳۳۰ فعالیتش را در زمینه دوبله آغاز کرد. و همزمان به عالم تئاتر نیز روی آورد.اولین حضورش جلوی دوربین،فیلم «مغول‌ها» ساخته «پرویز کیمیاوی» در سال ۱۳۵۲ است.او در فیلمهای دیگری بازی داشت که در این میان می‌توان به «شیر سنگی»، «جهیزیه برای رباب»، «پابرهنه در بهشت» و یکی از سه گانه «ستاره‌ها» ساخته فریدون جیرانی اشاره کرد.

صدای گرم اوبه عنوان دوبلور سال‌های کهنسالی «اوشین» در سریال پر طرفدار «سالهای دور از خانه» یکی از ماندگارترین دوبله‌های پس از انقلاب وی است و همچنین صدائی که به جای «خانم مارپل» حرف می‌زد و همان هوش و ذکاوتی که در شخصیت بازیگر می‌دیدیم، در صدایش هم حس می‌شد و به باورپذیری و همذات پنداری مخاطب کمک می‌کرد.

فهیمه راستکار در روز پنجشنبه دوم آذرماه در منزلش واقع در خیابان ولی عصر چشم از جهان فروبست و فردای آن روز به رسم «مد شده» این روزها،که خیلی هم رسم قشنگی نیست،یعنی «بی خبری» وبا حضور عده محدودی ازاقوام، دوستان و همکاران در «بی‌بی سکینه» کرج به خاک سپرده شد. روحش شاد و قدردان باشیم آنهائی را که هنوز هستند.

نویسنده : هما گویا